علت بالا بودن نرخ بیکاری فارغ التحصیلان چیست؟
گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس؛ حجت عابدی اصل - دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران مانند سایر مراکز آموزش عالی دنیا، دارای رسالت و وظیفه سنگینی برای تربیت اصولی دانشجویان بر اساس نیازهای کشور هستند، از این رو توسعه کمی آموزش عالی ایران در دوران بعد از انقلاب اسلامی یک ضرورت اجتنابناپذیر بوده است و باید اذعان کرد که دستاوردهای بزرگ علمی و فنی که امروز شاهد آن هستیم مدیون سرمایهگذاری بر توسعه منابع انسانی در سالهای اخیر است.
در این راستا یکی از دانشگاه های مطرح که 30 درصد دانشجویان نظام آموزش عالی را به خود اختصاص داده و گستردگی فراوان و حجم فعالیت های آموزشی قابل توجهی دارد، دانشگاه آزاد اسلامی است.
از این رو برای اطلاع از وضعیت آموزش و اقدامات و گام های متنوع و مختلف این دانشگاه ساعاتی را با رئیس مرکز سنجش، پذیرش و فارغ التحصیلی دانشگاه آزاد اسلامی در خبرگزاری فارس به گفت وگو نشستیم، طهماسب کاظمی درباره تعداد دانشجویان، کنکور سراسری، کارآفرینی، کارکرد آموزشی و سیاست های نظام آموزش عالی حرف های بسیاری برای گفتن داشت.
آنچه در گفتگوی ما با طهماسب کاظمی میخوانید:
* آمار نرخ بیکاری در بین تحصیلکردههای دانشگاهی بیشتر از غیردانشگاهی است
* افراد هر جامعه درس میخوانند تا متخصص یک حوزه شوند و از این تخصص استفاده کنند
* جا به جایی نیروی انسانی و رشته تحصیلی عدالت اجتماعی و آموزشی را برقرار میکند
* در آینده نزدیک در نظام آموزشهای تخصصی آموزش غیررسمی مهمتر از آموزش رسمی میشود
* باید مهارتهایمان را مطابق با نیازهای کشور تعریف کنیم
* در شبکه دانشگاهی دانشگاه آزاد جا به جایی محل خدمت اساتید و رشتههای تحصیلی در کشور مبتنی بر آمایش سرزمین به برقراری عدالت اجتماعی و آموزشی کمک می کند
* چشمانداز 1400 تعریف شده برای دانشگاه آزاد اسلامی در جذب دانشجو اشتباه بود
* در قبال پولی که از دانشجویان میگیریم، مسؤولیم
* 300 هزار دلار قیمت یک نیروی متخصص لیسانس در یک دانشگاه درجه 3 آفریقایی است
* آمار نرخ بیکاری در بین تحصیلکردههای دانشگاهی بیشتر از غیردانشگاهی است
فارس: به عنوان نخستین سوال به سراغ بحث داغ این روزهای آموزش عالی یعنی همان آمایش آموزش عالی برویم، به نظر شما آیا واحد های دانشگاههای آزاد متناسب با نیازهای ملی و منطقهای تعریف شده است؟
طهماسب کاظمی: در گذشته دانشگاه آزاد نیز تابعی از زیر نظام های آموزش عالی کشور بوده اما با وجود توسعه مویرگی بسیار گسترده، بیشتر نقش یک سازمان آموزش محور را ایفا کرده است، هرچند در مقطعی همین نقش هم کارکرد بزرگی محسوب میشد اما در مقطع کنونی این رویکرد محکوم به شکست خواهد بود هر چند مهمترین کارکرد و محور همه فعالیتها است بنابراین باید این رویکرد را اصلاح کرد و مدیریت دانشگاه با تمام ارکان مدیریتی آن در حال اصلاح این رویکرد است.
اقدامات مربوط به آمایش آموزش عالی را وزارت علوم شروع کرده و کارش را پیش برده و ما هم در هماهنگی با سایر زیرنظامها تمامی تلاش خود را معطوف رفع نیازهای همه جانبه کشور در این حوزهها خواهیم کرد. البته ناظر به اینکه در حوزههای علوم و فناوری، در حوزههای غیرپزشکی اینقدر تنوع و گستردگی وجود دارد که شاید انجام کار آمایش و توسعه متوازن ناظر به رشته محل مورد نیاز در کل کشور کار بسیار دشواری است و دلیلش این است که شبکه دانشگاههای کشور در این حوزهها یک شبکه یکپارچه نیست یعنی هر دانشگاه یک دانشگاه مستقل است و از سازمان سنجش آموزش کشور دانشجو می گیرد و هر کدام از این دانشگاهها، هیأت علمی و هویت و برنامه علمی خودشان را دارند.
برخی مواقع دانشگاه ها ناظر به شکل و ماهیت دانشگاه خیلی هم نمیتوانند به بدنه اجتماعی آن محلی که در آن قرار دارند متصل شده و به رفع نیازهای محیط خود بپردازند و البته مزیت رایگان بودن خدمات آموزشی آنها و تأمین نیازهای مالی آنها از طریق دولت تمایل آنها به اتصال همه جانبه آنها را به جامعه کم میکند ولی دانشگاه آزاد اسلامی این گونه نیست و ناگزیر است خود را با نیاز و تقاضای مردم و جامعه محیطی خود هماهنگ کند.
* تشریح علت دشوار بودن آمایش آموزش عالی در رشته های غیرپزشکی
فارس: در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
طهماسب کاظمی: وقتی شما در شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع آمایش سرزمینی را در تمامی زیرنظامها پیگیری میکنید میبینید که این آمایش سرزمینی در وزارت بهداشت راحتتر به نتیجه میرسد. چرا؟ به خاطر اینکه 105 رشته ثابت شده وجود دارد که متناسب با مأموریتهای شغلی خاصی طراحی شده است و ظرفیت شغلی کشور هم کاملا تعریف شده و شناخته شده است.
بسیاری از مؤسسات آموزش عالی غیر انتفاعی مبتنی با به کارگیری ظرفیتهای هیأت علمی سایر زیرنظامها از جمله دانشگاه آزاد اسلامی ظرفیت کاذب و غیر اثرگذار ایجاد میکنند
وزارت بهداشت وقتی میخواهد این رشته محلها را به بدنه نظام شغلی کشور متصل کند ابهامهای کمتری دارد اما وقتی که وارد حوزههای غیر پزشکی میشوید کار دشوار میشود زیرا رشتههای دانشگاهی در این حوزه در بسیاری از موارد با نظامهای شغلی کشور همخوان و هماهنگ نیست. در دانشگاه آزاد هم همین گونه بوده یعنی ناظر به ظرفیتهایی که در آن منطقه وجود داشته یک واحد یا یک مرکز یا یک رشته دانشگاهی ایجاد شده که امکان دارد بیشتر از ظرفیت مورد نیاز منطقه به لحاظ شغلی یا کسب و کارهایی که در آنجا وجود دارد یا غیرمتناسب رشتهای ایجاد شده باشد و نیروی انسانی تربیت کرده و آن نیرو بیکار باشد، این کار باعث شده که دانشگاه به سرعت به دنبال اصلاح این زیرنظامها باشد.
اما متأسفانه بسیاری از مؤسسات آموزش عالی غیر انتفاعی مبتنی بر ایجاد این نیازهای کاذب در بین نیروی انسانی کشور این رویکرد را دنبال میکنند و با به کارگیری ظرفیتهای هیأت علمی سایر زیرنظامها از جمله دانشگاه آزاد اسلامی ظرفیت کاذب و غیر اثرگذار ایجاد میکنند که در بسیاری موارد منتج به هدر رفتن بهترین ساعات عمر سرمایه انسانی کشور که مهمترین سرمایه کشور است، خواهد شد، دلیل اینکه نرخ بیکاری در کشور در بین تحصیلکردههای دانشگاهی بیشتر از سایر بخشها است همین اقدامات در گذشته و حال است.
* افراد هر جامعه درس میخوانند تا متخصص یک حوزه شوند و از این تخصص استفاده کنند.
فارس: چرا آمار نرخ بیکاری در کشور ما در بین تحصیلکردههای دانشگاهی بیشتر از غیردانشگاهی است؟
طهماسب کاظمی: عرض کردم چون متناسب با نیازهای شغلی و دانشی نیروی انسانی متخصص تربیت نکردیم.
فارس: در این زمینه چه باید بکنیم؟
طهماسب کاظمی: ما باید در هرم نیروی انسانی این توازن را برقرار کنیم، فرصتی که در دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد فرصت شبکه یکپارچه بودنش است. در واقع سهل بودن جابجایی نیروی انسانی متخصص به عنوان عضو هیأت علمی و سیاستگذاری متمرکز از ویژگیهای این دانشگاه است. همانطور که عرض کردم نیروی انسانی کشور که متقاضی تحصیل در نظام آموزش عالی است برای این است که متخصص یک حوزه شود و شغل داشته باشد، وقتی که بدنه اجتماعی ما احساس کند که با درس خواندن فرصت شغلی برایش به وجود نمیآید نسبت به ما بیاعتماد می شود و زمانی که بیاعتمادی به وجود آید به حوزه دیگری شیفت میکند و میگوید که درس بخوانم برای چه.
فارس: برای رفع این مشکل چه اتفاقی باید رخ دهد؟
طهماسب کاظمی: باید بگویم دانشگاه آزاد اسلامی نخستین جایی است که به عنوان مهمترین بخش جذب دانشجوی شهریهپرداز در کشور واکنش مردمی اجتماعی را حس میکند. در اینجا دانشگاه باید خودش را با آنچه که به عنوان نیاز از سمت مردم احساس میشود هماهنگ کند. این نیاز ممکن است مبتنی بر نیازهای اعلام شده از سوی صنعت، مشاغل دولتی و نهادهای عمومی یا بخش خصوصی باشد و یا با رصد تحولات اجتماعی نیازهای آینده را مرتفع سازد.
مهمترین کار این است که به فرمایش مقام معظم رهبری با تبیین ابعاد و نیازهای جوامع تمدن ساز، نیازهای تمدنهای آینده را مرتفع کنند
* آموزش غیررسمی تخصصها مهمتر از آموزش رسمی میشود
فارس: با این وجود به نظر شما اگر مردم به دانشگاه اعتماد کنند صندلی های خالی پر می شود؟
طهماسب کاظمی: اگر این احساس در مردم به وجود بیاید که تخصص ناشی از تحصیلات دانشگاهی به رفع نیازهای آنها و جامعه کمک میکند، حاضرند چند مدرک دانشگاهی بگیرند و مهارتهای مختلف را به دست بیاورند که در چرخه کوتاه عمر کسب و کارهای جدید بتوانند از شغلی به شغل دیگر شیفت کنند. آنچه که در دنیای امروز اتفاق میافتد همین است. الان در دانشگاههای بزرگ دنیا دورههای رسمی با مدرکهای رسمی مثل کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری وجود دارد. اما بیشتر از آنها دورههای کوتاه مدت و مهارتهای تخصصی مبتنی بر دورههای کوتاه مدت به سرعت در حال توسعه است.
یعنی در دانشگاههای بزرگ دنیا آموزشهای غیررسمی مهمتر از آموزش رسمی میشود و فردی در جامعه و کشوری که دانشگاهش این گونه سرویس میدهد با گذراندن 30 دوره آموزشی محیط شغلیاش را به سادگی تغییر میدهد به طوری که هر لحظهای که فرد احساس کرد در شغلی که دارد ادامه کار برایش وجود ندارد میتواند با شناسنامه و گواهی پایان دورهای که در اختیارش است شغلش را تغییر دهد. اگر این اتفاق با مدیریت درست در کشور رخ دهد حتی روی قیمت تمام شده کالاهای تولید شده هم اثر قابل توجهی خواهد داشت که به دلیل اینکه خارج از موضوع است به آن نخواهم پرداخت.
* جا به جایی نیروی انسانی و رشته تحصیلی، عدالت اجتماعی و آموزشی را برقرار میکند
فارس: الان دانشگاه آزاد این کار را میکند؟
طهماسب کاظمی: دانشگاه آزاد در دوره جدید به خصوص در یک سال گذشته چند کار را با هم در مدیریت آموزش نیروی متخصص و حرفهای دانشگاه کشور دنبال میکند. در گذشته گاهی به صورت انبوه در یک رشته محل در شهرهای کوچک کشور در یک رشته و بدون توجه به شاخصهایی که عرض کردم اقدام به جذب دانشجو میشد. شما وقتی میگویید من در فلان شهر متخصص فلان حوزه را 30 سال متمادی تربیت میکنم یک مجموعه عظیمی از این متخصصین را در دورههای پایه تربیت کردید و به عاقبت این افراد هیچ توجهی نکردید، معلوم نیست اثربخشی مثبتی در نظام مدیریت منابع انسانی در سطح ملی داشته باشید. در برگزاری دورههای متخصصان سطح پایینتر از کارشناسی ارشد را عرض میکنم که امکان دارد شما 20، 30 سال در جایی اینقدر نیروی متخصص تربیت کنید که نیازهای آن منطقه یا کشور را تا چند سال اشباع کند، شما ناگزیر از این هستید تا با جابجایی نیروی انسانی و رشته این فرصت را ایجاد کنید که در شهرهای دیگری که نیاز به این تخصص هست دوره مورد نظر را برگزار کنید تا عدالت اجتماعی و آموزشی را برقرار کنید و در کنار آن نیازهای آنجا را مرتفع کنید. دانشگاه در دوره جدید به سرعت در حال تحول در این حوزه است.
در نظام تولید علم و فناوری موضوع فرق میکند در آنجا با توجه به ویژگیهای انباشتی علم جمع داراییهای دانشی دانشگاه در یک حوزه مهم است یعنی تثبیت هویت علمی یک گروه علمی در دانشگاه مهم است، ما با بررسی ظرفیتهای آزمایشگاه و عضو هیأت علمی از طریق مجاری قانونی تعداد بسیار زیادی از رشتهها را به خصوص در دوره کارشناسی آماده جابجایی کردیم و این انعطافپذیری را حداقل در این دورهها باید در دانشگاه فراهم کنیم.
با بررسی ظرفیتهای آزمایشگاه و عضو هیأت علمی از طریق مجاری قانونی تعداد بسیار زیادی از رشتهها را به خصوص در دوره کارشناسی آماده جابجایی کردیم
* چشمانداز 1400 دانشگاه آزاد در تعداد دانشجو اشتباه برآورد شده بود
فارس: در طی سالهای اخیر ریزش دانشجو در دانشگاه آزاد چقدر بوده است؟
طهماسب کاظمی: در سالهای گذشته ناظر به نکات پیش گفته شاهد کاهش تعداد دانشجو در دانشگاه بودیم و طی 5 سال گذشته تعداد دانشجویان حدود سیصد هزار نفر کاهش یافته است اما در سال 98 این روند در دورههای پایه، معکوس شده و امیدواریم با توجه به رویکردهای مدیریتی دانشگاه اعتماد مردم عزیزمان روز به روز به دانشگاه آزاد اسلامی در تمامی ابعاد بالاتر برود، البته این کاهش در سال های گذشته در تمامی زیرنظامها جز زیرنظام علوم پزشکی رخ داده است و در بعضی زیرنظامها این کاهش روند تندتری هم داشته است. در تدوین چشمانداز 1400 دانشگاه آزاد بسیاری از عوامل محیطی در نظر گرفته نشده بود و تعداد دانشجویان حدود یک میلیون و 900 هزارنفر برآورد شده بود. اما در بهترین شرایط تعداد دانشجویان دانشگاه از یک میلیون و 570 هزار نفر بالاتر نرفته است.
فارس: پیش بینی شما برای آینده چیست؟
طهماسب کاظمی: پیشبینی ما این است که از این به بعد ریزش نداشته باشیم چون رشد جمعیت متقاضی آموزش عالی مثبت شده و طی چند سال آینده شاهد نقاط آغاز منحنی رشد نمایی این افراد در کشور خواهیم بود و نرخ رشد جمعیت همانند گذشته خواهد شد. ما طبیعتا در سالهای آینده نباید شاهد افت دانشجو باشیم. حداکثر امکان دارد یک یا دو سال آینده ما شاهد کاهش اندک و یا تثبیت تعداد دانشجو به دلیل حجم بالای خروجیهای دانشگاه باشیم. ولی از سال 1401 اگر آمایش جمعیت را بررسی کنید قطعا این روند مثبت خواهد شد.
امکان دارد یک یا دو سال آینده ما شاهد کاهش اندک و یا تثبیت تعداد دانشجو به دلیل حجم بالای خروجیهای دانشگاه باشیم
* یک آزمون تستی ملاک سنجش توانمندی افراد است
فارس: ریزش دانشجویان شما در دوره کارشناسی بسیار کمتر از دوره کارشناسی ارشد است؟
طهماسب کاظمی: ببینید من با به کارگیری عنوان ریزش مخالفم، چون بار منفی آن خیلی زیاد است. دلایل کاهش سر جمع تعداد دانشجویان کل کشور را هم قبلا اعلام کردم. بخش مهم کاهش، مربوط به پیک جمعیتی دهه شصت است که موج بزرگ آن در حال اتمام است و موج دیگری که در اثر ازدواج و فرزندآوری همین نسل در کشور رخ خواهد داد در پیش روست، البته با تأثیر کمتر.
در سالهای اخیر کشور در حال گذار از آخرین بخش از تکانه جمعیتی دهه شصت در مرز تحصیل بین دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بوده و طبیعتا کاهش دانشجو در این مقطع بیشتر بود. اما موضوعاتی مانند عدم تمایل به ادامه تحصیل بخصوص در مقطع تحصیلات تکمیلی نیز هست که آن را عرض کردم. ببینید هر فردی که از دبیرستان فارغ التحصیل میشود هنوز بر این باور است که باید یک مدرک دانشگاهی داشته باشد بنابراین اکثر افرادی که از دبیرستان فارغ التحصیل میشوند وارد دانشگاه میشوند. البته به کیفیت و هدایت تحصیلی و مدیریت استعدادهای کشور به صورت هدفمند و متناسب با نیازهای کشور کاری ندارم که این خیلی بحث مفصلی است و از حوصله این بحث هم خارج، اما پس از یک دوره تحصیل در دانشگاه در مقطع کاردانی یا کارشناسی به دلایل مختلف ما شاهد کاهش تمایل به تحصیل در مقاطع تکمیلی هستیم و نخستین دورههایی که آثار این رفتار را تجربه میکند دوره های شهریهپرداز است و این ناظر به تمایل به تحصیلات رایگان در اقشار مختلف است. دورههای شهریهپرداز اگر بخواهند در این حوزه فعالیت کنند دو اتفاق باید رخ دهد.
ما شاهد کاهش تمایل به تحصیل در مقاطع تکمیلی هستیم و نخستین دورههایی که آثار این رفتار را تجربه میکند دوره های شهریهپرداز است
فارس: درباره دو اتفاق دوره های شهریه پرداز توضیح دهید.
طهماسب کاظمی: اول اینکه کیفیت این دورهها روز به روز باید بهتر شده تا جایی که بهترین دورههای کشور شده و افراد بین دورههای شهریهپرداز و دورههای رایگان به دلیل کیفیت دورههای شهریهپرداز را انتخاب کنند. دوم اینکه نظام جذب دانشجو نیز در این مقاطع دچار تحولاتی شود. در حال حاضر یک آزمون تستی ملاک سنجش توانمندی افراد است که تقریبا همه متخصصان امر اثربخشی مثبت آن اما و اگرهایی را دارند.
از طرفی دورههای رایگان که معتقدند دانشجویان با کیفیتهای شهریهپرداز و دانشگاههایی مانند دانشگاه آزاد اسلامی را نمیدهد زیرا در طرحواره ذهنی مردم القا میکند که این دانشگاهها دانشگاه درجه دو نظام است در حالیکه اینطور نیست. بنده اطلاع دقیقی از سایر زیرنظامهای دانشگاهی شهریهپرداز ندارم اما با اشرافی که به زیرساختهای موجود دانشگاههای دولتی و دانشگاه آزاد اسلامی دارم در بسیاری از واحدهای دانشگاه حتی در واحدهای شهرستانهای متوسط کیفیت و امکانات موجود به زیرساختها و امکانات دانشگاههای برتر کشور تنه میزند اما ناظر به شرایط اقتصادی و این نحو از گزینش، خود به خود امکان توجه دانشجویان برتر کشور را به این زیرنظامها، از جمله دانشگاه آزاد اسلامی کم میکند، این نکتهای است که در نظام رتبهبندی دانشگاههای دولتی کشور دانشگاههایی که رتبههای دوم و سوم انتخاب دانشجویان قرار میگیرند به آن ایراد میگیرند.
* برای دستیابی به بعضی صندلیها انواع مفسده و تقلب شکل میگیرد
فارس: شما به شکلی صحبت میکنید که گویا نظامات فعلی به جای برقراری عدالت و توسعه متوازن نیروی انسانی بر عکس عمل میکند، برداشت من درست است؟
طهماسب کاظمی: میشود این برداشت را از عرایض من کرد که وقتی شما انتخابها و نتایج کنکور را در سالهای مختلف بررسی کنید باید به این نتیجه برسید که بین تعداد فارغ التحصیلان مقاطع متوسطه، شرکتکنندگان در کنکور، صندلیهای دانشگاه و نیاز بازار کار و اولویت های استراتژیک مدیریت منابع انسانی کشور یک هماهنگی وجود دارد، با وجود برگزاری جلسات متعدد بین سازمانهای ذیربط این هماهنگی و توازن وجود ندارد و این مسأله باعث میشود یک عامل مداخلهگری بخواهد این عدم هماهنگی را متوازن کند و این عامل برگزاری کنکور است. همه متخصصان بر این باورند کنکور به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد و نشانهها هم همین باور را تأیید میکند.
به عنوان مثال در آموزش و پرورش شما در بعضی از استانهای محروم در توسعه متوازن دچار مشکل هستید یعنی نسبت بین توزیع رشتههای دوره متوسطه متناسب با نیازهای منطقه، استان و کشور و متناسب با نقشی که برای نیروی انسانی این بخش از کشور باید در نظر بگیرید درست نیست. مثلا ممکن است 70 درصد رشتههای ارائه شده در مقطع متوسطه در دوره دوم، علوم تجربی باشد، از طرفی توقع دارید فرد در رشتهای غیر از تجربی ادامه تحصیل دهد و برای متوازن کردن این مشکل اجازه میدهید این افراد در سایر رشتهها نیز انتخاب رشته کنند! و البته با اجبار و اکراه و اینکه تا آخر عمر از انتخاب خود ناراضی هستند هر چند ممکن است موفق هم بشوند. اما ناظر به این مسائل در مقاطعی بخشی از زیرساختهای ایجاد شده و منابع صرف شده بدون استفاده میماند. مانند آنچه امروز برای صندلیهای ایجاد شده برای رشتههای ریاضی و انسانی در کشور رخ داده است.
فارس: در این زمینه مثال بزنید.
طهماسب کاظمی: به طور مثال در رشته برق در بعضی از دانشگاهها در مقاطع مختلف کارشناسی، ارشد و دکتری متقاضی تحصیل وجود ندارد یا با وجود ایجاد صندلی رشته عمران در دانشگاهی دولتی و جذب بدون آزمون در این رشته محل در یکی از مراکز استانها به دلیل نبود تعداد کافی صندلی رشته ریاضی فیزیک در دوره متوسطه در این استان بدون متقاضی و خالی میماند در دوره شهریهپرداز که به جای خود. در مقابل گاهی برای دستیابی به بعضی صندلیها انواع مفسده و تقلب شکل میگیرد که گزارشهای آن را هر از چند گاه در رسانههای مختلف میشنویم، از قوانین و سیاستهای تبعیضآمیز گرفته تا استفاده از فناوریهای پیشرفته اطلاعاتی برای تقلب در جلسات آزمون.
ممکن است 70 درصد رشتههای ارائه شده در مقطع متوسطه در دوره دوم، علوم تجربی باشد، از طرفی توقع دارید فرد در رشتهای غیر از تجربی ادامه تحصیل دهد
* همه مسائل را میخواهیم از طریق کنکور حل کنیم
فارس: نقش دانشگاه در نظام ارزشیابی مشاغل چگونه است؟
طهماسب کاظمی: باید بگویم از طرف بازار تقاضا نیز عواملی این مسائل را تشدید میکند نظام ارزشیابی مشاغل یکی از آنهاست. مثلا ممکن است دستمزد یک مهندس حرفهای کم نظیر با ارزش افزوده بسیار بزرگ در کشور در یک ماه به اندازه دستمزد یک چشم پزشک در یک عمل نیم ساعته نباشد. در این شرایط همه این مسائل را میخواهیم از طریق کنکور حل کنیم و به قول خودمان عدالت را برقرار کنیم. بعد با بررسی کنکور متوجه میشویم در این نظام چند نتیجه مهم رخ میدهد. بخشی از متخصصین خروجی دانشگاه مانند پزشکان را قشر برتر و جزو مشاغل برتر با دستمزدهای خاص تعریف میکنیم و همین امر حتی در نظام مدیریت خدمات سلامت هم اختلالاتی را ایجاد میکند مثلا ماندگاری و ارائه خدمات در مناطق محروم توسط پزشکان به صورت خدمات با ثبات سازمانی به دلیل طرح واره ذهنی بخش مهمی از این فارغ التحصیلان دچار اخلال میشود، وزارت بهداشت را حتی در روستاها و شهرهای کوچک نزدیک پایتخت دچار مشکل میکند. در نظام علوم مهندسی هم بخش مهمی از منابع کشور صرف کسانی میشود که برای درخواست جایگاه علمی و شغلی در خارج کشور در این صندلیها تحصیل میکنند.
انتهای پیام /
دانشگاه دانشجو آموزش نیروی انسانی طهماسب کاظمی رئیس مرکز سنجش رئیس مرکز سنجش دانشگاه آزاد بیکاری فارغ التحصیلان