سه‌شنبه 6 آذر 1403

فردی در صدا و سیما معروف می‌شود اما هیچ ابزاری نداریم که کنترل شود

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
فردی در صدا و سیما معروف می‌شود اما هیچ ابزاری نداریم که کنترل شود

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو - حنانه فقیه منزه؛ رشد و پرورش سلبریتی در هر کشوری به عهده بخش مشخصی است. در کشور‌های آمریکای شمالی و اروپای غربی که از صنعت سینمایی پُر قدرتی بهره‌مند هستند، معرفی و کنترل سلبریتی به عهده بخش خصوصی است. طی شدن این روند در چنین کشور‌هایی طبق قوانین و مقرراتی است که سلبریتی را کنترل می‌کند و به او اجازه نمی‌دهد فراتر از جایگاهی که دارد، فعالیتی انجام دهد....

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو - حنانه فقیه منزه؛ رشد و پرورش سلبریتی در هر کشوری به عهده بخش مشخصی است. در کشور‌های آمریکای شمالی و اروپای غربی که از صنعت سینمایی پُر قدرتی بهره‌مند هستند، معرفی و کنترل سلبریتی به عهده بخش خصوصی است. طی شدن این روند در چنین کشور‌هایی طبق قوانین و مقرراتی است که سلبریتی را کنترل می‌کند و به او اجازه نمی‌دهد فراتر از جایگاهی که دارد، فعالیتی انجام دهد. رفتار سلبریتی و کنش و واکنشش از پیش تعیین شده است و توسط قوانین و مقررات و مقررات شرکت‌ها و سازمان‌ها تعیین می‌شود. رفتار سیاسی و هر کنشی که از سلبریتی دیده شود، بازتاب قرارداد او با سازمانی است که از سلبریتی بهره می‌برد.

اجازه‌ای که هرگز داده نشد

هادی نعمتی، کارگردان مستند تروکاژ، درخصوص خواسته حاکمیت‌ها از افراد مشهور گفت:«در همه جای دنیا وقتی انسان مشهور یا سلبریتی قرار است به فیلم یا مجموعه تلویزیونی اضافه شود، کمپانی یا مجموعه طرف آن، قرارداد‌هایی را می‌بندد. این کار برای آن است که اگر شخص به دلیل حضور در آن مجوعه شهرتی به دست آورد، در آینده مشکل ساز نشود. این خواسته حاکمیت از مجموعه‌های مورد نظر است. مثلاً در هالیوود سلبریتی به خود این اجازه را نمی‌دهد که در همه مسائل سیاسی به صورت کاملا آشکار اظهار نظر کند. چنان قوانین سفت و سختی در آنجا وجود دارد که وقتی یک بازیگر برای خرید بیرون می‌رود هم باید طبق پروتکل عمل کند.»

زبان سرخ، سر سبز می‌دهد بر باد

نعمتی تصریح کرد:«به عنوان مثال؛ مارلن براندو یکی از مهم‌ترین ستاره‌های عصر خود بود که در مورد سرخ پوست‌ها موضع‌گیری کرد. در نهایت دیدیم که کلاً از دنیای سینما حذف شد. نمونه دیگر یکی از مجری‌های شبکه CNN بود که ترامپ را مسخره کرد و مجبور شد رسماً عذرخواهی کند تا حذف نشود. این قوانین به این دلیل است که می‌دانند اگر بخواهند یک شخصیت و کاراکتر را بزرگ کنند، کاملاً می‌تواند علیه آن سازمان و مجموعه اظهار نظر کند. به همین دلیل از همان اول با قانون اشخاص را کنترل می‌کنند.»

صداوسیما؛ بنزینِ روی آتش!

روند سلبریتی‌سازی در ایران به شیوه‌ای متفاوت دنبال می‌شود. نهاد‌های مرتبط با شکل دیگری به دنبال ساختن سرمایه‌های فرهنگی و چهره‌های شاخص هنری هستند. دروا‌زه‌بانی شهرت در ایران در مرحله نخست به عهده صداوسیما و سپس نهاد‌های حاکمیتی مانند سازمان تبلیغات، حوزه هنری، بنیاد فارابی و.. است. صداوسیما در ابتدا با این افراد قراردادی می‌بندد و با پیش فرض اینکه هدف فقط ساختن یک برنامه نمایشی است آن‌ها را به شهرت می‌رساند.

پس از آن، دیگر ابزار کنترلی و حتی نگهدارنده برای سلبریتی‌هایش ندارد. فرد در این مرحله به واسطه حضور در رسانه ملی از شهرت زیادی برخوردار است و دارای پایگاه اجتماعی پرطرفداری است که محدودیت حقوقی و اقتصادی ندارد، می‌تواند از قدرت خود در هر جهتی استفاده کند. سلبریتی در ایران می‌داند که اگر فعالیتی خلاف خواسته‌های حاکمیت انجام دهد، همچنان از لحاظ مالی توسط صداوسیما و دیگر نهاد‌های مرتبط تامین می‌شود. ابزار قانونی نیز وجود ندارد که او را از انجام فعالیت هنری منع کند، درواقع در صدا و سیما فرد معروف می‌شود، اما کنترل نه!

به همین دلیل این افراد پس از اینکه به شهرت رسیدند، به راحتی می‌توانند علیه حاکمیت اظهار نظر کنند و با القاء اینکه کنار مردم هستند، شهرت خود را افزایش دهند. نعمتی در خصوص سلبریتی‌سازی در ایران می‌گوید:«در صداوسیما بودجه چند هزار میلیاردی وجود دارد. به واسطه این بودجه صداوسیما هرکسی را می‌تواند وارد تلویزیون کند و آن شخص قطعاً انسان معروفی می‌شود. ولی نهاد بالا دستی هیچ پروتکلی را ندارد. یعنی این فرد از سازمان خود معروف‌تر می‌شود و هر اظهار نظری در هر حوزه‌ای می‌کند. هیچ ابزار کنترلی نداریم. خود من مستند ساز هستم. برای مستندم یک کاراکتر از هرجایی انتخاب می‌کنم و کسی از من نمی‌پرسد این فرد کیست؟ یا از کجا آمده؟ ولی من عنوان صداوسیما باید با فردی که وارد سازمان من می‌شود قرارداد ببندم. در حال حاضر حاکمیت مستقیماً خود را با سلبریتی درگیر کرده است. در کل دنیا روابط بین حاکمیت و تهیه کننده است.»

کشته شدن مردم؛ بهای اظهارنظر سلبریتی‌ها

کارگردان مستند تروکاژ در ادامه افزود:«این موضوع اصلاً سخت نیست. یک بند به قرارداد تهیه کننده اضافه شود که به عنوان مثال تا وقتی فیلم آقای فلانی در فیلم شما روی پرده سینما است، اگر اظهار نظر سیاسی کند، شما مبلغی جریمه خواهید شد. در این حالت رابطه بین تهیه کننده و بازیگر است و حاکمیت هزینه نمی‌دهد. اما در حال حاضر این رابطه بین حاکمیت و سلبریتی است و حاکمیت این هزینه را پرداخت می‌کند. سلبریتی پست و استوری می‌گذارد و اثر آن ممکن است باعث کشته شدن مامور نیروی انتظامی شود. در این حالت سلبریتی خودش زندگی شخصی‌اش را دارد و هیچ بهایی در قبال این کار پرداخت نمی‌کند. اتفاقاً محبوب‌تر هم می‌شود. ما باید متوجه شویم که نه تنها سلبریتی بلکه اینفلوئنسر‌ها هم به قانون احتیاج دارند.» تجربه‌ای مشابه، در لیبی و سوریه!

چنین روندی آسیب‌های زیادی به حاکمیت و حتی خود مردم می‌زند. اثرات سوء این بی‌قانونی می‌تواند جبران ناپذیر باشد. به عنوان مثال سلبریتی‌ها در اعتراضات اخیر بدون توجه به هزینه‌های آن اظهار نظر‌هایی در تقابل با حاکمیت کردند. این کنش‌ها در نهایت به دو دستگی جامعه و ادامه‌دار بودن شلوغی‌ها دامن زد. کارگردان مستند تروکاژ در این‌باره گفت:«این همان اتفاقی است که در مورد لیبی و سوریه افتاد. سوریه یک روز خبر اول رسانه‌های دنیا بود در تمام سطوح و حرف این بود که حاکمیت را تغییر می‌دهیم. امروز سوریه با همان حاکمیت ادامه می‌دهد، اما صد سال عقب افتاده. در آن دوران افکار عمومی دنیا آماده بود که این کشور سقوط می‌کند صد سال این کشور عقب افتاد و حالا هیچ خبری از سوریه در رسانه‌های جهان نیست. چیزی که قرار بود اتفاق بیفتد افتاد. وضعیت ایران امروز هم همینطور است؛ سلبریتی‌ها و رسانه، افکار عمومی دنیا را آماده می‌کند که مردم با حکومت همراه نیستند و همین باعث می‌شود زیرساخت‌های ایران مانند لیبی مورد حمله قرار گیرد.»

قدرت تاثیرگذاریِ سلبریتی؛ مثبت یا منفی؟

وی تصریح کرد: «امروز به این نتیجه رسیدیم که سلبریتی می‌تواند کاری کند که یک جوان چنان تحت تاثیر قرار بگیرد که نیروی امنیتی خود را در خیابان بکشد. زمانی هم که دستگیر می‌شود پشیمان است و اعتراف می‌کند که تحت فشار رسانه‌ای چنین کاری را انجام داده است. حالا اگر برای سلبریتی قانون نوشته نشود و جریان‌های مالی شفاف نشود، مشکل سلبریتی به همین منوال ادامه پیدا می‌کند. سلبریتی در ایران از هرجایی پول می‌گیرد. با هر شرکتی قرارداد می‌بندند و این برای سود خودشان است. امنیت این سود توسط جمهوری اسلامی تامین می‌شود. حاکمیت باید برای تامین امنیت این سود قانون بگذارد. تهیه کنندگان صداوسیما و سینما موظف هستند که به این قوانین عمل کنند. اگر این قوانین درست نوشته شود با اتفاقاتی که افتاده می‌توانیم آینده رسانه و صداوسیما ایران را بیمه کنیم. اما با اهمال کاری اگر فتنه بعدی در حوزه اقتصادی باشد و بدنه مردم همراه شوند، خیلی سخت‌تر می‌توانیم از آن عبور کنیم. در فتنه احتمالی آینده سردمداران سلبریتی‌ها خواهند بود نه کارشناسان اقتصادی.»