دوشنبه 20 اسفند 1403

«علی کوچولو» ی امام، شارح «کفایه» در نجف

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
«علی کوچولو» ی امام، شارح «کفایه» در نجف

این نوشته اگرچه به بهانه کتابی است که سید علی خمینی به عنوان شرحی بر «کفای الاصول» آخوند خراسانی نوشته اما به نکات دیگر هم پرداخته است...

عصر ایران؛ مهردادخدیر - سید علی خمینی، نوه امام خمینی که از سه سال پیش (مهر 1397) به نجف، مهاجرت کرده کتابی به زبان عربی نوشته با عنوان «مشکا الهدای» که شرحی است بر «کفای‌الاصول» آخوند خراسانی؛ از کتب درسی اصلی حوزه‌های علمیه.

سید مهدی حسینی دورد - دین‌پژوه - که سال‌ها از نزدیک در درس‌های سید علی خمینی حضور داشته در این باره نوشته است: «شرح و تعلیقه‌نویسی بر کتب درسی حوزه‌های علمیه از سنت‌های دیرین بزرگان حوزه‌هاست و و تعلیق دو جلدی استادمان حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی خمینی بر کفای‌الاصول به جست‌و‌جوی اسرار و دقایق و بیان مطالب مهم آن با قلمی امروزین پرداخته و هر چند تا کنون دو جلد آن منتشر شده اما مجلدات دیگری هم دارد.» به گفته وی اهتمام و تبحر حجت‌الاسلام خمینی در تدریس کفای‌الاصول آخوند خراسانی یادآور پدربزرگ (مادری)- آیت‌الله سلطانی طباطبایی - است که به «کفایه‌گو»‌ی اول حوزه اشتهار داشت. نویسنده این سطور، اطلاعات حوزوی یا داعیه‌ای در این حوزه ندارد و جدای نقل این خبر و توضیح آقای حسینی دورود، معرفی کتاب به چند سبب دیگر است: نخست این که کوچک‌ترین فرزند حاج سید احمد خمینی، متولد فروردین 1364 خورشیدی بوده یعنی هنگام درگذشت امام چهار ساله بوده و همان «علی کوچولو» ی امام است که تصویر او بعدها در کتاب‌های درسی منتشر شد.

مقاماتی که در سال های 66 تا 68 به جماران می‌رفتند تا در اتاق شماره 12 با سید احمد خمینی و احتمالا پس از آن با امام ملاقات کنند بالای سر حاج سید احمد قاب عکس کوچکی را می‌دیدند که امام را در حال بوسیدن کودکی دو ساله نشان می داد؛ حاج احمد تصویر پدر و پسر خود را دریک قاب قرار داده بود. همین عکس بعدها به کتب درسی راه یافت. (خانه البته 12 اتاق ندارد و وجه تسمیه شماره 12 را نمی‌دانم). علی، نوجوانی 15 ساله بود که به قم رفت و پس از تحصیلات حوزوی معمم شد. 23 ساله بود که با نوه آیت‌الله سید علی حسینی سیستانی مرجع عالی شیعیان (دختر حجت‌الاسلام شهرستانی) نماینده تام‌الاختیار و مسؤول دفتر ایشان در قم ازدواج کرد و موجب وصلت دو خانواده خمینی و سیستانی شد.

این وصلت از این جهت اهمیت رسانه‌ای و سیاسی داشت که امام خمینی نظریه ولایت فقیه را در ایران و در قالب قانون اساسی به اجرا درآورده بود حال آن که آقای سیستانی به حوزه دیرین نجف و مکتب آیت‌الله خویی تعلق دارد که معتقد به این نظریه نبودند. (آقای سیستانی البته از علاقه‌مندان امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای است و آنچه گفته شد تنها از حیث نظری است زیرا ولایت فقیه اکنون از یک نظریه خارج و به شکل یکی از اصول مهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درآمده است). سید علی خمینی قبل از مهاجرت به عراق بیشتر سرگرم درس و بحث حوزوی بود و کمتر موضع سیاسی می‌گرفت اما در یکی دو مورد که سخنی می‌گفت برخی تصور می‌کردند با برادربزرگ‌تر زاویه پیدا کرده چون به مذاق اصول‌گرایان خوش‌تر نشسته حال آن که خود سید حسن نیز مایل است فراتر از جناح‌ها شناخته شود.

سید مهدی حسینی دورود نه تنها فاصله و زاویه را رد می‌کند بلکه می‌گوید «اگر بنا بر تمثیل باشد نسبت او با حاج سید حسن آقا مثل دو برادر عزیز تاریخ تشیع است.» یک فعال حوزوی هم معتقد است انتشار کتاب «مشکا الهدایه» تنها سه سال پس از هجرت به نجف عراق نشان می‌دهد مهاجرت سید علی خمینی تنها به سبب وصلت با نوه مرجع عالی شیعیان در نجف نبوده و در این مدت به فعالیت‌های حوزوی هم بیش از پیش اشتغال داشته است. در گیر‌و‌دار مشکلات معیشتی، افول اعتماد عمومی و انحطاط اخلاقی در جامعه ایرانی که مشغولیت اصلی ذهن این نویسنده است، شاید برخی خوانندگان خرده بگیرند این موضوع چه اهمیتی دارد؟ جدای مخاطبان حوزوی و این که کتب دیگر را هم معرفی می‌کنیم ماجرا را از زاویه دیگری هم می‌توان نگریست:

این که نوه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی که می‌توانسته در منطقه خوش آب و هوای جماران روزگار بگذراند یا درمؤسسه آثار امام، مسؤولیتی بر عهده بگیرد از تهران به نجفی کوچیده با تابستان‌های تحمل ناپذیر و وجهه حوزوی خود را پررنگ کرده و انتشار کتاب به زبان عربی شاید بر پارسی دوستان خوش نیاید اما اتفاقا نشان‌دهنده تسلط او بر این عرصه است چرا که شماری از روحانیون با سن وسال بالاتر از او از عهده نوشتن و سخن گفتن به عربی برنمی آیند و در خاطرات آیت‌الله سیستانی آمده که سال‌های اول مهاجرت به نجف، دشوارترین مشغولیت او آموختن زبان عربی در آن حد بوده که بتواند متون تخصصی را هم به عربی بنویسد. این اشاره هم خالی از لطف نیست که اگر سید علی خمینی می‌خواست به شکل کنونی در حوزه قم تدریس کند چه بسا باید اجازه‌نامه‌های مربوطه را از تشکیلاتی می‌گرفت که شیخ محمد یزدی در رأس آن بود و در حد احتمال می‌توان گفت هجرت او برای احیای سنت حوزه‌ها در بحث و تدریس هم بوده باشد و حالا در 36 سالگی به جای این‌که در سایه نام امام و محدود به عنوان «نوه امام» یا داماد داماد آیت‌الله سیستانی یا برادر سید حسن خمینی به عنوان نماد بیت امام باقی بماند، هویت مستقل حوزوی برای خود تعریف کرده و به عنوان شارح کفایه شناخته می‌شود. چون نویسنده این سطور، دل‌مشغول سیاست و دل‌باخته آرمان‌های مشروطه است این اشاره هم خالی از لطف نیست که آخوند خراسانی (نویسنده کفای الاصول)- زاده 1218 و درگذشته 1290 خورشیدی - از حامیان مشروطیت در ایران بود. اهمیت این گزاره را هنگامی بیشتر درمی‌یابیم که بدانیم شیخ فضل‌الله نوری - فقیه مشهور تهران - کمر به نابودی مشروطه بسته و در کنار محمد علی شاه قاجار قرار گرفته بود. ملا محمد کاظم خراسانی (هروی) - مشهور به آخوند خراسانی - پس از درگذشت میرزای شیرازی، مرجعیت عامه شیعه را بر عهده داشت و اشتهار او به عنوان صاحب کفایه تردیدهای مؤمنین به خاطر القائات شیخ فضل‌الله نوری علیه مشروطه را می‌زدود که مشروطه را مشئومه می‌دانست و با مشروطه مخالف بود چون قانون‌گذاری را حق منتخبان مردم نمی دانست و به رأی باور نداشت. آخوند خراسانی اما در کنار شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی که به آیات ثلاث شهرت داشتند از مشروطه‌خواهی ایرانیان دفاع و حمایت می‌کردند. (پس از اعدام شیخ فضل‌الله در تهران مجلس ترحیمی در نجف برگزار شد و آخوند خراسانی در آن شرکت کرد اما از شیخ به عنوان «شهید» تجلیل نکرد). شاید بتوان امید داشت سید علی آقای خمینی (که جدالی سخت با کرونا را هم در تابستان امسال پشت سر گذاشت) به شرح کفایه آخوند بسنده نکند و درباره آرای سیاسی او هم بنویسد و البته این بار به پارسی! دست‌کم به خاطر برادر بزرگ‌تر که از علاقه‌مندان زبان پارسی است.

بیشتر بخوانید: زیارت‌نامه و حرم امام خمینی؛ ابهام‌ها، نقد‌ها و بهانه‌ها / دو خط موازی باز به هم رسیدند؟ کرونای سید علی خمینی تشدید شد / حال وی نامساعد است سید حسن خمینی؛ خروج از سایه «خمینی» چگونه «خمینی» شد؟ 10 تفاوت یا تمایز «امام» با روحانیون شاخص دیگر لینک کوتاه: asriran.com/003QRX
«علی کوچولو» ی امام، شارح «کفایه» در نجف 2