سریال مرگبار پاسکاری بیماران میان بیمارستانها باز هم قربانی گرفت!
پس از تهیه سی تی اسکن، بیمار به بیمارستان تأمین اجتماعی منتقل و با این استدلال که متخصص مغز و اعصاب ندارند، به بیمارستان پیامبر اعظم (ص) ارجاع داده میشود. مقصدی که خیلی زود تغییر میکند، چون مسئولان بیمارستان میگویند که پزشکشان در بیمارستان مطهری است، که البته این گونه نبود!
به گزارش «تابناک»؛ درباره بیمارستانهایی که کیفیت نازلی در خدمت رسانی به مراجعان دارند و درصد قصور پزشکی و وقوع خطا در آنها بالاست، زیاد شنیدهایم، اما بیمارستانهایی که مراجعانشان را با «تعلل» به مرگ هدایت میکنند، پدیده نسبتا جدیدتری هستند که در حال افزایش اند.
به این روایت دقت کنید: «نزدیک ساعت 8 صبح بود که حال پدرم بهم خورد و بدنش لمس شد. سریع به اورژانس زنگ زدیم و وی را به بیمارستان حضرت معصومه (س) واقع در آزادشهر، استان گلستان بردیم. دکتر گفت که سکته مغزی کرده و سونوگرافی گردن تجویز کرد و بعد از بررسی آن تأکید کرد که اثری از لخته خون ندیده، اما احتمال اینکه در سر بیمار لخته خون باشد وجود دارد.
بر این اساس، تجویز بعدی پزشک، «سیتیاسکن» از سر پدرمان بود، اما مسئولان بیمارستان حضرت معصومه گفتند دستگاهش را ندارند و لازم است بیمار به گنبد کاووس انتقال یابد. آنها تاکید کردند که اگر خودمان بخواهیم پدر را ببریم، باید رضایت نامه بنویسیم که بیمارستان هیچ گونه مسئولیتی در قبال این بیمار ندارد، اما اگر بخواهند خودشان اعزامش کنند، باید تا 8 شب صبر کنیم تا اگر بیمار اورژانسی نبود، اعزامش کنند.»
از اینجای ماجرا به بعد عجیبتر هم هست چراکه فرزندان بیمار با این تصور که وضعیت پدرشان اورژانسی تشخیص داده نشده و بیمارستان در این خصوص مسئولیت پذیری دارد، تا شب صبر میکنند و حتی وقتی میبینند حوالی عصر حال پدرشان کمی بهتر است، دغدغه هایشان کمتر هم میشود، غافل از آنکه در گنبد کاووس وضعیتی به مراتب بدتر در انتظارشان است.
بعد از تهیه سی تی اسکن، بیمار به بیمارستان تأمین اجتماعی منتقل و با این استدلال که متخصص مغز و اعصاب ندارند، به بیمارستان پیامبر اعظم (ص) ارجاع داده میشود. مقصدی که خیلی زود تغییر میکند، چون مسئولان بیمارستان میگویند که پزشک شان در بیمارستان مطهری است، که البته این گونه نبود.
وقتی بیمار و همراهان به این مقصد جدید میرسند، پی میبرند که دکتر در بیمارستان دیگری در اتاق عمل است و بهتر است بیمار را بستری کنند و نتیجه سی تی اسکن را پشت در اتاق عمل بیمارستان بسکی به رویت پزشک برسانند و بعد تصمیم بگیرند. پیشنهادی که با موافقت ایشان همراه میشود تا مشخص شود که محل در نظر گرفته شده برای بستری بیمار، اورژانس بیمارستان است چراکه بخشها جای خالی ندارد!
اگر فکر میکنید این پایان ماجراست، سخت در اشتباهید چراکه پزشک مورد اشاره، «بستری» تجویز میکند و در نتیجه این تجویز، لازم میشود که یک بار دیگر بیمار را به بیمارستانی دیگر منتقل کنند که این انتقال پایان راه است و بیمار چند ساعت بعد از بستری، به رحمت خدا میرود تا انبوهی سؤال برای خانواده اش به جای بگذارد. سؤالاتی از این دست که آیا فوت وی ناشی از قصورهای متعدد و فراوان در چندین مجموعه درمانی نیست؟
پرسش ها و ابهاماتی که لازم است وزارت بهداشت به آنها پاسخ دهد، اما رویه این وزارتخانه تا به امروز اینچنین نبوده که اگر این گونه بود، لازم بود به ابهامات فراوانی پاسخ دهند. انبوه پروندههایی مانند آنچه مرور کردیم و در همین استان گلستان و طی روزهای اخیر، نمونه دیگری از آنها به وقوع پیوسته است.
مرگ بیماری که با بیماری سل شدید روانه بقیه الله الاعظم (واقع در علی آباد کتول) میشود و در اورژانس تشخیص میدهند که سالم است و مرخصش میکنند تا بعد از تکرار این روند و در نهایت در منزل رخت از جهان بربندد و به دیار باقی بشتابد. مرگی دردناک برای خانواده وی که هیچ عقوبتی برای نظام بهداشت و درمان کشور به دنبال ندارد، حتی اگر پای بیماری سل در میان باشد!