ماجرای شعر عرفانپور قبل از شهادت حاج قاسم و رونمایی از زندگینامه سردار
«روایت سرباز» ویژه اختتامیه دومین جایزه هنری بنیاد رودکی از پینمای زندگینامه خودنوشت «حاج قاسم» رونمایی شد و در ادامه گروههای سرود، ارکست سمفونیک، هنرمندان و شاعران به اجرای برنامه پرداختند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در آستانه سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، رویداد سرود «روایت سرباز» و دومین جایزه هنری بنیاد رودکی در تالار وحدت برگزار شد. در ابتدای این مراسم با حضور خانواده شهید سلیمانی، فرزندان شهدای مدافع حرم و حمیدرضا مقدمفر دبیر ستاد مردمی بزرگداشت شهید سلیمانی از پینمای زندگینامه خودنوشت «حاج قاسم» رونمایی شد.
پس از آن 7 گروه موسیقی به نوبت، روی جایگاه حاضر شدند و به اجرای برنامه پرداختند؛ از گروه سرود موعود استان مرکزی شهرستان دلیجان که اجرای کُردی داشتند تا گروه سرود «نسیم رحمت» استان تهران؛ همچنین نکته جالب اجرایِ گروه سرود «ندای ثامن» از استان تهران بود که چهار سال پیش در تالار وزارت کشور، در مراسم گرامیداشت مقام شهید عماد مغنیه و محضر شهید سلیمانی اجرا کرده بود.
راحله امینیان مجری این برنامه در توضیحِ این اتفاق میگوید: «حاج قاسم» بعد از اجرایِ این گروه سرود، خطاب به سرپرست گروه میگویند که سرود «آرامش قبل از طوفان» را پسندیدهاند و حالا در سومین سالگرد شهادت سردار دلها، همین قطعه اجرا میشود.
همچنین در ادامه گروه سرود انوار المهدی از قم به اجرای برنامه پرداخت و سپس نوبت به میلاد عرفانپور شاعر شیرازی شناخته شده کشورمان رسید. او در ابتدایِ شعرخوانی خود به روایت یک اتفاقِ جالب اشاره کرد. او گفت: من یک شعری سروده بودم چند روز قبل از شهادت حاج قاسم در کرمان بودم و آن شعر را خواندم و بعد از چند روز خبر شهادت ایشان را شنیدم. حالا این شعر را اینجا میخوانم.
زمان!به هوش آ، زمین! خبردار / که صبح برخاست، صبح دیدار چه صبح نابی! چه آفتابی!/ چقدر روشن، چقدر سرشار
قسم به والشمسهای قرآن / قسم به فانوسهای بیدار قسم به از بند خویشرستن / قسم به مردان خویشتندار
قسم به والعادیات ضبحا / قسم به آیات فتح و ایثار قسم به بامرگزیستنها / به ایستادن میان رگبار
چه فرق دارد شام و فلسطین / عراق و ایران؟ یکیست پیکار بلند بادا همیشه نامت / سرت سلامت سلام سردار
به جز تو اینسان، به جوهر جان / که داده پاسخ به این عمار اگرچه بالاتری از آنان / به سرو میمانی و سپیدار
به یار میمانی و سپاهش / به سیصد و سیزده علمدار خوشا اگر چون تو، هرچه سرمست / خوشا اگرچون تو، هرچه دیندار
نه دین در شب گریختنها / نه دین دنیا، نه دین دینار تو سیفالاسلام روزگاری / ولی نه از دین خود طلبکار
به خویش می پیچی از لطافت / به پای طفلی اگر رَوَد خار چه جای سجیل، چون ابابیل / گرفته نام تو را به منقار
تو یار سرچشمه حیاتی / هرآنکه یار تو نیست مردار تو اهل اینجا نه! از بهشتی / تو اهل پروازی و سبکبار
نه اهل آن سجدههای سطحی / نه اهل آن روزههای شکدار قسم که «مَنینتظر...» تویی تو / قسم به این زخمهای بسیار
بلند بادا همیشه نامت / سرت سلامت سلام سردار
این خبر در حال تکمیل است...