یک‌شنبه 15 مهر 1403

قطر به‌مثابه یک «قدرت عاریه‌ای»

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
قطر به‌مثابه یک «قدرت عاریه‌ای»

گروه چهار تلاش کرد تا قبایل مخالف مستقر در غرب را نیز بسیج کند. با این حال، این اقدامات کمتر از تلاش‌های آنها در خلیج‌فارس موفقیت‌آمیز بود. در سپتامبر2017، یک «کنفرانس اپوزیسیون»، «کنفرانس امنیت و ثبات جهانی قطر» در لندن توسط تاجر و اصلاح‌طلب قطری، خالد الحیل، همراه با دیگر قطری‌های تبعیدی برگزار شد. نمایندگان قبایل نقش ایفا کردند: یکی از اعضای اصلی قبیله آل‌مره، عضو اصلی میزگرد بود....

با حمایت بزرگ‌ترین قبایل، تهدید اصلی برای نخبگان قطری همیشه سایر اعضای خانواده آل‌ثانی بودند؛ زیرا تغییر رژیم از نظر تاریخی با فشار خانواده هماهنگ می‌شد. در زمان حکومت شیخ عبدالله، قدرت در عمل در دست برادرش محمد بن‌جاسم آل‌ثانی بود. به‌دلیل فشارهای درون خانوادگی، عبدالله در سال1949 استعفا کرد. حاکم بعدی، پسر عبدالله، یعنی شیخ علی بن‌عبدالله آل‌ثانی، با درگیری‌های درون خانوادگی بر سر دسترسی به درآمد رو به رشد نفت دست‌وپنجه نرم کرد و با محدود کردن فهرست کشوری به آل‌ثانی و با رسمیت دادن به رسم اجازه پرداخت‌های بزرگ‌تر به نزدیکان او پاسخ داد. با وجود این اقدام، تداوم مخالفت‌های خانواده در نهایت باعث شد تا او در سال1960 به نفع پسرش احمد از سلطنت کناره‌گیری کند. احمد در سال1972 توسط خلیفه بن‌حمد در یک کودتای بدون خونریزی از قدرت برکنار شد. در سال1983، خلیفه در برابر تلاش برای کودتا که مشکوک به ارتباط با لیبی بود، مقاومت کرد. اگرچه خلیفه در سال1977 پسرش حمد را به عنوان ولیعهد معرفی کرد، اما حمد در سال1995 در یک کودتای بدون خونریزی دیگر پدرش را از قدرت برکنار کرد.

یک ضد کودتای نافرجام در سال1996 با شکست مواجه شد و شایعاتی مبنی بر تلاش برای کودتا در سال2002 و 2009 وجود داشت. شیخ تمیم در نتیجه کناره‌گیری شیخ حمد به‌طور مسالمت‌آمیز به قدرت رسید و شیخ حمد به‌عنوان «امیر پدر» باقی ماند و به‌ظاهر چرخه را شکست. با این حال، با هر انتقال قدرت، اعضای خاندان حاکم از قبایل مختلف برای حمایت استفاده می‌کردند، از جمله آل‌مره در سال1996 یا با حاکمان کشورهای همسایه ائتلاف تشکیل می‌دادند. بنابراین درحالی‌که هر کودتای جدید توازن قوای قبایل را تغییر می‌داد، قدرت و اهمیت قبایل را در کل قطر عمیق‌تر می‌کرد و آن را از سایر کشورهای خلیج‌فارس که این مجموعه سلطه‌ها را تجربه نکردند، متمایز می‌کرد.

همراستا با این روند در تعارضات خانوادگی، چند تن از اعضای خانواده آل‌ثانی از بحران خلیج‌فارس به شکلی قابل توجه به‌عنوان مخالف بالقوه‌ی امیر بیرون آمدند. شیخ عبدالله بن‌جاسم، یکی از اعضای ارشد خاندان آل ثانی، باوجوداینکه پدربزرگ، پدر و برادرش همگی بر این امارت حکومت می‌کردند، تنها ادعای دوردستی بر تاج‌وتخت دارد. شیخ عبدالله هنگام دیدار با ملک سلمان، پادشاه عربستان و محمد بن‌سلمان، ولیعهد او، توافقی را با عربستان سعودی برای اجازه دادن به زائران قطری برای ورود به عربستان سعودی انجام داد؛ اقدامی که به سرعت توسط دوحه به‌عنوان «ماموریت شخصی» رد شد. در ژانویه‌2018، ویدئویی منتشر شد که در آن شیخ عبدالله مستقر در قدرت اظهار کرد که به‌جای میزبانی، در امارات نگهداری می‌شود و اگر اتفاقی برایش بیفتد، قطر را می‌بخشد. واکنش‌ها در رسانه‌های اجتماعی متفاوت بود: یک گروه از تئوری توطئه گروه چهار حمایت می‌کرد؛ مبنی بر اینکه این ویدئو در الجزیره به‌جای ابوظبی فیلم‌برداری شده است و گروه دیگر از موضع قطر حمایت می‌کرد. این نشان می‌دهد که ویدئوی مشابهی در نوامبر2017 از سعد الحریری، نخست‌وزیر سابق لبنان منتشر شده بود، زمانی که برخی از مقامات لبنانی ادعا کردند که وی توسط مقامات سعودی گروگان گرفته شده است.

چند روز بعد، یک منبع در وزارت امور خارجه و همکاری‌های بین‌المللی امارات بیانیه‌ای صادر کرد و گفت که شیخ عبدالله «به درخواست خودش به‌عنوان میهمان به امارات آمده است» و او «از استقبال گرم و میهمان‌نوازی مهربانانه در این کشور لذت برده است» و «طی اقامت خود دارای تحرک بدون محدودیت و آزادی حرکت بوده است.» این بیانیه با بیان «تاسف از جعل حقایق، که... روند عمومی است که در آن... قطر به جعل دروغ و حقایق نصفه‌نیمه ادامه می‌دهد» پایان یافت. معامله عبدالله با عربستان سعودی شهرت او را افزایش داد؛ زیرا پیش از این «بیشتر مردم دوحه یا هرگز نام او را نشنیده بودند یا به‌سادگی فراموش کرده بودند که او کیست.» با این حال، او به‌عنوان یک تهدید واقعی برای نخبگان قطر ظاهر نشد. ابهام در تلقی شیخ عبدالله به‌عنوان یک چهره اپوزیسیون واقعی در خاندان آل‌ثانی و تایید ارتباط ظاهری او با گروه چهار وجود داشت.

به نظر می‌رسید که روابط تجاری یکی دیگر از اعضای خاندان حاکم، شیخ سلطان بن‌سحیم، با عربستان سعودی، تهدیدی قوی‌تر برای رژیم قطر باشد. شیخ سلطان که ساکن فرانسه و هشتمین پسر وزیر امور خارجه بنیان‌گذار قطر است، «یک وزنه سنگین در خانوادهی آل‌ثانی» است، اگرچه نه پدر و نه برادرانش امیر قطر نبودند. شیخ سلطان «SST Holdings» را اداره می‌کند که قراردادی به مبلغ 8.8میلیارد دلار برای توسعه 1.4میلیون مترمربع املاک در ریاض در سال2016 دریافت کرد. علاوه بر این، به نظر می‌رسد که نخبگان حاکم قطر علیه او اقدام کردند و در اکتبر2017 به خانه‌اش در دوحه یورش بردند و بایگانی پدرش را مصادره کردند. در اقدامی تلافی‌جویانه، شیخ‌سلطان با انتشار بیانیه‌هایی علیه رژیم حاکم در قطر، از موضع گروه چهار حمایت کرد و اقدامات رهبری قطر را عامل محاصره گروه چهار دانست.

در سپتامبر2017، شیخ سلطان برای شرکت در کنفرانس قبیله‌ای برای حمایت از قبیله آل‌مره به عربستان سعودی سفر کرد. در نوامبر2017، او هزاران نفر از اعضای شاخه بنی‌هاجر از قبیله قحطان را که در استان شرقی عربستان سعودی گرد آمده بودند، مورد خطاب قرار داد و خواستار «پاک‌سازی در کشورش» شد؛ البته با حمایت محدود. در فوریه2018، شیخ سلطان از سوی رهبری امارات مورد استقبال قرار گرفت. با وجود این، تلاش‌های رهبری امارات و عربستان برای بسیج گروه‌های قبیله‌ای مخالف علیه نخبگان حاکم قطر «با موفقیت کمی» مواجه شد و در عوض «رهبران قبایل قطر آشکارا وفاداری خود را به امیر قطر تضمین کردند.» همواره این پتانسیل برای سایر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس وجود داشته که از کارت قبیله‌ای علیه نخبگان حاکم قطر استفاده کنند و این اتفاق در جریان بحرانِ 2017 خلیج‌فارس رخ داد. اگرچه رژیم حاکم بر قدرت باقی ماند، اما خطر چالش‌های قبیله‌ای بالا بود. اگر این اتفاق بیفتد، خانواده آل ثانی به‌راستی بیشترین هزینه را برای سیاست‌های خود در جذب قبایل خواهند پرداخت. با این حال، از آنجا که تلاش‌های سال2017 برای تغییر رژیم ناموفق بود، وفاداری قبیله‌ای به رهبری آل‌ثانی افزایش یافت که بر وزن قدرت عاریه‌ای قطر می‌افزاید، همان‌طور که در زیر موردبحث قرار خواهد گرفت.

--> اخبار مرتبط
قطر به‌مثابه یک «قدرت عاریه‌ای» 2