شنبه 10 آذر 1403

سفر سوریه - لبنان اهالی رسانه و «بدنمندی حقیقت»

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
سفر سوریه - لبنان اهالی رسانه و «بدنمندی حقیقت»

انسانها، برای نزدیک شدن ذهن‌ها، بیش و پیش از آنکه به «مناظره» نیازمند باشند به «زندگی» مسالمت آمیز نیاز دارند.

- اخبار بین الملل -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، عبدالله عبداللهی نوشت: ما بنا به سنتی از تفکر و تفلسف که قرنها غلبه داشته معمولاً تصور می‌کنیم که «شناخت»، صرفاً از طریق نظرورزی و تفکر نظری حاصل می‌شود؛ این امر بیش از همه ریشه در نظرات جناب ارسطو دارد. او بالاترین سعادت را تامل نظری می‌دانست.

در اینکه تامل نظری رکن بسیار مهمی است تردیدی نیست؛ اما منحصر کردن شناخت به آن، اشکالات و نواقص مهمی را هم ایجاد می‌کند. آیا در خودِ «عمل»، «شناخت» ی وجود ندارد؟ آیا برخی شناخت‌ها بیش از آنکه از نظرورزی و مفهوم پردازی حاصل آید، معطوف و محتاج به عمل کردن نیست؟

فلسفه جدید به این موضوع تحت عناوینی مثل «بدنمندی حقیقت» پرداخته و بر آن تاکید کرده است و اتفاقاً برداشتم این است که برخی شناختهای بسیار حیاتی هست که اولاً: از طریق نظرورزی صرف حاصل نمی‌شود (اهمیت مناسک و آئین‌ها در دین از این جهت است)؛ ثانیاً: قابل ترجمه به مفهوم نیست؛ یعنی آنها را نمی‌توان به صورت گزاره‌های منطقی و مفهومی بیان کرد (مثل همان که در چند پست قبل‌تر راجع به والایی و #جانفدا گفته شد)؛ و ثالثاً: کاملاً وابسته به جسم و تن است و اصطلاحاً بدنمند است.

این مقدمه برای روایت بسیار مختصرِ یک واقعیت است درباره سفر اخیر جمع متنوعی از اهالی رسانه به شامات و لبنان؛ در این سفر، «تقریباً» از هر دیدگاهی که در رسانه‌های ایران حضور دارند، یک نفر را می‌شد پیدا کرد؛ به نحوی که گنجاندن آنها در 2 گروه اصلاح‌طلب و اصولگرا تقلیل غلیظ ماجراست. بعلاوه اینکه برخی انسان‌رسانه‌های فعال در فضای مجازی هم حضور داشتند.

کسی نمی‌تواند ادعا کند آنها که در این سفر حضور داشتند همه به یک نظر واحد رسیدند؛ اصلاً چو نیک بنگری ضرورتی هم در این کار به این شکل وجود ندارد؛ اما نکته‌ی بسیار مهمتری وجود دارد: یک هفته «زندگی جمعی در یک واقعیت» می‌تواند با مدتها بحث نظری از دور برابری و حتی بر آن غلبه کند. خیلی وقت‌ها غیاب بدن در این مباحثات، لطمات و خسارات مهمی می‌زند و از قضا اندیشمندانی هستند که یکی از فاکتورهای کلیدی تفاوت‌سازِ مجازی شدن ارتباطات را همین غیاب بدن می‌دانند. غیابی که معمولاً با تشدید «خشونت» بیشتر همراه می‌شود.

بحث نظری مهم است، اما انسانها، برای نزدیک شدن ذهن‌ها، بیش و پیش از آنکه به «مناظره» نیازمند باشند به «زندگی» مسالمت آمیز نیاز دارند. نظر برخی فیلسوفان درباره اساس بودن «اخلاق» برای «شناخت» را هم می‌توان از این جهت تفسیر کرد.