مردم میگویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه
جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** مردم میگویند صد رحمت به روحانی!
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت:«اکنون با گذشت 9 ماه از تحویل دولت و 8 ماه از استقرار دولت جدید، این قبیل سخن گفتن و گناه مشکلات را به گردن قبلیها انداختن، نه با شعارهای قبل از انتخابات 1400 خود حضرات تناسبی دارد و نه با آنچه مردم از واقعیتهای موجود میدانند منطبق است. شما اگر هنری داشتید، لااقل مانع بالارفتن قیمتها میشدید، کاهش قیمت و ارزانی پیشکش! وضعیت گرانیها و فشار زندگی بر مردم اکنون بگونهایست که حتی همان مردمی که در روزهای قبل از انتخابات 1400 منتظر پایان یافتن دولت حسن روحانی بودند، حالا میگویند صد رحمت به روحانی!»
در ادامه این مطلب آمده است:«نکته بسیار مهم اینست که دولت اول روحانی توانسته بود اقتصاد را آرام کند و تورم را تکرقمی نماید ولی دولت دوم او بر اثر کارشکنیها نتوانست به آنچه در نظر داشت برسد... توده مردم با ترفندهائی از قبیل سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدیها توسط مسئولین و شگردهای انتخاباتی آنان آشنائی کامل دارند و میدانند که بعضی از آنان از هماکنون برای انتخابات بعدی و رسیدن به کرسی ریاست جمهوری خیز برداشتهاند و این تلاشها برای تحقق آن آرزوست. معلوم نیست اگر ماه مبارک رمضان نتواند با معنویت خود، مسئولین ما را به صداقت در گفتار و رفتار وادار کند، آنها چه وقت این گوهر گرانبها را به دست خواهند آورد؟ ایکاش مسئولان به این واقعیت پی ببرند که در شرایط امروز جامعه که مردم از همه چیز باخبر هستند، حنای فرافکنی رنگ ندارد.»
در ماههای پایانی دولت قبل، معاون اول رئیس جمهور در واکنش به گرانی ها گفته بود «برای کاهش قیمت ها دعا کنید»! این قبیل اظهارنظرها در دولت قبل به وفور بیان شده بود. در آن مقطع هیچکدام از رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب فریاد وامصیبتا سر نداده و به این قبیل اظهارات اعتراض نمی کردند.
میراث دولت روحانی آنقدر تأسف برانگیز بود که حتی صدای برخی حامیان دولت قبل را نیز درآورده بود. برای نمونه روزنامه اصلاحطلب ابتکار در مطلبی نوشته بود:«قیمت مسکن طی دولتهای گذشته بین 200 تا 300 درصد رشد داشت اما دولت روحانی در این بخش رکوردی بیسابقه ثبت کرد و بازار شاهد رشد 690 درصدی قیمت در هشت سال اخیر بود. افزایش 690 درصدی قیمت مسکن در کنار رشد سرسامآور قیمت اجارهبها، تنها قسمتی از مشکلاتی است که طی سالهای اخیر گریبان بازار و خانوارها را گرفته و تا کنون راهکارهای ارائه شده نیز نتوانست گرهای از مشکلات به وجود آمده را باز کند.»
دولت روحانی بخش زیادی از منابع مورد نیاز برای اداره کشور را با استقراض از صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی و همچنین انتشار اوراق مالی تامین کرد. همین استراتژی دولت روحانی موجب شد تا بخش قابل توجهی از هزینه اداره کشور به دولت بعدی منتقل شود بر همین اساس دولت رئیسی در ابتدای شروع فعالیتش بدهی سرسام آوری داشت؛ اتفاقی که در سه دهه اخیر بی سابقه بوده است.
بر همین اساس مسئولان ارشد دولت سیزدهم اعلام کردند که ماهیانه حدود 10 هزارمیلیارد تومان صرف پرداخت بدهی های دولت قبل می شود.
در حال حاضر مردم هنوز قطع مکرر برق و صف های عریض و طویل خرید مرغ و نحوه اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و مدیریت بحران در سیل و زلزله و تعلل در خرید واکسن کرونا و دلار 4200 تومانی و... در دولت روحانی را فراموش نکرده اند.
در 8 ماه اخیر دولت رئیسی علیرغم میراث شوم دولت قبل، اقدامات قابل توجهی انجام داده است. با اینحال اصلاح طلبان با انکار میراث دولت قبل و سانسور اقدامات مثبت دولت سیزدهم، همصدا با دشمن مشغول ناامیدسازی مردم و القای بن بست در آینده نزدیک هستند.
** پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«شرایط حاکم بر جنگ، فرصت را برای نهاییکردن توافق هستهای فراهم کرده است. آمریکا با هدف مهار هستهای و عدم اشاعه خواستار توافق با ایران است. به نظر میرسد در ایران نیز تصمیمِ سیاسی برای توافق اتخاذ شده است. هر دو کشور با موانع داخلی روبهرو هستند. در آمریکا انتخابات میاندورهای و خطر ازدستدادن کرسیهای دو مجلس توسط دموکراتها بایدن را تحت فشار قرار داده و ریسکپذیری او را کاهش میدهد.»
در ادامه این مطلب آمده است:«در ایران هم تندروهای مخالف توافق بر این باورند که با توجه به مشغولیت و تمرکز آمریکا (و غرب) بر بحران اوکراین، میتوان امتیازات بیشتری گرفت که به نظر میرسد تصور صحیحی نیست. موانع موجود و ازجمله موضوع سپاه که ظاهرا موضوع اصلی توافق است، در صورت برخورداری از اراده سیاسی حلشدنی است.»
یکی از پروژه های دشمن در مقابله با ملت ایران، ایجاد دوگانه دروغین «میدان - دیپلماسی» و همچنین دوگانه دروغین «سپاه - معیشت» است.
مقام های دولت آمریکا اینگونه القاء می کنند که صرفا بر سر مسئله سپاه، مذاکرات به بن بست کشیده شده و اگر این مسئله نبود، برجام احیا شده و منافع آن شامل حال مردم ایران می شد.
نکته قابل تأمل اینجاست که طیف تندرو اصلاح طلب نیز در این پروژه در پازل دشمن بازی کرده و به این دوگانه های دروغین رسمیت داده و به آن ضریب می دهد.
این در حالی است که مسئله اصلی در مذاکرات وین، بی عملی آمریکا و سرپیچی از اجرای تعهدات خود است. آمریکا و اروپا به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده و دنبال اجرای یکطرفه تعهدات از سوی طرف ایرانی هستند.
«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه - 29 فروردین - در نشست خبری در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه رفع تحریمهای سپاه تنها موضوع باقی مانده در مذاکرات است، گفت: «موضوعات باقیمانده میان ایران و ایالات متحده بیش از یک موضوع است.»
خطیب زاده در ادامه درباره انتفاع ایران از برجام گفت:«برجام سالهاست که برای ما کار نمیکند و منافع اقتصادی ملت ایران نادیده گرفته شده است و ادامه دادن این وضعیت، سوال اساسی درباره اینکه انتفاع اقتصادی مردم ایران از برجام چیست؟ را بیشتر میکند.»
دموکرات ها و جمهوری خواهان در آمریکا در هر مسئله ای با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در دشمنی با ملت ایران با یکدیگر اشتراک نظر دارند. این دو شاید در روش های مقابله با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما هدف هر دو یکی است و صرفا در راههای رسیدن به این هدف مشترک، اختلاف سلیقه دارند.
تجربه ثابت کرده است که اتفاقا دموکرات ها در دشمنی با ملت ایران از جمهوری خواهان گستاخ تر هستند.
**نسخه پیچی بانیان تورم 43 درصدی و عاملان 2 برابر شدن تحریم ها برای اداره کشور!
روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم «احمد زیدآبادی» از محکومین فتنه 88 نوشت:«با همسو شدن نهادهای حاکم در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته، اکنون روشن شده است که آنچه حاکمیتِ اصولگرایان را تهدید میکند نه اصلاحطلبان، نه معترضان، نه براندازان، نه قدرتهای خارجی، بلکه بخش مهمی از پایگاه اجتماعی خودِ آنان است.»
در ادامه این مطلب آمده است:«با ایدئولوژی ضد اصلاحی اصولگرایان قاعدتا یک خانواده را هم نمیتوان اداره کرد، چراکه اداره یک خانواده نیز نیاز به مدارا، مهربانی، گفتوگو، متقاعدسازی، توازن دخل و خرج و غیره دارد، حال چه رسد به مملکتی به وسعت و جمعیت ایران که مشکلات پیچیده آن در عرصههای گوناگون روی هم انباشت شده و نیازمند تصمیمات واقعبینانه و سریع و دردناک است. بنابراین، مسوولان قوا به ناچار باید از ایدئولوژی منجمدِ موردِ نظر هوادارانِ اصولگرایی عدول یا به نحوی آن را تاویل و بازتعریف کنند تا راهی برای تصمیمگیری در جهت گذر از مشکلات گشوده شود.»
این فعال تندرو اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در واقع، آنچه هواداران اصولگرایی بنا به ایدئولوژی بسته و منجمد خود به عنوان راهحل مشکلات کشور مطرح میکنند، هیچ ردپایی در واقعیت ندارد و توهم محض است. آنها میکوشند این توهمات را به قوای حاکم نیز تحمیل کنند.»
«پر رویی نجومی» خصلت جدایی ناپذیر در رفتار بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب است. این جریان سیاسی در 8 سال گذشته در سیاست داخلی تورم 43 درصدی را به مردم تحمیل کرد و در سیاست خارجی نیز با رویکرد بسیار غلط، 2 برابر شدن تحریم ها را رقم زد.
حالا همین طیف با پررویی و توهین به مردم مدعی است که جریان مقابل توانایی اداره کشور را ندارد. رئیس جمهور در روزهای گذشته در دیدار با اصحاب رسانه گفته بود: «در مرداد ماه 1400 که دولت تغییر کرده بود ولی وزرا هنوز رای اعتماد نگرفته بودند و با وزرای دولت قبل کار میکردم، آنها میگفتند که حتی توان پرداخت حقوق مرداد را هم نداریم. اما دولت از این وضعیت به شرایطی رسیده که حتی یک بار هم در پرداخت حقوقها تاخیر نشد، آن هم بدون استقراض. امروز دیگر شرایط کاملا متفاوت شده و دولت اجرای برنامههای خود برای رفع مشکلات بزرگتر را آغاز کرده است.»
واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم (مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.
متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند.