دوشنبه 5 آذر 1403

علی دایی: قرار است به کادرفنی اورتون اضافه شوم / کنار احمدی‌نژاد ننشستم چون با مردم احساس نزدیکی دارم / متاسفانه فوتبال در ایران سالم نیست

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
علی دایی: قرار است به کادرفنی اورتون اضافه شوم / کنار احمدی‌نژاد ننشستم چون با مردم احساس نزدیکی دارم / متاسفانه فوتبال در ایران سالم نیست

عد از این که فعالیت فوتبالی‌ام تمام شد، فروشگاه تولیدی لباس ورزشی افتتاح کردم و بعد از آنهم تحریم‌ها علیه کشورمان بین المللی شد و نتوانستم کار خودم را ادامه بدهم، الان در شرکت‌های بیمه و فولاد مشغول هستم.

اسطوره فوتبال ایران در گفتگو با کیکر آلمان از بازگشت به فوتبال و نشستن روی نیمکت اورتون خبر داد

به گزارش ایلنا، علی دایی، اسطوره فوتبال ایران مدتی است از فوتبال دور افتاده و در 2-3 فصل اخیر با وجود پیشنهادهایی برای بازگشت به عرصه مربیگری تا این لحظه قبول نکرده روی نیمکت تیمی بنشیند. چند وقت قبل بود که صحبت از پیوستن علی دایی به تیمی در لیگ جزیه بود و او حالا در مصاحبه با نشریه کیکر آلمان از احتمال حضور در اورتون صحبت کرد. گفتگوی دایی با کیکر را می‌خوانید:

* شما بابت از دست دادن رکورد گل‌های ملی ناراحت نیستید؟

خیر، بی‌تردید رونالدو یکی از بهترین بازیکنان تاریخ است و شایستگی رسیدن به این رکورد را دارد، رونالدو بازیکنی جدی و سختکوش است و دستیابی به این رکورد، پاداش مناسبی برای همه تلاش‌های او در این سال‌هاخواهد بود.

* تا به حال با رونالدو از نزدیک ملاقات داشته‌اید؟

نه تا به حال پیش نیامده و فقط یکبار در جام جهانی 2006 که تیم ملی ایران در مقابل تیم ملی پرتغال به میدان رفت هر دو در زمین حضور داشتیم.

* ماجرای حضور شما در اورتون چیست؟ رابطه دوستانه با فرهاد مشیری مالک اورتون و اینکه او می‌خواهد شما را به کادرفنی باشگاه اضافه کند صحت دارد؟

این موضوع صحت دارد و احتمالا قرار است یکی از اعضای کادرفنی باشگاه اورتون شوم و این یک افتخار بزرگ برای من است.

* دقیقا شما در اورتون چه مسئولیتی یا چه پستی قرار است داشته باشید؟

من سال‌ها در تیم‌های مختلف و در سطح بین المللی بازی کرده‌ام و تمامی دوره‌های مربیگری را هم گذرانده‌ام و سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هم بوده‌ام ولی همیشه به دنبال یادگیری چیز های جدیدی هستم و قرار است با اورتون همکاری داشته باشم ولی جزئیاتش هنوز مشخص نیست.

* شما از سال 1997 به مدت پنج سال در بوندسلیگا بازی کردید و در 47 بازی 19 گل به ثمر رساندید، چه خاطره‌ای از آن سال‌ها در ذهن دارید؟

من در آلمان فقط فوتبال بازی نکردم بلکه در آنجا زندگی هم کردم و تجارب زیادی کسب کردم. من در دوران حضورم در آلمان به عنوان یک جوان هر روز تلاش می‌کردم چیز‌های جدیدی یاد بگیرم چرا که آدمی کنجکاو بودم و تاثیر بسیاری در من داشت.

* آیا با کسی از باشگاه‌هایی در آلمان که در آن‌ها بازی کردید در ارتباط هستید؟

ارتباطات مختصری دارم که خیلی هم زیاد نیستند، بعضی از آنها را در نشست‌های فیفا و یا رویداد‌های این چنینی ملاقات می‌کنم. این را هم بگویم که خیلی خوشحالم که بیله فلد به بوندسلیگا بازگشت و من هنوز واقعا طرفدار این تیم هستم چرا که این باشگاه اولین گام من برای بازی خارج از ایران بود.

* ارتباط شما با ارنست میدن دورپ که اولین مربی شما در فوتبال آلمان در تیم آرمینیا بیله فلد بود و باعث پیشرفت شما شده و در واقع این انتقال باعث گلزنی جهانی شد چگونه است؟

دقیقا میدن دروپ تاثیر زیادی روی من داشت و واقعا همین طور است ولی متاسفانه در حال حاضر ارتباطی با ایشان ندارم، البته با مربیان بزرگ دیگری در مونیخ و برلین مانند اوتمار هیتسفلد و یورگن روبر هم کار کرده‌ام و خیلی افتخار می‌کنم که با آنها همکاری داشتم و با آنها کار کردم. واقعا در آن مقطع میدن دورپ مانند یک پدر برای من بود و شخصیت فوتبالی من را شکل داد. می‌دانم هنوز هم در فوتبال مشغول است و من از همینجا برای او بهترین آرزوها را دارم و برای همه آن چه که برای من در فوتبال حرفه‌ای انجام داد از او تشکر می‌کنم.

* لحظاتی از دوران بازی در بوندسلیگا را در خاطر دارید؟ به طور مثال اولین گلی که در بوندسلیگا با پیراهن بیله فلد به ثمر رساندید.

بله البته؛ اولین گل خودم را در بازی با اشتوتگارت زدم که به خوبی در خاطرم هست. در آن بازی که ما موفق شدیم به پیروزی برسیم.

* کریم باقری هم در ادامه همبازی شما شد؛ چه اتفاقاتی برای شما و بازیکنان آن نسل فوتبال ایران رخ داد؟

کریم باقری در کادرفنی تیم پرسپولیس است و آن ها اخیرا فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیدند و در آن مرحله مغلوب شدند، وحید هاشمیان هم دستیار سرمربی تیم ملی ایران است. مهدی مهدوی کیا و خداداد عزیزی هم گاهی در امور فنی شرکت می‌کنند و به عنوان مربی یا سرمربی کار می‌کنند و من هم به صورت تلفنی با آنها در ارتباط هستم. هر موقع هم که فرصت آن پیش بیاید، در تهران همدیگر را ملاقات می‌کنیم.

* شما در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدید اما به عنوان سرمربی کار خود را دنبال کردید و بیزینس هم انجام می‌دهید، چه اتفاقی افتاد که در این مسیر افتادید؟

بعد از این که فعالیت فوتبالی‌ام تمام شد، فروشگاه تولیدی لباس ورزشی افتتاح کردم و بعد از آنهم تحریم‌ها علیه کشورمان بین المللی شد و نتوانستم کار خودم را ادامه بدهم، الان در شرکت‌های بیمه و فولاد مشغول هستم و در این کارها فعالیت می‌کنم. همچنین از این که وقت خودم را با خانواده می گذرانم هم خیلی خوشحالم. دختر بزرگ من اکنون در لندن مشغول به تحصیل است و دختر کوچکم که 12 سال سن دارد، در ایران به مدرسه می رود و زبان آلمانی نیز یاد می‌گیرد.

* سال 2012 یک تصادف خیلی شدید داشتید که حتی شایعاتی درباره فوت شما هم مطرح شد.

بله، حادثه خیلی بدی بود، آن اتفاق بعد از یک بازی از خارج از تهران رخ داد و من در آن مقطع سرمربی تیمی به نام راه آهن بودم و ما در اصفهان بازی داشتیم. در آن بازی تیم ما مغلوب شدیم و من، چون همیشه ترجیح می‌دهم که پشت ماشین بنشینم با ماشین شخصی خودم به سمت تهران حرکت کردم و شاید فکرم خیلی درگیر بازی بود و به همین دلیل این حادثه بزرگ برای من رخ داد. البته خیلی به شدت مجروح نشدم، در واقع در آن لحظه اتفاق بدی بود، اما خوشبختانه ضایعه سنگینی برای من رخ نداد.

* شایعاتی در سال 2019 مطرح شد که شما قرار بوده در هواپیمایی در کنار آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران بنشینید، اما ترجیح دادید که بروید و در صندلی عقب بنشینید.

من همیشه در واقع احساس نزدیکی با مردم داشتم و من انسانی آزاد هستم و همیشه برای آنهایی زندگی می‌کنم که من را حمایت کردند، به همین علت، آن روز ترجیح دادم تا به عقب هواپیما بروم و در صندلی‌های اکونومی در کنار مردم بنشینم. هیچ وقت علاقه‌ای به فعالیت سیاسی ندارم و این کار من هم یک عمل سیاسی نبود.

* ارتباط خودتان را با فوتبال چگونه در شرایط کرونایی حفظ کردید؟

لیگ‌های معتبر دنیا را از طریق تلویزیون دنبال می‌کنم، حتی یک بازی بایرن مونیخ را هم از دست نمی‌دهم. مطالعه هم می کنم، چون به نظر من کتاب خوانی بهترین روش یادگیری است.

* درباره دوران سرمربیگری در تیم ملی ایران بگویید، چرا آن دوران خوب پیش نرفت؟

به طور کلی در ایران، چه مربیگری در عرصه باشگاهی و چه مربیگری در عرصه ملی همه چیز براساس دانش نیست بلکه براساس ارتباطات و دوستی هاست، مثلا اگر مدیری می‌رود و مدیر جدیدی می‌آید، کلیه کادر و اعضای زیرشاخه عوض می‌شوند و باعث می‌شود تا چشم انداز طولانی مدتی وجود نداشته باشد. بازیکنان ایرانی توانایی حضور در اروپا را دارند، البته شاید تعداد آنها الان زیاد نباشد اما اگر سومدیریت نبود این تعداد الان به صد نفر هم می‌رسید. متاسفانه فوتبال در اینجا سالم نیست.

لینک کوتاه: asriran.com/003DHV