فرمول کارشناسی نجات بانکها
در سی و چهارمین همایش بانکداری اسلامی، اسماعیل لله گانی، مدیرعامل بانک رفاه، سخنان خود را با محوریت نجات بانک ها از بحران آغاز کرد. وی تاکید کرد که بحران های بانکی از چالش های اساسی اقتصاد کشورها به شمار می روند و میتوانند منجر به بی ثباتی گسترده شوند. لله گانی و دیگر کارشناسان این حوزه براین باورند که برای مدیریت موثر این بحران ها، استفاده از ابزارهای ترکیبی همچون نجات درونی، انتقال...
اسماعیل للهگانی، مدیرعامل بانک رفاه با حضور و سخنرانی در خصوص راههای نجات بانک ها از بحران و جلوگیری از سرایت بحران به بخشها و بانک های دیگر در تلاش است تا با پیشنهاد راهکاری موثر در این زمینه از بسط و گسترش بحران در شبکه بانکی جلوگیری کند. او با استناد به این محور سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد: «وجود بحران های بانکی در دنیا منجر به اتخاذ رویکرد های خاص نظارتی و کنترلی برای حمایت از اقتصاد کشور ها در برابر بی ثباتی مالی و سپردهگذاران در برابر ضرر و زیان ناشی از ورشکستگی احتمالی موسسات مالی اعتباری شد. پس از تجربه بحران مالی جهانی، به کارگیری نظام خاص ورشکستگی همچون فرآیند «گزیر» اهمیت پیدا کرد، چرا که این بحران نشان داد امکان سرایت بحران ها به سایر نهاد های سالم اقتصادی کشور نیز وجود دارد. برای حل مشکل ورشکستگی بانک ها و ایجاد فرآیند گزیر جهت حفظ ثبات مالی، استاندارد های بینالمللی منتشر شد و دنیا به این نتیجه رسید که برای نجات بانک های ناسالم باید حتما استاندارد های قابل قبولی داشته باشیم.
نجات از درون، خرید و تعهد، ادغام و تملیک بانک واسطهای، کمک به بانک در حال فعالیت و ادغام بانک و پرداخت سپردهها از ابزار هایی است که برای بانک های ناسالم استفاده میشود. للهگانی ادامه داد: «در بانک های بزرگ ابزار نجات از درون به عنوان ابزار اصلی و ابزار انتقال دارایی به عنوان ابزار مکمل کاربرد دارد.» او اظهار کرد: «ویژگی ها و شرایط خاص هر کدام از بانک های ناسالم و تفاوت در ساختار، اهداف و ماموریت ها، اندازه و میزان اهمیت آن در نظام مالی کشور، مسوولان اجرایی فرآیند گزیر را به سمت استفاده ترکیبی بهینه از ابزار ها هدایت می کند.» باید گفت که در طول تاریخ اقتصاد، بحران های بانکی و مالی همواره از چالش های بزرگ پیش روی کشورها بوده اند.
چنین بحران هایی نه تنها باعث بی ثباتی اقتصادی و اجتماعی در سطح ملی میشوند، بلکه با ایجاد تاثیرات منفی میتوانند به سایر نهادهای مالی و حتی اقتصاد جهانی سرایت کنند. برای مقابله با این بحران ها و حفظ ثبات اقتصادی، دولتها و مقامات پولی کشورهای مختلف از ابزارها و رویکردهای گوناگونی بهره گرفته اند که در سالهای اخیر به دلیل وقوع بحران های مالی متعدد، اهمیت بیشتری پیدا کرده اند. در ادامه گزارش به سخنان اسماعیل للهگانی در خصوص مهار بحران بانکی و سخنان تکمیلی کارشناسان بانکی در این راستا پرداخته شده است.
ریشه بحران های بانکی و تاثیر آن بر اقتصاد
زمانی که یک بانک با مشکلات مالی مواجه میشود، تاثیرات آن نه تنها به سهامداران و سپرده گذاران محدود نمی شود، بلکه میتواند باعث بی ثباتی در کل نظام مالی کشور شود. این بی ثباتی میتواند به کاهش اعتماد عمومی نسبت به نظام بانکی، افزایش نرخ بهره، کاهش دسترسی به اعتبارات و در نهایت کاهش سرمایه گذاری و رشد اقتصادی منجر شود. به همین دلیل، مدیریت بحران های بانکی یکی از اولویتهای اصلی سیاستگذاران اقتصادی و مالی در کشورهای مختلف است. ورشکستگی بانک ها، همانطور که تاریخ نشان میدهد میتواند به عنوان یک عامل انتقالی عمل کرده و سایر بخشهای اقتصادی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، بحران مالی جهانی سال 2008 که با ورشکستگی بانک «لیمن برادرز» در آمریکا آغاز شد، به سرعت به سایر کشورها و بخشهای اقتصادی سرایت کرد و در نهایت منجر به رکود گسترده در سطح جهان شد. بنابراین کشورها باید همواره آمادگی داشته باشند تا با استفاده از ابزارهای مناسب و ترکیبی، از سرایت بحران های مالی و بانکی به سایر بخشهای اقتصادی جلوگیری کنند.
ابزارها در مدیریت بحران های بانکی
دیگر کارشناسان و همچنین للهگانی در خصوص استفاده از ابزارهایی جهت مدیریت بحران بانکی افزودند: «تجربیات جهانی نشان داده است که استفاده از ابزارهای ترکیبی برای مدیریت بحران های بانکی یکی از موثرترین روشها برای جلوگیری از گسترش بحران و حفظ ثبات مالی است. این ابزارها شامل روشهایی همچون نجات درونی (Bail-in)، انتقال دارایی ها، افزایش سرمایه، ایجاد بانک های واسطه ای، جداسازی دارایی های سالم و ناسالم و حتی انحلال کنترل شده بانک ها میشود. استفاده از ابزارها به صورت ترکیبی به سیاستگذاران و نهادهای نظارتی این امکان را میدهد که با توجه به شرایط خاص هر بحران، راهکارهای مناسب را به اجرا بگذارند. به عنوان مثال، زمانی که یک بانک بزرگ دچار بحران میشود، استفاده صرف از ابزارهای انتقالی کافی نیست و باید به صورت همزمان از ابزارهای نجات درونی و تجدید ساختار دارایی ها نیز استفاده کرد.» للهگانی در ادامه صحبتهای خود یکی از اهداف اجرای کلی فرآیند گزیر برای بانک های ناسالم را تضمین تداوم عملکرد های حیاتی بانک ها و در عین حال حفظ ثبات آنها دانست و گفت: بانک های ناسالم، امنیت سپرده گذاری را دچار مشکل می کنند و مردم دیگر به شبکه بانکی اعتماد نخواهند کرد که این موضوع برای اقتصاد کشور بسیار مهم است.
بررسی ابزارهای مدیریت بحران بانکی
نجات درونی (Bail-in): یکی از ابزارهای مهم مدیریت بحران بانکی است که در آن سهامداران و طلبکاران بانک از طریق تبدیل بدهی ها به سهام یا کاهش ارزش دارایی ها، در بازسازی مالی بانک مشارکت می کنند. این رویکرد به جای نجات از بیرون (Bail-out) که دولتها از منابع عمومی برای حمایت از بانک ها استفاده می کنند، به کار می رود و از تحمیل هزینههای سنگین بر مالیات دهندگان جلوگیری می کند.
ابزارهای انتقال دارایی ها و تعهدات: انتقال دارایی های مشکل دار بانک به موسسات مالی دیگر یا به بانک های انتقالی یکی دیگر از روشهای مدیریت بحران است. این روش به بانک های سالم اجازه میدهد تا با دسترسی به دارایی های باکیفیت، از بحران نجات یابند. برای نمونه، در جریان بحران مالی اروپا، بسیاری از بانک ها دارایی های مشکل دار خود را به بانک های انتقالی واگذار کردند تا بتوانند از بحران عبور کنند.
بانک های واسطه ای (Bridge Banks): این بانک ها به عنوان واسطه ای برای مدیریت دارایی ها و تعهدات بانک های مشکل دار ایجاد میشوند و به صورت موقت فعالیت می کنند تا دارایی های بانک مشکل دار به یک موسسه مالی پایدار منتقل شود. این رویکرد به ویژه در مواردی که ورشکستگی یک بانک میتواند به بی ثباتی گسترده در نظام مالی منجر شود، کارآمد است.
جداسازی دارایی های سالم و ناسالم: در این روش، دارایی های سالم در یک نهاد جداگانه نگهداری و دارایی های ناسالم به یک نهاد دیگر منتقل می شوند که میتواند به بهبود وضعیت مالی بانک و بازگرداندن اعتماد عمومی کمک کند.
افزایش سرمایه (Capital Injection): در مواردی که بانک با کمبود سرمایه مواجه است، افزایش سرمایه از منابع داخلی یا خارجی میتواند به بازسازی مالی بانک کمک کند. این افزایش سرمایه از طریق فروش سهام جدید، دریافت وام های بلندمدت یا جذب سرمایه گذاران جدید انجام میشود.
استراتژی های ترکیبی برای مدیریت بحران های بانکی
با توجه به شرایط پیچیده و متغیر بحران های بانکی، استفاده از یک رویکرد ترکیبی شامل مجموعه ای از ابزارها و روشها بهترین گزینه برای مدیریت این بحران ها است. برخی از استراتژی های ترکیبی عبارتند از: استراتژی نجات از درون و جداسازی دارایی ها، زمانی کاربرد دارد که بانک با مشکلات عمده ای در حوزه دارایی ها و تعهدات مواجه است. استفاده از ابزارهای انتقالی همراه با افزایش سرمایه، این رویکرد زمانی کارآمد است که بانک نیاز به حمایت مالی فوری دارد. ایجاد بانک های واسطه ای همراه با تجدید ساختار دارایی ها، این استراتژی زمانی که یک بانک بزرگ در آستانه فروپاشی قرار دارد، کاربرد دارد.
تجربه جهانی و درس هایی برای نظام بانکی کشور
کشورهای مختلف در مواجهه با بحران های بانکی تجارب متعددی کسب کرده اند. به عنوان مثال، پس از بحران مالی سال 2008، بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیدند که نجات بانک ها از طریق ابزارهای ترکیبی نه تنها موثرتر است، بلکه هزینه کمتری نیز برای دولت و مالیات دهندگان در پی دارد. در اروپا، پس از بحران مالی، استفاده از ابزار نجات از درون و ایجاد بانک های واسطهای به عنوان راهبردهای اصلی مدیریت بحران های بانکی مطرح شد. همچنین در کشورهایی مانند ایالاتمتحده، افزایش سرمایه و جداسازی دارایی های ناسالم از جمله ابزارهای کلیدی برای مقابله با بحران های بانکی بودند.
حرف آخر
بحران های بانکی به دلیل تاثیرات گسترده و پیچیده ای که بر اقتصاد کشورها دارند، نیازمند رویکردهای جامع و متنوعی برای مدیریت هستند. بهره گیری از ابزارهای ترکیبی، بهترین راه حل برای جلوگیری از سرایت بحران به سایر بخشهای اقتصادی و بازگرداندن ثبات به نظام مالی محسوب میشود. پیشنهاد میشود نظام بانکی کشور با توجه به تجربیات جهانی و استفاده از ابزارهای ترکیبی، نسبت به شناسایی و مدیریت بحران های بانکی اقدام کند. در نهایت، حفظ سلامت و توانمندی بانک ها در شبکه بانکی کشور، به معنای حفظ پایداری و رشد اقتصادی است. با اتخاذ رویکردهای ترکیبی و استفاده از ابزارهای متنوع، میتوان از بحران های مالی جلوگیری کرد و زمینه را برای توسعه اقتصادی پایدار و مقاوم فراهم ساخت.
--> اخبار مرتبط