روایت دستاول از احوالات سردسته فتنهگران / اتاق عملیات «جنگ اینترنتی» را چه کسی هدایت میکند؟
هدف از «جنگ اینترنتی» آن است که با برداشتها و روایتسازیها از طرح صیانت فضای اجتماعی دچار تشویش شود!
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
روزنامههای امروز چهارشنبه 16 شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که و تغییر رأی دادگاه به پنج سال زندان برای سه متهم اغتشاشات آبان ماه 98 در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روز گذشته مصوبهای با عنوان «شرح وظایف، اختیارات و ترکیب اعضای کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور» توسط شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسید و برای اجرا ابلاغ شد. مصوبهای تازه در خصوص کمیسیونی که طبق مصوبه جلسه 1391/06/25 همین شورا وظایف، اختیارات و ترکیبش معین گشته، تصویب و ابلاغشده بود اما اقدام تازه این شورا در بازتعریف «کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور»، موجب بروز گمانهزنیهایی درباره ارتباط این اقدام شورای عالی فضای مجازی با طرح صیانت شده است.
مصوبه تازه باعث شده است تا رسانههای اصلاحطلب و نیز ضدانقلاب در یک اقدام مشترک با هدایت برخی اعضای سابق دولت روحانی عملیات «جنگ اینترنت» باهدف تحریک بخش خاکستری را کلید بزنند!
روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان «آغاز عصر صیانت» نوشت:
اخبار و اسناد منتشرشده حاکی از این است که بخش مهمی از طرح صیانت در شورای عالی فضای مجازی تصویب و برای اجرا ابلاغشده است. این روزنامه طرح صیانت را آغاز فیلترینگ هوشمند در کشور خوانده است.
روزنامه هممیهن رسانه اصلاحطلبان راندهشده و رادیکال نیز در گزارشی که تیتر یک شده با عنوان «گامهای پنهان صیانت» به نقل از رضا قربانی، عضو هیات مدیریه نظام صنفی رایانهای نوشته: «ما نمیتوانیم با محدود کردن دسترسی، شرایطی را بسازیم که عدهای در کشور سرویس داخلی مناسب را بالا بیاورند».
هممیهن در سرمقاله نیز با عنوان «سیاست اعلامی و سیاست اعمالی» نوشته است:
به نظر میرسد که اینترنت وضعیتی را به وجود آورده که دولت محترم در سیاست اعلامی خود، در مقام طرفدار آزادی اینترنت و پهنای باند و رفع فیلترینگ و افزایش سرعت و... سخن بگوید، ولی در مقابل در سیاست اعمالی، یعنی آنچه اجرا میشود، مسیر معکوس را طی کرده و چراغ خاموش طرح صیانتی که باید قانون میشد تا اجرایی شود را بدون قانون اجرا کند.
روزنامه شرق نیز با تیتر «نت دور خورد» خطی مشابه با دیگر روزنامههای اصلاحطلب را در پیشگرفته و نوشته است:
شورای عالی فضای مجازی به ریاست رئیسجمهور بخشی مهم از طرح صیانت را تصویب کرد. همان طرح صیانت یا بهتر بگوییم طرح محدودسازی اینترنت که با تلاش تندروهای مجلس نوشته شد تا با کاهش دسترسیها، کاربران فضای مجازی از حق دسترسی به جامعه آزاد اطلاعات محروم شوند و با جیرهبندی اینترنت کمکم کاربرد آن را به فراموشی بسپارند تا دیگر افشای فساد مدیران و مسئولان در فضای مجازی مانع آرامش خدمتگزاران مردم نشود؛ زیرا هنوز فراموش نکردهایم که اولین طرح نمایندگان مجلس بعد از انتشار تصاویر ماجرای برخورد یک نماینده مجلس با سرباز راهور نوشته شد و در همان متن ابتدایی ضبط و انتشار ویدئوهایی ازایندست جرمشناسی و مستوجب مجازات تشخیص دادهشده بود.
این روزنامه در ادامه گزارش خود شرح داده است که:
حال گویا طرحی که حداقل چهار بار تغییر شکل کلی داد تا به نسخه بهمن سال گذشته برسد بدون دردسر در شورای عالی فضای مجازی تصویبشده است. انتخاب در گزارشی به نقل از توییتر محمد کشوری، کارشناس فناوری اطلاعات که در صفحه شخصی خود خبر تصویب طرح صیانت را داده، نوشته است: «در بخشی از طرح موسوم به طرح صیانت (بر اساس نسخه 9 بهمن به نام نظام تنظیمگری) که شامل اعضا و اختیارات کمیسیون عالی تنظیم مقررات بوده و برای تصویب به شورای عالی فضای مجازی ارجاع شده بود، توسط این شورا به تصویب رسید و برای اجرا ابلاغ شد. بهاینترتیب کمیسیون عالی تنظیم مقررات با ترکیب اعضا و وظایف کاملاً متفاوت نسبت به گذشته در جایگاه «تنظیمگر تنظیمگران» فضای مجازی ایفای نقش میکند». صحبت از اختیارات تام و تمامی است که هر آنچه این شورا بخواهد میتواند در صیانت اجباری مردم در فضای مجازی به منصه ظهور برساند.
روزنامه اعتماد نیز همراه با سایر رسانههای اصلاحطلب وارد جنگ اینترنتی پرداخته و نوشته است:
بسیاری از شهروندان میخواهند بدانند، محتوای این مصوبه چیست و چه شرایطی براثر آن ایجاد میشود؟ یکی از مهمترین گزارههای محتوایی طرح صیانت، موضوع تشکیل کمیسیونی ذیل عنوان «تنظیمگری» است که بتواند در بزنگاهها تنظیم سیاستها، نظارت، هدایت، هماهنگی و تصویب مقررات و آییننامههای کلان را برنامهریزی و راهبری کند. در همان زمان صاحبنظران حوزه فضای مجازی و علوم ارتباطات اعلام کردند از طریق ایجاد این کمیسیون تنظیمگری است که سایر اهداف طرح صیانت عینیت پیدا میکند و امکان ایجاد محدودیتهای موردنظر در فضای مجازی فراهم میشود.
به نظر میرسد هدف از «جنگ اینترنتی» با هدایت یکی از وزاری دولت سابق آن است که با برداشتها و روایتسازیها از طرح صیانت فضای اجتماعی دچار تشویش شود، این روایتسازیها علاوه بر آنکه معمولاً دقیق یا کامل نیست، مردم را هم دچار نگرانی میکند.
روزنامه خراسان در تشریح سند راهبردی فضای مجازی به تشریح آن پرداخته و نوشته است:
ایران تا یک دهه دیگر باید در حوزه فضای مجازی در چه جایگاهی باشد و برای رسیدن به آن نقطه، چه اقداماتی لازم است؟ این سؤال مهمی است که «سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی در افق 1410» به آن پاسخ داده است. بخشهای اول و دوم این سند شامل ارزشها و چشمانداز، تابستان سال گذشته ابلاغ شد و حالا با ابلاغ اهداف و اقدامات کلان آن، مسیر برای تحقق چشمانداز تعیینشده روشنشده است.
خراسان در ادامه این گزارش مینویسد:
طبق متن این سند، فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران در افق 1410، فضایی در امتداد فضای واقعی، سالم، مفید، ایمن و متکی بر ظرفیت درونزای کشور خواهد بود. همچنین قرار گرفتن جزو قدرتهای برتر سایبری و مقام اول ارائه خدمات فضای مجازی در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل و تلاش برای رفع حکمرانی کشورهای سلطهگر بر شبکه جهانی اینترنت نیز بخشهای دیگری از چشمانداز تعیینشده است.
پشت پرده بیانیه نویسی یکی از سران فتنه در تهران!
روزنامه ایران در یادداشتی علیرضا شجاعی زند از اعضای سابق حزب منحله سازمان مجاهدین انقلاب به تحلیل بیانیه تروریستی میرحسین موسوی پرداخته است.
این استاد دانشگاه در تشریح روحیات سرکرده فتنهگران مینویسد:
اگر تنها سخنرانی مورد اعتنای ایشان در اواخر دهه هفتاد را که در تعریض قائلین به «توهم توطئه» ایراد شد، کنار بگذارید؛ هیچ نظر و عمل قابلاعتنایی در حد و اندازه رهبری یک جنبش سیاسی در او وجود ندارد. جالب آنکه از دانش و تخصص آکادمیک مرتبط با این قبیل موضوعات و مسائل هم هیچگاه برخوردار نبوده است. این واقعیتهای فردی در باب آقای موسوی را نمیتوانید نادیده بگیرید؛ وقتیکه قرار است به تحلیل رفتارهای ایشان در صدور بیانیه و شبهبیانیههای بیموقع بپردازید.
در ادامه این نقد قابلتوجه آمده است:
آقای موسوی را همچنین میتوان از مسیر «خطاهای تحلیلی» و «زمانشناسی» و «زمینه نشناسی» اش شناخت و تحلیل کرد. من به دو تا از خطاهای مهم ایشان اشاره میکنم و درمیگذرم؛ خطای اول او همان دچار شدن به «توهم رهبری جنبش» از مسیر صدور بیانیههای پشتهم بهمنظور تداومبخشی به اعتراضات خیابانی بود. درحالیکه اگر او، با هر قصد و هدفی که در سر داشت، ضمن حفظ موضع اعتراضی خود، به نتیجه انتخابات تن میداد، میتوانست بهاحتمالزیاد، پیروز انتخابات بعدی باشد. اگر صبر میکرد و بر همان منوال و مواضع ماقبل از انتخابات میماند؛ میتوانست از مسیر قانونی، البته با چهار سال تأخیر، به همان نقطهای برسد که سودایش را داشت.