شنبه 26 آبان 1403

مرکز پژوهشی با مطالعات بسیار؛ بدون خروجی کاربردی

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
مرکز پژوهشی با مطالعات بسیار؛ بدون خروجی کاربردی

بدنبال انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «یک مرکز پژوهشی با هزینه بسیار، کارآیی کم» در الف به قلم دکتر محمد علیزاده، سازمان برنامه و بودجه با ارسال توضیحاتی به تشریح عملکرد «مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌نگری» پرداخت. آنچه در پی می‌آید توضیحات دکتر علیزاده بر جوابیه منتش شده است که می‌خوانید: ****************** در وهله نخست باید دید به واقع منظور از کوچک، چابک و اثربخش بودن این مرکز، چیست؟ در مقایسه با کدام مرکز پژوهشی، کوچک است، شاخصهای چابکی از دیدگاه نگارنده جوابیه کدام است؟ اثربخشی مرکز با چه شاخص و معیارهایی سنجش شده است؟ این مرکز چه اثراتی داشته است؟ چرا با وجود انجام مطالعات آمایش سرزمین در بخش ملی و استانی نتوانسته در خصوص فاجعه کم آبی خوزستان، اثربخش باشد؟ نتوانسته است برای سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان، ایلام، لرستان و...، استراتژی محرومیت زدایی و توسعه ارائه دهد؟

به واقع، برای کدام منطقه از کشور عزیزمان ایران، راهکار و راهبرد توسعه ای ارائه داده است؟ 31 استان یا 31 گنج یا الماس در کشور داریم؛ برای توسعه و بالقوه نمودن ظرفیت توسعه ای این استانها چه کرده است؟ مطالعات انجام شده آمایش سرزمین چه ملی و چه استانی توسط این مرکز، چه مشکلی از مسائل این کشور را حل کرده اند؟ بایستی ببینیم فلسفه و رسالت ایجاد، راه اندازی و تشکیل این مرکز چه بوده است؟ و به چه نتیجه و برونداد کاربردی در حال حاضر رسیده است؟ چه افرادی در این مرکز در طی این چند سال - از سال 1397 تاکنون - به عنوان هیأت علمی مرکز انتخاب شده اند؟ آیا این افراد از استعدادهای درخشان کشور، نخبگان و صاحبنظران بوده اند؟ چرا در این مرکز این قدر تغییر و جابجایی مدیر و رییس مرکز داشته است؟ چرا این مرکز در مدت 3 سال بیش از 3 مدیر یا رییس، تغییر یافته اند و در حال حاضر نیز، از یک هفته قبل بدون مدیر و رییس، اداره می شود؟ اگر این مرکز به عنوان بازوی پژوهشی سازمان می توانست کارآیی و اثربخشی لازم را داشته باشد چرا اکنون موضوعاتی مانند برنامه هفتم توسعه و اصلاح ساختار بودجه روی زمین مانده و انجام نشده است؟ چرا این مرکز هیچ گونه گزارشی در خصوص تبیین و یا گزارش عملکرد دستگاههای مختلف در مورد بندهای 24 گانه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و دیگر سیاستهای کلی ابلاغی از سوی رهبری؛ انجام نگرفته است. چه موضوع یا موضوعاتی مهم تر از سیاستهای اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی وجود دارد که نسخه نجات بخش این کشور قلمداد می شده و این مرکز آن را نادیده گرفته است؟ چرا موضوع بودجه ریزی بر مبنای عملکرد یا عملیاتی روی زمین مانده و به نتیجه نرسیده است؟ مگر این است که مرکز به عنوان بازوی پژوهشی و آموزشی سازمان برنامه و بودجه؛ اصلی ترین رسالت را در این زمینه داشته است و در اساسنامه مرکز نیز چنین موضوعی تعریف شده اما بدان عمل نشده است. متاسفانه تمام مطالعاتی که مرکز از آن نام برده که انجام داده است با هزینه های گزاف اما بدون هیچ گونه خروجی عملیاتی بوده است و این مرکز نتوانسته است برای مسائل اصلی و اساسی کشور، نسخه کاربردی با آیندهپژوهی ارائه دهد. انجام گزارشهای متعدد دلیل بر کارآیی یک مرکز نیست. کارآیی این مرکز بستگی به این دارد که کدام یک از مشکلات و مسائل کشور را در حوزه برنامه و بودجه در این سالها حل کرده است. به عنوان نمونه این وضعیتی که اخیرا در نتیجه کم آبی در خوزستان اتفاق افتاد و تبعات اجتماعی - سیاسی برای کشور داشت؛ واقعا جایگاه مطالعات آمایش سرزمین و آمایش استانی که به عنوان افتخارات مرکز از آن یاد شده زیر پرسش برد. مطالعات آمایش سرزمین که در مرکز انجام شد چه جایگاهی در تبیین وضعیت آب در منطقه داشته و چرا نتوانسته پیش بینی های لازم را در این زمینه انجام دهد؟ ضمن آنکه این مطالعات آمایش سرزمین چه راهبردهای عملی و کاربردی برای کم آبی خوزستان ارائه کرده است و مطالعات آینده پژوهشی که مرکز مسئول آن است؛ چرا در بروز فاجعه اجتماعی، سیاسی خوزستان جلوگیری نکرده است؟ ظاهرا یکی از اهداف این جوابیه، فراهم کردن زمینه برای قرار گرفتن آقای نوبخت در ریاست مرکز است که انشالله این قضیه و این خبر، صحت نداشته باشد؛ چرا که اکنون این مرکز، بدون رییس اداره می شود؛ اول همین هفته خبر آمد که آقای دکتر اردلان، از ریاست این مرکز کنار گذاشته شدند و ایشان نیز این خبر را تأیید کردند. هر چند لازم به ذکر است که قبلا هم زیاد تفاوتی نمی کرد و رییس مرکز عملا هیچ کاره بوده و تمامی تصمیمات را افراد دیگری با صلاحدید آقای نوبخت، اتخاذ می کردند. اعضا هیأت علمی مرکز را افرادی از جمله خود دکتر نوبخت، دکتر واعظی رییس دفتر رییس جمهور، افرادی مانند آقای دکتر معصومی راد از دوستان آقای دکتر نوبخت از استان گیلان و افرادی از این دست و به همین طریق و این اواخر نیز داماد آقای رییس جمهور با رشته زمین شناسی، به عنوان عضو هیات علمی مرکز بکارگیری شده اند؛ که با اطلاع دقیق و مدارک متقن می توانیم ثابت کنیم که افراد بسیاری بوده اند که به مراتب شایستگی و توانمندی بیشتری داشته اند؛ فارغ التحصیلانی از دانشگاه تهران، تربیت مدرس، علامه طباطبایی در رشته اقتصاد که به هیچ وجه مدارک آنها را مرکز بررسی نکرده و در مرحله اول جذب، آنها را رد کرده است. این مرکز بایستی در زمینه افرادی که به عنوان هیأت علمی در این سالها جذب کرده شفاف سازی نماید. البته باید به این موضوع نیز اشاره نمود که متاسفانه در این مرکز، افراد بازنشسته هم کم نیستند. در جوابیه عناوین گزارشهای پژوهشی توسط مرکز آمده است لیکن بایستی اعتبار اختصاص یافته برای این گزارش ها را بطور شفاف مرکز در سایت خودش درج نماید که مشخص گردد این عناوین فارغ از محتوا، چقدر هزینه برای کشور داشته است. در بخش دیگری از جوابیه اشاره کرده به امکانات تفریحی و ورزشی که برای اعضا مرکز در نظر گرفته و این بسیار عجیب است که با هزینه و اعتبارات سازمان برنامه و بودجه این کار انجام شده است که باید پاسخگوی انجام این کارها بعدا آقای نوبخت و مجموعه مرکز باشند؛ چرا این اعتبارات صرفا برای کارکنان سازمان برنامه و بودجه بوده است نه مرکز. متاسفانه نگارنده جوابیه تعداد کم هیأت علمی و کارکنان اداری و پژوهشی را به عنوان شاخص چابکی مرکز یاد کرده است؛ ظاهرا ایشان به هیچ وجه آگاهی لازم در خصوص شاخصهای چابکی و چابک سازی مراکز پژوهشی ندارند. این در حالی است که اعتبارت هزینه ای این مرکز حدود 8.5 میلیارد تومان در سال 1398 به حدود 18 میلیارد تومان در سال 0041 در طی 2 سال رسیده است که افزایش بیش از 2 برابری را نشان می دهد. بنابراین اگر ساختار سازمانی و به عبارتی تعداد اعضا هیأت علمی و کارکنان اداری و پژوهشی به قول مرکز، کم و چابک است؛ 6 نفر هیأت علمی و 12 نفر پژوهشگر و 13 نفر کارمند اداری؛ این بودجه هنگفت و عظیم 18 میلیاردی برای این 31 نفر در نظر گرفته شده است؟ خروجی آنها قرار هست چه باشد که این رقم بسیار عظیم برای این تعداد افراد در نظر گرفته شده است؟ با توجه به پتانسیل وجود افراد صاحب نظر و نخبه در کشور، لیکن این مرکز نتوانسته و شاید نخواسته است در حوزه های برنامه ریزی، بودجه ریزی و آینده نگری؛ به جذب این افراد اهتمام ورزید تا شاید اثربخش باشد. ضمن آنکه این مرکز نتوانسته از قابلیتهای کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کشور در راستای برنامه ریزی و توسعه کشور، بهره ببرد که این امر نیازمند وفاق و ارتباط گسترده تر با سازمان بوده است نه اینکه حیاط خلوت مدیران سازمان گردد. امید است که در دولت سیزدهم، با اصلاح ساختار و تغییر و تحولات اساسی؛ مدیریت این مرکز به فردی آگاه به مسایل روز، پاکدست، فسادستیز، انقلابی و تحول خواه و معتقد به مبانی علم اقتصاد و برنامه ریزی و بودجه ریزی؛ واگذار گردد تا بتواند تغییرات مورد لزوم را در این مرکز ایجاد کند تا این مرکز از ظرفیت تمامی کارشناسان و صاحبنظران درون و بیرون از سازمان، استفاده نماید و تعامل لازم را با دانشگاهها و دیگر مراکز پژوهشی برقرار نماید و فعالیتها در این مرکز از کارآیی و اثربخشی لازم برخوردار شده و به واقع بتواند در مسائل توسعه ای، سازمان برنامه و بودجه کشور را یاری و کمک نماید. *عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه لرستان