روایتی از عشق و تعصب در فوتبال ایران و جهان؛ بیوفاها به بهشت نمیروند
تهران - ایرنا - در فوتبال ایران و جهان بازیکنان وفاداری هستند که عشقشان را با هیچ چیز عوض نکردند و بهخاطر پول بیشتر هر فصل به لوگوی یک باشگاه جدید بوسه نزدند.
به گزارش ایرنا، شاید برخی بر این باور باشند که این یک مساله جهان سومی است اما وقتی عمیقتر و با دیدی بازتر به ماجرا نگاه میکنیم متوجه میشویم که با پدیدهای جهانگیر روبرو هستیم. چیزی که در فوتبال بیش از هر رشته و ورزش دیگری نمود دارد؛ تعصب و وفاداری.
اصلا قصد نداریم به بازیکنانی بپردازیم که پیراهنهایشان را از تن درآوردند و لوگوی تیمهای جدیدی را بوسیدند. به هیچ وجه قصد نداریم راجع به مارکوپلوها صحبت کنیم و آنها را مورد قضاوت قرار دهیم. ابدا نمیخواهیم به ستارههای گرانقیمت حمله کنیم و آنها را بابت ترک تیمهایی که در آن چهره شدند و به جام رسیدند یا حتی نرسیدند، شماتت کنیم. اینجا محکمه نیست و ما هم قاضی نیستیم. ولو اینکه ما در شرایط این نفرات قرار نداریم و نمیدانیم دقیقا چه اتفاقی رخ داده که آنها دست به چنین تصمیمات بزرگی زدهاند. از طرفی دنیا چند سالی میشود که در قرق فدریکو کیهزاها، شجاع خلیلزادهها و علی کریمی (بازیکنان فصل پیش استقلال)هاست.
هرچقدر بابت صحبت کردن راجع به بازیکنان چند تیمی و به اصطلاح هواداران، بی وفاها قصد حرف زدن نداریم؛ دوست داریم از بازیکنان وفادار و اغلب تک تیمی صحبت کنیم. بازیکنانی که اگر هم تیمشان را ترک کردند به اجبار بوده وگرنه در شرایط عادی مایل به ترک باشگاه خود نبودند. در این گزارش میخواهیم درباره ابراهیم صادقی، قاسم حدادیفر، محرم نویدکیا، محمدرضا طهماسبی و... صحبت کنیم. بازیکنانی که بعضیهایشان در باشگاههای بدون هوادار و کوچکی بودند اما تصمیم گرفتند نامشان را جاودانه کنند. بدون شک ابراهیم صادقی اگر به تیمی جز سایپا میرفت شاید به یک موفقیت کوتاه مدت میرسید اما دیگر یادی از او نمیشد و با خداحافظیاش رسما به بایگانی فوتبالیها میرفت ولی با ماندنش در لباس نارنجی به یکی از نمادهای وفاداری تبدیل شد.
اگر میخواهید نام پشت لباستان برای همیشه به یاد مردم بماند، برای لوگو و نام جلوی پیراهنتان بجنگید. این جملهای از است تونی آدامز، مدافع بلند بالای باشگاه آرسنال. کسیکه هیچوقت پیراهن این تیم را عوض نکرد و شماره 6 او برای همیشه در یاد توپچیهای لندن باقی ماند. گابریل باتیستوتا هنوز هم در فلورانس تا سر حد جنون پرستیده میشود و تکههای مجسمه شکستهاش در خانه اولتراهای فیورنتینا جا خشک کرده است. او با تیمش به دسته دوم رفت و آرتیمیو فرانکی را ترک نکرد. چند سال بعد هم به دلیل مشکل عمیق با مدیران باشگاه و برای جلوگیری از ورشکسته شدن باشگاه به رم رفت. در رم با توتی سروکار داریم. ال کاپیتانویی که خانه و خانواده فقیرش را بابت بردن جام و گرفتن پول بیشتر رها نکرد و راهی مادرید نشد. مادریدی که خودش رائول و کاسیاس را داشت. ستارههایی که مورد احترام دشمن بودند و تا وقتی باشگاه عذرشان را نخواست، قصد جدایی نداشتند. همان کاری که دلپیرو در یوونتوس انجام داد. حاضر شد به لیگهای نه چندان معتبر برود امامقابل عشقش قرار نگیرد. حتی کالچوپولی و بازی در سری B هم باعث نشد تا الکس و بوفون و چند بازیکن دیگر، بانوی پیر خود را تنها بگذارند. کارلس پویول، آندرس اینیستا و ژاوی هرناندز؛ آنها را رئالیها هم دوست داشتند و فقط فوتبالیها میدانند جملهای که گفتیم چقدر عجیب و غریبه است. رایان گیگز، پائولو مالدینی، جیمی کاراگر و... کسانی هستند که در کنار کیفیت فنیشان به خاطر وفاداری و تعصب مثالزدنیشان در یادها ماندند. برخی از این نفرات از لحاظ فنی بینظیر نبودند اما تعصب و تک پیراهنهبودنشان باعث ماندگاریشان شد.
همانطور که پیشتر گفتیم دوران متعصبها در حال به سر رسیدن است. شاید هم ما مقاومت بیخود می کنیم و دوره این وفاداریها خصوصا در فوتبال ما به انتها رسیده است اما هنوز در همین چند سال مواردی را به یاد داریم. همچنان میشود به سختی بازیکنانی را پیدا کرد که برای پیراهن و لوگوی تیمشان احترام بالایی را قائل بودند وهستند و بابت چند هزار دلار بیشتر و یا سراب بازی در خارج از ایران، بوسه جدیدی را حواله لوگوی تیمی دیگر نمیکنند و بهانههای گاه و بیگاه نمیآورند. از احمد نوراللهی حرف بزنیم. بازیکنی که در برههای مجبور به ترک پرسپولیس شد و خیلی زود به خانه برگشت. مشتریان زیادی داشت اما روی نیمکت پرسپولیس ماند و جایگاهش را پس گرفت. بازیکنی که اهل حاشیه و بازی دادن هوادارش نیست. وریا غفوری بازیکن تک باشگاه نیست اما از وقتی به استقلال آمده جوری تعصب نشان داده که مشخص است متوجه شده در چه جایگاهی قرار گرفته و علاقه هواداران به خودش را با هیچ چیزی تعویض نمیکند.
علی کریمی، پرسپولیس را چند بار ترک کرد اما در زمین مسابقه، لباس تیم محبوبش را بر تن میکرد. فرهاد مجیدی چند مرتبه از استقلال به کشورهای عربی رفت اما بازهم لباس هیچ تیم ایرانی به جز استقلال را نپوشید و قید پیشنهادهای میلیاردی با آپشن کاپیتانی را زد. حسین ماهینی را از پرسپولیس کنار گذاشتند اما هنوز مانند یک هوادار پشت تیمش است و بیشتر از تیم کنونی به عشق قدیمیاش فکر میکند.
وحید طالبلو فرصت فوقالعاده برای احیای فوتبالش را به راحتی از دست داد؛ فقط به این خاطر که نمیخواست هوادار تیمش بابت رفتنش به تیم رقیب آزرده خاطر شود. کریم باقری پیشنهاد سنگینی از تراکتور داشت؛ از تیم شهرش. ولی نرفت و به پیراهن پرسپولیس وفادار ماند.
بله. اگر در این روزها تعصب و وفاداری به در نایابی تبدیل شده است؛ همچنان میتوان به خاطرات خوشی که چند بازیکن انگشتشمار در چندین سال اخیر نشان دادهاند دلخوش بود. در پایان توصیهای به بازیکنانی میکنیم که تیمهایشان را عوض کردند یا به تیم رقیب رفتند و یا... مراقب کلماتی که خرج میکنید باشید. مراقب رفتارتان باشید. هواداران به کلمات و حرکات شما توجه میکنند و خیلی از آنها، باورتان میکنند. با لگد زدن به گفتهها و اعمالتان، باورشان را ویران نکنید. چیزی که اعتقاد ندارید را به زبان نیاورید و کاری که از قلبتان نیامده را انجام ندهید؛ همین. به سلامت!
*س_برچسبها_س*