سه‌شنبه 11 آذر 1404

مهدی کلهر: اسلام سیاسی، تحفه مدرس است / ساختار سیاسی ذهن امام تحت تاثیر این روحانی بود

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
مهدی کلهر: اسلام سیاسی، تحفه مدرس است / ساختار سیاسی ذهن امام تحت تاثیر این روحانی بود

مهدی کلهر عنوان کرد: قطعاً ساختار سیاسی ذهن امام و نگاه ایشان به اینکه «سیاست ما عین دیانت ماست»، تحت‌تأثیر مدرس شکل گرفت. اگرچه علمای دیگری هم در سیاست دخالت داشتند، اما نگاه ساختاری به اسلام سیاسی، تحفه مدرس بود.

«آیت الله سید حسن مدرس» از پرتکرار ترین نام هایی است که امام خمینی در سخنرانی های متعدد خود از او نام برده است. بررسی زندگینامه ایشان نیز نشانگر تأثیر بالایی است که امام در دوران جوانی از شخصیت این روحانی مبارز گرفته است.

به مناسبت سالروز شهادت آیت الله سید حسن مدرس در گفت و گو با دکتر مهدی کلهر کارشناس مسائل فرهنگی و از مدیران پیشین سازمان صداوسیما، به بررسی این موضوع نشسته ایم.

دهم آذر شهادت آیت‌الله مدرس است. علاقه‌مندیم درباره تأثیر شخصیت ایشان بر شکل‌گیری شخصیت امام خمینی (ره) توضیح بفرمایید.

مرحوم شهید مدرس از جنبه‌های مختلف شخصیتی استثنایی بود. می‌دانید که ابتدا قرار نبود ایشان به ایران بیایند و به‌عنوان یکی از علمای طراز اول وارد مجلس دوم مشروطه شوند. قرار بود ایشان به هند بروند؛ چون شیعیان هند، به‌خصوص در حیدرآباد، به یک مرجع شیعه نیاز داشتند. اما به توصیه علمای اصفهان و نجف، ایشان راهی ایران شدند و به‌عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول وارد مجلس شدند. بعدها هرچند نظارت علمای طراز اول را از بین بردند، اما ایشان به‌عنوان وکیل مردم تهران در مجلس ماندند.

شخصیت مدرس دارای وسعت و افقی بود که در میان علمای ما کم‌نظیر است؛ به‌خصوص در آن مقطع خاص تاریخی که مشروطه باوجود زحمات علما و شخصیت‌هایی مانند شیخ فضل‌الله نوری، به انحراف کشیده شده بود. امام خمینی (ره) در جوانی شاهد این وقایع بودند و بعدها بارها به شخصیت مدرس اشاره کردند. امام که فرزند شهیدی ضد ظلم و استبداد بودند، در مدرس شخصیتی جامع و کامل یافتند و حتی از ایشان به‌عنوان «استاد» یاد می‌کردند؛ تعبیری که من ندیدم ایشان برای کس دیگری در این سطح به کار ببرند، مگر شاید برای استاد عرفانشان، مرحوم شاه‌آبادی.

امام می‌فرمودند که برای دیدن مدرس به مجلس شورای ملی می‌رفتند و از جایگاه تماشاگران، ساعت‌ها به نطق‌های ایشان گوش می‌دادند و آن‌ها را با اشتیاق جذب می‌کردند. قطعاً ساختار سیاسی ذهن امام و نگاه ایشان به اینکه «سیاست ما عین دیانت ماست»، تحت‌تأثیر مدرس شکل گرفت. اگرچه علمای دیگری هم در سیاست دخالت داشتند، اما نگاه ساختاری به اسلام سیاسی، تحفه مدرس بود. ایمان و اعتقاد راسخ مدرس به‌گونه‌ای بود که حتی دشمنانش هم نمی‌توانستند به فضل، علم و عرفان او احترام نگذارند. به یاد دارم وقتی قرار بود اولین اسکناس جمهوری اسلامی چاپ شود، امام با چاپ تصویر خودشان مخالفت کردند و پیشنهاد دادند تصویر مدرس چاپ شود که روی اسکناس‌های 10 تومانی نقش‌بست.

چه ویژگی‌های خاصی در مدرس وجود داشت که او را از دیگران متمایز می‌کرد و موردتوجه ویژه امام قرار می‌داد؟

مدرس ویژگی‌هایی داشت که در آن زمان بسیار پیشرو بود. امام جمله‌ای دارند که می‌فرمایند: «هم ما و هم غرب خواب بودیم؛ غرب بیدار شد و نگذاشت ما بیدار شویم.» این نگاه دقیق و خلاصه را امام از مدرس گرفته بودند. مدرس می‌دانست که ما عقب‌مانده‌ایم و غرب با بیداری خود و صنعتی‌شدن، فاصله‌ای عجیب با ما ایجاد کرده است. اما او درعین‌حال می‌دانست که کجا باید ایستادگی کرد.

مدرس در طوفان بحران‌های سیاسی و اعتقادی، دقیقاً تشخیص می‌داد که چه چیزی غلط و چه چیزی درست است. او معتقد بود ما صنعت غرب را می‌خواهیم، اما فساد و فرهنگ غلط آن را نه. درحالی‌که روشنفکرانی مثل تقی‌زاده می‌گفتند باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم، مدرس باتکیه‌بر هویت بومی و اسلامی ایستادگی می‌کرد.

مدرس ابعاد فرهنگی و تمدنی عمیقی داشت. خود ایشان نقل کرده‌اند که در دوران طلبگی در عراق، روزهای تعطیل با لباس کارگری به محل حفاری‌های باستان‌شناسی اروپایی‌ها در مدائن می‌رفتند تا ببینند آن‌ها دنبال چه هستند. او می‌فهمید که آن‌ها فقط دنبال طلا و جواهر نیستند، بلکه به دنبال ریشه‌های تاریخی و هویتی می‌گردند. این نگاه تیزبینانه در امام هم وجود داشت.

یک نمونه دیگر از هوشمندی مدرس، مخالفت ایشان با لایحه ممنوعیت مشروبات الکلی در مجلس بود. درحالی‌که همه فکر می‌کردند این لایحه اسلامی است، مدرس گفت: «شما می‌خواهید تولید داخلی را ممنوع کنید تا راه برای واردات مشروبات فرنگی باز شود؟» او حتی در لباس پوشیدن هم به تولید داخلی تعصب داشت و کرباس ایرانی می‌پوشید که این رفتار روی دکتر مصدق هم تأثیر گذاشت.

مدرس در عمل هم اهل سازندگی بود. خودش نهال زیتون از شمال آورد و در ورامین کاشت. در مسیر اصفهان به تهران، وقتی دید روستایی حمام ندارد، ایستاد و مثل یک کارگر حمام ساخت. این نگاه استقلال‌طلبانه در تمام ابعاد زندگی او و امام جاری بود. امام هم هیچ‌گاه حاضر نشدند پزشک از خارج برایشان بیاورند.

نگاه مدرس به آینده و لزوم آگاهی تاریخی و سیاسی چه بود و این نگاه چه تأثیری بر امام داشت؟

مدرس نگاهی روبه‌جلو داشت. او در زمانی که هواپیما هنوز پدیده نادری بود، پیش‌بینی کرد که جنگ آینده در آسمان‌ها خواهد بود. او معتقد بود که برای حکومت‌کردن، فقط فقه کافی نیست؛ باید تاریخ، باستان‌شناسی و تمدن‌های گذشته را شناخت. مدرس می‌گفت اگر به حوزه بروم، دو درس را اجباری می‌کنم: تاریخ و نهج‌البلاغه.

امام هم این ویژگی را داشتند. من قبل از انقلاب از طریق واسطه‌ای از امام پرسیدم که می‌خواهم تئاتر و سینما یاد بگیرم، اما فضای آن آلوده است. امام فرمودند: «نه، تو مجاز هستی.» این نگاه باز امام که بعد از انقلاب هم فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم»، ریشه در همین نوع نگاه داشت. امام مانند مدرس، فقیهی آگاه به زمان بود که می‌دانست احکام باید با مقتضیات زمان و مکان همخوانی داشته باشد.

مدرس معتقد بود که باید بین «بد» و «بدتر» و حتی بین «شر» و «اشر»، انتخاب درست کرد. او حتی به رضاخان گفت که اگر از انگلیس جدا شوی، من از تو حمایت می‌کنم. این یعنی استفاده هوشمندانه از ظرفیت‌ها برای منافع ملی.

به‌عنوان نکته پایانی، چه توصیه‌ای برای امروز ما دارید؟

من از همه، از بالاترین مقامات تا پایین‌ترین افراد، خواهش می‌کنم که به «تاریخ‌آگاهی» برسیم. متأسفانه جوان‌های ما از تاریخ خود جدا شده‌اند و ما کار جدی در زمینه رمان، فیلم و سریال تاریخی نکرده‌ایم. ما مثل گیاهان رونده شده‌ایم که ریشه‌شان سطحی است و زود خشک می‌شوند. اگر می‌خواهیم درختانی تناور باریشه در خاک ایران داشته باشیم، باید جدی به مستندات تاریخی و هویت خود بپردازیم. ما دچار تاریخ‌ناآگاهی هستیم و داریم از این بابت صدمه می‌خوریم.

در اینجا مایلم خاطره‌ای شنیدنی از ملک‌الشعرا بهار درباره مدرس را نقل کنم. مرحوم ملک‌الشعرای بهار نقل می‌کند که یک روز مدرس در مجلس نطق آتشینی علیه دو ابرقدرت روس و انگلیس ایراد کرد. وقتی مجلس تعطیل شد، با هم برای خرید ماست رفتیم. مدرس پوست نصفه طالبی را به‌عنوان کاسه به بقالی که مریدش بود داد تا ماست بریزد. در حین کشیدن ماست، مدرس با همان شور و هیجان نطق مجلس، داشت برای بقال توضیح می‌داد که چه گفته است. من به ایشان گفتم: «آقا، این یک بقال کم‌سواد است؛ چرا وقت باارزش خودتان را برای او هدر می‌دهید؟» ایشان با جدیت گفت: «نه! او موکل من است و به من رأی داده. من موظف هستم به موکلم جواب بدهم.»

مدرس برخلاف بسیاری که مردم عادی را نادیده می‌گرفتند، برای آن‌ها ارزش و احترام قائل بود. حضرت امام هم همین تفاوت را با سایر مراجع داشتند و به همین دلیل بود که استقبال و بدرقه مردم از ایشان بی‌نظیر بود.

این بزرگان تاریخ معاصر در این خصوصیات اشتراک دارند: 1- میرزا مسیج تهرانی دوران فتحعلیشاه قاجار و شاگرد ایشان میرزای شیرازی بزرگ (صاحب فتوای تنباکو)، شاگرد ایشان سید حسن مدرس و شاگرد ایشان سید روح الله خمینی (س)؛ خصوصیت شاخص و بارز آنها این بود که اشجع الناس در دوران خودشان بودند،

2- آنها اسلام غیر سیاسی را دین ناقص و منحرف می دانستند. اسلام از نظر همه آنها یک دین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و زنده. در زمان و متحرک در عرصه زمین بوده است.

3- این بزرگان به اشداء علی الکفار و رحماء بینهم نظرا و عملا با دقت و شدت پای بند بودند. آنها حتی در میان دشمنانشان سلطله مراتب را رعایت می کردند. امام خمینی (س) هرگز به شاه ظالم «کافر» نگفتند؛ اما به صدام کافر گفتند، اما بازهم بین صدام حسین و اسراییل تفاوت قائل بودند.

همین سلسله مراتب دشمنی را نیز شهید مدرس بین رضا خان و انگلیس رعایت می کرد. بارها و همین‌طور آیت الله شیرازی بزرگ مرجع تقلید تامه عصر فتحعلیشاه قاجار نیز این سلسله مراتب را با دقت رعایت می‌کردند. رعایت این ظرایف در معرکه ها و عرصه نبرد های سیاسی نظامی کاری بس دشوار است، ولی این بزرگان عرصه دین و سیاست آن را رعایت می کردند. به همین جهت، همه این بزرگان را می توان دشمن شناسانی دقیق، فاضل، عادل، عالم و عارف به زمان و مکان و عصر و مصر خودشان دانست.

هنوز همه این سلسله جبال فقه و معرفت و سیاست نا شناخته هستند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.