روایت «دستاول» آیت الله ریشهری از عزل منتظری
شکاف میان منتظری و انقلاب آنقدر زیاد شد که امام را وادار کرد در نامهای تند او را از مقام قائم مقام رهبری عزل کنند، نامهای که با وساطت گروهی از روحانیون انقلابی متن دیگری جایگرین آن شد.
شکاف میان منتظری و انقلاب آنقدر زیاد شد که امام را وادار کرد در نامهای تند او را از مقام قائم مقام رهبری عزل کنند، نامهای که با وساطت گروهی از روحانیون انقلابی متن دیگری جایگرین آن شد.
خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست - زینب رجایی: ماجرای عزل منتظری از قائم مقامی رهبری توسط امام خمینی (ره) از مسائل پرالتهاب و حساس تاریخ انقلاب اسلامی است. قائم مقامی که از شاگردان مرحوم آیتالله بروجردی و امام خمینی (ره) بود و بعد از انقلاب مسئولیتهایی همچون امامت جمعه تهران و ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را برعهده داشت.
«منتظری» سال 64 بهعنوان قائم مقام رهبری انتخاب شد، اما چندی بعد، امام او را عزل کرد و در نامهای به وی نوشت: «برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت میکنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید؛ از رفت و آمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا میزنند، جداً جلوگیری کنید. من این تذکر را در قضیه مهدی هاشمی هم به شما دادم».
همچنین در نامه 1368/1/6 که امام به منتظری نوشتند، فرمودند: «شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم...»
چه کسانی مانع رسانهای شدن نامه امام به آقای منتظری شدند؟
امام، نامههای متعددی به منتظری نوشتهاند که مشهورترین آنها نامه 6 فروردین 1368 مبنی بر عدم صلاحیت او برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی است، نامهای که با اصرار آیتالله خامنهای و سایر اعضای خبرگان همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی از سوی رادیو و تلویزیون منتشر نشد.
منتظری بعدها در کتاب خاطرات خود، نامه تاریخی 6 فروردین 1368 امام را از دو جهت، زیر سوال برد: «نخست از نظر انتساب به امام و دیگری از نظر محتوا.» البته شاید با توجه به اینکه نامه مذکور، بزرگترین ضربه را به او زد، طبیعی بود که چنین عکسالعملی نشان میداد.
آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی، آیتالله امینی و آیتالله هاشمی رفسنجانی خدمت امام میرسند و از ایشان میخواهند که از ارسال نامه به آقای منتظری منصرف شود و لااقل، موضوع سلب عدالت را از نامه حذف کنند مرحوم آیتالله محمدی ریشهری این ماجرا را در خاطرات خود اینگونه نقل کرده است: «عصر یکشنبه 68/1/6، دفتر امام از آیتالله خامنهای و آقای هاشمی میخواهد که نامه یاد شده را به آقای منتظری در قم برسانند. همچنین مجلس خبرگان تشکیل شود و به دستور امام، در خصوص عزل آقای منتظری تصمیمگیری نماید؛ آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی، آیتالله امینی، آیتالله مؤمن و آیتالله طاهری خرمآبادی در دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی، جلسهای را ترتیب میدهند که در این باره تصمیم گیری کنند».
در ادامه این روایت آمده است: «در آن جلسه جمع مذکور به این نتیجه میرسند که ابلاغ چنین نامه تندی به آقای منتظری و تشکیل مجلس خبرگان برای عزل او، مصلحت نیست، از این رو تصمیم میگیرند که خدمت امام برسند و نظر خود را به امام بگویند. شب هفتم فروردین 68، نام بردگان به استثنای آقایان مؤمن و طاهری، خدمت امام میرسند و نظر خود را میگویند و از ایشان میخواهند که از ارسال نامه به منتظری منصرف شوند و لااقل، موضوع سلب عدالت را از نامه حذف کنند».
اگر مملکت دست منتظری بیفتد، نزدیکان او مملکت را قبضه میکنند
در این جلسه که هیئت رئیسه مجلس خبرگان میخواستند وساطت کنند تا نامه 68/1/6 منتشر نشود یا حداقل قسمت «سلب عدالت» از آن حذف شود، امام میفرمایند: «در وضعیت فعلی حجت بر من تمام شده و اگر روزی مملکت دست آقای منتظری بیفتد، نزدیکان و محرکان ایشان مملکت را قبضه میکنند و سپس خود او را میکشند. من وظیفه دارم انقلاب را نجات دهم. کسی که یک بیت را نمیتواند اداره کند، چگونه میتوان یک مملکت را به او سپرد.»
امام درباره البته اینکه من نامه 68/1/6 را پس گرفتم، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه، خون مردم به جوش بیاید و بریزند و آقای منتظری را بکشند...» نهایتاً امام (ره) با عدم پخش نامه 68/1/6 در رسانهها و حذف موضوع سلب عدالت موافقت میکنند؛ اما نه به این معنا که آقای منتظری از عدالت ساقط نیست. ایشان درباره این مسئله گفتهاند: «البته اینکه من نامه 68/1/6 را پس گرفتم، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه، خون مردم به جوش بیاید و بریزند و آقای منتظری را بکشند...»
با همه این وساطتها و ملاحظات، بعدها منتظری در بخشهایی از خاطرات خود، درباره اینکه نامه 68/1/6 دستنوشته امام خمینی (ره) باشد تشکیک ایجاد کرد و همچنین به نقد متن و محتوای آن پرداخت.
وی در قسمتی از این خاطرات گفت: «... متن آن هم با واقعیات، جور درنمیآید و مضطرب است» و در جای دیگر گفته: «واقع امر، این است که با توجه به شناختی که من از امام دارم و سالهای زیاد، با ایشان معاشر بودهام، بههیچوجه نمیتوانم قاطعانه بگویم که این نامه از ایشان است. من سالها با ایشان محشور بودهام و ایشان فردی باتقوا و عارف بودند و در این گونه مسائل، احتیاط میکردند و حاضر نبودند به کسی ظلم شود...»
روایت مرحوم ریشهری از علت عزل منتظری
دلایل فراوانی وجود دارد که ثابت میکند نامه مذکور، از سوی امام خمینی (ره) صادر شده و تشکیک آقای منتظری و هوادارانش در این باره، سند و پشتوانهای ندارد. اما برای اثبات این ادعا، اظهارات و مکتوبات مرحوم «آیتالله محمدی ریشهری» به عنوان کسی که زمان برخورد امام با منتظری و همچنین در برهه ارتحال امام و انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری نظام، «وزیر اطلاعات» بوده است، مرجع قابل اعتماد و محکمی به شمار میرود.
امام میدانست اگر بعد از ایشان، منتظری زمام امور را به دست گیرد همه چیز عوض میشود. این مطلب را یکی از نزدیکان منتظری قبل از مطرح شدن مسئله مهدی هاشمی و این حرفها، به من گفت که انقلاب باید از ریشه عوض بشود! مرحوم ریشهری که از نزدیک با پروندههای مرتبط با منتظری در ارتباط بوده و همچنین اشراف قابل توجهی به موضوعات سیاسی و اطلاعاتی در تحولات آن برهه داشت در گفتگویی با پایگاه اطلاعرسانی KHAMEMNEI.IR ضمن بیان روایتی دست اول در رابطه با علت عزل آقای منتظری توسط امام (ره)، گفت: «آقای منتظری در 22 بهمن 67 دستاوردهای انقلاب اسلامی بهویژه جنگ تحمیلی را بهشدت زیر سوال برد. هم رسانهها گفتند و نوشتند و هم در آخرین دیدارهایی که بنده با امام (ره) داشتم همین صحبتها شد...»
وی بیان کرد: «یک خاطره تاریخی هم بگویم؛ به امام عرض کردم که آقا این حرفها چیست که آقای منتظری میزند و در همهی رسانهها و تلویزیون و رادیو هم پخش میشود!؟ ایشان خیلی ناراحت شدند. حاج احمدآقا هم نشسته بود. آنجا امام فرمودند که دیگر صحبتهای آقای منتظری رسانهای نشود. حاج احمدآقا به بنده رو کردند و گفتند آقا من حرفی به شما نگفتم که اینها را به امام بگو! گفتم بله؛ من الان دارم خودم میگویم و از این حرفهای آقای منتظری تعجب میکنم.»
وی خاطرنشان کرد: «امام (ره) میدانست اگر بعد از ایشان، آقای منتظری زمام امور را به دست گیرد همه چیز عوض میشود. این مطلب را یکی از نزدیکان آقای منتظری قبل از مطرح شدن مسئله مهدی هاشمی و قبل از اینکه این حرفها پیش بیاید، به من گفت. این شخص به من گفت که انقلاب باید از ریشه عوض بشود! این عین حرفش بود.»
رهبریِ منتظری برای نظام خطرناک بود
ریشهری که در آن روزها مسئولیت وزارت اطلاعات را بر عهده داشت و پرونده جریانات مربوط به منتظری به صورت ویژه بررسی میکرد، درباره این ماجرا بیان کرد: «امام (ره) به این مسئله رسید که همه چیز با رهبری آقای منتظری خراب میشود و اگر اینجا اقدام جدی نکند، همه چیز عوض و خراب میشود، این نهال نوپایی که غرس کرده میخشکد و رهبری آقای منتظری برای نظام خطرناک است.»
آیتالله ریشهری تاکید کرد: «کسی که قرار بود سکاندار نظام بعد از ایشان بشود، به جای اینکه انقلاب و مردم را به آینده امیدوار و دشمنان را ناامید کند، عکس آن عمل میکند. یعنی آقای منتظری اینقدر بینش سیاسی نداشت و فاقد بینش سیاسی بود؛ تلاشهای هشت سال دفاع مقدس را زیر سوال برد و دشمنان را شاد و دوستان را مأیوس کرد.»
وی در رابطه با نامه امام برای عزل آقای منتظری، گفت: «امام دوم فروردین 68 ضمن پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی، بدون ذکر نام آقای منتظری گفتار و رفتار وی را به شدت مورد انتقاد قرار میدهند. این اقدام امام چهار روز مانده به عزل آقای منتظری است که به آنهایی که اهل فهم بودند، فهماند که آقای منتظری دیگر به درد این نظام نمیخورد.»
روز هفتم فروردین ماه عبدالله نوری نامه عزل قائم مقام رهبری که از سوی امام خمینی (ره) فرستاده شده بود را به قم برد و تحویل منتظری داد. آنگونه که در خاطرات آیت الله منتظری آمده، عبدالله نوری حدود یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که وارد منزل منتظری شد و ضمن اظهار ناراحتی زیاد، به او گفت: «قرار بود این نامه را در رادیو و تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه میشود؛ خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند».
کار منتظری تمام شد
امام (ره) ضمن ارسال نامه برای منتظری بصورت همزمان دستور دادند کلیه عکسها و پوسترهای مربوط به منتظری از ادارات جمعآوری شود. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت طی بخشنامهای این دستور امام را ابلاغ کرد و اکثریت دریافتند که کار تقریباً تمام شده است.
نهایتاً منتظری در پاسخ به نامه 1368/1/6 امام، نامهای برای ایشان ارسال کرد که در متن آن عملاً از رهبری آینده کنار کشید. او از امام خمینی (ره) اجازه خواست که در حوزه علمیه به فعالیت علمی اشتغال داشته باشد؛ همین متن باعث شد معمار کبیر انقلاب از انتشار عمومی نامه اولیه منصرف شده و متن دیگری را برای انتشار عمومی جایگزین کنند. امام در نامه جدید، خطاب به منتظری مینویسند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای منتظری (دامت افاضاته)
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما، همانطور که نوشتهاید، رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیت سنگین و خطیری است که تحملی بیش از طاقت شما میخواهد و به همین جهت،هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم؛ و در این زمینه هر دو مثل هم فکر میکردیم؛ ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمیخواستم در محدوده قانونی آنها دخالت کنم؛ از اینکه عدم آمادگی خود را برای پست قائممقامی رهبری اعلام کردهاید، پس از قبول، صمیمانه از شما تشکر مینمایم.
همه میدانند که شما حاصل عمر من بودهاید و من به شما شدیداً علاقهمندم. برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت میکنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید؛ و از رفتوآمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا میزنند، جداً جلوگیری کنید. من این تذکر را در قضیهی «مهدی هاشمی» هم به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این میبینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند.
از پخش دروغهای رادیو بیگانه متأثر نباشید. مردم ما شما را خوب میشناسند، و حیلههای دشمن را هم خوب درک کردهاند که با نسبتِ هر چیزی به مقامات ایران کینهی خود را به اسلام نشان میدهند. طلاب عزیز، ائمهی محترم جمعه و جماعات، روزنامهها، و رادیو تلویزیون، باید برای مردم این قضیهی ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدم بر هر چیز است، و همه باید تابع آن باشیم. جنابعالی انشاءالله با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمی میبخشید.
والسلام علیکم
68/1/8
«روحالله الموسوی الخمینی»
رنجنامه «حاج احمد آقا» سندی بر خطاهای منتظری
یک ماه پس از نامه آخر، یعنی در 9 اردیبهشت 1368 حجتالاسلام سید احمد خمینی متن مبسوطی با عنوان «رنجنامه» خطاب به منتظری منتشر کرد. در این نامه آمده بود: «از آنجاکه در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه حضرت امام با شما و تلاش معظم له برای نجاتتان از چنگال توطئهگران و نفوذیها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کردهام»...
رنجنامه حاج «احمد آقا» بازخوانی مستند و قابل توجهی از خطاهای رفتاری آیت الله منتظری است که باعث شد امام خمینی (ره) او را از قائم مقامی رهبری عزل کنند.