عوام فریبی برای پاک کردن صورت مسئله والیبال
با عوام فریبی و پاک کردن صورت مسئله نباید دلیل اصلی ناکامی و افول والیبال کشور را نادیده گرفت.
به گزارش مشرق، تیم ملی والیبال ایران در المپیک 2020 توکیو وداع تلخی داشت. ملی پوشان پس از شکست مقابل ژاپن، رقیب دیرینه آسیایی خود از صعود به مرحله حذفی بازیها بازماندند تا به عنوان نهمی مشترک بسنده کند. این نتیجه در حالی به دست آمد که تیم ملی در المپیک ریو که نخستین تجربه حضورش را داشت با صعود از گروه خود عنوان پنجمی مشترک را به دست آورد.
پاک کردن صورت مسئله دلایل زیادی در رابطه با ناکامی تیم ملی در المپیک توکیو مطرح است و برخی بازیکنان و سرمربی را مقصر ناکامی میدانند اما این دلیل اصلی نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله میباشد. اگر قرار بر این بود تا یک تیم ظرف مدت 4 ماه با به خدمت گرفتن بهترین مربی و بازیکنان بر سکوی المپیک و جهانی به ایستد دیگر تیمهای صاحب نام هزینهای گزاف برای برنامههای بلندمدت انجام نمیدادند.
در حقیقت والیبال ایران در بازی مقابل ژاپن شکست نخورد بلکه شکست اصلی از چهار سال پیش و حتی مدتها قبل از ریو استارت خورده بود. جایی که دیگر خبری از برنامه و مدیریت نبود. والیبال کشور پس از فتح آسیا و صعود به رتبه هشت جهان که حاصل ثبات مدیریت و برنامه بلند مدت بود از سالها قبل راه سراشیبی را در پیش گرفت.
ولاسکو زمان کافی داشت خولیو ولاسکو که خاطرات خوبی بر ذهن ایرانیهای بر جای گذاشته است و بزرگ ترین مربی تاریخ والیبال ایران لقب گرفت در بدو ورودش به کشور یک برنامه 6 ساله بلند مدت را طراحی و شروع به جذب بازیکنان جوانتر، تمرینات مدرن و جذب دستیاران جدید کرد.
ناکامی ولاسکو در انتخابی المپیک 2012 ولاسکو که در سال 2011 هدایت تیم ملی والیبال را به دست گرفت موفق شد ایران را پس از 32 سال قهرمان آسیا کند ولی در سال 2012 در انتخابی المپیک ناکام ماند تا استرالیا به بازی های المپیک 2012 لندن صعود کند. یعنی پس از کار یک ساله ایران از صعود به المپیک ناکام ماند. ولاسکو در مدت زمان مشخص تعیین شده توانست تفکراتش را کم کم بر والیبال ایران حاکم کند و پس از آن توانست استارت شکست تیم های برتر جهان در لیگ جهانی را رقم بزند. شکست تیم های قدرتمند لهستان و صربستان والیبال ایران را در جهان مطرح کرد.
ولاسکو فضای امنی برای بازیکنان در تیم ملی برجای نگذاشت تا بازیکنان برای پوشیدن پیراهن تیم ملی در رقابت باشند و همین باعث افزایش کیفیت تیم ملی شد. این کارها در یک شب و یک ماه و 4 ماه رخ نداد بلکه در زمان مشخص به بار نشست تا ولاسکو در ذهن ایرانیها ماندگار شود و والیبال ایران در جهان بر سر زبانها بیافتد.
پس از رفتن ولاسکو هیچ یک از مربیان خارجی به کار گرفته شده در سایه عدم پشتوانه سازی، جسارت جایگزین کردن بازیکنان جوان و با انگیزه را نداشتند تا چندین سال شاهد استفاده از ترکیب تکراری در تیم ملی باشیم و رقابتی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی به وجود نیامد و عنوان چهارمی کواچ در لیگ جهانی 2014 نیز ماحصل و تاثیر کار ولاسکو بود.
فقدان فضای رقابتی دیگر خبری از برنامه بلند مدت نبود و ملی پوشان دلیلی برای رقابت نمیدیدند، بازیکنان زیادی در لیگها بی انگیزه کار کردند چراکه شانسی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی نمیدیدند. وقتی برنامه ای نباشد، رقابتی نیست و در نتیجه استارت افول کیفیت تیم ملی زده شد. تک ستارههای والیبال ایران روزنه امید مربیان خارجی برای کسب موفقیت بودند غافل از اینکه آینده سیاهی در انتظار والیبال است.
پس از رفت و آمدهای محمدرضا داورزنی میان وزارت خانه - فدراسیون و به کار گیری سرپرستان مختلف که در گزارش های پیشین بارها به آن اشاره شده است، بی ثباتی مدیریتی تیری بود بر پیکره والیبال ایران. سرانجام پس از کش و قوس فراوان ریاست فدراسیون از خواب غفلت بیدار شد اما بسیار دیر بود چرا که فقط چند ماه به المپیک توکیو زمان باقی مانده بود.
جبران اشتباه با اشتباه بزرگتر رئیس فدراسیون که در صدد بود با همان تفکر قدیمی یعنی با در اختیار گرفتن نسل طلایی و بهترین مربی دنیا جبران زمان از دست رفته و عدم برنامه ریزی را کند، ولادیمیر الکنو را علم کرد. کارشناسان و رسانه باراها تاکید کردند که به خدمت گرفت برترین مربی جهان نمی تواند والیبال ایران را بر سکوی المپیک قرار دهد و این کار فقط حواشی را بیش تر خواهد کرد اما فدراسیون اعتنایی نکرد.
فدراسیون والیبال میتوانست مانع از بروز مشکل بزرگتر برای تیم ملی و والیبال کشور شود و آن این بود که از آرمان بدون برنامه خود کوتاه بیاید. تیم ملی میتوانست با مربی ایرانی و حتی یک مربی تراز اول ایتالیایی که به سیستم والیبال ایران شباهت دارد کارش را دنبال کند تا نه پول بیت المال از بین برود و نیز از تجربه به دست آمده در توکیو برای ادامه مسیر استفاده شود اما فدراسیون انتخابش را انجام داده بود و از مربیای استفاده کرد که پس از المپیک تصمیم به خداحافظی از دنیای مربیگیری داشت!
پس از انتخاب الکنو، هیات رئیسه در جلسهای نمایشی رای به انتخاب مربی تراز اول برای هدایت تیم ملی داد و در ادامه کمیته فنی انتخاب الکنو را تایید کرد. اعضای کمیته فنی که همراه با رئیس فدراسیون موافقت خود را برای حضور الکنو در تیم ملی اعلام کردند در حقیقت سپر احتمالی تصمیم فدراسیون شدند.
عوام فریبی نفراتی که با یدک کشیدن نام کارشناس در کمیته فنی با تصمیم رئیس فدراسیون همراه شدند یک مورد ساده را نادیده انگاشتند و آن این بود که تیم ملی ایران که زمان چهار سال بدون برنامه را از دست داده است چگونه میخواهد در عرض 4 ماه با مربی از سیستم روسیه که با والیبال ایران متفاوت است بر سکوی المپیک قرار گیرد؟ اگر نام این عوام فریبی نیست چیست؟ مگر قدرت های والیبال جهان که برنامه چهار ساله دارند در خواب هستند که ایران با چهار ماه تمرین به سکوی المپیک برسد؟ انتخاب برترین مربی جهان برای این بود که در صورت ناکامی احتمالی در المپیک، رئیس فدراسیون مدعی باشد که برترین مربی را آورد اما تیم نتیجه نگرفت!
برنامه ریزی ژاپن با برترین تئوریسین والیبال جهان داشتن آرمان خوب است اما به شرط آنکه برنامه و مدیریتی نیز در کار باشد. تیم ملی والیبال ژاپن که باعث حذف ایران از مرحله گروهی شد با به خدمت گرفتن فیلیپ بلان فرانسوی، برترین تئوریسین والیبال جهان در کنار سرمربی وطنی در طی چند سال برای توکیو و نیز سلب قدرت از ایران در آسیا برنامه داشت. ژاپنی ها میانگین قدی پایینی دارند و به جرات میتوان گفت پتانسیل بازیکنان ایرانی را نیز ندارند با برنامه ریزی و هدف گذاری حساب شده و به دور از احساس امروز در برابر تیم ملی ایران قد علم کرده اند. اینگونه نیست که ژاپن ظرف چهار ماه تمرین مقابل ایران بایستد.
کسی نمیتواند منکر روزمه عالی الکنو شود. او که برنز و طلای المپیک را در کارنامه دارد در طی چهار ماه تحول خوبی در تیم ملی به وجود آورد. الکنو که بر اساس آمار و ارقام کار میکند بازیکنانی مانند آرمان صالحی، بردیا سعادت، میثم صالحی و صابر کاظمی را به تیم تزریق کرد تا مردم بدانند والیبال ایران استعداد دارد و همیشه یک ترکیب وجود ندارد. فضای رقابتی به تیم ملی توسط الکنو تزریق شد تا در فاصله چند روز به المپیک بازیکنی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی حاشیه امنیت نداشته باشد.
پیام مهم الکنو الکنو حتی پس از پایان المپیک مطرح کرد: برای من بازیکن جوان مانند بردیا سعادت 18 -19 ساله است. بازیکنانی که سالها در والیبال ایران دیده نشده بودند الان در سن 22-23 سالگی برای نخستین بار در تیم ملی حاضر شدند و این باعث میشود پیراهن تیم ملی برایشان سنگینی کند، بازیکنان 18 -19 سال باید بازیهای متعددی در تیم ملی انجام دهند تا در سن 22-23 نتیجه کسب کنند. امیدوارم به این بازیکنان به چشم بازیکنان جوان و آینده دار والیبال ایران نگاه نشود. باید کار بیشتری در والیبال ایران انجام شود ولی هنوز به این بازیکنان به عنوان بازیکن جوان نگاه میشود که کم تجربه نیز هستند.
وی در ادامه گفت: واقعا لذت بردم از کار با جوانان ایرانی. تک تک این بازیکنان آرزو داشتند و میخواستند نتیجه بهتری به دست آورند اما همیشه تنها یک آرزو نمیتواند باعث موفقیت شود. من از ریاست فدراسیون والیبال ایران تشکر میکنم که همه امکانات را در اختیار تیم گذاشت. یک بار دیگر از تک تک بازیکنان تیم ملی به خاطر پشتکار و حجم کاری که متحمل شدند تشکر میکنم اما برای کسب بالاترین مقامها تنها یک آرزو و امید کافی نیست.
سرمربی تیم ملی دو پیام مهم برای والیبال ایران دارد که در ادامه اگر گوش شنوایی برای آن باشد می تواند بسیار به والیبال ایران کمک کند. نخست اینکه برای موفقیت فقط آرزو کافی نیست و دوم اینکه بازیکن جوان یعنی بازیکنان 18-19 ساله که در مسابقات مختلف با برنامه آزموده شوند و سپس در سن 23 به نتیجه برسند.
اگر الکنو مدت زمان طولانی مانند ولاسکو در اختیار داشت قطعا تحول عظیمی در والیبال ایران به وجود می آورد اما زمان کوتاه بود. باید منتظر ماند تا طبق قولی که الکنو داده است آمار و ارقام در کنفرانس خبری اعلام شود که نشان دهد ایران در طی 4 ماه تغییرات خوبی داشته است اما این تغییرات به اندازه ای نبود که ایران را به سکو برساند. همانطور که ولاسکو هم پس از یک سال کار نتوانست ایران را به المپیک لندن راهی کند.
پس امروز نباید با حمله به سرمربی و ستاره هایی مانند محمد موسوی و سعید معروف صورت مسئله را پاک کنیم. اگر معروف و یا موسوی افت کرده اند و کاپیتان را مجبور به خداحافظی شد در نتیجه سومدیریت و برنامه ای بود که سال ها از آن غافل شدیم تا رقابتی بین بازیکنان شکل نگیرد. هیچ سرمربی نیز در طی 4 ماه نمیتواند سکوی المپیک به دست آورد.
منبع: مهر