موانع مهم فرآوری طلای سرخ
اگر قرن بیستم را قرن نفت در نظر بگیریم، قرن بیستویکم قرن فلزات است. حالا برخی بر سر اینکه قرار است فلز مس، بازیگر اصلی اقتصاد در این قرن باشد یا لیتیوم، اختلافنظر دارند.
عدهای که معتقدند سده بیستویکم، روزگار طلای سرخ است، به افزایش تقاضا برای آن اشاره میکنند. در واقع، تعهد کشورهای جهان مبنی بر کاهش کربن در جهان سبب بالا رفتن تب و تاب استخراج و فرآوری مس میشود. از آنجا که یکی از مواد تهیه خودروهای الکتریکی، مس پالایششده است، احتمال شتابدهی سرعت درخواست تقاضا برای این کامودیتی تقویت می شود.
قرار دادن این دیتاها در کنار هم اهمیت این فلز در ایران را نیز مشخص می سازد. ایران دارنده منابع عظیمی از معادن گوناگون است، معادن مس نیز در کشورمان یافت میشود. با این همه، معادن مس مانند بقیه معادن ایران از مشکلاتی زیادی رنج می برند که برخی از این مشکلات، به خود فعالان حوزه مس و برخی دیگر به حاکمیت برمی گردند. مشکلات زنجیره مس، شامل فقدان اطلاعات موردنیاز فعالان معدنی، فقدان دسترسی به زمین معدن، کاهش جذابیت فعالیت های اکتشافی و ناقصماندن فرآیند اکتشاف، استفاده از تکنولوژی های قدیمی در معادن، فرسودگی ماشینآلات معدنی و ممنوعت واردات آنها، فرسودگی و ظرفیت کم سیستم حملونقل و در نهایت کمبود دانش فنی لازم در معدن هستند.
به گفته کارشناسان، در صنایع پاییندستی باید به صنایع میانی نیز توجه شود تا بتوان صنایع پاییندستی را تکمیل کرد. در صنایع پاییندستی ارزشافزوده زیاد و خلق تقاضا وجود دارد. بنابراین ارزش افزوده تکاثری در اقتصاد را فعال میکند. یکی از خواسته های فعالان پاییندست زنجیره های معدنی، آزادسازی واردات است. از آنجا که خامفروشی در ایران بازدهی اقتصادی نداشته و علامت های اقتصادی ایران به سمت افزایش خامفروشی نبوده، اکتشاف نیز گسترش نیافته است. حلقه مفقوده زنجیره مس، عدمجهت دهی و سیگنال دهی دولت به فعالان این حوزه است. می توان گفت این وظیفه سیاستگذار است که مقصد اقتصاد ایران را مشخص کند تا صنایع توسعهای و سرمایهگذاری در جهت علامت دهی صحیح به رشد همان صنایع پیش برود؛ زیرا هیچ اقتصادی منابع بی نهایت برای توسعه زنجیره ارزش همه صنایع را ندارد. بنابراین خامفروشی لزوما اقدام بدی نیست و در سایر صنایع غیرمنتخب باید خامفروشی کرد.
عوامل افزایش تقاضا برای مس
سیزدهمین نشست از سلسله نشست های تخصصی سیاست صنعتی با عنوان «تحلیل زنجیره ارزش صنعت مس در ایران» در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی برگزار شد. به گزارش موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، حامد عادلی نیک، سرپرست گروه معدن و صنایع معدنی موسسه در ابتدای نشست با تاکید بر جایگاه و اهمیت مس و ارزش این فلز در ایران به تحلیل زنجیره جهانی ارزش مس و چالش های آن در کشور پرداخت و گفت: با توجه به اینکه قرن بیستم قرن نفت بود و قرن بیستویکم قرن مس خواهد بود، باید توجه حوزه سیاستگذاری کشور به صنعت مس و آینده آن بیشتر باشد.
او با استناد به اینکه در سالهای 1990 تا 2021 سهم مس در تجارت جهانی بیش از 35برابر شده و برخلاف نفت روند افزایشی باثباتی داشته که این موضوع را می توان ثبات در تقاضای مس استنباط کرد، افزود: علاوه بر این، بعد از معاهده پاریس بسیاری از کشورها متعهد شده اند که تا سال 2050 میلادی انتشار کربن خود را به صفر برسانند و این گذار اهمیت انرژی های تجدیدپذیر را آشکار میکند. این امر موجب افزایش تقاضا برای مس میشود که با رشد تقاضا و مصرف برای خودروهای الکتریکی، تقاضای مس را بیش از پیش افزایش میدهد. این عوامل باعث پیشبینی افزایش بیش از دوبرابری تقاضای مس پالایششده (از 25 میلیون تن فعلی به 53میلیون تن در سال 2050) شده است.
عادلی نیک با اشاره به نقش مهم و تعیین کننده مس در آینده اقتصاد افزود: در زنجیره جهانی ارزش مس تمرکز جغرافیایی در حلقه بالادست آمریکای جنوبی و عمدتا شیلی و پرو است که حدود 40درصد ذخایر و تولید مس جهان را شامل میشود. در حلقه میان دست و پاییندست اما تمرکز جغرافیایی آسیا و به طور خاص کشور چین است. چین حدود 56درصد کاتد مس جهان را تولید میکند و مصرفکننده حدود 72درصد مس پالایششده جهان است.
وی ادامه داد: در توزیع جهانی مس برخی کشورها نظیر پرو و اندونزی تنها صادرکننده کنسانتره هستند و برخی به رغم اینکه معدن مس ندارند، نقش قابل توجهی در میان دست و پایین دست مس دارند؛ نظیر آلمان و ژاپن. کشورهایی نظیر چین، شیلی، ایران و برخی کشورهای دیگر در تمام حلقه های زنجیره فعال هستند. ایران با برخورداری از 54میلیون تن و سهم 1/ 6درصدی پنجمین کشور از لحاظ ذخیره مس دنیاست و البته در تولید معدنی مس رتبه دوازدهم و تنها سهم 5/ 1درصدی از تولید معدنی مس جهان را دارد که این موضوع خود یک چالش از زنجیره ارزش مس در ایران را آشکار میکند که اکتشاف و استخراج بهخوبی در ایران صورت نمیگیرد.
سرپرست گروه معدن و صنایع معدنی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، مهمترین بحث در نقش کشورها و البته نقش ایران در زنجیره ارزش جهانی را با تحلیل ارزش هر تن صادرات و واردات در هر حلقه از زنجیره ذکر کرد و گفت: ایران هر تن کنسانتره را به قیمت 1100دلار و هر تن کاتد را به قیمت 9500دلار صادر میکند که قیمت بالاتر کاتد به دلیل ارزش افزوده ای است که در آن ایجاد شده و پرعیارسازی شده است.
وی تصریح کرد: در محصولات پایین دست ارزش صادراتی ایران به ازای هر تن بین 9100 تا 9500دلار است. به عبارتی کاتد حتی در برخی محصولات پایین دست با قیمت بالاتری صادر میشود و این باعث شده است تا برخی فعالان صنعت مس اعتقاد داشته باشند که تمرکز بر بالادست باید باشد؛ چرا که ارزش افزوده زیادی در پایین دست خلق نمیشود. در مقایسه با آن ژاپن کشوری که معدن مس ندارد هر تن ورق های مسی نازک به ضخامت 50میکرون و کمتر را به ارزش 25هزار دلار صادر کرده است.
عادلینیک با بیان اینکه با توسعه زنجیره ارزش مس در کشور می توان به افزایش ارزشافزوده و ارتقای جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی این صنعت دست یافت، گفت: برخی مشکلات نظیر برندسازی و بازاریابی نیز علاوه بر چالش های فناوری وجود دارد. بنابراین یکی از اصلی ترین سیاست های صنعتی کشور در افق چندسال آینده باید پاسخ به این سوال باشد که کجای زنجیره ارزش جهانی می خواهیم قرار بگیریم.
سرپرست گروه معدن موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، کوچکمقیاس بودن واحدهای معدنی مس، در دسترس نبودن اطلاعات موردنیاز فعالان معدنی، در دسترس نبودن زمین معدن، کاهش جذابیت فعالیت های اکتشافی و اجرای نادرست فرآیند اکتشاف، استفاده از فناوری قدیمی در استخراج معادن، عمر بالا و فرسودگی ماشینآلات معدنی به دلیل تحریم ها و ممنوعیت های واردات (عدماستفاده از ماشینآلات بهروز (مانند سیستم IPCC))، مشکلات تامین مواد ناریه هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ کمیت، استفاده از تجهیزات حملونقل با ظرفیت کوچک، کمبود دانش فنی لازم در معدنکاری و عدمارتباط موثر دانشگاه و معدن را از مهمترین چالش های بالادست زنجیره ارزش مس دانست.
وی اظهار کرد: در میان دست یا ذوب و پالایش صنعت مس نیز مواردی نظیر بهره وری پایین به دلیل عدماستفاده از فناوری های به روز، نبود بازار مصرف در صنایع نهایی و هایتک در صنایع مصرفکننده مس، ضعف بازاریابی تجاری و برندسازی، فراهم نبودن زیرساخت ها، نیاز به استخراج کانسارهای کمعیار، عدمفرآوری بخش اکسیدی کانسنگ مس، عدماستخراج عناصر ارزشمند از جمله مولیبدن و طلا از کنسانتره و عدماستخراج عناصر باارزش از لجنهای کارخانه فرآوری از دیگر چالش های این صنعت است.
وصل شدن به زنجیره ارزش جهانی مس
بهرام شکوری، رئیس هیاتمدیره انجمن مس ایران هم در این نشست با اشاره به اینکه صنعت مس از پتانسیل مناسبی برای بازی کردن نقش موثر در اقتصاد کشور برخوردار است، گفت: چالشهای صنعت مس در کشور به دو دسته تقسیم میشود. بخشی از آن مربوط به خود فعالان حوزه مس است؛ نظیر اینکه در حوزه آموزش، اکتشاف و استخراج و فناوری سرمایهگذاری کنند. بخش دیگر به حکمرانی و حاکمیت و دولت برمی گردد که بستر را برای این اقدامات فراهم کند. همچنین نبود ارتباطات مالی با دنیا باعث میشود فعالان اقتصادی مجبور به استفاده از ماشین آلات دستدوم و فناوری های نسل دوم شوند و از نسل چهارم بی بهره بمانند.
شکوری با اشاره به اینکه ایران در کمربند آلپ - هیمالیا قرار دارد، افزود: 5/ 12درصد از 15هزار کیلومتر در کشور ما قرار دارد اما تنها سه معدن در کلاس جهانی در کشور وجود دارد. در مونت ایسای استرالیا از عمق 1300متر در حال استخراج مس هستند؛ اما ایران تنها به اکتشاف های سطحی پرداخته و از معادن عمیق که حتی می تواند رتبه ما در دنیا را تغییر دهد، غفلت شده است. وی بیان کرد: استخراج زیر 5/ 0درصد از ذخایر در ایران سبب شده است از استخراج ذخایر نسبت به دنیا عقب تر باشیم؛ چراکه سایر کشورهای معدنی 3 تا 5درصد ذخایر را استخراج میکنند. بنابراین به دلیل عدماستفاده از فناوری و نوآوری های جدید نسبت به دنیا بهره وری پایین تری داریم.
رئیس هیاتمدیره انجمن مس ایران با بیان اینکه ایران می تواند با وصل شدن به زنجیره ارزش جهانی مس، ارتقای قابل توجهی در اقتصاد خود ایجاد کند، تصریح کرد: ایران توانایی پیوستن به زنجیره ارزش مس را دارد. تولید یکمیلیون تن کاتد مس دور از ذهن نیست و ایران پتانسیل آن را دارد.
ارزیابی ذخایر مس براساس استانداردهای جهانی
اردشیر سعدمحمدی، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات هم که به صورت مجازی در این نشست حضور داشت، گفت: میزان سرمایهگذاری مس به خاطر کیفیت منحصربهفردی که تولیدات مس کشور دارد، می تواند افزایش یابد. ایران توانایی تولید مس با عیار 999/ 99 را دارد و اگر عیار مس ایران در حال حاضر 995/ 99 است به دلیل تقاضای موجود بازار با توجه به قیمت است. در عین حال از لحاظ فنی مجموعه های موجود در کشور امکان تولید عیار 999/ 99 را دارند.
وی ادامه داد: ایران در نقاط گسترده ای از جمله در خراسان، یزد، اردبیل، آذربایجانشرقی و بسیاری نقاط پتانسیل تولید مس را دارد. اما نکته ای که وجود دارد این است که ذخیره ما باید براساس استانداردهای بینالمللی ارزیابی شود. استاندارد بینالمللی جورک که مورد پذیرش مجامع بینالمللی از لحاظ ذخیره برای سرمایهگذاری است در ایران نیز مورد پذیرش است؛ اما شکل حقوقی، فنی و عملیاتی به خود نگرفته است.
وی بر همخوانی طراحی معادن با حجم برداشت کشور و دستیابی به تجهیزات متناسب با سایت بزرگتر، تغییر بلوک بندی ها، ارتفاع پله ها و طراحی حفاری تاکید کرد و گفت: نهتنها روی تجهیزات مناسب باید سرمایهگذاری و خریداری شود، بلکه نیروی انسانی آن نیز باید پرورش یابد. تغییر نگرش فنی نیازمند آموزش حرفه ای متناسب با روشهای جدید است و برنامه ریزی مدون برای آموزش نیروی انسانی نیز باید انجام شود.
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات به تغییر طراحی در هر دو مرحله کنسانتره و ذوب اشاره کرد و افزود: روشهای جدید راندمان بالاتری دارند و ایران از روشهای جدید بی بهره است. ارتقای راندمان نه تنها نیازمند ورود روشهای جدید، طراحی های جدید و ورود تجهیزات متناسب است، بلکه نیازمند آموزش نیروی انسانی متناسب با آن نیز است. وی بر سرمایهگذاری در خطوط ریلی، تدوین سیستمی نوین در تخلیه و بارگیری برای انتقال و خروج از کشور و فراهم شدن صادرات مکانیزه کنسانتره و کاتد تاکید کرد و دستیابی به هدف ارتقای جایگاه مس در اقتصاد کشور و تولید ناخالص ملی کشور را با رفع چالشهای یادشده ممکن دانست.
سرمایهگذاری های خارجی در صنعت مس
در ادامه این نشست، ابوالفضل صالح آبادی، دبیر انجمن مس ایران، عملکرد تولید کاتد مس را بالای 330هزار تن عنوان کرد و گفت: تحلیل زنجیره ارزش صنعت مس را با دو نگاه می توان ارائه کرد: نخست اینکه زنجیره ارزش را به معنای واقعی «ارزش» مورد ارزیابی قرار داد؛ دوم اینکه به سیاست های حاکمیتی پرداخت. به طور طبیعی هر کشوری متناسب با شرایط خود استراتژی ها و سیاست هایی دارد که تکلیف میکند و شاید در مواردی مبنای «ارزش» نداشته باشد؛ به این معنا که صرفا براساس تولید ارزش یا تولید ثروت یا فعالیت اقتصادی ارزیابی نشود.
وی با اشاره به صنایع با فناوری بالا افزود: زنجیره ارزش با نگاه تولید ثروت باید مبنا قرار گیرد. به این معنا که با توجه به مختصات و شرایط کشور در کجای زنجیره می توان تولید ارزش و ثروت بیشتری داشت. با این نگاه وقتی ایران با محدودیت منابع آبی مواجه است ملزم به انتقال تکنولوژی به سمت صنایع کمآب بر است. اما در عملکرد می بینیم توجهی به این مساله نشده و حال در مواجهه با کمبود منابع آبی ناچار به ایجاد زیرساخت انتقال آب و آبشیرین کن هستیم و اینکه آب را از خلیجفارس به اصفهان، کرمان یا حتی خواف انتقال دهیم.
صالحآبادی ادامه داد: اینکه در دنیا، کشوری صنایع هایتک را براساس اقلیم و مختصات کشور خودش طراحی کرده است، ما نمی توانیم بدون توجه به محدودیتها و اقلیم کشور خودمان آن را وارد کنیم. علاوه بر این در بحث فناوری، موضوع تنها به واردات آن محدود نمیشود، وقتی تکنولوژی وارد میشود در کنار خود تکنولوژی، ساختار آن، فرهنگ تکنولوژی، نحوه استفاده از آن و امکانات مربوط به نگهداری و تعمیر آن نیز باید وارد شود. آموزش نیروی انسانی نیز باید متناسب با آن انجام شود. نمی توان بدون توجه به زیرساخت تکنولوژی و ملزومات آن، تنها به واردات آن اکتفا کرد.
دبیر انجمن مس ایران با اشاره به قابلیتهای ویژه مس در ایران اظهار کرد: ایران با توجه به ظرفیت هایی که دارد می تواند در فلز مس به بازیگر جهانی تبدیل شود. به عنوان مثال گلنکور که در تجارت هم نقش دارد، 5/ 3میلیون تن مس کل ظرفیت تجارت این شرکت است. کودلکو که یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه مس است 5/ 1میلیون تن تولید دارد. اگر شرکت ملی مس ایران بتواند یکمیلیون تن تولید داشته باشد می تواند در سطح جهانی نقش داشته باشد.
وی ادامه داد: مس، فلزی است که در آن مزیت و ظرفیت بسیار بالایی داریم. 50سال از عمر شرکت ملی مس می گذرد؛ شرکتی که با ظرفیت 180هزار تن کاتد مس آغاز کرده و در حال حاضر به 280هزار تن رسیده است. در طول 50سال تنها صدهزار تن به ظرفیت آن افزوده شده، در شرایطی که فلز مس مزیت اول معادن ایران است. صالح آبادی بر ورود سرمایهگذاری های خارجی، همکاری با شرکتهای بینالمللی و استفاده از اثرات جانبی مثبتی که همراه خود خواهد آورد نظیر فناوری و فرهنگ تکنولوژی و آموزش نیروی انسانی که به توسعه صنعت مس کمک میکند، تاکید کرد و گفت: باید توجه کرد که توسعه زنجیره نیز باید به شکل متوازن باشد و به تمام حلقه ها پرداخت. تمرکز بر حلقه بالادست نمی تواند مزیتی برای کشور ایجاد کند.
لزوم استخراج و منبعمحوری در حوزه مس
علیرضا کلاهی صمدی، عضو هیات نمایندگان اتاق همدان از دیگر حاضران در این نشست اظهار کرد: ابتدا باید مشخص شود که ایران می خواهد کشوری استخراجی و منبع محور باشد یا نه. ادامه روند فعلی به کوچک شدن صنایع ساخت محور و توسعه نامتوازن در صنایع منجر خواهد بود؛ چراکه تمام سرمایهگذاری های جدید در حوزه بالادست در حال انجام است. این خطر سبب کوچکشدن اقتصاد و عدمانعطاف پذیری آن میشود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر اثر منبع محور بودن را میتوان در اقتصاد روسیه دید افزود: این کشور 46درصد انرژی اروپا را تامین می کرد و محل اصلی درآمدهای ارزی بود، اما در نتیجه تصمیمات سیاسی اروپا در حال حاضر سهم روسیه از بازار گاز اروپا از 46درصد به 7درصد کاهش یافته است و حتی ممکن است سال دیگر صفر شود. در صورتی که اگر کشور پیچیدگی اقتصادی داشته باشد و نقشی در زنجیره های ارزش جهانی داشته باشد، مثل کشور چین، به رغم تلاش ترامپ و وضع تعرفه بر صادرات چین و به طور متقابل چین بر صادرات آمریکا و سایر محدودیتها، حجم تجارت چین و آمریکا به 640میلیارد دلار رسیده و اهمیت چین، هم به عنوان تامین کننده مهم زنجیره ارزش جهانی و هم به عنوان بازار مهم باعث شده مقاومت اقتصادی و انعطاف پذیری بالایی داشته باشد و به راحتی با چالش مواجه نشود.
کلاهیصمدی صادرات کاتد به دلیل عدمصرفه اقتصادی محصولات پایین دست را نادرست دانست و گفت: این موضوع تنها در صنعت مس نیست، در هر رشته ای این بحث وجود دارد و با توجیه اینکه بالادست سودآور است تلاش در صادرات محصولات بالادستی و عدمتوسعه پایین دست است.
این درحالی است که خروجی این توصیه های سیاستی، صنایع آربیتراژی خواهد شد؛ صنایعی که محل خلق ارزش، نوآوری، افزایش عمق ساخت و بهبود سودآوری ذاتی نیستند بلکه تنها از محل آربیتراژ اختلاف قیمت منابع ارتزاق میکنند. این شرایط نه تنها به پیچیدگی اقتصادی و تنوع محصولی اقتصاد کمک نمی کند، بلکه بعد از مدتی همین صنایع آربیتراژی، چون تکامل عادی را که یک صنعت باید طی کند، نداشته اند و بسته به شرایط برون زا سودآوری را از دست میدهند از دولت انتظار دارند جبران زیان کند. وی تصریح کرد: ایران از نظر برندسازی ملی، فناوری و حتی سطح مدیریت لازم را در کالای نهایی برای مصرف نهایی ندارد، اما در کالاهای واسطهای و لوازم یدکی می تواند نقش قابل توجهی داشته باشد. به عنوان مثال در خودرو توان رقابت با برندی را نداریم اما در قطعات خودرو توان نقش بازی کردن در زنجیره ارزش جهانی را داریم.
کاهش تجارت در حوزه پاییندست
در ادامه این نشست، حیدری، مدیر اجرایی شرکت مشاوره اقتصادی فلزات و مواد (آتورپات) و مشاور شرکت ایمیدرو مجری طرح جامع مس، به ارائه خلاصه کار مطالعاتی طرح جامع مس پرداخت و گفت: با توجه به اینکه در جهان تجارت کنسانتره مس رو به افزایش است؛ اما تجارت مس تصفیهشده روندی ثابت دارد و حتی تجارت محصولات نیمساخته کاهش یافته است، بنابراین جهان به سمت شکل دهی بازار مصرف در مکانی است که تمرکز واحدهای بالادست وجود دارد، بنابراین تجارت در حوزه پایین دست رو به کاهش است.
وی ادامه داد: علاوه بر این پیشبینی ها نشان میدهد که معادن فعال کنونی توان تامین تقاضای روبه رشد مس در آینده را ندارند و سرمایهگذاری در بالادست و معادن با عمق بیشتر مورد نیاز است.
حیدری روند رو به افزایش قیمت جهانی مس را سبب سودآوری حلقه تولید معدنی و همچنین روند رو به افزایش تقاضا برای مس را نشاندهنده افزایش قیمت مس دانست و خاطرنشان کرد: این موضوع در کنار وجود تعرفه های رو به کاهش ذوب و پالایش که به کاهشیشدن سود حلقه ذوب و پالایش منجر شده است، باعث شده حلقه بالادست مس سودآوری بیشتری از میان دست و پایین دست داشته باشد.
وی تصریح کرد: پیشبینی ها در خصوص تقاضای کاتد مس وجود کسری کاتد از سال 2032 به بعد را نشان میدهد، بنابراین با توجه به شرایط موجود و اقتصاد ضعیف مس تصفیهشده و کاتد مس به نظر میرسد بهتر است درحال حاضر به سمت پروژه های بالادست و توسعه صادرات محصولات بالادستی حرکت کنیم و بعد از 2032 توسعه حلقه ذوب و پالایش را در دستور کار قرار دهیم. مشاور شرکت ایمیدرو با اشاره به سود 9/ 85درصدی سود در کنسانتره مس و ضرر 5/ 11درصدی در بخش کاتد و ذوب و پالایش در سال 1400،
وی افزود: نه تنها بیشترین حاشیه سود متعلق به استخراج و تولید کنسانتره یا به عبارتی تولید معدنی است و ذوب و پالایش حاشیه سود پایینی دارند، بلکه ذخایر و تولید معدنی از لحاظ جغرافیایی نیز با هم تطابق دارد چراکه کشورهایی که دارای ذخایر هستند به سمت تولید معدنی حرکت کردهاند و در مقابل کشورهایی که مصرفکننده هستند مانند چین و اروپا به سمت تولید کاتد و محصولات نیم ساخته مسی حرکت کرده اند. وی گفت: به طور کلی کنسانتره حاشیه سود مناسبی دارد و حلقه ذوب و پالایش زیانده است و محصولات نیمه ساخته نیز حاشیه سود بین 14 تا 155دلار بر تن دارند. در اشتغال بیشترین هزینه را حلقه ذوب و پالایش دارد و دو حلقه محصولات نیمهساخته و کنسانتره هزینه اشتغال بالایی ندارند. انتشار آلایندگی در کنسانتره متوسط و محصولات نیمهساخته کم است و حلقه ذوب و پالایش انتشار آلایندگی بسیار بالایی دارند.
استفاده از قراضههای مس
وحید اسلامیان، مدیرعامل شرکت دنیای مس کاشان هم در این نشست اظهار کرد: در صنایع پاییندست باید به صنایع میانی نیز توجه شود تا بتوان صنایع پاییندست را تکمیل کرد. در صنایع پاییندست ارزش افزوده زیاد و خلق تقاضا وجود دارد بنابراین ارزش افزوده تکاثری در اقتصاد را فعال میکند.
وی بر استفاده از قراضههای مس در کشور تاکید کرد و گفت: توان استفاده و بازیافت آن در کشور وجود دارد. در سال گذشته 157هزار تن کاتد به مصرف داخلی رسید و 161هزار تن کاتد صادر شد، بنابراین باید با خلق ارزش افزوده بیشتر بر کاتد از طریق جذب سرمایهگذاری خصوصی و خارجی تاکید و در جهت توسعه زنجیره ارزش در این صنعت اقدام کرد.
گسترش اکتشافات با افزایش خامفروشی
پیروی، مدیر گروه معدن مرکز پژوهش های مجلس در ادامه این نشست اظهار کرد: اگر در سطح سیاستگذاری کشور، مقصد مشخص شود، پاسخ بسیاری از سوالات داده میشود. در دهه 1960 تا 1970 کرهجنوبی چهار صنعت را که شامل خودرو، فولاد، لوازم خانگی و فیلم بود، انتخاب کرد. حتی تا نزدیکی تحریم های بینالمللی پیش رفت. بانک جهانی به دلیل اینکه کره دارای منابع سنگآهن، زغالسنگ و انرژی نبود صنعتی مثل فولاد را بهینه ارزیابی نمی کرد بنابراین با وام دادن به کره مخالفت می کرد.
وی ادامه داد: اما کره روی تصمیمات خود ایستادگی کرد و با استفاده از سیاستگذاری های بهینه در حال حاضر جزو بهترین تولیدکنندگان فولاد دنیاست. بنابراین باید ابتدا سیاستگذار با درنظر گرفتن موارد متعدد نظیر عوامل ژئوپلیتیک، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی و عوامل روابط بینالملل و...، اینکه قرار است اقتصاد ایران کجا بایستد و مقصد اقتصاد ایران کجاست را مشخص کند. وی به وابستگی عملکرد عوامل اقتصادی به سیگنال های اقتصادی اشاره و بیان کرد: این اقتصاد است که به عوامل اقتصادی علامت میدهد که چگونه رفتار کنند.
مدیرگروه معدن مرکز پژوهش های مجلس با اشاره به موضوع خام فروشی گفت: برخی واژه ها بار معنایی منفی پیدا کرده است اما درواقع منفی نیست. خامفروشی در ایران اقتصاد نداشته است و علامتهای اقتصادی ایران به سمت افزایش خامفروشی نبوده و به همین دلیل است که اکتشاف در ایران گسترش نیافته است. پیروی بر مشخششدن مقصد اقتصاد ایران توسط دولت، مشخص شدن صنایع توسعهای و سرمایهگذاری و مشخص شدن مسیر اقتصاد در جهت علامت دهی صحیح به رشد همان صنایع تاکید کرد و افزود: هیچ اقتصادی منابع بی نهایت برای توسعه زنجیره ارزش همه صنایع را ندارد، بنابراین خامفروشی لزوما اقدام بدی نیست و در سایر صنایع غیرمنتخب باید خامفروشی کرد.