طالبان برای پذیرش میان کشورها، از سلفیگری فاصله گرفت / رعایت خطوط قرمز ایران از سوی این گروه تاکنون / احمد مسعود از طالبان چه میخواست؟
شعیب اظهار داشت: تحولات اخیر افغانستان بسیار سریع رخ داد و بسیاری در داخل کشور غافلگیر شدند؛ نمود این غافلگیری در رسانههای داخلی کاملا مشخص است.
بهمن شعیب کارشناس حوزه افغانستان در گفتگو با خبرنگار بین الملل راه دانا درباره تحولات اخیر افغانستان اظهار داشت: تحولات اخیر افغانستان بسیار سریع رخ داد و بسیاری در داخل کشور غافلگیر شدند؛ نمود این غافلگیری در رسانههای داخلی کاملا مشخص است.
وی ضمن طرح این سوال که آیا طالبان با گذشته خود تفاوت دارد یا خیر عنوان کرد: طالبان در 20 سال گذشته دچار تغییر و تحولاتی نسبت به گذشته شده که در ساختار ایدئولوژیکی و در نحوه رفتار و عملکرد رویه جدیدی را پیش گرفته است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه افزود: طالبان قدیم گرایش بسیار زیادی به سلفیگری وهابی داشته و به عنوان یکی از شاخه های اقماری و متحد با القاعده عمل میکرد اما در سال های اخیر تا حد زیادی از وابستگی خود به القاعده کاسته و به استقلال عمل در حوزههای مختلف خود رسیده است.
طالبان امروز به بلوغ سیاسی رسیده است
این کارشناس حوزه افغانستان همچنین گفت: در عملکرد هم طالبان به نسبت گذشته بازیگری شده است که حداقل از یک بلوغ سیاسی برخوردار شده است و این به خاطر افزایش عمر طالبان به عنوان یک بازیگر سیاسی است که به شکل معقولانهتر و محافظه کارانهتر فعالیت میکند.
بهمن با بیان اینکه طالبان امروز نسبت به طالبان سالهای گذشته، معقولتر بوده و محافظه کاری را در پیش گرفته است تصریح کرد: طالبان تقریبا این روزها خشونت طلب و خشونت گرا نبوده به طوری که دیده میشود در موارد مختلف به صورت مسالمت آمیز با مردم و مسائل مواجه شده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به تغییر و تحولاتی که در طالبان رخ داده ارتباطگیری با آنها در چارچوب سیاست خارجه ایران آغاز شد و بر اساس اینکه پیشبینی میشد، طالبان روزی به افغانستان مسلط شود، ایران این مساله را به عنوان یک واقعیت مورد توجه قرار داد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه تاکید کرد: به خاطر درک این واقعیت بود که در چند سال گذشته مراودات متعددی از ایران با طالبان صورت گرفت که بخش های اندکی از آن رسانهای شد و بخش اعظم آن به دلیل حساسیت مساله و افکار عمومی، به شکل محرمانه باقی ماند.
نمیتوان وابستگی طالبان به عربستان و پاکستان را انکار کرد
این کارشناس حوزه افغانستان همچنین گفت: در حال حاضر طالبان همچنان وابستگی هایی به کشورهای دیگر از جمله امارات، پاکستان، عربستان و قطر دارد ولی تلاش کرده است که همزمان روابط خوبی با جمهوری اسللمی ایران داشته باشد و در دیدارهای مختلف با ایران تضمینهایی درباره حفط امنیت مرزهای ایران و ایجاد ساختار سیاسی آرامشبخش در افعانستان ارائه کردند که هرچند باید منتظر ماند که طالبان چه رویکردی را در آینده اتخاذ خواهد کرد.
بهمن بیان داشت: برخی معتدند طالبان پیش از قدرت و بعد از قدرت ممکن است متفاوت باشند ولی واقعیت این است که افغانستان هم به دلایل مختلف به ایران نیاز دارد چرا که ایران هم میتواند همسایه خوب و هم می تواند همسایه بدی برای افغانستان باشد و طالبان برای رفع نیازها به ویژه نیازهای اقتصادی به ایران احتیاج دارد.
وی تصریح کرد: طالبان برای نمایش بعد بین المللی خود در جهان و منطقه باید با ایران که به عنوان یک قدرت منطقهای به شمار میرود، روابط خوبی را ایجاد کند؛ چرا که این روابط برای آنها فرصتهایی را ایجاد خواهد کرد. رویکرد طالبان در سال های اخیر نسبت به ایران تلطیف شده و تضمین هایی به ایران داده است که اگر در آینده به این تضامین پایبند باشد میتواند انتظار داشت که روابط دوستانه میان طالبان با همه کشورها برقرار شود.
خطوط قرمز ایران در برخورد با طالبان؛ از امنیت مرزهای ایران تا رعایت حقوق اقلیتها
این کارشناس حوزه افغانستان همچنین گفت: خط قرمزهای ایران در برابر طالبان کاملا مشخص بوده و حتی رهبر انقلاب هم تاکید کردند که امنیت ملی و مرزهای ایران باید از سوی طالبان مورد احترام قرار بگیرد و اگر طالبان نسبت به این دو مساله بیتوجهی کند با واکنش سختی از سوی ایران مواجه خواهد شد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به خطوط قرمز ایران تصریح کرد: ایران در مذاکراتی که با طالبان داشته نکاتی را به آنها گوشزد کرده است که از جمله اینکه حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی تضییع نشود. طالبان در قبال هزاره و تاجیکها که اکثرا شیعه هستند، تضمینهایی داده و در مذاکرات درباره این مسائل صحبت شده است که طالبان حقوق آنها را در نظر گرفته و آنها را در ساختار سیاسی افغانستان مشارکت بدهد و تا زمانی که طالبان به این موارد پایبند باشد خطوط قرمز ایران نیز رعایت شده است.
بهمن در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان صحت اخباری که از وضعیت افغانستان مخابره میشود گفت: اخباری که درباره وضعیت افغانستان منتشر میشود، بسیار ضد و نقیض بوده و بسیاری از آنها پایه و اساس درستی ندارد.
وی در ادامه افزود: رسانه های معاند مانند بیبیسی و ایران اینترنشنال در خارج از ایران تلاش میکنند طالبان را تروریست جلوه داده و ایران را حامی این گروه تروریستی نشان بدهند؛ اما واقعیت این است که اگر قرار باشد مقصری برای وضعیت امروز افغانستان باشد، این مقصر آمریکا و کشورهای اروپایی هستند که 20 سال این کشور را اشغال و با وضعیت خفت بار افغانستان رو ترک کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: تمام تلاش این رسانه ها معطوف بر این است که ایران را در روی کار آمدن طالبان مقصر جلوه بدهند و یا اینکه ایران را بازیگری موثر در وضعیت امروز افغانستان بدانند؛ بر این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: بر همین مبنا نمیتوان به اخباری که از این شبکه ها پخش میشود اعتنایی داشت. هرچند معضل رسانههای امروز ما این است که خبرنگاران ما در این رویداد و صحنه بزرگ غایب هستند. وقتی خبرنگاری در افغانستان نداشتیم رسانه های دیگر روایت اول و غلط را منتشر کردند و این روایت به روایت غالب تبدیل شد.
بهمن همچنین گفت: از زمانی که طالبان تلاش کرد بر افغانستان مسلط شد تلاش های زیادی به ویزه در رسانه ها برای ایجاد دوگانه های شیعه و سنی یا فارسی و پشتون انجام گرفت تا به نوعی ایران و طالبان را رو در روی هم قرار بدهند و یا حداقل هر نوع رابطه با طالبان و یا دولت آینده افغانستان را برای جمهوری اسلامی ایران پرهزینه کنند.
مداخله نظامی ایران در افغانستان ناممکن است
وی با تاکید بر اینکه هزینه شرایط امروز افغانستان بر عهده آمریکا و متحدان آن است، خاطر نشان کرد: به خاطر اتفاقات در پنجشیر در روزهای اخیر یک فضای احساسی در شبکههای اجتماعی شکل گرفته که گویا ایران به خاطر عدم حمایت از احمد مسعود باعث شکست پنجشیر شده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه افزود: باید در نظر داشت که مداخله نظامی ایران در افغانستان عملا امری ناممکن است که هم به دلیل شرایط داخلی اقتصادی و هم به خاطر مسائل منطقهای این مداخله امکان پذیر نیست.
ماجرای سهمخواهی احمد مسعود از طالبان
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: باید پذیرفت که واقعیتهای پنجشیر در ابتدا درست منعکس نشد؛ احمد مسعود از ابتدا به دنبال مقاومت و قیام علیه طالبان نبود بلکه به دنبال چانهزنی برای گرفتن حق و سهمی در ساختار سیاسی آینده در افغانستان بود و در فضای رسانه ای ایران به آن پرداخته نشد و شبهاتی هم به وجود آمد.
بهمن در ادامه تأکید کرد: طالبان قطعا یک گروه مظلوم نیستند و کسی نباید اقدامات گذشته این گروه را نادیده بگیرد یا آن را تطهیر کند؛ طالبان گروهی است که در سالهای گذشته جنگیده و خشونت به خرج داد، اما باز هم این سوال مطرح است که آیا باید ایران مداخله نظامی انجام میداد؟ واقعا باید ایران مداخله نظامی را باید به نفع اشرف غنی که از افغانستان فرار کرد یا سایر مقامات ارشد که به راحتی گریختند، انجام میداد و یا از طالبان حمایت میکرد؟
وی عنوان کرد: اشرف غنی در سالهای گذشته نیروی آمریکا در افغانستان بوده و حاضر به همکاری با ایران نبود و در نهایت هم تضمین فرار خود را با طالبان معامله کرد؛ از طرف دیگر سایر مقامات سیاسی افغانستان به راحتی از این کشور گریختند.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه تاکید کرد: طالبان وقتی شهرهای مختلف را میگرفت بدون مقاوت انها را تسخیر میکرد وقتی از داخل افغانستان هیچ مقاومتی صورت نگرفت، چگونه ایران میتوانست از آنها حمایت کند. اساسا مقاومتی در افغانستان وجود نداشت. آمریکا 20 سال در افغانستان حضور داشت و نتوانست شرایط را تغییر بدهد طبیعتا هیچ نیروی خارجی دیگری هم نخواهد توانست.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه طالبان را باید به عنوان یک واقعیت سیاسی در کشور افغانستان بپذیریم عنوان کرد: واقعیت طالبان شاید مطلوب ما نباشد اما در دوره قبلی طالبان خشونت عریانی داشت ولی این بار تلاش می کند یک وجه مسالمت آمیز از خود نشان بدهد.
بهمن در ادامه افزود: هر حکومتی که بخواهد تشکیل شود، در مقابل تظاهرات علیه خودش واکنش نشان میدهد، واکنشهای طالبان هم در چنین شرایطی صورت گرفت اما باید بپذیریم خیلی از فیلم هایی که در فضای مجازی منتشر می شود مربوط به زمان حال نبوده و از گذشته آنها بازنشر میشود؛
وی همچنین گفت: طالبان تا اینجای کار به دلیل اینکه بتواند مشروعیت بین المللی کسب کند، تلاش میکند خشونت کمتری از خود نشان بدهد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: ایران به دنبال توسعه طلبی نبوده که بخواهد در افغانستان هم دخالت کند یا کنترل ولایت غربی افغانستان را به دست بگیرد. این کار نه تنها مشروعیت بین المللی ندارد بلکه ایران به آن اعتقادی ندارد. و حتی در سوریه و عراق هم که وارد شده است به درخواست دولت آنها و به عنوان کمک وارد شده است.
واقعیت جریان منتقد سیاستهای ایران در افغانستان
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به فضای انتقادی برخی از گروه های سیاسی داخلی نسبت به عملکرد ایران در افغانستان تصریح کرد: در داخل کشور قشری وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران هر رویهای پیش بگیرد در هر حال با آن مخالفت میکنند؛ این قشر در موضوع سوریه مخالف حضور ایران در این کشور بودند اما در موضوع افغانستان از عدم حضور ایران گلایه میکنند!
بهمن همچنین در خصوص موضع کشورمان در خصوص اتفاقات اخیر افغانستان گفت: اگر ایران در افغانستان هم مداخله نظامی میکرد این قشر باز هم به انتقاد از مداخله نظامی میپرداختند؛ امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نباید بر اساس بهانهجوییهای این قشر تنظیم شود، چرا که کار آنها همواره مخالفت با این سیاستها بوده است.
وی با اشاره به روابط اقتصادی ایران و افغانستان عنوان کرد: در چند ماه گذشته که تسلط طالبان بر گذرگاههای مرزی ایران افزایش پیدا کرده روابط اقتصادی ایران و افغانستان قطع نشده و به روال سابق ادامه پیدا کرده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: در مذاکراتی که ایران با طالبان داشته است، آنها از افزایش مراودات اقتصادی با افغنستان استقبال کردند؛ ترکیه جایگاهی در افغانستان ندارد چرا که همراه با نیروهای امریکایی در قالب ائتلاف ناتو در افغانستان حضور نظامی داشته و طالبان دل خوشی از آنها ندارند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: تمرکز سال های اخیر ترکیه بر قومیت ترک در این کشور بوده و سرمایه گذاری این کشور بر روی گروه ازبکها قرار داشته است. با توجه به رابطه نزدیکی که ترکیه با قطر و پاکستان دارد و وابستگی های طالبان به این دو کشور، باید انتظار داشته باشیم که ترکیه در آینده ارتباط خوبی با طالبان برقرار کند.
بهمن همچنین تصریح کرد: اینکه بازارهای ما در افغانستان حفظ شود یا نه، به تعاملات ایران بستگی دارد؛ باید دید در شرایط افغانستان جدید چقدر واقعیتها را خواهیم پذیرفت؛ اگر بر اساس احساسات درباره افغانستان عمل کنیم، طبیعی است که رقبای تجاری جای بازارهای ایران در کشور افغانستان را بگیرند.
وی با تاکید بر اینکه آمریکا بعد از 20 سال به اهداف نظامی خود در افغانستان نرسید بیان کرد: آمریکا و متحدانش برای حضور نظامی در افغانستان دو دلیل را مطرح کردند؛ یکی از بین بردن طالبان به عنوان یک گروه تروریستی بود که در عمل چنین اتفاقی نیفتاد و بعد از 20 سال طالبان دوباره به سطح قدرت بازگشت.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: دومین هدف آمریکا از حضور در افغانستان ایجاد یک دموکراسی در این کشور بود که عملا این هدف هم محقق نشد؛ چرا که یک شبه نظام دموکراسی در افغانستان فرو پاشید و حتی به رغم درخواستهایی که از طالبان داشتند که چند روز بیشتر در افغانستان بمانند، طالبان به آنها اجازه نداد و در نهایت آمریکا افغانستان را ترک کرد و شکست استراتژیک برای آنها رقم خورد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل یادآوری کرد: روابط آینده ایران و طالبان بی تاثیر از کشورهای دیگر نظیر عربستان، پاکستان، آمریکا و... نخواهد بود اما ایران و افغانستان الزامات همسایگی داشته و این الزامات روابطی را برای این دو کشور رقم میزند؛ افغانستان برای دسترسی به آبهای آزاد نیازمند ایران است و مراودات اقتصادی دو کشور از جمله مسائلی است که طالبان ناگزیر است در ارتباط با ایران در نظر بگیرد.
مساله احمد مسعود از ابتدا مقاومت در برابر طالبان نبود
بهمن در ادامه تصریح کرد: نباید پنجشیر را نماد مقاومت دانست چرا که از ابتدا مساله احمد مسعود مقاومت در برابر طالبان نبود؛ او چندین دور مذاکره با طالبان انجام داد و در این مذاکرات برای حضور در ساختار سیاسی آینده افغانستان سهمخواهی کرد.
وی در ادامه گفت: وقتی طالبان به سهم خواهی احمد مسعود پاسخ منفی داد، وی با طالبان وارد درگیری و جنگ شد و بر همین اساس نباید نام این حرکت را مقاومت گذاشت.
این تحلیلگر مسائل بینالملل یادآوری کرد: انگلیس و رسانه های آن نوک پیکان مشکلات افغانستان را به سمت ایران گرفتهاند بدون اینکه به نقش انگلیس و آمریکا در به وجود آمدن شرایط فعلی افغانستان توجه کنند، آنها سعی می کنند پنجشیر را نماد مقاومت جا بزنند.
چرا نباید پنجشیر را نماد مقاومت بدانیم
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: به خاطر برخی از رسانههای معاند، این شبهه به وجود آمده است که اگر ایران خود را حامی مقاومت میداند چرا از احمد مسعود در پنجشیر حمایت نمیکند؛ پاسخ این مساله این است که از ابتدا مساله احمد مسعود مقاومت نبوده و در ادامه هم این جریانها از ایران درخواست کمک نداشتند.
بهمن همچنین ادامه داد: بعد از ورود طالبان به پنجشیر هم این رسانهها بر اساس دنبال کردن منافع خود، مفهوم مقاومت را شکست خورده اعلام کردند و خبرهایی با عنوان شکست مقاومت مخابره کردند که این مفهوم سازی اثرات منفی در اذهان مردم به دنبال خواهد داشت.
وی به نقش انگلیس در ماجرای افغانستان اشاره کرده و گفت: انگلیس بر اساس سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، به تحریک احمد مسعود پرداخت و وی را در یک درگیری با طالبان قرار داد؛ در حالی که احمد مسعود میتوانست یک شخصیت مهم در آینده سیاسی افغانستان باشد، امروز نماد شکست است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل یادآوری کرد: باید توجه داشته باشیم که راهبرد آمریکا تداوم بی ثباتی در افغانستان و به طور کلی در منطقه است به همین خاطر گاهی از دولت و گاهی از گروه های تروریستی حمایت میکند باید در آینده منتظر خبرهای بیشتری از حمایتهای آمریکا از داعش در افغانستان و منطقه باشیم.
انتهای پیام / گفتگو از سیده راضیه طاهریان