طراحی و تولید عروسکها و شخصیتهای ایرانی اسلامی توسعه مییابد
لیلا بابایی گفت: درصدد هستیم تولید عروسکهای دارا و سارا را ادامه دهیم و شخصیتهای جدیدی را بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی و کتابها و پویانمایی ها طراحی و تولید کنیم.
لیلا بابایی گفت: درصدد هستیم تولید عروسکهای دارا و سارا را ادامه دهیم و شخصیتهای جدیدی را بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی و کتابها و پویانمایی ها طراحی و تولید کنیم.
خبرگزاری مهر،گروه فرهنگ و ادب - زینب رازدشت: بازی یک فعالیت مهم، حیاتی و لازم الاجرا برای همه دورههای مختلف رشد است. بازی با اسباببازی، غذای روانی کودکان است و از دیدگاه روانشناسی تمایل به بازی کردن و داشتن اسباببازی یکی از نشانههای سلامت عقل، کنجکاوی و هوشیاری به شمار میرود.
کودک در جریان بازی از لحاظ فکری، عاطفی و جسمی و اجتماعی پرورش مییابد. زیرا بازی راهی برای ابراز و نشان دادن احساسات است و باعث تخلیه فشار و استرسهای عصبی کودک میشود. بازی، روش طبیعی شرکت کودکان در فعالیتهایی است که سرانجام سبب کسب مهارت و ورزیدگی برای مقابله با مشکلات زندگی میشود. کودکان از طریق بازی احساسات، ناکامیها و اضطرابهای خود را بیان میدارند. بازی در واقع تلاش کودک برای کنار آمدن با محیط است که از این طریق او خود را مییابد و دنیا را درک میکند.
اداره کل سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای یکی از بخشهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در حوزه تولیدات اسباب بازی و سرگرمی اقدامات بسیاری انجام داده است. در خصوص اقدامات این اداره کل و پروژه موفق «دارا و سارا» ساعتی را به گفت و گو با لیلا بابایی مدیر اداره کل سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نشستیم.
مشروح این گفتگو را باهم میخوانیم:
* خانم بابایی در سالی که گذشت، چه اقدامات مهمی در اداره کل سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای انجام دادهاید؟
وضعیت اسباب بازی و سرگرمی در حوزههای مختلف طراحی، تولید و توزیع نیاز به توجه جدی دارد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از حدود چهل سال قبل در حوزه اسباب بازی و سرگرمی فعال است و گامهای مؤثری را در این زمینهها برداشته است. خوشبختانه یکی از اتفاقات خوبی که در سال 1401 رخ داد، تشکیل دفتر صنایع خلاق و ورزشی در وزارت صمت بود که میتواند به حمایت جدی از تولیدکنندگان اسباب بازی بپردازد.
تشکیل این دفتر در آن وزارتخانه کمک میکند تا کانون، دفتر صنایع خلاق، شورای نظارت و معاونت علمی و فناوری در حوزه صنایع خلاق بتوانند فعالیتها، سیاست گذاری و برنامه ریزیهای جدی داشته باشند تا از رهگذر این هم افزایی بتوانیم از فعالان این حوزه به شکل موثرتری حمایت کنیم.
در شرایط کنونی، موضوع اسباب بازی و سرگرمی در مسیر صنعتی شدن قرار گرفته است. زیرا جایگاهی که برای این صنف در وزارت صمت ایجاد شده است میتواند کمک بسیاری به فعالان این حوزه داشته باشد و چه بسا فعالیتهای خانگی و کارگاهی نیز مورد توجه و شناسایی قرار گرفته و شاهد رشد و توسعه بخشهای مختلف باشیم. همچنین یکی از اتفاقات ناخوشایند در حوزه اسباب بازی در کشور ما بحث قاچاق است.
آماری که از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا اعلام شد، رقم قابل توجهی بود که این ستاد میزان قاچاق کالا در حوزه اسباب بازی و بازی و سرگرمی را حدود نیم میلیارد دلار اعلام کرده است. جدا از آسیب اقتصادی و تجاری و صنعتی، قاچاق اسباب بازی تأثیرات فرهنگی سو بسیاری دارد. در نظام مقدس جمهوری اسلامی که پرورش کودک و نوجوان مهم است، پیشگیری از قاچاق اسباب بازی اهمیت دوچندان پیدا میکند.
امیدواریم با سیاستهای درستی که ستاد مبارزه با قاچاق کالا، دفتر صنایع خلاق و ورزشی در واردات و صادرات اسباب بازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نظارت بر اسباب بازی و همه متولیان این حوزه اتخاذ میکنند، این قاچاق در سالهای آتی کاهش یابد؛ قطعاً اذعان داریم رقم قاچاق یکباره به صفر نمیرسد.
خوشبختانه در سالی که گذشت، موضوع محوری که برای تولید اسباب بازی و سرگرمی مورد توجه قرار گرفت کتاب بود. ما فراخوانی را اعلام کردیم مبنی بر اینکه از طرحهای برگزیده بازی، اسباب بازی و سرگرمی که بر اساس محتوای کتابهای کانون پرورش فکری باشد، حمایت خواهیم کرد؛ طرحهای بسیار متنوع و زیادی به دستمان رسید که همه در راستای ترویج کتاب و کتابخوانی است و کمک میکند تا از طریق اسباب بازی و سرگرمی، فرآیند مطالعه کتاب جذابتر شود.
طرحها در شورای تخصصی مورد بررسی فنی قرار گرفت و در نهایت چند طرح در جریان تولید قرار گرفت که این امر میتواند اتفاق ویژهای را رقم بزند. امیدوار هستیم تا با کمک ابزار سرگرمی و اسباب بازی جایگاه کتاب را در میان کودکان و نوجوانان ارتقا دهیم. یکی از اهداف اصلی کانون ترویج کتاب و کتابخوانی است. هر فعالیتی که در مراکز فرهنگی و هنری کانون همچون سفالگری، نقاشی، نقد کتاب، بررسی شخصیت، معرفی سرزمین تعریف شده است، مجموعاً ابزاری برای درگیر کردن کودک و نوجوان با کتاب است.
قرار است از طریق این فعالیتها کمک شود تا کودک و نوجوان و عضو کانون که به کتابخانه مراجعه میکند، بیشتر با کتاب همنشین شود و کتابی که میخواند، برایش اثرگذارتر و ماندگارتر شود. ما همین نگاه را در حوزه اسباب بازی و سرگرمیها داریم که امیدواریم با کمک ابزار سرگرمی و اسباب بازی بتوانیم کمک کنیم تا انس بچهها با کتاب بیشتر شود.
* در بخشی از صحبتهایتان به آمار قابل توجه قاچاق اسباب بازی در کشور اشاره کردید؛ آیا با توجه به این موضوع همکاری خوبی میان کانون پرورش فکری و ستاد مبارزه با قاچاق کالا وجود دارد؟
از اواخر دهه هفتاد با پیگیریهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورایی به نام شورای نظارت بر اسباب بازی تشکیل شد. این شورا بر تولید، واردات و صادرات اسباب بازی نظارت میکند. به نوعی در این حوزه به تولی گری میپردازد. مجوز صادر میکند و سیاست گذاری انجام میدهد. مهمترین ابزار کانون پرورش فکری برای کمک به کنترل قاچاق، شورای نظارت بر اسباب بازی است. شورای نظارت بر اسباب بازی همکاریهای خوبی با نهادهای مؤثر در این حوزه دارد و ما امیدواریم که مجموع این هم افزاییها باعث شود تا میزان قاچاق سالانه، کاهش یابد.
* به نظر شما اساسیترین اقدامی که میتوان در مقابله با قاچاق اسباب بازی انجام داد، چه مواردی است؟
باید صرفه و صلاح قاچاق اسباب بازی را برای فردی که این کار را انجام میدهد، کم کرد. این ابزارها باید توسط نهادهای اقتصادی، وزارت صمت، نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیرنده بر روی تعرفه واردات اجرایی شود. اگر این شاخصها بررسی شود و تفاوت آنچنانی در صرفه اقتصادی میان فردی که اسباب بازی را وارد میکند با فردی که قاچاق میکند، نداشته باشد، به مرور قاچاق کاهش مییابد.
البته این مباحث در گفتار به نظر سهل است اما به عزم ملی نیاز دارد. همه باید دست به دست هم دهند تا قاچاق نه در حوزه اسباب بازی بلکه به طور کلی قاچاق در همه حوزهها برای قاچاقچی صرفه اقتصادی نداشته باشد. ما هر زمانی مبادی مؤثر بر قاچاق کالا را کنترل کنیم، میتوانیم انتظار داشته باشیم که میزان قاچاق کم شود.
* قانون تا چه اندازه میتواند سبب کاهش میزان قاچاق به ویژه قاچاق اسباب بازی در کشور شود؟
به نظر میآید در این زمینه خلأ قانونی نداریم و با همین قوانین موجود با کم کردن صرفه و صلاح قاچاق میتوان جلوی قاچاق را گرفت.
* آیا دانشگاهها نگاه جدی به صنعت اسباب بازی و سرگرمیها دارند؟
همانطور که اشاره کردم به دلایل مختلف، حوزه اسباب بازی و سرگرمی نیازمند توجه جدی است. یکی از این موارد، لزوم جذب دانشجو در رشته اسباب بازی و سرگرمی است. تاکنون در سطح دانشگاهی، رشتهای با موضوع اسباب بازی و سرگرمی و اهمیت آن در تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی جذب دانشجو نداشته است. البته ساختاری مصوب شده است و چنین رشتهای در حال راه اندازی بوده و حتی چارت درسی رشته تصویب شده است، اما تا به امروز پذیرش گسترده دانشجو در این رشته در دانشگاههای مختلف کشور صورت نگرفته است. بی شک وجود آموزش و پژوهش در سطح دانشگاهی میتواند موجب توسعه همه جانبه اسباب بازی و سرگرمی شود.
اسباب بازی که میتواند رسانه و محمل فرهنگی باشد. حتی اسباب بازی میتواند زبان مشترک نسلهای مختلف باشد. به همین دلیل توسعه و ترویج کاربردها و کارکردهای اسباب بازی و سرگرمی اهمیت ویژه ای پیدا میکند. هرگونه حرکتی به سمت توسعه علمی اسباب بازی و سرگرمی میتواند ضمن کمک به بهرهمندی از مواهب این رسانه فرهنگی ابعاد اقتصادی و تجاری را هم به شکل مطلوب تحت تأثیر قرار داد.
* شاید کیفیت پایین اسباب بازیهای ایرانی، سبب میشود تا خانوادهها به سمت اسباب بازیهای خارجی سوق یابند؟ واقعیت این است که زنجیره طراحی، تولید و توزیع اسباب بازی نیاز به حرفهای شدن دارد. ما تولیدکنندگان خیلی خوبی داریم که اسباب بازیهای خوبی با استانداردهای بالایی تولید میکنند اما واقعیت انکارناپذیر این است که گاهی با محدودیتهای تأمین مواد اولیه روبرو میشوند و این موضوع کیفیت را تحت تأثیر قرار میدهد.
ما در شرایطی هستیم که کشور گرفتار تحریمهای ناعادلانه است و قاعدتاً این موضوع، بحث تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. البته این مورد نه تنها در حوزه اسباب بازی رخ میدهد بلکه در خیلی از حوزهها شاهد وقوع این اتفاق هستیم؛ زمانی که مواد اولیه ضروری برای تولید با کیفیت محصول به دلیل تحریم نتواند وارد کشور شود، تولیدکننده ناچار است با شرایطی که میتواند، تولید را انجام میدهد.
* پس یکی از مشکلات صنعت اسباب بازی، مواد اولیه است... بله همینطور است؛ الان کاغذ گران شده است و ماده اولیه بسیاری از اسباب بازیهای رومیزی با کاغذ و مقواست؛ این امر هم روی کیفیت و هم روی قیمت تأثیر میگذارد.
* تغییر مدیریتها در یک مجموعه تا چه اندازه میتواند به ارتقای یک پروژه کمک کند. برای مثال میتوان پروژه دارا و سارا را مثال زد...
یکی از مواردی که اتفاقاً به کل حوزه فرهنگ و نه تنها حوزه اسباب بازی و سرگرمی مربوط میشود این است که میبایست حوزه برنامه ریزی فرهنگی و تدوین استراتژی فرهنگی در کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. اگر استراتژی داشته باشیم میتوانیم افقی را ترسیم و بر مبنای آن برنامهای را برای رسیدن به آن افق آماده کنیم و در نهایت خودمان را مقید و ملزم کنیم تا از طریق آن برنامه به افق چشم انداز دسترسی یابیم. در این صورت دیگر تغییر مدیریتها نمیتواند تأثیر داشته باشد.
* پروژه موفق و خوب عروسکهای دارا و سارا چرا نتوانست بازتولید شود؟
خوشحالم که شما از این پروژه به عنوان پروژه خوب یاد میکنید چون واقعاً پروژه خوبی بود، زیرا دارا و سارا زمانی تولید شدند که ما در کشور دانش فنی تولید این نوع عروسک را نداشتیم. به همین جهت در آن مقطع تصمیم گرفتیم عروسکی با هویت ملی معرفی کنیم و در نهایت این اتفاق مبارک در کانون پرورش فکری افتاد که تا امروز بیش از 150 هزار عروسک دارا و سارا تولید شده و به فروش رفته است.
ما در موجودی انبار هیچ عروسک دارا و سارایی نداریم و بسیار علاقمندیم شرایط تسهیل شود تا بتوانیم دور بعدی عروسکها را تولید کنیم. این موضوع یکی از خواستههای جدی کانون پرورش فکری است. زمانی که 150 هزار عدد از یک عروسک که به شکل صنعتی تولید شده و به فروش رفته است، یعنی کانون در این زمینه ریل گذاری کرده است تا نمونههای بعدی بیایند و این چرخه را تکرار کنند تا شخصیتها و عروسکهای جدید به کودکان و نوجوانان معرفی شوند.
قراردادن دارا و سارا در مقابل یک عروسک خارجی بیش از آنکه به معرفی دارا و سارا کمک کند به معرفی آن عروسک خارجی منجر شد. واقعیت این است که این صنعت در کشورمان نوپاست. ما محصول صنعتی در این حوزه نداشتیم که با این تیراژ تولید شده و به فروش رفته باشد. ما خودمان باید به خودمان کمک کنیم تا چنین اتفاقاتی تکرار شود. یکی از دلایلی که پروژه دارا و سارا ادامه نیافت، جو منفی رسانهای بود که در مورد این پروژه به راه افتاد.
نقدهای بی رحمانه ای که درباره عروسکهای دارا و سارا انجام شد. جو عمومی منفی که نسبت به عروسکهای دارا و سارا ایجاد شد که با یک جریان رسانهای درست میتوانست این محصول در اوج خودش با همان اهدافی که طراحی شده بود، جایگاه خود را حفظ کند و این مسیر ادامه یابد.
عروسکهای دارا و سارا پروژه موفقی بود، اما قطعاً نیاز است که پروژههای موفق تر بعدی هم انجام شود و شخصیتهای دیگری همچون دارا و سارا طراحی و پرداخته شود و در دست کودکان و نوجوانان کشور قرار گیرد. امیدواریم با طراحی و تولید شخصیتهای ایرانی و اسلامی در قالبهای مختلف بتوانیم این شخصیتها را جایگزین شخصیتهای انیمیشنهای خارجی کنیم.
* البته شنیدهها حاکی از آن است که مدیران اسبق کانون پرورش فکری ضربه اصلی را به پروژه دارا و سارا زدند و نگذاشتند نسلهای بعدی این عروسک تولید شود...
نگاههای متفاوتی به این حوزه بود؛ در سالهای ابتدایی تولید عروسکهای دارا و سارا بر اساس تفاهم نامه میان کانون و صدا و سیما، تبلیغات عروسکهای دارا و سارا و ملزومات جانبی آن با تعرفههای پایین انجام میشد. از دورهای به بعد این اتفاق نیفتاد؛ برای مثال محصولی که آنقدر برایش تبلیغ شد و جای خود را در جامعه باز کرده بود، به یکباره با تغییر تعرفه از تبلیغات حذف شد و این موضوع ادامه تولید این عروسکها را تحت تأثیر قرارداد.
فعالیت رسانهای در این حوزه واقعاً مهم و به شدت نیاز است و چون در گامهای نخستین هستیم، باقیات صالحات کسی است که وارد میدان شود کار ماندگار را پایه ریزی کند تا برایش خیر و برکتهای بسیار نصیب شود.
* نسلهای بعد عروسکهای دارا و سارا تولید خواهد شد؟
تجدید تولید عروسکهای دارا و سارا از برنامههای کانون است و امیدواریم این اتفاق به زودی محقق شود. عروسکهای دارا و سارا برند کانون پرورش فکری در حوزه عروسک است. یعنی یک برند ایرانی قابل اتکا و اعتنا شده و حیف است که ادامه نیابد. ضمن اینکه در کنارش نیازمندیم شخصیتهای دیگر هم طراحی و تولید کنیم.
* کانون پرورش فکری روی شخصیتی به نام عمو نوروز که همان حاجی فیروز خودمان است، کار میکرد. این پروژه به کجا رسید؟
شخصیت عمو نوروز را هم در برنامه داریم که توسط طراح عروسکهای دارا و سارا طراحی شده است. تولید عروسک عمو نوروز با مشکلاتی همراه بوده است و درصدد هستیم تا این مشکلات را مرتفع کنیم. قالب سازی و تأمین مواد اولیه از جمله مشکلاتی است که برای تولید عروسک عمو نوروز با آن روبرو بوده ایم.
* برای امسال چه برنامههایی را در دستور کار دارید؟
پروژه محصولات پیوست کتاب و مرچندایز انیمیشن بچه زرنگ که از محصولات کانون پرورش فکری است، در برنامه داریم. همچنین بازی رومیزی بسیار خوبی برای این انیمیشن تولید خواهیم کرد. البته کارهای ابتدایی اش انجام شده و تولید محصولاتی که در راستای اهداف اداره کل سرگرمی سازنده و بازیهای رایانهای کانون پرورش فکری است، را تسهیل میکنیم.
*چگونه میتوانیم شخصیتهای محبوب انیمیشنهای ایرانی را تبدیل به عروسک و اسباب بازی کرده و در میان کودکان و نوجوانان قرار دهیم؟
مسیر صحیح بازارپردازی شخصیت یا مرچندایزینگ از ادبیات شروع میشود. اگر انیمیشنی فیلمنامه قوی و پشتوانه شخصیت پردازی محکمی داشته باشد، قطعاً مخاطبان با آن شخصیت ارتباط برقرار میکنند و تمایل دارند هر محصولی را که به شخصیت محبوبشان مرتبط است را داشته باشند. در همین زمینه ضروری است ابعاد مختلف آن شخصیت به خوبی پرداخته شده و مخاطب با آن همذات پنداری داشته باشد. یکی از مشکلاتی که باعث میشود این اتفاق به صورت جدی در کشور رخ ندهد، بحث حقوقی این حوزه است که شاهد مشکلاتی در آن هستیم.
حقوق معنوی شخصیتهایی که به این شکل طراحی میشود، هنوز تعریف درستی ندارد. در خصوص شخصیتهای انیمیشنهای غیر کانونی به دلیل آنکه پدیدآورنده اثر نیستیم، نمیتوانیم ورود کنیم، اما انیمیشن بچه زرنگ، یکی از محصولات کانون پرورش فکری است و محصولات جانبی آن در حال طراحی و تولید است و همزمان با اکران این فیلم سینمایی پویانمایی به مخاطبان عرضه میشود.