زن یا مرد! در عدم تمایل به ازدواج و بالارفتن آمار طلاق؛ کفه ترازوی کدام یک سنگین تر است؟
وقتی به بررسی چرایی بالا رفتن آمارهای طلاق اشاره می شود، برخلاف نظر بدنه جامعه که باز هم مسائل اقتصادی را روی میز محاسبات خود قرار می دهند، مسئله تربیتی مهم ترین دلایل را در بر می گیرد. از این جهت که به قضیه بالارفتن آمارهای طلاق نگاه می اندازیم، نتیجه ای به دست می آید: کفه ترازو به ضرر دختران پایین! ست!.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ هر چه آمار هشدار دهنده در مورد بالارفتن سن ازدواج یا عدم تمایل مجردها به تشکیل خانواده بیشتر می شود به همین اندازه هم آمارهای نگران کننده و تلخ افزایش طلاق یا اقدام به طلاق زوج هایی که گاهی چند ماهی از ازدواج شان نمی گذرد! بیشتر می شود. گویی رقابتی نابرابر در ساخت و ویران کردن بنیان های خانواده در دل جامعه در حال انجام است! و هر یک از طرفین این رقابت ویرانگر، دیگری را مقصر می داند.
الهام اسدی کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس می گوید: آنچه از صحبت با دختران و پسران مجرد بر می آید معید این نکته است که در امر تشکیل بنیان خانواده دخترها انگیزه و علاقه بیشتری به این مهم دارند و یکی از مهم ترین دلایل مجرد ماندن شان را کم شدن خواستگاری از سوی پسرانی می دانند که در برخی از موارد از نظر سنی، تحصیلی و شغلی با مشکلات کمتری رو به رو هستند! وی با اشاره به اینکه در چرایی عدم تمایل پسران به ازدواج دلایل مختلفی اعم از جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی و حتی فضای تعاملات اینترنتی بسیار تأثیرگذار است، فرایندی که خود دختران در ایجاد آن کم تأثیر نبوده اند، می گوید: نگرانی های اقتصادی، هزینه های سرسام آور برگزاری مراسمات ازدواج و تهیه مسکن، بی کاری یا عدم امنیت شغلی، انتظارات زیاد برخی از خانواده های دختران در فراهم شدن امکانات رفاهی، تهیه بخشی از جهیزیه... باعث شده است که 91/8 درصد پسرها دچار ترس از ازدواج شده و عطایش را به لقایش ببخشند!. این کارشناس مسائل اجتماعی می افزاید: اما از آنجایی که ازدواج کردن غریزه ای است که نمی توان بر آن سرپوش گذاشت، قطعا اکثریت پسران، مجبور به برگزیدن راه حل دیگری برای ارضاء حس عاطفی و تأمین نیاز جنسی خود می شوند! اسدی با بیان اینکه روابط مدیریت نشده و گاهی افسارگسیخته دختر و پسر در فضای حقیقی جامعه یا در فضای مجازی یکی از راه حل های تأمین نیازهای عاطفی دختران و ویژه تر پسران مجرد شده است، می گوید: این مسئله به نحوی پیش رفته است که جمله «دوستت دارم ولی قصد ازدواج ندارم»؛ «تو دختر رویاهای من هستی ولی آمادگی ازدواج را ندارم» جمله ای جلودستی برای فرار پسران از ازدواج با دخترهایی شده است که روابط چندین ساله با آن ها برقرار کرده اند! وی می گوید: باید در نظر گرفت که مهم ترین علت عدم ازدواج چنین مردهایی؛ ترس از ازدواج، به کمال نرسیدن خود، نداشتن اعتماد به نفس، وابستگی شدید به خانواده به خصوص مادر، گذشته ناموفق، نداشتن پشتیبان و... است. نکته ای که می توان به صحبت های این محقق جامعه شناس اضافه کرد این است که متأسفانه شاهد این حرکت نادرست و شکست خورده از سوی برخی از دختران هستیم که برای حفظ روابط دوستانه و هدایت آن به سمت ازدواج و تشکیل خانواده، اقدام به برقراری روابط جنسی با دوست خود می کنند! در حالیکه با این کار، تیشه بر آخرین ریشه های امید به ازدواج می زند چرا که فقط نیاز جسنی مرد ازدواج گریز را برطرف می کند. زمانی این نگرانی در جامعه به مرحله بالای خود می رسد که علاوه بر انجام نشدن ازدواج مجردها با سونامی طلاق نیز رو به رو باشیم! طلاقی که اگر تا دیروز با خوردن مهرش در شناسنامه زن و مرد جامعه آنها را «مطلقه» می نامید امروزه با اسمی شیک و ترتمیز تحت عنوان «سینگل» خطاب می کند! اگر تا دیروز در خفا و نگرانی از خدشه وارد شدن به آبروی خانواده صورت می گرفت امروزه با برگزاری جشن طلاق و بریدن کیک اعلام عمومی می شود!... وقتی به بررسی چرایی بالا رفتن آمارهای طلاق اشاره می شود، برخلاف نظر بدنه جامعه که باز هم مسائل اقتصادی را روی میز محاسبات خود قرار می دهند، مسئله تربیتی مهم ترین دلایل را در بر می گیرد. از جهت که به قضیه بالارفتن آمارهای طلاق نگاه می اندازیم، نتیجه ای حادث به دست می آید که معید این نکته است: کفه ترازو به ضرر دختران پایین می کشد! میترا خسروبیک، کارشناس مسائل زنان خانواده در این باره معتقد است: عدم تربیت دختران برای همسر، معشوقه و مادر بودن، یکی از تأثیرگذارترین مسائل در بروز اختلافات خانوادگی منجر به طلاق است. البته این امر که می توان از آن تحت عنوان «بیماری تربیت نشدگی» یاد کرد نه تنها قابل درمان که قابل پیشگری می باشد. وی می افزاید: استفاده از جلسات مشاوره قبل از ازدواج یا در دیرترین زمان ممکن در هنگام تقاضای طلاق میتواند به طور قابل توجهی در کاهش آمار طلاق موثر باشد. طی این جلسات به همسران مهارتهای لازم برای حل مسائل و چالشهایی که در مراحل بعدی زندگی ممکن است به اختلافات تمام عیار تبدیل شود، آموزش داده می شود. این کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه امروزه سن ازدواج و میزان تحصیلات در بین دخترها بسیار بالاتر از چند دهه گذشته رفته است، می گوید: همین امر به دست اندرکاران آموزشی و تربیتی اعم از والدین به عنوان محوری ترین نهاد تربیتی، صدا و سیما به عنوان رسانه ای فراگیر، آموزش و پروش نخستین مرکز دولتی برای تربیت و آموزش فرزندان از سنین کودکی و در نهایت دانشگاه ها به عنوان مراکز آموزش عالی در تربیت و آموزش نیروی متخصص.. بهترین و بیشترین فرصت را برای سرمایه گذاری تربیتی بر روی دختران جوان برای آموزش دختر، همسر و مادر خوب بودن می دهد. خسروبیک با اشاره به مراجعه بسیاری از زوجین به مراکز مشاوره در حین طلاق می افزاید: جالب است بدانید که در بخش نکات تربیتی اکثریت پسران به این امر قائل هستند که همسران شان هنوز فکر می کنند در شرایط خانه، در کنار پدر و مادر و به عنوان دختر خانواده مسئولیت داشته و یا با مشکلات برخورد می کنند! وی ادامه می دهد شاید باورش برای همگان سخت باشد که بپذیرند در چنین شرایط تربیتی از سمت دختران شاهد رفتارهایی شبیه به خشونت های عاطفی و روانی از سوی آنها علیه شوهران شان هستیم! از این رو می توان گفت این گونه همسران یا دارای یا مستعد: 1. ضعف مهارتهای ارتباطی 2. ناهمسانی در انتخاب همسر یا همان کفیتی که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است3. خشونت4. اعتیاد 5. بدرفتاریهای عاطفی؛ هستند. این کارشناس مسائل اجتماعی ادام می دهد: یکی از مهم ترین ویژگی هایی که شاید دختران بعد از ازدواج نسبت به آن کم توجه می شوند مسئله معشوقه بودن و معشوقه ماندن است. مرد نیازمند هسمری مدبر است که هم وظایف خانه داری را انجام دهد هم معشوقه زرنگی باشد و هم مادر نمونه ای و جمع شدن این چهار ویژگی در یک زن کاری نیست که بعد از ازدواج بتواند به راحتی انجام دهد بلکه نیازمند آموزش و تربیت قبل از ازدواج است. خسروبیک می گوید: زنی که به رشد کافی برای زندگی متاهلی رسیده می داند که حکم معشوقه در زندگی دارد اما بدین معنی نیست که می تواند دست از مسئولیت هایی که با تاهل به گردنش می آید بردارد. او به عنوان زن، در مقابل همسرش در مقابل فرزندان، مسئولیت هایی دارد که ذبح کردن این مسئولیت ها در مسله معشوقگی خودخواهانه باعث کاستی در انجام وظایف و مسئولیت های خانوادگی زن می شود. وی با اشاره به اینکه عکس قضیه هم صادق است می گوید: در برخی از مواقع زنان بعد از گذشت چند ماه از زندگی مشترک فراموش می کنند که معشوقه همسرشان باشند و این امر مهم و حیاتی که سرشار از تأمین عاطفه و نیازهای غیرمادی مرد و فرزندان است به مسلخ کارهایی نظیر خانه داری و انجام امورات مربوط به شغل خود می کنند. این کارشناس مسائل اجتماعی ادامه می دهد: وفاداری در همه ابعاد و جنبه های خود یکی دیگر از نکات طلایی است که در پس تربیت قبل از ازدواج رشد و تعالی پیدا می کند. از وفاداری زن به مرد در طی کردن مسیرهای پر فراز و نشیب زندگی تا وفاداری در داشتن زندگی سالم جنسی.. وی با بیان اینکه دختر مناسب برای ازدواج از شوهر تبعیت می کند، می افزاید: قبول تبعیت از مرد خانه نکته ای است که ریشه آن در تربیت خانوادگی بنا نهاده شده است. میزان احترام مادر به پدر و برعکس، میزان به رسمیت شناختن حکم ولایی پدر در خانه و اعتماد و اطمینان به او حال در نظر بیاورید هر چقدر زن معشوقگی کند، به وظایفش عمل نماید، وفادارانه در کنار خانواده مسیر زندگی را طی کند اما مرد را مدیر کار خود نداند، چه اتفاقاتی در خانواده پیش خواهد آمد! خسروبیک تصریح کرد:. چنین زنی که به عقل و درایت مردش، اطمینان ندارد، از او پیروی نمی کند، می تواند در زندگی مشترک خود را با آن ادامه دهد؟ منبع: پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس انتهای پیام /