دوشنبه 5 آذر 1403

ماجرای سفر «آن بیست و سه نفر» از روسیه تا کشور‌های عربی

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
ماجرای سفر «آن بیست و سه نفر» از روسیه تا کشور‌های عربی

کتاب «آن بیست و سه نفر» یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار دفاع مقدس در سال‌های اخیر است. اقتباس فیلم سینمایی «23 نفر» از این کتاب هم به شهرت بیشتر آن کمک کرد.

«تن دادن به اسارت آخرین راهی است که یک جنگجو به آن می‌اندیشد. اما، وقتی خشاب‌هایت خالی باشد، تانک‌های دشمن، محاصره‌ات کرده باشند و پیاده نظام آن‌ها لوله تفنگش را به سویت نشانه رفته باشد، تن دادن به اسارت، اولین فکری است که مثل طوفان توی مغزت می‌پیچد و دیوانه‌ات می‌کند».

به گزارش خراسان، این‌ها سطر‌هایی از کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسف‌زاده است؛ آزاده‌ای اهل کرمان که خودش هم جزو آن بیست و سه نوجوانی بود که در عملیات بیت‌المقدس به اسارت نیرو‌های بعثی درآمدند و با سربلندی به میهن بازگشتند.

کتاب «آن بیست و سه نفر» یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار دفاع مقدس در سال‌های اخیر است. اقتباس فیلم سینمایی «23 نفر» از این کتاب هم به شهرت بیشتر آن کمک کرد.

رهبر انقلاب، یکی از خواننده‌های این کتاب بوده‌اند و بر آن چنین تقریظی را نوشته‌اند: «در روز‌های پایانی 93 و آغازین 94 با شیرینی این نوشته شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرین‌کام شدم و لحظه‌ها را با این مردان کم‌سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه این زیبایی‌ها، پرداخته سرپنجه معجزه‌گر اوست درود می‌فرستم و جبهه سپاس بر خاک می‌سایم. یک بار دیگر کرمان را از دریچه این کتاب، آن‌چنان که از دیرباز دیده و شناخته‌ام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم».

امروز 26 مردادماه، سالروز ورود آزادگان سرافراز به کشورمان است. به همین مناسبت با احمد یوسف‌زاده، نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» گفتگو کرده‌ایم.

شما در نوجوانی به اسارت درآمدید. چه شد که به نوشتن علاقه‌مند شدید؟

من از کودکی به خواندن کتاب و داستان علاقه‌مند بودم. در دوران اسارت هم استفاده از قلم و کاغذ ممنوع بود و در برهه‌ای که آزاد شد، برای اولین بار احساس کردم می‌توانم شعر بگویم و یکی دو تا قصه نوشتم. برای دوستانم خواندم و خوششان آمد. بعد از اسارت، در یک روزنامه سراسری، مطلبی درباره مشکلات کشاورزان جنوب کرمان نوشتم و وقتی چاپ شد دوستانم گفتند قلمت خوب است و بهتر است مجوز یک روزنامه را بگیری. مجوز یک هفته‌نامه محلی را گرفتم و در آن مطالب مختلف از سیاسی و اجتماعی تا طنز می‌نوشتم. نشریه، مخاطبان زیادی داشت. من هم احساس می‌کردم روز به روز قلمم بهتر می‌شود.

اولین کتاب‌هایتان در حوزه دفاع مقدس چه زمانی به چاپ رسیدند؟

در کنگره شهدای استان‌های کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان که در سال 76 برگزار شد، دو کتاب «لبخند در قفس» و «رنج شیرین» از من به چاپ رسید. هر دو کتاب خاطرات طنز دوران اسارت بود. «لبخند در قفس» در سال 78 در بخش خاطرات، جایزه کتاب سال را دریافت کرد. کتاب «آن بیست و سه نفر» تقریباً اوج نویسندگی‌ام بود. وقتی چاپ شد و مقام معظم رهبری بر کتاب تقریظ نوشتند، خیلی مطرح شد و خودم هم دلیل موفقیتش را معرفی کتاب، توسط ایشان می‌دانم. یکی دیگر از دلایل موفقیت کتاب، سوژه آن و اتفاقات عجیبی است که برای 23 نوجوان در زندان استخبارات عراق می‌افتد. این کتاب الان به چاپ هفتاد و سوم رسیده‌است.

حس و حالتان از تقریظ مقام معظم رهبری چه بود؟

اواخر اسفند 93 بود که حجت‌الاسلام حجتی کرمانی به دانشگاه باهنر کرمان آمدند و گفتند یک جلد کتاب را به من بده تا به رهبر انقلاب برسانم. فکر می‌کنم 16 یا 17 فروردین بود که از دفتر ایشان با من تماس گرفتند و گفتند که رهبر انقلاب کتابت را خوانده‌اند و بر آن تقریظ نوشته‌اند. متن جذابی نوشته بودند. بعد هم که حضوری خدمتشان رسیدم، دوباره تأکید کردند کتاب خوبی است و گفتند ادامه‌اش را نمی‌نویسی؟ این گونه شد که من «اردوگاه اطفال» را در ادامه‌اش نوشتم. ولی باز هم نیاز به جلد سومی دارد که امیدوارم بتوانم تمامش کنم.

برای نگارش فیلم‌نامه فیلم سینمایی «23 نفر» با شما مشورت شد؟

بله. آقای مهدی جعفری، برای نوشتن فیلم‌نامه، با من و 22 نفر دیگر جلسه گذاشتند. تنها دغدغه‌مان این بود که فیلم خوبی ساخته شود و چشمداشت مالی نداشتیم. آقای جعفری فیلم‌نامه را مرتب برای من می‌فرستاد و من به عنوان مشاور در کنارش بودم. سر صحنه هم می‌رفتیم و در لوکیشن‌ها حضور داشتیم. در اولین روز از تصویربرداری فیلم هم شهید سردار قاسم سلیمانی از پروژه، دیدن کردند.

در نهایت از فیلم «23 نفر» راضی بودید؟

بله این فیلم را خیلی دوست دارم. اگر چه من روایت هشت ماه را در کتاب نوشته‌ام و در فیلم‌نامه باید این هشت ماه در 100 دقیقه خلاصه می‌شد. مردم هم فیلم را دوست داشتند و در جشنواره فیلم فجر، برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی شد.

کتاب «آن بیست و سه نفر» ترجمه هم شده‌است؟

بله به زبان‌های عربی، ترکی استانبولی، روسی و ترکی آذربایجانی ترجمه شده‌است.

بازخوردی از مخاطبان غیرفارسی‌زبان داشته‌اید؟

بچه‌های شیعه عراق، کتاب را خیلی دوست داشته‌اند و گاهی برایم پیام می‌فرستند. به طور کلی بازخورد‌های نسل جوان واقعاً برایم جالب بوده‌است. این کتاب خواننده 9 ساله هم داشته‌است.

با 22 نفر دیگر در ارتباط هستید؟

آن‌ها شغل‌های متفاوت دارند؛ از پزشک و کارمند و کاسب تا استاد دانشگاه. بعضی‌هایشان هم بازنشسته شده‌اند. گاهی دور هم جمع می‌شویم و همدیگر را می‌بینیم. اتفاقاً آخر هفته قرار است در مشهد دور هم جمع شویم. من همیشه به دوستان پیشنهاد می‌کنم که از زاویه دید خودشان خاطرات اسارت را بنویسند. اخیراً کتابی در نشر «بیست و سه» منتشر کرده‌ایم که راوی‌اش منصور محمودآبادی، کوچک‌ترین عضو بیست و سه نفر است و قرار است پایان مرداد رونمایی شود.

در حوزه دفاع مقدس مشغول چه کاری هستید؟

محل کار من دانشگاه شهید باهنر کرمان است و یکی دو روز در هفته به مؤسسه ثارا... می‌روم. در این مؤسسه در حال آماده کردن آثاری درباره شهید سلیمانی هستیم. ضمن این‌که مشغول نوشتن خاطرات برادر شهیدم، محسن یوسف‌زاده هم هستم.

به نظر شما دفاع مقدس تا چه اندازه برای خلق آثار ادبی ظرفیت دارد؟

باور کنید برای 50، 60 سال دیگر هم سوژه برای نوشتن رمان و داستان داریم. فقط هنرمندان از جمله فیلم‌سازان و نویسندگان باید همت کنند و این سوژه‌ها را انتخاب و اثر تولید کنند.

از میان اخبار

200 سال پیش چه لباس‌هایی در ایران مد بود؟

ماجرای سرقت مسلحانه عروس و داماد با نیسان آبی!