معلی، حسینیه رسانه یا حسینیه رسانهزده؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، فصل پنجم حسینیه معلی یکی از پر چالشترین برنامههای معارفی این روزهای تلویزیون است که نظرات متفاوتی در مورد متن و حاشیه آن در حال دست به دست شدن است. این برنامه تلویزیونی که توقع میرود از مرحله آزمون و خطای فصول اول خارج و به بلوغ خود رسیدهباشد اما به نظر با نقدهای جدی در فرم مناسب با محتوای آن رو به روست. سردبیر برنامه...
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، فصل پنجم حسینیه معلی یکی از پر چالشترین برنامههای معارفی این روزهای تلویزیون است که نظرات متفاوتی در مورد متن و حاشیه آن در حال دست به دست شدن است.
این برنامه تلویزیونی که توقع میرود از مرحله آزمون و خطای فصول اول خارج و به بلوغ خود رسیدهباشد اما به نظر با نقدهای جدی در فرم مناسب با محتوای آن رو به روست.
سردبیر برنامه «حسینیه معلی» سید بشیر حسینی که از افراد مطلع و کارشناس در سطح استاد دانشگاه ارتباطات است این روزها زیر ذرهبین کارشناسان و فعالین حوزه مداحی قرار گرفته که اگر پاسخگو و پذیرنده نقدهای آنان در شکلهای مختلف باشد خالی از لطف نیست.
ما با تماشای «حسینیه معلی» مدام در ذهنمان این پرسش را مرور میکنیم: آیا شأن مجلس اهل بیت (ع) حفظ میشود؟ در توجیهات و اهداف تولید برنامههایی مانند «حسینیه معلی» در محتوا موضوعات مختلفی مطرح میشود که مهمترین آنها ترویج شادی در مکتب اهل بیت است. این برنامه قصد دارد در فرم خود با ایجاد جذابیت هر چه بیشتر در رسانه اقدام به جذب حداکثری مخاطب با محتوای دینی کند که نیازمند تعادل و تعاملی با دقت بیشتر از اینکه میبینیم است.
برنامههایی مانند «حسینیه معلی» در کوتاه مدت بخشی از جامعه را به خود جذب میکنند اما باید ببینیم این درصد جذب برای مخاطبین وفادار مادحین و عوامل برنامه است؟ یا مخاطب جدیدی را هم جذب میکنند؟ موضوع مورد اهمیت بعدی تأثیر این نوع برنامهها در ذائقه مخاطبین در بلند مدت و کوتاه مدت و قدرت جریان سازی آنها در جامعه است. «حسینیه معلی» از الگوهایی در برنامه سازی تبعیت میکند که مدام آن را در مواجهه با هدف و موضوعات ماهوی خود با خطر رو به رو میکند.
هیأت رسانه است و «حسینیه معلی» کدام الگو را دنبال میکند؟ میثم مطیعی فرم حسینیه معلی را یک «حسینیه رسانهای» میداند که هر آنچه در آن میگذرد لزوما مناسب هیأت نیست اما شاید اینکه خود هیأت یک رسانه بزرگ با الگوهای دیرینه و مستحکم خودش است را از یاد برده.
«حسینیه معلی» در بسیاری اوقات تعادل و تعامل لازم با الگوی خود یعنی هیأت را از دست میدهد. این برنامه بیشتر از اینکه متأثر از عناصر هیأتی باشد به سمت و سوی یک شوی تلویزیونی میرود و شاید برای همین در ذوق مخاطب اصلی خود میزند و محتوایش مغلوب فرمی میشود که هنوز به بلوغ لازم نرسیده است. طرحان آن نیاز به بازبینی عمیق در الگووارههای این برنامه دارند.
موضوع قابل تأمل دیگر اینکه اگر «حسینیه معلی» به قالب «رئالیتی شو» نزدیک شده، رئالیتی شو برنامهایست که رخدادهای لحظهای آن در موقعیتی نمایشی به مخاطب عرضه میشود. هیأت یا برنامههای حسینیه نیز همین ویژگی را دارند. اما پرسشی برای مخاطب پیش میآید: عنصر (َشو) یا نمایشگونه آن نباید متفاوت با سایر نمونههای مشابهش با رویکرد متفاوت از آن باشد؟
هدف از برنامه معارفی قطعا در مرحله اول خنداندن و ایجاد موقعیت کمدی نیست و هرچند «حسینیه معلی» تلاش دارد لحظاتی مانند دعوت از شیخ ابراهیم زکزاکی خود را از این ورطه نجات دهد اما از نظر منتقدین در بیشتر لحظات برنامه در این امر ناموفق است و حتی گاهی آش آنقدر شور میشود که چهار مداح معروف شرکت کننده در این برنامه کاملا در نقش کمدینهایی ظاهر میشوند که باید نگران آینده و شرکتشان پس از این در جلسات هیأتشان باشیم.
مداح سلبریتی شده به نفع جریان هیأت است یا به ضرر آن؟ برنامههای از این دست (محفل و حسینیه معلی) مستعد سلبریتیتراشی از افراد و عوامل شرکت کننده در آن هستند. هنوز در بحث سلبریتی و سلبریتیسازی دیدگاه مشترکی بین تصمیم گیران فرهنگی و برنامه سازان تلویزیونی وجود ندارد هر چند این روزها در عمل آن کسانی که معتقد به سلبریتی سازی از جامعه مادحین، روحانیت و قاریان قرآن هستند مشتری بیشتری برای طراحی و تولید متنوعی از برنامهها دارند. سلبریتی سازی تهدید بزرگی برای جامعه مادحین، قاریان و حتی روحانیت است. از پس سلبریتی اشرافیت، خود برتر بینی، خودنمایی و... وجود دارد که علاوه بر اینها مسیر اشتباهی برای تربیت جوانان و نوجوانان را نشان میدهد طوری که ممکن است هدف از مداح، قاری یا روحانی شدن را به سمت نیات خاص ببرد و باید آفت های شهوت شهرت یابی به هر وسیله ای هم به تمام آسیب های آن اضافه کرد.
سلبریتیزدگی هم مانند بحث ذائقه سازی تأثیرات بلند مدتی دارد که ممکن است ما را به بیراهه بکشاند و عدم مداقه و مراقبت در این امر میتواند کل فرهنگ جامعه مادحین را دچار آسیبهای جدی کند. ما باید خود را با این پرسش مواجه کنیم:: هدف ما در نهایت سلبریتی کردن مداح است یا تربیت وی در جهت مدح اهل بیت و گسترش معارف آنها؟ آیا این دو هدف ما هم قابل جمع است؟ اگر قرار باشد مداح سلبریتی شود در فضای رسانهای امروز خطر کمدین شدن، تن دادن به فرهنگ شهرت مرسوم در شبکههای اجتماعی، نظر و حتی شرکت در حرکات موزون و فرمهایی که در شأن هیأت و حسینیه نیست نیز در کمین اوست. حسینیه رسانه یا حسینیه رسانهزده؟ در اینکه حسینیه معلی کار سختی پیش روی خود داشته شکی نیست. قاب تلویزیون کوچکتر از قالب حسینیه یا هیأت به مثابه یک رسانه است و از سوی دیگر الگوهای متفاوتش توان شکستن کلیشه برنامههای تلویزیونی را دارد اما باید تکلیف خودش را روشن کند که یک حسینیه رسانهای است یا یک حسینیه رسانهزده؟ امید است به جای جدل، دعوا و تفرقه انگیزی دو طرف موافق و مخالف به جای نگاه صفر و صدی به برنامه «حسینیه معلی» که هیچ آوردهای جز التهاب و بازنمایی تصویر مخرب ندارد ظرفیت نقدپذیری، پرسشگری و مسیری برای پیشرفت اینگونه برنامهها را هموار کنند.