ماموریتهایی که به مقصد نمیرسند!
محققان کشور بر این باورند که لازم است رویکرد نهادها و وزارتخانههای مختلف در دولت آینده بر اساس کاهش مخاطرات باشد و رییس جمهور آینده نیز از هر وزیر و هر شخصی که مسئولیت به وی داده میشود، بخواهد ماتریس راهبردی فنی - علمی - اجتماعی و مالی کاهش مخاطرات را ارائه کنند.
به گزارش ایسنا، روز چهارشنبه دوم تیرماه اتوبوس حامل خبرنگاران در نقده دچار نقص فنی و واژگونی آن شد و طی آن دو نفر از خبرنگاران ایسنا و ایرنا جان خود را از دست دادند.
انتشار این خبر و بعد از آن واژگونی اتوبوس حامل سربازان در یزد بار دیگر خاطره واژگونی اتوبوس حامل دانشجویان در واحد علوم و تحقیقات در 4 دی ماه 1397 و سقوط اتوبوس حامل دانشجویان شریف در 26 اسفند 1376 و فوت 7 نفر از دانشجویان و سقوط هواپیمای ترابری حامل اعضای ارتش و خبرنگاران در روز 15 آذر 1384 و فوت خبرنگاران را در اذهان زنده کرد.
دکتر ابراهیم مقیمی، استاد تمام دانشگاه تهران در این باره یادداشتی را در اختیار ایسنا قرار داده است که به گفته وی این رویدادها، مخاطرات بد هستند که با اندکی برنامهریزی و تهیه برنامههای کاهش ریسک مخاطرات در دستگاههای مختلف میتوان از این دست مخاطرات که جان انسانها را به خطر میاندازد، کاست.
در ادامه متن یادداشت دکتر ابراهیم مقیمی آمده است:
حقیقت این است که نداشتن چنین اتفاقاتی کار شاقی نیست؛ فقط با کمی نظارت و ارزیابی و دقت و وجدان کاری میتوان بخش زیادی از آنچه که من آن را "مخاطره بد" مینامم، بکاهیم.
به عبارتی در فرهنگ ایرانی "به اندازه یک دانه جو غیرت" اگر باشد، کافی است تا بخش زیادی از آنچه مخاطره بد مینامیم، کاهش یابد. تعریفی که از مخاطره داریم این است که آن را یک فرایند، رویداد، فعالیت، وضعیت و موقعیتی میدانم که سبب فوت یا جراحت یا خسارت به مردم یا محیط شود. این تعریف در کتاب دانش مخاطرات، انتشارات دانشگاه تهران واکاوی شده است. در آن کتاب بحث شده است که مخاطرات، بحران نیست، بلا نیست، حوادث غیر مترقبه نیست. بلکه یک دانش مستقل است.
هیچ فرد و جامعهای به لحاظ اجتماعی و اقتصادی راضی نیست متحمل چنین خسارات و زیانهایی شود، ولی همواره دچار خسارات ناشی از مخاطرات بد هستند و چرایی آن جای بحث دارد.
سردبیر مجله مدیریت مخاطرات محیطی نوشت: اندازه مخاطرات موجود در هر جامعهای هم به سطح میانگین درجه "عقلمندی" و علم باوری آن جامعه بستگی دارد. میشود از این معیار به این نتیجه رسید که اگر یک کشوری مثلا ایران مخاطرات آن روبه افزایش است، درجه عقلمندی و علم باوری آن روبه کاهش است. گاهی مردم یک سرزمین گرچه از میانگین عقل وعلم بالایی برخوردارند، اما محصور در اقدامات افراد بی خرد و علم گریزند. چه باید کرد؟!
رئیس سابق دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران معتقد است: حکومتها و دولتهای مربوط برای این تشکیل میشوند و مشروعیت مییابند که مخاطرات مردم و سرزمین مربوط را کم کنند نه این که اضافه کنند؛ از این رو آنها موظف هستند ماتریسی از اقدامات راهبردی فنی - علمی - اجتماعی و مالی کاهش مخاطرات را ارائه کنند و بر اجرای آن نظارت داشته و ارزیابی مستمر داشته باشند.
مفهوم سازی مشترک از مخاطرات، افزایش دانش و آگاهی رهبران، سیاستگذاران، عوامل اجرایی، ذینفعان و مردم از مخاطراتی که در موقعیتها و وضعیتهای خاص دارند و پیش بینی این مخاطرات کار حکومتها و دولتهاست.
چنین حکومت و دولتی، برخواسته از مخاطرات است. به نظر شما دولت برخواسته از مخاطرات، چگونه دولتی خواهد بود؟ آن را مقایسه کنید با دولت برخواسته از نفت یا دولت برخواسته از جنگ.
دولت نفتی حیاتش به نفت است؛ هرچه بیشتر نفت داشته باشد، فربهتر است، اما دولت برخواسته از مخاطرات نمیتواند حیاتش وابسته به افزایش مخاطرات باشد، بلکه حیاتش به کاهش مخاطرات بستگی دارد. هرچه کمتر مخاطره داشته باشد - پایدارتر است.
دکتر مقیمی بیان کرد: واضح است که همه مخاطرات در ایران شناسایی نشدند و میتوان بر اساس آنچه شناسایی شده، یک طبقه بندی و گونه شناسی از مخاطرات در ایران انجام داد. مثلا در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گونهای از مخاطرات ممکن است در شرف رویش باشد که با گونه رویشی مخاطرات در سازمان نظام مهندسی و نظارت ساختمان و ساخت و ساز و عمران متفاوت است. آیا در این سازمان نظارتی بر مخاطرات در حال رویش وجود دارد؟ طبیعتا چنین گونههایی با گونه رویشی مخاطرات حمل و نقل جاده که هم مرتبط به راننده است و هم مرتبط به مهندسی جاده و کیفیت محرک و هم استفاده کننده، متفاوت است. چون نظارت بر مخاطرات حمل و نقل جادهای از مبدا کم است، رویدادهای جادهای مخاطرهآمیز تکرار میشود و رویش آن رو به افزایش است.
اینکه حکومتها و دولتها، نهادهای خاصی (مثلا در ایران دستگاه قضا یا سازمان مدیریت بحران یا سازمان پدافند غیر عامل و یا سازمان هلال احمر و یا سازمان آتشنشانی و...) را ماموریت میدهند تا واکنش مناسب در برابر مخاطرات داشته باشند، یک رویکرد است و رویکرد دیگر این است که هر نهادی و سازمانی و وزارتخانهای در جهت کاهش مخاطرات برنامهریزی ماتریسی کنند. این یعنی مسئولیتپذیری همه نهادهای حکومتی و دولتی و حتی مردم برای کاهش مخاطرات. این یک رویکرد جامع است.
دکتر مقیمی اظهار کرد: من معتقد به رویکرد جامع هستم. به نظر من اکنون که دولت دوازدهم در شرف تشکیل است، هم و غم راهبردی و اقدامی خود را به اندازه همان یک دانه جوغیرتی که عرض کردم، کاهش مخاطرات باشد و از هر وزیر و شخصی که مسئولیت داده میشود، خواسته شود ماتریس راهبردی فنی - علمی - اجتماعی و مالی کاهش مخاطرات را ارائه کنند و بر اجرای آن نظارت داشته باشند و ارزیابی مستمر و پاسخگو باشد.
به نظر میرسد این از نشستن در دفتر کار و صدور دستور بررسی کاراتر باشد. امیدوارم که مردم ایران، حوزوی و دانشگاهی، بازاری و صنعتکار، فرهنگی و کشاورز با عقلمندی و علم باوری و با استفاده از غیرت ایرانی (به اندازه همان یک دانه جو) و در پناه خداوند یکتا بتوانند مخاطراتشان را کم کنند.
*ابراهیم مقیمی - عضو هیأت علمی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران و عضو هیات موسس انجمن مخاطرهشناسی ایران و رئیس سابق دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران.
انتهای پیام