دوشنبه 5 آذر 1403

فرار آرام پدر ژپتوهای اغتشاشات / حمایت مجلس از پلیس برای پیگرد قضایی آتش‌بیاران معرکه

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
فرار آرام پدر ژپتوهای اغتشاشات / حمایت مجلس از پلیس برای پیگرد قضایی آتش‌بیاران معرکه

کسانی که می‌پرسند تاجزاده چه کرده بود که دستگیر شد گویا از فعالیت‌های او در زمینه تحریم انتخابات و همنوایی با براندازان بی‌خبرند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مگر تاجزاده چه می‌کرد جز فرماندهی!

فردی به نام م. ر اخیراً طی یادداشتی در دفاع از مصطفی تاجزاده که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، در اشاره به فراخوان ریاست قوه قضائیه برای گفت‌وگو نوشته است: وقتی خبر محکومیت سیدمصطفی تاج‌زاده به هشت سال زندان منتشر شد، بسیاری حرف‌های رئیس قوه‌قضاییه را یادآور شدند. آنجا که مسئول دستگاه قضا، مخالفان و منتقدان و معترضان را از هر گروه و جریان سیاسی به گفت‌وگو و طرح نقدهایشان فراخوانده بود. سوال مشترک این بود؛ مگر تاج‌زاده جز گفت‌وگو چه کرده بود؟ مگر او از زمان بیرون آمدن از زندان هفت‌ساله پیشین تا محکومیت به زندان هشت ساله آتی، چه کرده بود جز گفتن و نوشتن و نقد کردن؟ در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: گفته‌ها و نوشته‌ها و نقدهای او البته صریح بود. نه‌تنها با سطوح مختلف نظام یا مخالفان سیاسی‌اش در جبهه اقتدارگرایان. او با خود اصلاح‌طلبان نیز به‌صراحت سخن می‌گفت. با اپوزیسیون هم. و نیز با خودش، گذشته‌اش و گفته‌ها و کرده‌های خود و همفکران و همراهان‌اش در بلوک چپ اسلامی. چنین بود که او با همه گفت‌وگو می‌کرد.

*و اما تاج‌زاده جز گفت‌وگو چه کرده بود!؟

ما عناوین جزئی جرائم تاجزاده که منجر به دستگیری وی شد را نمی‌دانیم اما این را می‌دانیم که گفت‌وگو تنها یک ماسک برای کارهای تاجزاده بود.

نویسنده متن بالا و همه کسانی که نمی‌دانند باید بدانند که تاجزاده از فرماندهان اصلی "تحریم انتخابات 1400" بوده است.

آیا در وادی سیاست و امنیت جرم و خیانتی بالاتر از این می‌شناسیم؟ لگدمال کردن یگانه دستاورد بزرگ جمهور یعنی انتخابات و در ادامه قرار گرفتن در مسیر ناگزیر برداشتن سلاح علیه نظام و مردم. (زیرا کسی که صندوق رأی را بر زمین می‌گذارد علی‌القاعده اسلحه را برمی‌دارد)

همزبانی و همنوایی با براندازان، دیگر رویه تاجزاده در زیر نقاب آن توییت‌ها و مصاحبه‌هاست.

این مصطفای تاجزاده بود که 4 سال قبل به سایت جماران گفته بود:

"به نظر من بسیاری از انتقادهایی که - از سوی براندازان مطرح می‌شود، وارد است و بسیاری از آنها همان انتقادهایی هستند که پیش‌تر از سوی اصلاح‌طلبان در نقد وضع موجود، مطرح شده‌اند. انتقادهایی به ویژه در زمینه ناکارآمدی سیستم، فساد و تبعیض‌های ناروا و ساختاری... اما اصلاح‌طلبان با براندازان در راه‌حل مرزبندی و اختلاف دارند! "[1]

آیا از نظر آنها که تاجزاده را استاد گفت‌وگو می‌نامند این همنوایی با جماعت برانداز مصداق گفت‌وگوست!؟

"سیاه‌نمایی" و زدودن اعتماد از مردم؛ برگه دیگری در پرونده سیاه تاجزاده است. او بود که اسلحه مرگبار رسانه‌اش را رو به مغز مردم می‌گرفت و می‌گفت: "این جامعه لجن است"! و سیاست‌های کلان نظام را به سخره می‌گرفت.

این گفت‌وگوست یا فرماندهی فتنه!؟

ما قضاوت درباره این مقایسات را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم.

***

آتش‌بیاران معرکه باید محاکمه شوند

نکات تبیینی پیرامون گزارش مجلس از درگذشت تصادفی مهسا امینی

کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور، روز یکشنبه گذشته، گزارش این کمیسیون درباره حادثه فوت «مهسا امینی» را در جلسه علنی مجلس قرائت کرد.

به گزارش ایسنا، متن این گزارش که صراحتا بر تصادفی بودن مرگ مرحومه مهسا امینی دلالت دارد؛ ضمن شرح تفصیلی ماجرا به روایت صاحبنظران و کارشناسان نظارتی، به موارد قابل تأملی نیز اشاره کرده است که در ادامه به ذکر آنها می‌پردازیم:

1_افرادی که قبل از روشن شدن ماجرا بدون تحقیق و بدون هیچ گونه امر مسلمی، اظهارات عجولانه و خلاف واقع داشتند و احساسات مردم را جریحه دار کرده و زمینه سوءاستفاده معاندین نظام، آمریکا، رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنباله روهای آنها و اغتشاشگران را ایجاد کردند، در صورت عدم اصلاح مواضع، باید متناسب با خطایی که کردند مورد پیگرد قضایی قرار گیرند.

2_تأکید بر تداوم اجرای وظایف قانونی فراجا در زمینه امنیت اجتماعی.

3_اطلاع‌رسانی به‌هنگام و دقیق فراجا از جزئیات این حادثه باعث روشنگری و تنویر بهتر افکار عمومی می‌شد و زمینه شایعات و روایت‌سازی جعلی و نامعتبر رسانه های دشمن از این واقعه و فرصت سوءاستفاده از این حادثه را کاهش می داد.

4_ اهداف تسهیل و رعایت عفاف و حجاب، تعالی اجتماعی و تقویت سلامت و بنیان خانواده، تعریف و تعیین حدود حجاب شرعی موضوع تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی و نیز تبیین و تنویر مفاهیم مبهم مربوط به این مساله از اقدامات ضروری است. [2]

*درباره موارد ذکر شده گفتنی‌هایی وجود دارد:

1_ تأکید کمیسیون تخصصی مجلس بر پیگرد قضایی کسانی از خواص که مواضع عجولانه و خلاف واقع داشتند؛ بایستی به یک مطالبه عمومی در میانه مردم نیز تبدیل شود تا این حرکت مطلوب به سرانجام برسد.

چه اگر این خواسته به‌حق به سرانجام نرسد؛ وقوع حوادث مشابه با گستره بیشتر؛ دور از انتظار نیست.

قابل توجه آنکه چند تن از نمایندگان مجلس نیز جزو کسانی بودند که با مواضع غلط در این زمینه؛ موجبات التهاب بیشتر را فراهم کردند. [3] در همین رابطه، فرمانده نیروی انتظامی کشورمان اخیراً شکایت خود از 4 نماینده که در اغتشاشات اخیر مواضع غلطی علیه پلیس اتخاذ کرده بودند را به مجلس فرستاد. +

2_ تأکید بر تداوم اجرای وظایف قانونی فراجا در زمینه امنیت اجتماعی موجب خوشوقتی و امیدواری بیشتر به عقلانیت حکومتی در مجلس شورای اسلامی است.

خاصه اینکه در جریان التهابات اخیر مشاهده کردیم کسانی با دیدن اغتشاشگران بلافاصله عقب‌نشینی کرده و خواستار تعطیلی یا تغییر در حیطه وظایف ناجا شدند.

این در حالی است که پلیس منطقا نمی‌تواند نسبت به جرم بدحجابی بی‌تفاوت باشد. ضمن اینکه مسئله ایفای نقش پلیس در امنیت اخلاقی؛ دستور صریح مقام معظم رهبری است.

3_ اطلاع‌رسانی فراجا در زمینه درگذشت تصادفی مرحومه مهسا امینی اتفاقا بهنگام بود اما پیوست تبیینی نداشت.

یعنی لازم بود که فیلم‌های مربوط به آن مرحومه و ایضا فیلم‌های مربوط به پدر خانم امینی بصورت کامل پخش شود. و نیز می‌بایست یک کارشناس آشنا به وظایف پلیس بصورت تبیینی برای مردم و افکار عمومی شرح می‌داد که ضرب و شتم در سازوکارهای ارشادی پلیس هیچ جایی ندارد، جرم بدحجابی قابل گذشت نیست و پلیس صرفا به وظیفه قانونی خود عمل کرده است.

همچنین می‌بایست توطئه دنباله‌های داخلی دشمن در جهت تقلا برای ایجاد فتنه اقتصادی و ایجاد اعتراض به هر بهانه‌ای نیز برای مردم شرح شود. (این گزینه همچنان و پس از کاسته شدن از التهابات اخیر نیز یکی از ضروریات جامعه ماست)

4_ گزاره "تعریف و تعیین حدود حجاب شرعی" چندان منطقی نمی‌نماید!

در بحث حجاب زن و مرد؛ حدی که قید جرم بر آن مترتب باشد مشخص است. مثل برهنگی بدن، پوشیدن لباس‌های بدن‌نما، عریانی بخش‌هایی از بدن که عادتا باید پوشاند و...

اما مشخص کردن حد شرعی حجاب از آنجا که اولا به قضاوت صاحب حجاب نیز مربوط است (مثل قضاوت درباره وجود نگاه ریبه در پیرامون) و ثانیا از آنجا که نظرات فقهی متفاوتی نیز در این باب وجود دارد؛ میسور نیست.

لذاست که بهتر بود در گزارش تخصصی مجلس بر تعیین و تبیین مصادیق "جرم بدحجابی برای زن و مرد" تأکید می‌شد.

***

فرار آرام پدر ژپتوهای اغتشاشات

محمدجواد حق‌شناس، عضو سابق شورای شهر تهران و عضو کادر حزب اعتماد ملی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون اغتشاشات اخیر گفته است:

"اتفاقی که در جریان اتفاقات اخیر مشاهده کردیم که در مقایسه با بحران‌های بخصوص 88 یا 96 و 98 نقش رسانه‌های خارج از کشور نسبت به فضاهای مشابه گذشته جدی‌تر شده است و اساساً می‌شود گفت جوانان امروز هنگامی که مشاهده می‌کنند خواسته‌های‌شان شنونده‌ای ندارد، ترجیح می‌دهند برای بیان‌شان به کف خیابان بیایند و در میدان‌های اصلی شهر فریاد بکشند که این اتفاق بسیار نگران‌کننده است که امروز شاهدش هستیم."[4]

*آنچه که در قضایای اخیر جدی‌تر شد؛ نقش رسانه‌های خارجی نبود بلکه نقش مذهبیون فریب‌خورده و شُل دین بود که همراه با خواص غیر خودی؛ پیشقراول عده‌ای فریب خورده و اوباش در اعتراض علیه عقلانیت‌های نظام اسلامی شدند.

اعتراضی به ناحق، از سر هیجان و فریب‌خوردگی و در مقابل منطق که از روز نخست هم معلوم بود راهش به ترکستان است و صدر و ساقه و ریشه‌ی درستی ندارد.

اکنون آیا رواست که چنین جنبش ضد مردمی و سطحی را با حرف‌های دهان‌پُرکن و البته غلط یاد کنیم!؟

فاجعه اصلی اما در جای دیگری نهفته است...

آنجا که حق‌شناس جوانان فریب خورده را کأنه مشتی موجود فاقد شعور می‌داند که صرفا کف خیابان را می‌شناسند و جای بیان مطالبه را میدان اصلی شهر می‌دانند!

این سخن غلط اندر غلط در حالی است که آدرس خیابان را کسان دیگری به این فریب‌خوردگان داده‌اند.

به قول ابراهیم اصغرزاده، امر سیاسی در خلأ رخ نمی‌دهد...

به این معنی که ساده‌لوحی و بلکه بلاهت است اگر بپنداریم فریب‌خوردگان بصورت خودکار به خیابان می‌آیند و این یک امر اتفاقی است اگر آنها فریاد زدن را به جای گفت‌وگو انتخاب کرده‌اند!

و اما چه کسی آدرس خیابان را به مردم داد و چه کسی منطق فریاد و خیابان را به جای گفت‌وگو به جوانان فریب‌خورده آموخت؟

غیر از همین سخنان آقای حق‌شناس که صراحتا آدرس خیابان را به معترضان ساده‌لوح نشان می‌دهد و به نوعی از مسئولیت سخن خویش نیز می‌گریزد؛ ما مخاطبان محترم را به آنجا سوق می‌دهیم که محمدرضا تاجیک (از بزرگان جبهه اصلاحات) به تحلیلگرانی که حوادث اخیر را اغتشاش خواندند؛ اطلاق "کلبی مسلکی" دارد. [5] و قبل از این نیز گفته بود که "نظام جمهوری اسلامی ایران آفت زده است".

به آنجا که سعید حجاریان چند سال است دائما آدرس خیابان را می‌دهد، جامعه را عام‌البلوی می‌خواند و معتقد است باید با اغتشاش همدلی کرد! [6]

به آنجا که مصطفای تاجزاده زمانی گفته بود عمده حرف‌های ما و براندازان یکیست. [7]

و مهمتر از همه به آنجا که رفقای آقای حق‌شناس در جبهه اصلاح‌طلبان بصورت دسته‌جمعی دست به تحریم انتخابات 1400 زدند...

باید از آقای حق‌شناس پرسید وقتی یک جوان با اطلاعات سطحی نظاره کند که مردانی از جمع سیاسیون، یکصدا سمت خیابان را نشان می‌دهند و یا دست به تحریم انتخابات می‌زنند؛ آیا به راهی جز برداشتن سنگ و اسلحه برای اصلاحات و اعتراضات مورد نظر خود کشیده می‌شود!؟

از طرفی آیا رواست که آنها که جوانان فریب‌خورده را آلت دست خود کردند و دائما در گوش آنها از خیابان حرف زدند؛ اکنون مسئولیت خود را نپذیرند و همه چیز را به اقتضائات جوانی ربط بدهند؟

غیر از مخاطبان محترم البته آقای حق‌شناس هم باید به این انگاره‌ها و سؤالات پاسخ بدهد...

چه اینکه پاسخ منطقی به آنچه در بالا ذکر کردیم؛ نشان خواهد داد که حق‌شناس مفتون است یا یک فرمانده فتنه که تقلا کرده در پشت این جملات و در هاله دلسوزی برای جوانان پنهان شود!؟

***

1_ mshrgh.ir/905078

2_ isna.ir/xdMzT4

3_ mshrgh.ir/1423456

4_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1286688

5_ mshrgh.ir/1426396

6_ mshrgh.ir/1424409

7_ mshrgh.ir/905078

فرار آرام پدر ژپتوهای اغتشاشات / حمایت مجلس از پلیس برای پیگرد قضایی آتش‌بیاران معرکه 2
فرار آرام پدر ژپتوهای اغتشاشات / حمایت مجلس از پلیس برای پیگرد قضایی آتش‌بیاران معرکه 3
فرار آرام پدر ژپتوهای اغتشاشات / حمایت مجلس از پلیس برای پیگرد قضایی آتش‌بیاران معرکه 4