سکوت اپوزیسیون ایرانی در فاجعه کالیفرنیا
هر اتفاقی در ایران، اپوزیسیون خارج از کشور را به واکنش واداشته و با تحلیلهای همراه است. اما درباره فجایع مشابه در کشورهای دیگر، این صداها به سکوتی معنادار تبدیل میشود که ناشی از یک سیاست هدفمند است.
به گزارش مشرق، همزمان با پیشروی آتش در کالیفرنیا، چهرههای اپوزیسیون ایران روز به روز ساکتتر میشوند. این افراد و رسانهها که برخی از آنها در همین ایالات متحده ساکنند، هر اتفاق ریز و درشتی در ایران را به خیال خودشان «آغاز فروپاشی سیستمی» اسم میگذارند و هشتگ میزنند.
در این بین بسیاری از چهرههای مشهور ایرانی که در آمریکا ساکنند، مدام از وضعیت نابسامانی که در پی این آتشسوزی رخ داده مینویسند اما با این حال همچنان ایرانستیزان سعی میکنند در سکوت باشند. اینترنشنال به عنوان یکی از رسانههایی که رسالت خود را در تحریف و تعریف اخبار علیه ایران میداند، سعی کرده کمترین اعتنا را به اخبار مربوط به آتشسوزی کالیفرنیا داشته باشد، به این شکل که اگر در وبسایت این رسانه بگردید، بیشتر از چند مورد محدود در این باره به چشمتان نخواهد خورد. این درحالی است که جستوجویی ساده در همین سایت حاکی از انتشار حجم بالایی از مطالب درباره اتفاقاتی با درجه حرارت بسیار کمتر در ایران است.
برخی در پاسخ به این موضوع میگویند آنها رسانه ایرانی هستند و طبیعی است که اخبار آن طرف را پوشش ندهند اما بازهم رصدی ساده در این رسانهها میگوید هر نوع خبری در هر گوشه از جهان در شبکههای اجتماعیشان منتشر شده و تنها فیلتری که در این باره دارند، «ضدایرانی بودن اخبار» است؛ حالا چه در شرق اتفاق افتاده باشد و چه در غرب.
چرا آتشسوزی در ایران فاجعه است و در کالیفرنیا یک خبر معمولی؟
هر اتفاقی که در ایران رخ میدهد، چه بزرگ و چه کوچک، اپوزیسیون خارج از کشور بلافاصله به خط میشوند؛ با تیترهای بزرگ، اشکهای مصنوعی و تحلیلهای شبانهروزی. اما وقتی همین فجایع یا حتی بدتر از آن در کشورهای دیگر، بهویژه در کشورهای غربی رخ میدهد، همان صداها ناگهان به سکوتی عمیق فرو میروند. این سکوت پرمعنا، نه از بیاطلاعی که از سیاستی گزینشی و هدفمند سرچشمه میگیرد.
این روزها آتشسوزیهای گسترده در کالیفرنیا هزاران نفر را مجبور به تخلیه خانههایشان کرده است. بسیاری از مردم دار و ندارشان را در شعلهها از دست دادهاند. شهرام همایون، یکی از چهرههای اپوزیسیون حاضر در آمریکا، طی اعترافی به وضعیت وخیم این بحران اشاره کرد و با اشک و گریه گفت: «پلیس و مقامات محلی هشدار دادند باید خانههایتان را ترک کنید.
گفته بودند چیزهای باارزشی مثل پاسپورت و اوراق هویتی را بردارید. برای یک لحظه درد آوارگی را حس کردم.» اما آنچه جالب توجه است، واکنش خاموش رسانهها و فعالان سیاسی اپوزیسیون است که در برابر چنین فجایعی سکوت اختیار کردهاند. همانهایی که به هنگام وقوع هر حادثهای در ایران، چه کوچک باشد و چه بزرگ، چنان هیاهویی به پا میکنند که انگار دنیا به پایان رسیده است.
خودت را به کوری نزن اینترنشنال
هر رویداد در ایران، از آتشسوزی در یک روستا گرفته تا ریزش یک ساختمان، برای رسانهها و فعالان مخالف ایران به ابزاری برای تخریب تبدیل میشود. از پلاسکو تا سیلهای خوزستان و از زلزله کرمانشاه تا ماجرای ریزش متروپل، هر حادثهای بهانهای بوده تا این افراد فریاد بزنند: «ساختار فروپاشیده است.» برای آنها، هیچ حادثهای طبیعی نیست و هر فاجعهای ریشه در «فساد، خیانت و ناکارآمدی» دارد.
آنها هیچوقت از این اتفاقات به عنوان بلای طبیعی یاد نکردند اما امروز یا سکوت کردهاند و یا میگویند این اتفاق طبیعی است و ممکن است هرجایی رخ دهد. به عنوان مثال در ماجرای آتشسوزی و سقوط متروپل، از ابتدا تا امروز حدود 190 گزارش خبری در سایت اینترنشنال کار شده. این در حالی است که تعداد خبرهای منتشر شده در همین وبسایت درباره آتشسوزی لسآنجلس به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
اینترنشنال حتی آتشسوزی در روستای دره لیرگه دزفول را هم تیتر کرد و گزارش داد: «اهالی این روستا برای میکروبزدایی فضولات دامی خود را آتش زدند و به علت وزش باد، آتش به منازل آنها هم سرایت کرد.» این مصداقی است از تلاش آنها برای بزرگ جلوهدادن هر اتفاق منفی که در ایران رخ میدهد. اما اکنون که آتشسوزیهای کالیفرنیا هزاران نفر را بیخانمان کرده و صدها هکتار از زمینها را به خاکستر تبدیل کرده است، همان رسانهها و فعالان هیچ واکنشی نشان نمیدهند. نه گزارشی، نه اشکی و نه حتی کوچکترین اشارهای. این تناقضات آشکارا نشان میدهد برای این افراد، فجایع تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند آنها را علیه ایران استفاده کنند.
یک بام و 2 گزارش
فیروزه جابانی، یکی از فعالان اپوزیسیون و از کارشناسان اینترنشنال که عادت دارد در مواجهه با حوادثی که در ایران رخ میدهد، تصاویر دلخراش را روی آنتن بیاورد و از سختی و کمبود امکانات برای مردم بگوید، این بار در برابر آتشسوزی کالیفرنیا ترجیح داده است سکوت کند. این همان فیروزه جابانی است که در ماجرای متروپل آبادان گفت: «تصاویری از شهروندان داریم که با دست خالی در این گرما آواربرداری میکنند و از حداقل امکانات استفاده میشود.» اما حالا که مردم کالیفرنیا در برابر شعلههای بیامان تلاش میکنند تا بقایای زندگی خود را نجات دهند، هیچ صدایی از او به گوش نمیرسد.
فیروزه جابانی و همکارانش در رسانههای اپوزیسیون، هر بار که حادثهای در ایران رخ میدهد، چنان با شور و حرارت از کمبودها و مشکلات میگویند که گویی خودشان در خط مقدم امداد هستند. اما همین افراد وقتی فاجعهای مشابه یا حتی بزرگتر در کشوری چون آمریکا رخ میدهد، از میدان کنار میکشند. هیچ گزارشی از مردمی که در آمریکا با دست خالی و بدون امکانات برای نجات خود میجنگند، منتشر نمیشود. انگار نه انگار که چنین فاجعهای در حال رخ دادن است.
آتشسوزی در غرب طبیعی است، در ایران سیاسی
رسانههای ضدایرانی وقتی نوبت به ایران میرسد، آتشسوزی در جنگلهای زاگرس را ناشی از کمبود امکانات، ضعف مدیریت و ناکارآمدی دولت میدانند. در تحلیلهایشان حتی یک اشاره کوچک هم به عوامل طبیعی مثل خشکسالی، گرمای هوا یا شرایط جغرافیایی نمیکنند. برای نمونه بارها گفتهاند: «در ایران فقط 11 هلیکوپتر آبپاش وجود دارد که مشخص نیست چندتای آن فعال است.» یا اینکه «فعالان محیط زیست برای ورود هواپیمای ایلوشن به منطقه عملاً التماس میکردند.»
اما همین رسانهها وقتی به آتشسوزیهای کالیفرنیا میرسند، روایت کاملاً متفاوتی دارند. آنجا دیگر دولت آمریکا مقصر نیست، بلکه بادهای گرم و خشکسالی همه تقصیرها را به دوش میکشند. در گزارشهایشان میگویند «بادهایی با سرعت 170 کیلومتر بر ساعت وزیده و به دلیل این شرایط، امکان پرواز هیچ هواپیمایی وجود ندارد.» یا اینکه «کمبود رطوبت و ترکیب آن با بادهای شدید، آتش را به سرعت گسترش داده است.»
این برخورد دوگانه نشان میدهد هدف این رسانهها نه اطلاعرسانی، بلکه تخریب چهره ایران و سیاهنمایی درباره وضعیت کشور است. وقتی صحبت از ایران است، طبیعت و اقلیم نادیده گرفته میشوند؛ اما وقتی به کالیفرنیا میرسند، همین بادها و خشکسالی تبدیل به بهانهای برای تبرئه دولت و مقامات آنجا میشوند. ظاهراً وزش باد تنها در غرب مقبول است و در ایران همه تقصیرها باید گردن دولت بیفتد.
کالیفرنیا در آتش است و اپوزیسیون در خواب
این سکوت در برابر فجایعی مانند آتشسوزیهای گسترده در آمریکا یا دیگر نقاط جهان، درحالی رخ میدهد که این افراد در برابر هر رویداد در ایران، با صدای بلند به تحلیل و نقد میپردازند. برای آنها فجایع نه یک مسئله انسانی، که ابزاری سیاسی است. آنها حتی ایران را متهم به دست داشتن در این ماجرا دانستند و سعی بر دمیدن بر آتش اختلافات داشتند. این درحالی است که طی روزهای گذشته مقامات و نهادهای کشورمان مثل محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور و جمعیت هلال احمر ایران ضمن اعلام آمادگی برای ارسال کمک، با مردم آسیبدیده ابراز همدردی کردند.
درنهایت، این رفتار دوگانه برای مردم روشن است. ایرانیها میبینند که چگونه رسانهها و فعالان سیاسی، فجایع را بهانهای برای هیاهو میکنند، اما در برابر درد و رنج واقعی انسانها در کشورهای دیگر سکوت اختیار میکنند. این رفتار بیش از هرچیز ماهیت گزینشی و هدفمند آنها را آشکار میسازد. کالیفرنیا میسوزد، اما سکوت اپوزیسیون بلندتر از هر فریادی شنیده میشود. این سکوت شاید پرده از بسیاری از حقیقتهای پنهان بردارد؛ حقیقتهایی که نشان میدهد دغدغه اینترنشنالیها و بقیه، نه انسانیت که سیاست است.
منبع: روزنامه فرهیختگان