چهارشنبه 7 آذر 1403

مجوزهای طلایی استاندار سابق خوزستان به سازنده متروپل

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
مجوزهای طلایی استاندار سابق خوزستان به سازنده متروپل

تهران - ایرنا - فرمانده ویژه آبادان با اشاره به مجوزهای طلایی استاندار سابق خوزستان به سازنده متروپل، گفت: به تخلفات همه مقامات از جمله استاندار سابق خوزستان پله به پله رسیدگی می‌شود.

به گزارش سیاسی ایرنا، توضیح و توصیف آنچه در هشت سال دفاع مقدس از مرزهای ایران روی داد، از مهمترین مسئولیت‌های حاضران در این دفاع است که باید روایان صادق آن روزها باشند و روایت همه اقشار، اقوام و مذاهب حاضر در این رویداد را روایت کنند. حجت‌الاسلام «محمدمهدی ماندگاری» از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس در عمل به این مسئولیت خطیر درباره طلاب و روحانیون حاضر در هشت سال جنگ تحمیلی به عنوان یکی از این اقشار سخنانی را مطرح کرده که در ادامه می‌آید:

با توجه به این که شما در بستر جنگ حضور داشتید، نظرتان درباره نقش روحانیت در دوران دفاع مقدس چیست؟

به اعتقاد بنده نقش روحانیت در دفاع مقدس در سه بخش، قابل تبیین و استفاده همه مخاطبان است. اگر این سه بخش را همه روحانیان و مُبلغان خوب درک کنند، در هر جبهه‌ای می‌توانند از آن استفاده کنند؛ چه جبهه نظامی، چه جبهه فرهنگی، چه اقتصادی و چه مدیریتی. یعنی همه عرصه‌هایی که جهاد در آن‌ها قابل فرض هست، می‌شود نقش‌آفرینی کرد.

نقش اول انگیزه بود، به معنی انگیزه‌سازی در رزمندگان برای رفتن به جبهه و تقویت مردم برای پشتیبانی جبهه‌ها. قرآن بنا به آیه 261 سوره بقره می‌فرماید کُتِبَ عَلَیکُمُ القِتَالُ وَ هُوَ کُره لَکُم / برای شما قتال و جنگ و جهاد نوشته شده، اما این برای شما کراهت دارد و طبیعی هم هست. در جنگ، به قول آن ضرب‌المثل معروف، نقل و نبات پخش نمی‌کنند. جنگ است و تیر و ترکش است و سختی و فراغ و مجروح شدن و کشته شدن دارد. پس به روال طبیعی نباید مطلوب انسان باشد، اما به روال حقیقی و باطنی مطلوب انسان می‌شود.

قرآن می‌فرماید وَ عَسَی أَن تَکرَهُوا شَیئًا وَ هُوَ خَیر لَکُم وَ عَسَی أَن تُحِبُوا شَیئًا وَ هُوَ شَر لَکُم / چه بسا چیزی را مکروه می‌شمارید ولی خیر و صلاح شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید ولی شر شما در آن است. نقش روحانیت به تبعیت از آیات و روایات نقش انگیزه‌سازی برای ترغیب همه آحاد مردم و به‌خصوص جوانان در رفتن به جبهه‌ها بود. جنگ نیرو لازم داشت، پیاده‌نظام و سواره‌نظام در جاهای مختلف نیاز داشت و مردم برای رفتن به جبهه و دفاع باید تشویق و تحریک و تهییج می‌شدند. لذا این انگیزه‌سازی که انَ الجِهادَ باب مِن أبوابِ الجَنَهِ فَتَحَهُ اللَهُ لِخاصَهِ أولیائِهِ فَضَلَ اللهُ المُجاهِدینَ عَلَی القاعِدینَ اَجرًا عَظیمًا. این که خدا وعده داده اِنَ اللَهَ یُحِبُ الَذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًا کَأَنَهُم بُنیان مَرصوص. این که خدا خریدار جان مومنین است اِنَ اللهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ أَنفُسَهُم وَ أَموالَهُم بِأَنَ لَهُمُ الجَنَهَ یُقاتِلُونَ فی‌سَبیلِ اللهِ و این که خدا به مجاهدان فی‌سبیل‌الله افتخار می‌کند، از مباحث انگیزه‌سازی در آیات و روایات است و روحانیت از برکات و آثار آن‌ها استفاده می‌کرد. لذا با همین تشویق و تهییج و انگیزه‌سازی روحانیت در مساجد، هیات‌ها و در رسانه‌های مختلف آن روز، به تعبیر امام بزرگوارمان جوانان‌مان که قبل از انقلاب درگیر عشرتکده بودند، شدند جوانان عاشق شهادت. فوج‌فوج به جبهه‌ها رفتند و الحمدلله‌رب‌العالمین اکثر آن‌ها هم که جبهه بودند سن‌شان زیر 30 سال بود یعنی جوان بودند. البته مسن‌ترها و محاسن‌سفیدها هم بودند، اما تعدادشان نسبت به جوانان کم‌تر بود.

نقش دوم روحانیت تقویت روحیه رزمندگان بود، به معنی بیان پاداش‌ها و ارزش‌های مجاهدت فی‌سبیل‌الله. جنگ به اقتضای خودش سختی دارد. سختی‌های جنگ اعم از دور شدن از پدر و مادر، از خانه و زندگی، از رفاه و آسایش و قرار گرفتن در معرض خطر تیر و ترکش و مجروحیت و اسارت و کشته شدن، پس تقویت روحیه لازم دارد. خداوند با آیاتی مثل آیه 24 سوره توبه قُل اِن کَانَ آبَاؤُکُم وَأَبنَاؤُکُم وَاِخوَانُکُم وَأَزوَاجُکُم وَعَشِیرَتُکُم وَأَموَال اقتَرَفتُمُوهَا وَتِجَارَه تَخشَونَ کَسَادَهَا بیان می‌کند که این بزرگ‌ترین امتحان شماست. اگر شما در امتحان محبت که در آیه 54 سوره مائده به آن اشاره می‌شود که یُحِبُونَهُم وَ یُحِبُونَه بتوانید محبت خدا را در میدان جنگ و دفاع از دین و ارزش‌های دین بر محبت خانواده‌تان ترجیح بدهید، این‌جاست که شما فَضَلَ‌اللهُ المُجاهِدین می‌شوید، این‌جاست که اوُلئِکَ هُمُ الصادِقوُن می‌شوید، این‌جاست که خدا عاشق شما می‌شود. روحانی‌ها و طلاب با این آیات، مخصوصا با آیه یا أَیُهَا الَذینَ آمَنوا اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِت اقدامَکُم و آیه بَل أَحیاء عِندَ رَبِهِم یُرزَقونَ و این که اگر مجروح بشوید، اگر شهید بشوید، اگر این فراغ را تحمل بکنید چه پاداشی دارید، روحیه رزمندگان را تقویت می‌کردند.

سومین ماموریت روحانیت در دفاع مقدس معنویت‌افزایی بود. به اقتضای طبیعت جنگ، در دفاع مقدس درگیری و اذیت و گرفتاری بود. اگر روحانیت ما معنویت را به وسیله آیات و روایات بر جبهه‌ها سرریز نمی‌کردند، رزمندگان به‌طور طبیعی کم می‌آوردند. معنویت‌ها چی بود؟ یا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا استَعِینُوا بِالصَبرِ وَ الصَلاهِ، از نماز و عبادت و صبر کمک بگیرید. فَاذکُرُونِی أَذکُرکُم وَاشکُرُوا لِی وَلَا تَکفُرُونِ، از ذکر کمک بگیرید. وَابتَغُوا اِلَیهِ الوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی‌سَبِیلِهِ لَعَلَکُم تُفلِحُونَ، از توسل به اهل‌بیت و استغفار و دعا کمک بگیرید. وَنُنَزِلُ مِنَ القُرآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحمَه لِلمُؤمِنِینَ، از قرآن کمک بگیرید. باید از تمام آن‌چه خدا در قرآن به عنوان معنویت و امور معنوی اشاره کرده کمک بگیرید. لذا وقتی رزمنده‌ها معنویت‌شان قوی می‌شد، متکی به خدا می‌شدند وَمَن یَتَوَکَل عَلَی اللَهِ فَهُوَ حَسبُهُ. دیگر ترس از وجودشان بیرون می‌رفت أَلا اِنَ أَولِیاءَ اللَهِ لاخَوف عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنُونَ. حس می‌کردند معنویتی به نام خدا و اهل‌بیت، توکل و توسل در جهادشان هست. در مقابلِ دشمن، با وجود این که عددشان کم بود با آیه کَم مِن فِئَه قَلِیلَه غَلَبَت فِئَهً کثِیرَهً بِاِذنِ اللَهِ تقویت می‌شدند. با وجودی که تجهیزات‌شان کم بود با آیه یَدُاللَهِ فَوقَ أَیدیهِم تقویت می‌شدند. با وجود سختی‌ها با آیه اِنَ مَعَ العُسرِ یُسرًا تقویت می‌شدند.

 نمونه عملی این نقش‌ها در خاطر شما است؟

بله. بنده در عملیات رمضان در اتاق فرمانده گردان بودم. خدا بر درجات شهید حسن عامل و رمضان عامل بیفزاید، هر دو فرمانده گردان بودند. توجیه عملیاتی تیپ 21 امام رضا (ع) از روی نقشه که تمام شد، شهید حسن عامل رو کرد به من و گفت «شما هم یک روضه‌ای بخوان که معنویتش تقویت شود.» من هم یک صَلَ‌َاللهُ‌عَلَیکَ‌یااَباعَبدِالله گفتم و توسلی کردیم.

وقتی برای همین عملیات می‌خواستیم حرکت کنیم، شب‌های قدر بود. باز به ما مأموریت دادند که اعمال قرآن به سر گرفتن را توی راه انجام دهیم. یک عشق و حالی بین بچه‌های رزمنده بود.

در عملیات والفجر 1 شهید حسین عسگرزاده فرمانده گردان ما بود. در مسیر، یک‌جا دید بچه‌ها زمین‌گیر شدند. به من گفت «چه‌کار کنیم؟» گفتم «با ذکر الله‌اکبر بچه‌ها را بلند می‌کنیم.» فریاد زدم «بچه‌ها! بلند شوید. یاالله! یاالله! الله‌اکبر! خدا کمک می‌کند.» و بچه‌ها بلند شدند. وقتی دشمن، آتش خیلی سنگینی می‌ریخت، بچه‌ها با ذکر اِلهی‌عَظُمَ‌البَلاءُ ایستادگی می‌کردند.

من یک‌بار در محضر حضرت آقا تعبیری کردم و آن این که ما یک روایت جنگ داریم و یک روایت گنج. جنگ آن چیزی است که روی زمین اتفاق افتاده و فرماندهان ریزبه‌ریز این عملیات را بیان می‌کنند ولی گنج همان بخش معنویت جنگ است که او را مقدس کرده. ما در دویست سال گذشته در این مملکت جنگ زیاد داشتیم ولی در این آخری چون دفاعش مقدس بود، شعارش مقدس بود، مبنا و رهبری و انگیزه و اهدافش مقدس بود، حتی یک وجب از خاک مملکت به دست دشمن نیفتاد و این جای شکرگزاری دارد. در این اتفاق، علاوه بر تأثیرگذاری همه اقشار و همه عوامل، روحانیت هم نقش ویژه‌ای داشت.

در مورد نقش امام (ره) و رهبری در جنگ هم صحبت کنید.

امام به‌عنوان رهبر، به روحانیت خط و جهت می‌دادند. امام خودشان به‌عنوان بزرگ‌ترین روحانی انقلاب ما و بزرگ‌ترین مرجع تقلید و مقتدای انقلاب، برای ما انگیزه‌سازی می‌کردند. حضرت آقا هم به‌عنوان نماینده امام در دفاع مقدس این معانی را به ما منتقل می‌کردند. بعد از رحلت امام، حضرت آقا با آن جمله پرمغزشان که «دفاع همچنان باقی است» همه نقش‌های دوران دفاع مقدس را بعد از جنگ سخت، در عرصه جنگ نرم به روحانیت دادند. امیدواریم روحانیت ارزش و جایگاه خودش را در جنگ نرم و جنگ اقتصادی و فرهنگی بداند که نتیجه‌اش یقیناً وَمَن یَتَوَلَ اللَهَ وَرَسولَهُ وَالَذینَ آمَنوا فَاِنَ حِزبَ اللَهِ هُمُ الغالِبونَ خواهد شد، ان‌شاءالله.

برچسب‌ها