معادله امنیتی منطقه در هالهای از ابهام

دنیای اقتصاد: در میانه تنشهای منطقهای، نشست سران کشورهای عربی و اسلامی در دوحه با هدف محکومیت حمله هوایی اسرائیل به پایتخت قطر برگزار شد؛ حملهای که با هدف ترور رهبران حماس انجام گرفت اما به سرعت به بحرانی دیپلماتیک بدل شد.
گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد - محمد امین مکرمی: در میانه تنشهای منطقهای، نشست سران کشورهای عربی و اسلامی در دوحه با هدف محکومیت حمله هوایی اسرائیل به پایتخت قطر برگزار شد؛ حملهای که با هدف ترور رهبران حماس انجام گرفت اما به سرعت به بحرانی دیپلماتیک بدل شد. هرچند بیانیه پایانی نشست بر حمایت یکپارچه از قطر تاکید داشت، اما درباره نحوه واکنش عملی کشورهای منطقه اجماع روشنی شکل نگرفت.
از منظر نشریه اکونومیست، قطر در عمل قادر به اقدام نظامی نیست و گزینههایش عمدتا به پیگیری حقوقی در مجامع بینالمللی یا بهرهگیری از ابزارهای نمادین محدود میشود.
در سطح منطقهای نیز اختلاف دیدگاهها مانع از شکلگیری راهبرد مشترک شده است. برای نمونه، قطر از امارات متحده عربی خواسته تا روابطش با اسرائیل را کاهش دهد. با وجود برخی اقدامات نمادین ابوظبی مانند احضار دیپلمات اسرائیلی یا محروم کردن شرکتهای اسرائیلی از حضور در نمایشگاه هوایی دبی، این کشور تمایلی به قطع روابط ندارد.
پیشنهادهایی همچون بستن حریم هوایی به روی پروازهای اسرائیلی نیز مطرح شد، اما در بیانیه پایانی جای نگرفت. همین تردیدها موجب شد برخی تحلیلگران حامی اسرائیل ادعا کنند که محکومیتها بیشتر جنبه نمایشی دارد. با این حال، دیپلماتهای خلیج فارس میگویند که حمله به قطر بهعنوان تهدیدی مشترک تلقی شده و پاسخی محتاطانه بیش از هر چیز بازتابی از محدودیتهای واقعی قدرت آنان در برابر تلآویو است.
از این منظر، نگاه کشورهای عربی بیش از آنکه متوجه اسرائیل باشد، به سمت واشنگتن دوخته شده است. پیمان امنیتی نانوشتهای که طی دههها میان ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس برقرار بود - حمایت نظامی در برابر تضمین عرضه انرژی - در سالهای اخیر به چالش کشیده شدهاست. حملات سالهای اخیر به تاسیسات سعودی و اماراتی و عدم واکنش قاطع آمریکا، زنگ خطر را برای این کشورها به صدا درآورد. اکنون، رهبران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس خواستار تضمین جدیتر و مشخصتر از سوی واشنگتن هستند تا مانع تکرار حملات اسرائیل شوند.
اهرمهای فشار این کشورها نیز محدود اما قابل توجه است. از یکسو، بازار تسلیحات بهویژه در عربستان، قطر و امارات بهشدت وابسته به آمریکا است. تغییر جهت خرید تسلیحات به سمت روسیه، چین یا حتی متحدان اروپایی آمریکا، میتواند نفوذ واشنگتن را کاهش دهد، هرچند با موانع فنی و سیاسی همراه خواهد بود. از سوی دیگر، ابزار اقتصادی در قالب سرمایهگذاریهای گسترده در صنایع فناوری آمریکا نیز برگ دیگری است که دولتهای عربی خلیج فارس میتوانند روی میز بگذارند، هرچند تهدید به لغو این قراردادها میتواند به برنامههای متنوعسازی اقتصادی خود آنان نیز آسیب بزند.
خشم عمومی در جهان عرب از کشتار غزه و نگرانی از تداوم درگیریهای منطقهای، فشار مضاعفی بر رهبران کشورهای عربی خلیج فارس وارد کرده است. آنان میخواهند دونالد ترامپ میان دو گزینه دست به انتخاب بزند: تداوم اتحاد با مجموعهای از دولتهای ثروتمند و همسو با واشنگتن، یا پایبندی بیقید و شرط به رابطه شخصی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیری که حتی در داخل اسرائیل نیز بهشدت مورد انتقاد است.
از نگاه پایتختهای عربی، این انتخاب دشوار نیست؛ اما مشکل در آنجاست که ترامپ تاکنون چنین نگاهی نداشته و با حمایت یکجانبه از اسرائیل، معادله امنیتی سنتی خلیج فارس را با پرسشهای جدی مواجه کرده است.