موجسواری تجزیهطلبان زیر تابوت ژینا
با انتشار خبر فوت خانم امینی، فرصتطلبان سیاسی وارد بازی شده و هریک از این آب گلآلود برای خود ماهی گرفتند. اما آنچه این بار متمایزکننده است، ورود خطرناک جریانات تجزیهطلبی قومیتی به این ماجرا است.
به گزارش مشرق، سبحان حافظی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: همانطور که انتظار میرفت با انتشار خبر فوت خانم امینی، فرصتطلبان سیاسی اعم از مدعیان اصلاحات تا پادوهای ملکه فقید و بن سلمان در بیبیسی و اینترنشنال وارد بازی شده و هریک از این آب گلآلود برای خود ماهی گرفتند. تا اینجای ماجرا چیز تازهای نیست و در این سالها بارها این قبیل فرصتطلبیها تجربه شده، اما آنچه این بار متمایزکننده است، ورود خطرناک جریانات تجزیهطلبی قومیتی به این ماجرا است.
اقلیم کردستان عراق از مدتها پیش مأمنی برای عملیاتهای مخرب موساد بوده و در این میان افسران اطلاعاتی رژیمصهیونیستی حساب ویژهای بر روی عناصر وابسته به گروههای تروریستی فعال در این اقلیم باز کردهاند. آذرماه 1397 عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک تروریستی کومله به همراه صلاح بایزیدی، نماینده کومله در امریکا با وزیر خارجه وقت امریکا دیدار کرد و به پمپئو گفت: «ما در کومله و کل احزاب اپوزیسیون، امریکا و اسرائیل را نهتنها دشمن خود نمیدانیم، بلکه دوست و متحد اصلی خود میدانیم و از ابراز این دوستی واهمهای نداریم.» همان روزها اخباری از آغاز موج جدیدی از همکاریها میان رژیمصهیونیستی و برخی گروهکهای تجزیهطلب و بهویژه «کومله» شنیده میشد.
بر اساس اسنادی که بعداً فاش شد چندی بعد با واسطهگری سعودیها، ملاقاتی میان مهتدی و مسئول وقت میز ایران در موساد برقرار شد و در این ملاقات ضمن تأکید بر گسترش همکاریها بر دو پروژه راهبردی میان موساد و کومله تمرکز گردید. پروژه نخست ایجاد تیم عملیات ویژه کومله که با برش تاکتیکی در اختیار موساد قرار میگرفت و دوم پروژه ایجاد هستههای تحریک و شورش قومی در مناطق غربی کشور بود که تأمین مالی این هستهها را سعودیها برعهدهگرفته و آموزش سرشبکهها به افسران موساد مقیم اقلیم سپرده شد.
پروژه نخست ثباتزدایی از حوزه امنیت سخت و نیمه سخت کشور را هدف گرفته و مقصد آن تأسیسات حساس و حیاتی کشور بود. به این منظور مهتدی شخصاً 10 نیروی ورزیده خود را به موساد معرفی و موساد طی یک آموزش 15 ماهه در اقلیم کردستان، نخستین تیم عملیات ویژه مشترک خود با کومله را ایجاد کرد. در دیدارهای بعدی مهتدی و نمایندگان موساد، اسامی سرشبکههای کومله در شهرهای غربی کشور در اختیار موساد قرار گرفت و برای آنها از بستر آنلاین آموزشهای ویژه عضویابی و تیمسازی برگزار شد و تعدادی از این عناصر برای آموزشهای تکمیلی به اقلیم فراخوانده شدند.
یکی از افرادی که در این میان به شبکه تازه تأسیس کومله پیوست، «عرفان. م.» از نیروهای گروهک پارت آزادی کردستان (پاک) بود که جذب کومله شده و بهطور غیرقانونی از کشور خارج و به اقلیم کردستان فرستاده شده و در فرایند آموزشی پروژه قرار گرفت و پس از پایان مرحله اول آموزش در اسفندماه سال 98 به ایران بازگشت. البته با هوشیاری نهادهای امنیتی در همان ابتدای بازگشت دستگیر شد و پرونده او در اختیار دستگاه قضایی قرار گرفت.
اینک عرفان یکی از عناصر این شبکه با موجسواری روی فوت خانم امینی که دارای نسبت خانوادگی نیز با اوست، در حال اجرای آموزشهای اولیهای است که در اقلیم فراگرفته است. تیمهای این شبکه در سقز تلاش کردند مراسم تدفین خانم مهسا امینی را به بستری برای شعارهای تجزیهطلبانه و تحریک قومیتی تبدیل کنند و شاخه بزرگتر این شبکه در سنندج در حال پیشبرد همین پروژه است. در سوی دیگر دنیا شخص عبدالله مهتدی نیز خود به میدان آمده و با هدایت افسران موساد پیشنهاد اعتصاب عمومی در کردستان میدهد.
باید واقعبین بود و فهمید دیگر موضوع گشت ارشاد یا فوت یک هموطن نیست، اینک بستری برای تجزیهطلبان تروریست فراهمشده تا با تحریک عواطف و هیجانات عمومی، زمینه را برای تضعیف امنیت ملی ایران فراهم آورند. هرچند نخستین تیم از تیمهای عملیات ویژه مشترک موساد و کومله زیر ضربه وزارت اطلاعات رفت، اما بعید نیست که سایر تیمهای این شبکه از فرصت مشغول شدن همه به ناآرامیها سوءاستفاده کنند و بخواهند خدشهای به اماکن حساس و حیاتی کشور وارد آورند. هرکه «ایران» را دوست دارد و دلنگران «دختران ایران» است، باید در مقابل این توطئه شوم تروریستی هوشیار باشد و اجازه ندهد که به نام خونخواهی برای «ژینا» امنیت سایر دختران ایران به مخاطره افتد.