دوشنبه 19 آبان 1404

زندگی پرماجرای یک زن جسور

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
زندگی پرماجرای یک زن جسور

موزه گوگنهایم نیویورک از هفته جاری میزبان نمایشگاه جدیدی است که دوران پربار هنری «گابریله مونتر»، نقاش برجسته اکسپرسیونیست آلمانی را در مرکز صحنه هنر مدرن قرار می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایسنا، «گابریله مونتر»، هنرمند اکسپرسیونیست آلمانی، در زمانی که حضور زنان در هنر هنوز به‌سختی پذیرفته می‌شد، مسیر جسورانه و مستقلی را گذراند و خود را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین چهره‌های اکسپرسیونیسم آغاز قرن بیستم ثابت کرد و حالا با برگزاری نمایشگاه جدیدی در موزه گوگنهایم در مرکز توجه قرار می‌گیرد.

او از اعضای بنیان‌گذار جنبش تاثیرگذار «سوارکار آبی» (Der Blaue Reiter) بود که بین سال‌های 1911 تا 1914 فعالیت داشت و به‌خاطر پرتره‌ها و مناظر رنگینش شهرت پیدا کرد. خانه‌ای که با ارثیه والدینش در شهر کوچک «مورناو» در جنوب آلمان خرید، به پاتوق هنرمندان زمانش تبدیل شد و «مونتر» در همان‌جا سال‌های پایانی عمرش را در کنار همسرش گذراند و در سال 1962 در 85 سالگی درگذشت. با این حال، «مونتر» در زمان زندگی و حتی دهه‌ها پس از مرگش، تا حد زیادی در گمنامی ماند. نام او معمولا در سایه عشق پرآشوبش به واسیلی کاندینسکی، نقاش و نظریه‌پرداز روسی پیشگام هنر مدرن، یاد می‌شد.

اما اکنون زمان آن فرارسیده که آثار «مونتر» برای ماهیت خودشان مورد ستایش قرار بگیرند. دو موزه بزرگ امسال نمایشگاه‌هایی را به او اختصاص داده‌اند. در اوایل سال جاری، نمایشگاه «گابریله مونتر: بانوی بزرگ اکسپرسیونیسم» در موزه ملی «تیسن - بورنمیسا» در مادرید گشایش یافت و با تحسین منتقدان روبه‌رو شد. این نمایشگاه بیش از 100 نقاشی، طراحی، چاپ و عکس را گردآوری کرد و جایگاه «مونتر» را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اکسپرسیونیست‌های آلمانی تثبیت کرد. اکنون نیز موزه گوگنهایم نیویورک نمایشگاه «گابریله مونتر» (Into Deep Waters) را افتتاح خواهد کرد.

«جاده در تونس» اثر «گابریله مونتر»

مگان فونتانلا، متصدی هنر مدرن و برگزارکننده نمایشگاه گوگنهایم، در این‌باره گفت: «سال‌هاست که هنرمندان و همکاران زن با وجود مشارکت‌های چشمگیرشان در شکل‌گیری مدرنیسم اوایل قرن بیستم نادیده گرفته شده‌اند. این شامل گابریله مونتر نیز می‌شود؛ هنرمندی پیچیده و خلاق که در زمان خود یا درست درک نشد یا آثارش در تحلیل‌های بعدی دست‌کم گرفته شد. او با نگاهی تیزبین مفاهیم هویت و اصالت، فرم و رنگ را به چالش کشید و در طول زندگی هنری‌اش، طبیعت بی‌جان، منظره و پرتره را با رنگ‌های سرزنده و ضربه‌قلم‌موهای پرانرژی بازخلق کرد.» «مونتر» با وجود سرپیچی از انتظارات عصری که در آن زندگی می‌کرد، به‌شدت از تجربه‌های زندگی و جهانی که در آن زیست، نیز تاثیر گرفت. اکنون که توجه جهانی به آثار او جلب شده، نگاهی تازه به زندگی پرماجرا و مسیر جسورانه او خواهیم داشت. «گابریله مونتر» در سال 1877 میلادی در برلین به دنیا آمد و کوچک‌ترین فرزند از پنج فرزند خانواده‌ای پروتستان بود. هرچند در آن زمان تشویق زنان برای دنبال کردن حرفه‌ای هنری معمول نبود، والدین او از علاقه‌اش به هنر حمایت کردند. او از کودکی به نقاشی علاقه‌مند شد و والدینش برایش معلم خصوصی گرفتند. در 20 سالگی در کارگاه «ارنست بوش» در دوسلدورف و سپس در «مدرسه زنان» همان شهر تحصیل کرد.

«قایق‌سواری» اثر «گابریله مونتر»

زندگی مونتر آمیزه‌ای از رفاه، زیبایی و در عین حال اندوه‌های عمیق بود. پدرش زمانی که او تنها 9 سال داشت درگذشت و مادرش نیز پیش از بیست‌سالگی‌اش فوت کرد. در سال 1898 میلادی، مونتر و خواهرش که دارایی قابل‌توجهی به ارث برده بودند، تصمیم گرفتند که به ایالات متحده آمریکا سفر کنند. پدر و مادرشان پیش از تولد فرزندانشان، در آمریکا زندگی کرده بودند.

این دو خواهر دو سال را در ایالات متحده آمریکا به سفر کردن و وقت‌گذرانی در «میزوری»، «تگزاس» و «آرکانزاس» سپری کردند. «مونتر» در جریان این سفرها یک دوربین «کداک» را در اختیار گرفت و تصاویری را از خیابان‌ها ثبت کرد که ویژگی مشترکی با نقاشی‌های او داشتند. با اینکه «مونتر» عکس‌هایی را که ثبت می‌کرد به عنوان آثار هنری ارزیابی نمی‌کرد، اما نمایشگاه‌های جدید «گوگنهایم» و «تیسن» به حق این عکس‌ها را در مرکز توجه قرار می‌دهند تا نه تنها آن‌ها را به عنوان گواهی‌ای از جوهره خلاقیت «مونتر» قبل از آشنایی با «کاندینسکی» ارائه کنند، بلکه انعطاف‌پذیری این هنرمند در فعالیت در حوزه‌های مختلف هنر و تمایل او به تجربه شاخه‌های نو را به نمایش بگذارند. «فونتانلا» در توضیح پیش‌زمینه زندگی «مونتر» گفت: «مونتر در فاصله سال‌های 1898 تا 1900، دو سال را در آمریکا گذراند. او ابتدا وارد نیویورک شد و سپس برای دیدار اقوام و سفر، به ایالت‌های میزوری، آرکانزاس و تگزاس رفت. همچنین در مقاطع مختلف زندگی در فرانسه، اسکاندیناوی و تونس اقامت داشت. مونتر در جوانی به دو زبان آلمانی و انگلیسی تسلط پیدا کرد و بعدها به فرانسوی، دانمارکی و سوئدی نیز مسلط شد. این نگاه بین‌المللی، و تاثیر آن بر سبک هنری‌اش، اغلب دست‌کم گرفته می‌شود.» «مونتر» با وجود تأثیرپذیری از کاندینسکی، استقلال هنری خود را حفظ کرد و به زبان تصویری و فیگوراتیو خاصش وفادار ماند.

«کاندینسکی» و «فرانتس مارک»، در سال 1911 به‌طور رسمی گروه هنری «سوارکار آبی»(Der Blaue Reiter) را در مونیخ تاسیس کردند؛ گروهی تاثیرگذار که «مونتر» نیز از اعضای آن بود. «مونتر» نقشی اساسی در سازماندهی نمایشگاه‌های این گروه در سال‌های 1911 و 1912 داشت، هرچند حتی وقتی گروه به سمت انتزاع حرکت می‌کرد، سبک او همواره وفادار به جهان پیرامون و زندگی درونی پررنگ خودش باقی ماند.

«زنی حین نوشتن روی مبل» اثر «گابریله مونتر»

رابطه عاشقانه مونتر و کاندینسکی در نهایت به بحرانی دردناک رسید. در سال 1914، با آغاز جنگ جهانی اول، کاندینسکی ناچار به ترک آلمان شد و به سوئیس گریخت. مونتر هم به‌دنبالش رفت، اما «کاندینسکی» تنها به مسکو بازگشت. دو سال بعد، در 1916، برای مدت کوتاهی در استکهلم دیدار کردند، اما کاندینسکی در مارس همان سال به روسیه برگشت و این آخرین باری بود که یکدیگر را دیدند. «مونتر» در سال 1917 میلادی، در استکهلم یک تابلو نقاشی با عنوان «آینده»(Future) کشید که تصویری از زنی بود که با نگاهی مشتاق و مستقیم از بوم به بیرون نگاه می‌کند. این اثر را می‌توان نمادی از ورود مونتر به مرحله‌ای تازه از زندگی‌اش دانست. در حالی که ستاره شهرت خود مونتر تنها در دهه‌های اخیر درخشان شده است، هر دو متولی نمایشگاه‌های اخیر یعنی «مگان فونتانلا» و «رودریگو رویز دل آربول»، معتقدند که مخاطبان امروز سرانجام آماده‌اند تا گابریله مونتر را نه در سایه کاندینسکی، بلکه به عنوان هنرمندی مستقل بشناسند. نمایشگاه «گابریله مونتر»(Gabriele Mnter: Contours of a World) از 7 نوامبر 2025 تا 26 آوریل 2026 در موزه سالومون آر. گوگنهایم نیویورک برگزار می‌شود.

59243

کد خبر 2140526
زندگی پرماجرای یک زن جسور 2
زندگی پرماجرای یک زن جسور 3
زندگی پرماجرای یک زن جسور 4