چهارشنبه 7 آذر 1403

روایت مهوش وقاری از حال و هوایش در این روزها

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
روایت مهوش وقاری از حال و هوایش در این روزها

مهوش وقاری معتقد است: هر اعتراضی نامش اغتشاش نیست و گاهی اعتراض مثل درد دل کردن با اعضای خانواده‌ای است که دوستش داریم و نمی‌خواهیم بر هم بخورد. او در عین حال می‌گوید: هیچکس دوست ندارد تمامیت ارضی کشورش به خطر بیفتد اما باید فکر کنیم و ببینیم چطور می‌شود مشکلات را با روراستی و دوستی حل کرد.

مهوش وقاری - بازیگر پیشکسوت - در گفت‌وگویی با ایسنا با تاکید بر ضرورت توجه به حفظ تمامیت ارضی در شرایط ناآرام کشور، نکته‌هایی را قابل تامل دانست.

وقاری با توصیف حالش در روزهایی که برای مردم کشور چندان آرام نیست، گفت: طبیعتا شرایط فعلی خوب نیست و مردم غمگین شده‌اند. امیدوارم به‌زودی شرایط درست شود. گاهی افکاری در ذهن آدم‌ها می‌گذرد که فکر می‌کنند واقعیت‌ها گفته نمی‌شود و متاسفانه یک بدبینی در همه ما به وجود آمده و مدام فکر می‌کنیم واقعیت‌ها با ما در میان گذاشته نمی‌شود. همین امر باعث بی‌اطمینانی می‌شود.

او خاطرنشان کرد: اینکه چنین اعتراض‌هایی صورت می‌گیرد و بعد کم کم به قول مسؤولان به اغتشاش تبدیل می‌شود، طی این سال‌ها آنقدر تکرار شده که کوچک‌ترین اعتراض را به اغتشاش تبدیل کرده‌ایم و این یک نقطه ابهام است. این در حالی است که تمام اعتراض‌ها را نمی‌توان اغتشاش نامید. گاهی اعتراض مثل درد دل کردن با خانواده است و منِ نوعی اگر درد دل می‌کنم، منظورم این نیست که بخواهم خانواده را بر هم بریزم یا دعوا راه بیندازم. اگر آنچه دلمان بخواهد بتوانیم راحت به زبان بیاوریم و احساس کنیم با صداقت به ما پاسخ داده می‌شود، اتفاق بدی نمی‌افتد. مسؤولان با ملت مثل خانواده خودشان برخورد کنند و صداقت داشته باشند، اگر اینطور باشد، یک اعتماد دوجانبه به‌وجود می آید.

این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون، در عین حال تاکید کرد: من فکر نمی‌کنم جوان‌هایی که واقعا اعتراض دارند، خواسته‌شان مثلا این باشد که تمامیت ارضی کشورشان را زیر پا بگذارند، البته ناگفته نماند که ما در این میان شاهد دودستگی‌هایی هم هستیم که متاسفانه کار را خراب می‌کند؛ وگرنه زمان جوانی ما هم همه شعار می‌دادند، خود ما هم شعار می‌دادیم اما این روزها حالتی به وجود می‌آید که افرادی از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند و سوء استفاده‌هایی هم می‌شود.

سکوت علامت رضاست اما...

او سپس به بحث فیلترینگ اینترنت اشاره کرد و گفت: متاسفانه این روزها بخش‌هایی از مردم به جان هم افتاده‌اند. وقتی ماجرای فیلترینگ هم به وجود می‌آید، شرایط به گونه‌ای می‌شود که انگار می‌خواهند همه را ساکت کنند، در حالی که به نظرم هرچه منع کنند، شرایط بدتر می‌شود و راهش محدودیت نیست. من به عنوان یک بازیگر طی این سال‌ها همیشه مورد لطف و مهربانی مردم قرار گرفته‌ام و همیشه با احترام با من برخورد کرده‌اند اما الان دائم کامنت‌هایی برای من طی هفته‌های گذشته فرستاده‌اند با این عناوین که "خفه شده‌ای، لال شده‌ای، نکنه مرده‌ای؟!" همین به جان هم انداختن مردم می‌شود نفاق و دو دستگی، درحالی‌که من فقط سکوت کرده‌ام و سکوت نشانه هیچ چیزی نیست. درست است که می‌گویند سکوت علامت رضاست اما رضا به کدام طرف؟

وقاری در تکمیل همین صحبت‌هایش اظهار کرد: همه ما دوست داریم یک‌سری آزادی‌هایی به همراه امنیت داشته باشیم. چرا باید اکنون وضعیت به گونه‌ای شود که پلیس به جان مردم بیفتد یا بالعکس مردم به جان پلیس؟ من واقعا نمی‌توانم درک کنم. به عنوان مثال همین مخزن‌های زباله که طی این دو سه هفته اخیر هر روز به آتش کشیده شده‌اند و همچنان هم ادامه دارد، به این فکر کنیم که وقتی یکی از همین مخزن‌ها در محله‌ای خراب می‌شود، تا مخزن جدید آورده شود، چه مراحلی را باید طی کند و چقدر زمان می برد، بنابراین خود ما و مردم از این وضعیت در مضیقه قرار می‌گیرند. ممکن است این کارها خشم باشد اما من باورم نمی‌شود دختر دانشجو یا دانش‌آموزی بیاید و این کارها را بکند. خواه ناخواه یک‌سری‌ها خودشان را داخل می‌کنند و از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند و به اغتشاش تبدیل می‌شود.

این هنرمند در ادامه صحبت‌هایش همچنین تصریح کرد: متاسفانه جوانان نسبت به یک‌سری مسائل عقیدتی مثل حجاب بدبین شده‌اند. نباید میان مردم نفاق و دودستگی به وجود بیاید. مشکل اصلی ما این است که نسبت به همه چیز بدبین شده‌ایم. ما امنیتی می‌خواهیم که با آن آرامش داشته باشیم، حتی در کوچک‌ترین محیط خانوادگی‌مان؛ اما چرا الان باید به جان هم بیفتیم و به هم لطمه بزنیم، چرا جوانان ما باید کشته شوند؟ فرقی نمی‌کند؛ چه این طرف و چه آن‌طرف، به هر حال مردن در هر سن و سالی و به هر دلیلی خوشایند نیست و اتفاق ناگواری است. خود من شخصا این روزها اصلا حال خوبی ندارم. مدام در خانه بودم و وقتی هم از خانه بیرون رفتم، با صحنه‌هایی مواجه شدم که افسرده شدم و ساعت‌ها گریه کردم. جوانان ما در سنی نیستند که این‌قدر بدذات و خشن شده باشند اما تصویرهایی که ما می‌بینیم... البته نمی‌دانیم که واقعا کدام طرف راست می‌گوید، به هر حال ما را متاثر می‌کند.

تشخیص دشوار شده

او گفت: صراحتا می‌گویم دیگر درست و نادرست را نمی‌توانیم راحت از هم تشخیص بدهیم و متاسفانه دلیل همه اینها همین بدبینی‌هایی است که روز به روز هم بیشتر می‌شود. منِ هنرمند با این سن و سالم واقعا نمی‌توانم حق و باطل را همه‌جا تشخیص دقیق بدهم. طی این مدت حتی دوست نداشتم یک استوری در صفحه مجازی‌ام بگذارم، چون معتقدم درست است که هنرمندان رسالتی دارند اما مگر هنرمندان غیر از مردم هستند؟ خواسته هنرمندان هم خواسته مردم است و ما در کنار مردمیم اما ای کاش می‌توانستیم بفهمیم واقعیت چیست و خواسته منطقی چیست؟

وی در بخشی دیگر به دیدار و صحبت‌های اخیر رهبری با ورزشکاران اشاره کرد و یادآور شد: همه معتقدیم ورزشکاران خیلی کارشان اهمیت دارد و وقتی در مسابقه‌ای برنده می‌شوند، شادی برای مردم به وجود می‌آید. وقتی ما می‌دانیم شادی مثبت است |، پس کوچکترین خواسته مردم همین شادی‌هاست. حتما که با رقصیدن و عریان شدن شادی تامین نمی‌شود. وقتی آدم‌ها احساس می‌کنند امنیت دارند، خود همین شاد بودن است.

مهوش وقاری سخنانش را این‌گونه خاتمه داد: به عنوان مثال وقتی پدر خانواده‌ای که نان‌آور است خواه ناخواه با مشکل روبه‌رو می‌شود و همین مشکل در خانواده‌اش منعکس می‌شود، آیا آن خانواده می‌تواند شاد باشد؟ چرا باید یک فرزند کوچک بداند پدرش پول ندارد یا به دلیل امرار معاش مجبور است دو، سه شیفت کار کند. اخیرا در یکی از برنامه‌های تلویزیون گفته شد کسانی که گیاه‌خوارند، زودتر افسرده می‌شوند و باید گوشت استفاده کنند. کسانی که وضعیت خوبی ندارند باید چه کار کنند، این تناقض‌ها عجیب است. وقتی علم یک چیزی را ثابت می‌کند اما نداشتن باعث می‌شود به آن اهمیت ندهیم، حس خوبی ندارد.