شیخطادی: در انتخاب نماینده اسکار فیلمهای با ارزش فرهنگی بالا داشتیم اما "جنگ جهانی سوم" سینماییتر بود
سخنگوی کمیته هیأت انتخاب اسکار میگوید که فیلم معرفی شده چیزی از ارزشهای فرهنگی کشور ما کم نکرده است. فیلمهای ملی نیز باید به زبان گویای دنیا مسلط باشد تا بتواند به جشنوارهها راه پیدا کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نماینده سینمای ایران در جشن اسکار درحالی روانه این میدان شده است که هیچکدام از مردم کشور این فیلم را ندیدهاند و نمیدانند که نماینده آنان در اسکار کیست. در حقیقت مردم به نمایندههای کمیتهای که از طرف خانه سینما معرفی شدهاند اطمینان کردهاند تا فیلمی که نماینده آنان و هویت و فرهنگشان باشد به اسکار برود.
همانطور که در یادداشت دیگری اشاره شد ما هیچکدام جنگ جهانی سوم را ندیدیم اما اینطور که از قراین مشهود است فیلمی است که بیشتر به یک گروتسک انسانی با لایهها و ارجاعات شبه سیاسی نزدیک است. اما ملاکهای هیأت انتخاب چه بوده که این فیلم را برای حضور در اسکار معرفی کردهاند. اینطور که سخنگوی کمیته به ما در ادامه میگوید فیلم منتخب ارزشهای فرهنگی و اخلاقی ایران را کمرنگ نکرده و آسیب نزده است اما بیشک فیلم "بدون قرار قبلی" و "موقعیت مهدی" واجد ارزشهای برتر هنری و فرهنگی در کشور ما هستند اما "جنگ جهانی سوم" سینماییتر بود.
شیخطادی درباره محدودیت و مشکلات فیلم "بدون قرار قبلی" و "موقعیت مهدی" برای حضور در اسکار گفت: هر دو اثر بدون قرار قبلی و موقعیت مهدی از جمله آثار ارزشمند ما و البته هرکدام جدا گانه قابل نقد و داوری هستند، دو اثر با ارزشهای هنری و فرهنگی و بویژه معارف خاص تشیع ایرانی. عدم انتخاب این دواثر از ارزشهای آنان نمیکاهد، همینطور فیلم تفریق که اثری تأمل برانگیز و متفکرانه از کار در آمده است، اما در نهایت باید از میان آنان تنها یک اثر انتخاب میشد. تمام آثار از نظر وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ممنوعیت قانونی و محتوایی نداشتند و ارزشهای فرهنگی و اخلاقی ما را کم رنگ یا تضعیف نمیکردند. تشخیص اعضای کمیته انتخاب این بود که فیلم جنگ جهانی سوم در سوژه و موضوع و پرداخت بکر است، زبان ارایه شده در این فیلم برای افکار عمومی جهان قابلیت درک بیشتری دارد. بنابراین انتخاب کمیته مبتنی بر رعایت قوانین تولید و پخش جمهوری اسلامی و سپس وجوه برجسته هنری و فرهنگی اثر نسبت به دیگر آثار بود.
این کارگردان سینما در پاسخ به اینکه فیلم "بدون قرار قبلی" نیز دارای پخش جهانی و جوایز جهانی هم بوده و میتوانسته نماینده ما شود، اینگونه پاسخ داد که در یک رقابت جهانی دو و میدانی معمولا نفر اول با فاصله کمی از دیگر رقبا اول میشود و این نافی ارزش و توانمندی نفرات دوم و سوم نیست. "بدون قرار قبلی" با دلایل مشهود نتوانست رأی اکثریت را کسب کند. همینطور بقیه آثار.
البته وی دلایل مشهود را بیان نکرده است اما با توجه به پاسخ به سؤال اول بهنظر میرسد که همان موضوع پرداخت بکر در فیلم "جنگ جهانی سوم" که در بدون قرار قبلی بهنظر کمیته نبوده عامل عدم انتخاب است.
این عضو کمیته درباره اهمیت ملاکهای موضوعی و محتوایی گفت که محورهای اصلی انتخاب ابتدا رعایت قوانین تولید و پخش و داشتن مجوزهای قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد و سپس برتری شاخصهای هنری اثر و در آخر امکان و احتمال پیشی گرفتن از رقبای دیگر و دریافت جایزه بود.
شیخطادی در پایان به سؤال مهم دیگر ما جواب داد. پرسش ما این بود: آیا امکان اینکه روزی فیلمهای ملی و دفاع مقدسی بتوانند به اسکار و جشنوارههای بزرگ دنیا راه پیدا کند هست؟ ما این موضوع را درباره فیلمهای جنگی خارجی فراوان میبینیم که در محافل خارجی حضور دارند و جایزه میگیرند.
پاسخ او که برای ما بهصورت مکتوب ارسال کرده است به این شرح است:
ما با هشت میلیارد جمعیت جهان نمیتوانیم با مفاهیم پیچیده که پیش نیازش مطالعات، سلوک، طریقت خاص و ریاضت و مراقبه است صحبت کنیم، با نسلهای امروز هم نمیتوانیم این انتظار را داشته باشیم. برای طی طریق در معارف و درک کامل ارزشهای خاص و بومی شده نیازمند ردهبندی و طبقهبندی سایر ملل هستیم، برخی قاره ها بطور کل از یکدیگر متفاوتند، با سنتها و شریعتها و مراسمات و باورهای غیر مشترک فراوان طرفیم، ناچاریم از یک سطح قابل درک انسانی با مصادیق ساده و قابل فهم آغاز کنیم، باید جهان اومانیستی را درک کنیم، باید باورهای انسانی دنیای پیرامون را درک کنیم، شناخت و مطالعه کافی نیست، معاشرت و رفت و آمد و دیدارها نیاز است مانند آنچه مرحوم "نادر طالبزاده" عزیز میکرد. نباید توقع داشت هشت میلیارد بیایند زبان ما را بیاموزند، مجبور نیستند، اصلاً احساس نیاز هم نمیکنند، این ماییم که اگر پی به جلوهای از هستی میبریم باید آنرا با زبان و ادبیات قابل فهم و درک ترجمه کنیم و ارایه دهیم، این امر یک وظیفه است اگر در مقام امانتداری هستیم و به آن معتقدیم باید این جهاد را تکلیف بدانیم. از هیچ جشنوارهای هم بطور صد در صد نمیتوان توقع داشت اما میشود با درایت هنری و فطری از آن ها عبور و پیام را سادهسازی و مخابره کرد. اگر اصل و نیت را بر همراهسازی افکار عمومی مخلوقات خداوند گذاشت و دستور زبان قلوب را آموخت قطعاً سنت الهی شامل حال هنرمندان و ادیبان خواهد شد.