شانس اشتغال در کدام رشته ها بیشتر است؟
بر اساس آخرین آمار اعلامشده از سوی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، فارغالتحصیلان رشتههای علوم پزشکی با حدود 63 درصد، رشتههای علوم انسانی با 45 درصد و دانشآموختگان رشتههای فنی و مهندسی با 41 درصد به ترتیب بیشترین شانس اشتغال را در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی به خود اختصاص دادهاند و رشتههای هنر، علوم پایه و کشاورزی کمترین تقاضا برای بازار کار در ایران را دارند.
بدون شک منابع انسانی یکی از مهمترین عوامل در تحول و توسعه جوامع بشری محسوب می شود. هر اندازه توانمندسازی نیروی انسانی در طول دوران تحصیل افزایش یابد، اشتغال و اثربخشی مؤثر نیروی کار نیز افزایش چشمگیری خواهد داشت. بر همین اساس مباحث مربوط به کیفیت و توانمندی نیروی انسانی همواره از مهمترین دغدغه های فکری افراد جامعه و دولت های آنها بوده است.
در حال حاضر و با توجه به فضای کسب و کار، تحولات آموزش عالی و رشد و توسعه کمی مؤسسات دانشگاهی در چند دهه اخیر شاهد وجود چالش های متعددی در زمینه اشتغال نیروی کار دانش آموخته هستیم. از یک سو نرخ بالای بیکاری در سال های اخیر، افزایش نیروهای دانشگاهی بیکار را در برداشته و از سوی دیگر معضلات اجتماعی و اقتصادی دیگری را نیز برای جامعه به دنبال داشته است. خط مشی ها و رویکردهای حاکم بر نظام آموزش عالی کشور و ضرورت توجه بیشتر مسلما به نیازهای بازار کار و توانمندیهای شغلی دانش آموختگان نقش مهمی در این موضوع خواهد داشت.
رقابتیترین رشتهها مطابق طرح پایش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، اطلاعات ارائه شده از 85 دانشگاه و پژوهشگاه کشور در دو سال متوالی 98 و 99درباره وضعیت اشتغال دانشآموختگان دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نشان میدهد که میزان اشتغال دانشجویان و فارغالتحصیلان مقاطع مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) رشد داشته و فعالیتها برای توانمندسازی و اشتغالزایی دانشجویان ساماندهی شده و همچنین ایجاد و توسعه مراکز هدایت شغلی و کاریابیهای تخصصی کارساز بوده است؛ البته در این میان هم نمیتوان از تاثیرات برگزاری دورههای مهارتافزایی و کارآموزی دانشگاها طی سالهای اخیر چشمپوشی کرد.
به طور کلی رشتههای مهندسی کامپیوتر، برق و حسابداری در مقطع کارشناسی؛ رشتههای مهندسی مکانیک، حسابداری و مهندسی برق در مقطع کارشناسی ارشد و رشتههای مهندسی عمران، مهندسی کامپیوتر و مواد در مقطع دکتری بالاترین میزان اشتغال را دارند و میتوان گفت رشتههای پرطرفدار با بازارکار مشخص هستند.
طبق اعلام وزارت علوم، در مقطع کارشناسی رشتههایی مثل تاریخ (32.6 درصد)، مهندسی هوافضا (37.3 درصد)، روانشناسی (39.9 درصد)، فیزیک (40.5 درصد)، آموزش زبان انگلیسی (43.9 درصد) و حتی حقوق (44.4 درصد) پایینترین درصد اشتغال را (در میان 14 رشته منتخب مورد بررسی در طرح) دارند.
همچنین نتایج طرح پایش سال 99 وزارت علوم در خصوص اشتغال رشتههای مختلف در مقطع کارشناسی ارشد نشان می دهد در مقطع کارشناسی ارشد رشتههای تاریخ (42.2 درصد)، اقتصاد (43 درصد) و مهندسی هوافضا (52.2 درصد) و در مقطع دکتری رشتههای مهندسی هوافضا (40.5 درصد)، آموزش زبان انگلیسی (60 درصد) و تاریخ (61.1 درصد) درصد اشتغال پایینتری دارند.
بر کسی پوشیده نیست که جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن تواناییها و ویژگیهایی است که بخشی از آنها می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه در افراد ایجاد شود، در این رابطه نظام آموزش عالی کشور به طور روزافزون در معرض انتقادات و چالشهای عدم تعادل بازار کار دانش آموختگان است، به نظر میرسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و تواناییهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل موفق نبودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است.
بر این اساس موضوع اشتغال پذیری دانش آموختگان باید محور اصلی سیاستهای آموزش عالی در اقتصادهای پیشرو و دانش بنیان قرار گیرد و برای اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی، باید بتوانیم مهارتهایی که دوران تحصیل آموخته را در عمل به کار گیریم و شرایطی را ایجاد کنیم که کارفرماها متمایل به جذب دانش آموخته دانشگاه شوند. در این راستا دانشگاهها نیز باید به موضوع آموزشهای کارآفرینی اهمیت داده و اشتغال پذیری دانشجویان را به عنوان سیاست کلی در نظر بگیرند.
اگر چه وزارت علوم به عنوان سکاندار آموزش عالی کشور میتواند با راهکارهایی همچون ایجاد یک نظام اطلاع رسانی مناسب به منظور پیمایش مستمر و نظام مند اشتغال فارغ التحصیلان، ساماندهی و توسعه دورههای مهارت افزایی در دانشگاهها، فعال سازی ساختارهای مشاوره شغلی و کاریابی در دانشگاه ها، برقراری ارتباط مستمر و مستقیم با فارغ التحصیلان، ایجاد نظام صلاحیت حرفهای و بهبود محتوای آموزشی برنامه درسی سهم خود را در حوزه اشتغال دانش آموختگان ایفا کند، اما همه راه های اشتغال به این وزارت خانه ختم نمیشود چرا که برخی از عوامل بیرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی هستند نیز بر اشتغال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. بر این اساس سایر دستگاهها و وزارتخانهها نیز باید به فراخور وظایفشان آستین بالا زده و برنامههایی برای بستر سازی اشتغال دانشگاهیان طراحی و تدوین کنند.