مدرسهای در حومه تهران که جهادگران درمانگاهش کردند / درمان رایگان، داروی رایگان
به گزارش باشگاه خبرنگاران توانا - طناز آقامحمداصفهانی: نخستین اردوی جهادی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج)، در یکی از مدارس روستای گلدسته تهران، در دو بخش فرهنگی و درمانی با حضور رزیدنتها و برخی از پزشکان مجرب این دانشگاه برگزار و در آن خدماتی چون درمان رایگان و داروی رایگان ارائه شد.
راهروهای آن مانند سالن انتظار درمانگاه میماند. نیمکتهایی در دو طرف راهروهای هر طبقه چیده شده تا روستاییان بر روی آنها در انتظار نوبتشان بنشینند. تا چشم کار میکند آدم میبیند. کوچک تا بزرگ، پیر تا جوان، زن و مرد...
مردمان گلدسته از صبح زود بهر امیدی به استقبال جهاد درمانی آمدهاند تا شاید بتوانند درد خود را دوا کنند. اکثریت مراجعهکنندگان زن هستند که بعضاً با فرزندان خود به اینجا آمدهاند تا خود را نزد پزشک مربوطه ویزیت کنند.
اینجا مدرسه شهید «وجدانی پاک» در روستای گلدسته تهران است. هر کلاس این مدرسه حکم اتاق یک پزشک را دارد. طبقه زیرزمین آن مخصوص بخش دندانپزشکی است. طبقه همکف پذیرش و داروخانه است. طبقات بالاتر به تخصصهای مختلف اعم از اطفال، زنان و مامایی، ارتوپدی، طب سنتی، قلب و عروق، چشم، روانشناسی و... تخصیص یافته است. جلوی میز پذیرش مرتب پر و خالی میشود. هرساعت که میگذرد افراد بیشتری به این درمانگاه مراجعه میکنند. با آمدن این گروه در روستای گلدسته شور و حالی در منطقه پیچیده است. وقتی که از مراجعهکنندگان میپرسم که از کجا متوجه شدید این گروه جهادی به روستایتان آمدهاست میگویند: از دخترم، از همسایگانم و از بستگانم شنیده ام. ظاهراً آوازه این کار انسان دوستانه به گوش همه اهالی روستا رسیده است. در گفتوگویی با روستاییان کمی پای درد و دل آنها نشستم و آنها از مشکلات درمانیشان در این روستا برایم گفتند.
بازی بچهها در اردوی جهادی
چشمانی که از ذوق برق میزند
مامان ملیح یکی از بیمارانی است که با دخترش برای مراجعه به دکتر قلب و عروق به این اردوگاه جهادی آمده است. وقتی نظرش را درباره شرایط بهداشت و درمان موجود در روستای گلدسته پرسیدم گفت: اینجا امکانت درمانی زیادی وجود ندارد. در این روستا یکی دوتا مطب و یک درمانگاه وجود دارد؛ که اکثر دکترهای آنها عمومیاند و تخصصی ندارند. این شرایط برای من و هم سن و سالان من که توانایی رفتن به شهر و مکانهای دور را نداریم یک معضل اساسی است. حتی در بعضی از اوقات مجبور میشویم قید درمان را بزنیم. همچنین مشکل دیگرمان هزینههای سنگین تهیه دارو و درمان است. ما مردمان روستایی هستیم. وضعیت اقتصادی ضعیفی داریم و نمیتوانیم از پس هزینههای درمانی برآییم. مامان ملیح چشمانش از ذوق برق میزند. او از اینکه توانسته است نزدیک خانهاش به متخصص قلب و عروق مراجعه کند بسیار خوشحال است. وقتی از او پرسیدم که از کجا متوجه حضور گروه جهادی در منطقه گلدسته شدهاید پاسخ داد: دخترم از جاریاش شنیده بود و بعد به من خبرداد و باهم به اینجا آمدیم. او درباره حضور این گروه در منطقه گفت: این اتفاق و حضور این جوانان برای ما یک دلگرمی است. من از خانم دکتری که من را ویزیت کرد بسیار راضی هستم و امیدوارم هرچه از خدا میخواهد به او بدهد.
توزیع داروهای رایگان / عرضه 400 قلم دارو در داروخانه جهادی
یکی از بزرگترین کلاسهای طبقه همکف مدرسه را به داروخانه این درمانگاه جهادی اختصاص دادهاند. یک داروساز خانم، یک داروساز آقا و تعدادی تکنسین دارویی درحال چیدن داروها و پیچیدن نسخههای بیماران اند. اقلام دارویی طبق نوع تخصص پزشکان تهیه شده است. داروهای چرک خشککن، آنتی بیوتیک، چربی خون، گوارش، قلب و عروق، مسکنها، ویتامینها، داروهای کودکان و ساپلمنتها در قالبهای قطره، شربت، قرص، کپسول، جوشان، شیاف، سوسپانسیون، آمپول، پماد و... به بیماران عرضه شده و به صورت رایگان در اختیار آنها قرار داده میشود.
تشکیل پرونده پزشکی / این پایان راه نیست
در دست همه بیماران که در صف نوبتشان نشستهاند، کاغذهایA4 دیده میشود که یک کاغذ کوچکتر به آن منگنه شده؛ این پرونده پزشکی بیماران است که مشخصاتشان بر روی آنها نوشته شده است. بسیاری از مراجعه کنندگان فاقد سواد هستند و نمیتوانند مشخصات خود و خانوادشان را بنویسند. گروه پذیرش با صبر و حوصله قابل توجهی فرم و پرونده پزشکی این دسته از بیماران را تکمیل میکنند. وقتی از یکی از مسئولان پذیرش پرسیدم که چه نیازی به پرکردن این فرمها است پاسخ داد: این پایان راه نیست ما هرماه به این منطقه خواهیم آمد تا پزشکان دوباره بیماران خود را ببینند و طول درمان آنها را تحت نظر داشته باشند. همچنین برخی از بیماران نیاز به خدمات و تجهیزات بیمارستان را دارند و باید به صورت حضوری به بیمارستان بقیه الله (عج) مراجعه کنند و تحت درمان قرار گیرند. البته باید تأکید کنم که درمان این بیماران به صورت رایگان خواهد بود.
مجموعه فرهنگی و تفریحی اردوی جهادی بقیهالله
مجموعه فرهنگی اردوی جهادی بقیهالله به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم میشود. در بخش زنانه، خانمها در نمازخانه مدرسه وجدانی پاک مشغول درست کردن وسایل تزئینی و میوهآرایی برای مراسم و جشن مبعث که بعد از نماز مغرب برگزار میشود هستند. آقایان هم در حیاط مدرسه با پسر بچههای روستای گلدسته که با خانوادشان به اردوی جهادی آمدهاند سرگرم بازیهای دارت، فوتبال و مسابقهاند. صدای خنده و هورای بچهها در حیاط مدرسه طنینانداز شده انگار دنیا را به آنها داده اند.
پذیرایی از کادر درمان و بیماران
درمیان هیاهوی موجود در مدرسه افرادی از گروه تدارکات، سینی به دست با چایی و شربت زعفران و بیسکوییت از پزشکان، بیماران و همکاران خود پذیرایی میکنند. واقعاً در میان بالا و پایین رفتن مداوم از پلهها و مصاحبه با دکترها و مردم عادی خوردن یک لیوان شربت زعفران خنک که در آن رشتههای زعفران قوطه میخورد میچسبد.
تجربه یک حس دلانگیز
در پایان یک روز عالی وقتی به چهره همگان نگاه میکنم و کل روز را در ذهنم مرور میکنم امید، لبخند، حس رضایت و آرامش میبینم. مردم از اینکه توانستهاند برای بیماری و مشکلات جسمی و روحیشان مرحمی پیدا کنند خوشحالاند. تیم مجتهد دانشگاه بقیهالله هم برای اینکه توانستهاند مرحمی بر دردهای هم وطنانشان باشند حال خوبی دارند.
من هم خدا را شاکرم که توانستم در کنار همکارانم شاهد این همه همبستگی و دلبستگی بین هم وطنانم باشم.
پایان پیام /