سیاست آمریکا درباره برنامه هستهای ایران چیست؟
مذاکرات ایران و آمریکا بر سر تبادل زندانیان بالاخره بعد از دوسالونیم به نتیجه رسید. توافقی که شاید مقدمه توافق بزرگتر و احیای مذاکرات هستهای باشد.
به گزارش مشرق، هر چند که احیای مذاکرات هستهای، شعار انتخاباتی بایدن بود و او بارها در تبلیغات خود دونالد ترامپ، رقیب انتخاباتیاش را برای خروج از برجام سرزنش کرده بود؛ اما بعد از ورود به کاخ سفید شاهد بیتصمیمی و تعلل بایدن نسبت به مذاکرات هستهای با ایران بودیم؛ چراکه گذشت زمان به نفع ایران تغییر کرده بود و ایران به دلیل پیشرفت هستهای و اقتدار منطقهای، دست برتر در مذاکره داشت؛ بنابراین هرگونه توافق با ایران به منزله ضعف آمریکا قلمداد میشود بهویژه آنکه دموکراتها رقبای قوی داشتند و برخی مقامات کاخ سفید بر این باور بودند که هرگونه مذاکره با تهران میتواند در انتخابات آتی ریاستجمهوری برای «جو بایدن» در برابر رقبایش مشکلساز باشد. همین موضوع کاخ سفید را دچار این خطای محاسباتی کرد که جمهوری اسلامی قابلیت آن را دارد ذیل افزودهشدن بر شمار تحریمها در برابر مواضع پیشدستانه و زیادهخواهانه آمریکا عقبنشینی کند و به خواستههای فراتر از برجام همچون مذاکره درباره موضوعات دیگر چراغسبز نشان دهد. هدفی که در عمل حاصل نشد و دولتمردان آمریکایی را درست در بزنگاه تصمیمگیری برای مذاکرات، به سمت اردوگاه تجزیهطلبان و اقلیت اپوزیسیون ایرانی سوق داد.
افشای پلن آمریکا در اغتشاشات سال گذشته
روز گذشته روزنامه تهرانتایمز سند محرمانهای را از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشر کرد که در این سند، وزارت خارجه این کشور پیشنهادهایی را به مقامات کاخ سفید برای حمایت از آشوبهای سال گذشته داده است که در اولین بند این پلن، وزارت خارجه آمریکا پیشنهاد توقف مذاکرات برجامی را داده است؛ چراکه آن را دارای تأثیر مخرب بر هرگونه تلاش ایالات متحده و متحدان در حمایت از اغتشاشگران میداند؛ اما بند دیگر این سند، نیت درونی آمریکا در قبال ایران را رونمایی میسازد که آن تلاش برای براندازی است و از فرصت اغتشاشات به دنبال حذف یا تضعیف ایران است تا بتواند آن را در مذاکرات تسلیم خواستههای نامشروع خود سازد.
همچنانکه در قسمت دیگر این سند آمده است: «دولت (کاخ سفید) میتواند با واردآوردن فشار برای حذف یا محکومیت جمهوری اسلامی از سازمانهای بینالمللی و در عین حال فشار بر متحدان برای قطع یا کاهش روابط دیپلماتیک دوجانبه اقدام به انزوای سیاسی جمهوری اسلامی نماید. در چهار دهه گذشته دفعات انگشتشماری بوده که کشورهای اروپایی، سفرای خود را از تهران فراخواندهاند، ازاینرو مجموعه تظاهرات، بیانیهها و موارد دیگر از سوی متحدان آمریکا از سوی جمهوری اسلامی مورد استقبال است؛ اما میتوان اقدامات بیشتری انجام داد.» همچنین در بخش دیگر این پلن توصیه شده است: «بهطور خاص، تحریمها را میتوان با هدف مقامات ارشد ایران افزایش داد. بهعنوان مثال دولت میتواند با متممی دستور اجرایی 13876 را بهمنظور ادغام تحریمهای حقوق بشری در آن رژیم تحریمی خاص اصلاح کند. دولت همچنین باید اعمال تحریم بر ضد منتخبی از شرکتهای مخابراتی و فناوری اطلاعات و ساختار مدیریتیشان را بررسی کند، چه این شرکتها توابع دولت مانند سازمان فناوری اطلاعات ایران باشند و چه نوآفرین (استارتآپ) تحت حمایت دولت مانند «ابر آروان» باشد.»
این سند فاش میسازد که آمریکا از موقعیت اقتدار و قدرت ایران ناراضی است؛ ازاینرو سعی میکند از بسترها و زمینههای برخی نارضایتیهای سال گذشته در ایران سوءاستفاده کند و حتیالمقدور پروژههای اطلاعاتی خود را بر این بسترها و زمینهها استوار سازد تا این اقدامات منجر به تضعیف جمهوری اسلامی شود.
البته آمریکا و شرکای اروپاییاش برای ضمانت بخشیدن به رویکرد جدیدی که در ایجاد فشار بر جمهوری اسلامی در پیش گرفته بودند، از ظرفیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تهمت مشارکت ایران در جنگ اوکراین به بهانه سابقه همکاری متعارف دفاعی با روسیه نیز غافل نشدند؛ بنابراین باید این حقیقت را درک کرد که آمریکا هیچگاه حاضر نیست ایران قوی و قدرتمند را پذیرد، حتی با مذاکره و در مذاکره نیز ثابت کرده است هرگاه به خواسته خود برسد، زیر میز توافق میزند؛ ازاینرو ایران نیز با توجه به تجربه قبلی مذاکرات پا به میدان دیپلماسی با آمریکا گذاشته و تلاش دارد بدون اخذ تضمینهای لازم، به طرف مقابل اعتماد نکند.
اشتباه محاسباتی امریکا
یکی از موضوعات مهمی که در این مسأله وجود دارد، این است که دشمنان به دلیل کجفهمی خود درک درستی از عقاید و باورهای مردم ایران و همچنین قدرت جمهوری اسلامی ندارند و به همین دلیل هم آنان بارها در محاسبات خود دچار اشتباه میشوند. به هر روی، امروز آمریکا بعد از اغتشاشات و جنگ ترکیبی بزرگ علیه ایران فهمیده است که با فشار، زور و راههایی غیر دیپلماتیک نمیتواند ایران را مهار کند و تنها راه پیش رو، همان مذاکره و دیپلماسی است. ایران نیز در این مدت حسن نیت خود را ثابت کرده و نشان داده پایبند به توافق و مذاکره است. امروز چین و افزایش نفوذ آن در منطقه غرب آسیا و همچنین جنگ اوکراین مسأله اصلی امریکاست، ازهمینرو واشنگتن دوست ندارد پرونده جدیدی از تنش برای خود در منطقه بگشاید؛ بنابراین حتی با توافق نانوشته نیز سعی میکند از تنشها و اختلافات خود با تهران بکاهد و توان خود را صرف مهار چین سازد. هر چند که انتظار یک توافق جامع دور از دسترس است؛ اما آمریکا مجبور است به سمت گزینههایی برود که از گزینههای بدتر جلوگیری میکند.
استراتژی بایدن در مقابل ایران تحت تأثیر کمپین انتخاباتی او در سال 2024 است. او از سویی نمیخواهد توافق بزرگی با ایران داشته باشد که از سوی جمهوری خواهان به دادن امتیاز به ایران متهم شود و از سوی دیگر نمیتواند درباره دستاوردهای فنی و پیشرفت ایران بیتفاوت باشد. از همین رو ذیل برنامه مهار بهدنبال مینی برجامها و توافقهای کوچک یا حتی احیای برجام بدون امتیاز بزرگ خواهد رفت.
منبع: روزنامه صبح نو
منبع: فارس