سوگواری و دلتنگی
یاسوج - ایرنا - امسال ویروس کرونا پس از قرن ها آیین های عاشورایی روستای موشمی سفلی در شهرستان مارگون را تعطیل کرد و مردمانش بر ایوان خانه ها نشسته اند و برای نخستین بار در تنهایی های خویش شروه می خوانند و دل به واقعه کربلا می سپارند اما حجم اندوهشان از خشت خشت خانه ها فراتر رفته و کوچه ها راغرق دلتنگی کرده است.
«موشمی سفلی» در شهرستان مارگون از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد با اینکه روستای کوچکی است اما هر سال در ماه محرم یکی از متفاوت ترین آیین های عزاداری کشور را برای سرور و سالار شهیدان برگزار می کند.
مراسمی که سالانه ده ها نفر از علاقه مندان به آیین های عاشورایی مسیری 200 کیلومتری و صعب العبور از مرکز استان را در قلب کوه های سربه فلک کشیده زاگرس می پیمایند تا در دهه اول محرم دل به عزاداری و سوگواری پاک و خالصانه مردم این روستا بسپارند.
بهنام آزاده دهیار روستا که خود هر سال تلاشش را به کار می گرفت تا آیین عزاداری برای امام حسین در سرزمین مادری اش با همه جزئیات و بدون بدعت برگزار شود حالا از همه غمگین تر است.
او با بغض می گوید برگزاری آیین های عاشورایی در این روستا و روستاهای اطراف علاوه بر آن شور و جوششی که در روستا ایجاد می کرد موجب وحدت و همدلی در منطقه می شد.
وی می گوید می توانستیم مراسم کوچکی در روستا برگزار کنیم اما عزاداری امام حسین است و سخت می توان مانع حضور عاشقان ابا عبدالله در این مراسم شد و از آنجایی که در روستاهای مجاور نتیجه آزمایش کرونای برخی از ساکنان مثبت شده این کار ریسک زیادی دارد و از سویی مراسم عزاداری امام حسین باید با شکوه و در شان آن حضرت باشد و قلبم راضی نیست با یک مراسم کوچک محرم را پشت سر بگذاریم.
آزاده با حسرت اشاره ای به گذشته می کند و می گوید فکرش را بکنید ما در این روستا عزاداری برای امام حسین را از همان شب اول محرم شروع می کردیم.
زنان پارچه های رنگی، روسری و چارقدهایشان را به مسجد می آوردند و با آن علم بزرگی می ساختیم که تا پایان عزاداری ها در وسط میدان قرار می گرفت ودر زمان روستا گردی آن را در جلو هیات می گرداندند.
در موشمی زنان هم آنگونه که از قلبشان بر می آید برای امام حسین عزاداری می کردند. لباسهای تیره پوشیده و هنگام عزاداری مثل مردان حلقه بزرگ ایجاد می کردند.
چادرهایشان را به نشانه عزا برای عزیزان به صورت ضربدری دور گردن می بستند و گوشه آن را مثل زنجیر بالا و پایین می بردند. این مدل چادر بستن در استان کهگیلویه و بویراحمد مختص مادران تازه داغدار است و وقتی پیر و جوان اینگونه چادرشان را می بندند بدان معناست که داغ امام حسین (ع) تازه است. زنان چنان از ته دل شیون می کنند و شروه می خوانند که قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد و گویا فرزند جوان خود را از دست داده اند.
آزاده می گوید آنچه موشمی را خاص کرده بود مجموعه آیین هایی بود که همه ما از کودکی هر سال آنها را به جا می آوردیم اما امسال کرونا باعث شده حسرت به دلمان بماند همه عزادارند اما از آن عزاداری جمعی خبری نیست.
او از میدانی می گوید که سال گذشته با هزینه شخصی و بخشی از نذورات مردم آماده کرده بود تا مردم در حین عزاداری در زمین خاکی با مشکلات کمتری روبه رو شوند و حالا هر روز با دیدن آن میدان خالی دعا می کند خداوند این فرصت را به خودش و همه اهالی بدهد که سال آینده در آن برای امام حسین عزاداری کنند.
او از عصر و شب تاسوعا می گوید آن هنگام که هیات ها پس از عزاداری و روستا گردی به موشمی می آمدند و حلقه های بزرگی از زنان و مردان شکل می گرفت و تا پاسی از شب شروه ها و نوحه های لری و گاهی فارسی می خواندند.
از شب زنده داری مردم و در خانه هایشان و عطر نان محلی و خاک نم خورده کوچه ها پس از نماز صبح که خبر از یک اتفاق بزرگ از کربلا تا موشمی می داد. برنامه عزاداری در روستا صبح زود آغاز می شد. ساعت 11 همه هیات ها در میدان اصلی روستا مستقر می شدند.
زنان حلقه بزرگی ایجاد می کردند و یکی از زنان سالخورده وسط این حلقه گوشه های چادرش را بالا و پایین می برد و دیگر زنان با وی هماهنگ می شدند. این آیین را در زبان لری «هوی هوی» می گویند. اما عزاداری زنان زودتر از مردان تمام می شد. مردان به سمت گلزار شهدا می رفتند و تا ظهر این سینه زنی و زنجیر زنی ادامه داشت.
زنان به خانه ها می رفتند و مشغول پخت و پز می شدندو هر آنچه بر سر سفره داشتند را کمی بیشتر می پختند و پس از اقامه نماز ظهر عاشورا غذا را در سینی می ریختند و همگی به صورت دسته جمعی به سمت مسجد حرکت می کردند و این حرکت در کوچه ها و در میان خانه های سنگ و گلی تصویری منحصر به فرد از مشارکت جمعی در آیینی مذهبی را نشان می داد.
مراسمی که امسال برگزار نمی شود و حالا همه بر ایوان خانه های بدون دیوار با حسرت از آن صحبت می کنند.
می دانند برگزاری مراسم به آن شیوه همیشگی به معنای مبتلا شدن آدمهای بیشتر به ویروس کرونا و شاید هم از دست رفتن عزیزان است پس امسال همه نذوراتشان را به صورت مواد خام تحویل مسجد می دهند تا مطابق پروتکل های بهداشتی دوباره میان مردم توزیع شود و هر کس بر سر سفره امام حسین طعامی خورده باشد.
بعد از ناهار هم هر کس به خانه می رفت تا شب که چراغهای روستا را خاموش می کردند و به کوه ها پناه می بردند و با خدای خویش خلوت می کردند.
به صورت نمادین یکی از بچه های روستا را در شب شام غریبان مخفی می کردند و زنان شروه خوانی می کردند. گاهی گهواره علی اصغر می ساختند و در کوه برایش شیون می کردند اما حالا هیچ کدام از این آیین ها برگزار نمی شود و اغلب ناراحتند که چرا با جدی نگرفتن پروتکل های بهداشتی باعث شدند کار به اینجا بکشد که حتی آیینی که هر سال برایش لحظه شماری می کردند هم تعطیل شود.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*