مینگذاری رسانههای ضدایرانی پیش پای صادرات انرژی
تهران - ایرنا - انسداد خط لوله «نورداستریم -1» در امتداد جنگ اوکراین به بحث و نظرها در مورد جایگزینی محصولات انرژی ایران برای اروپاییها پس از توافق احتمالی دامن زد. رسانههای فارسیزبان خارجی اما به شکلی هماهنگ حملاتی را علیه گزینه صادرات ایران به راه انداختند حال آنکه مکرر از «زمستان سخت» اروپا میگویند.
پس از اعلام مسدودسازی خط لوله نورداستریم -1 که گاز روسیه را به اروپا انتقال میدهد، رسانههای فارسیزبان خارجی توییت «محمد مرندی» مشاور تیم مذاکرهکننده هستهای و همچنین تحلیل و گزارش برخی صاحبنظران و رسانههای داخل ایران با این درونمایه را که «زمستان در راه است» طعنهزنی به اروپا بابت درگیری با مصائب دسترسی به انرژی روسیه در امتداد جنگ اوکراین و نهایی نشدن توافق هستهای تعبیر میکنند.[1]
مرندی توئیت زده بود:.... زمستان نزدیک است و اتحادیه اروپا با بحران انرژی فلج کننده مواجه است.
بسیاری از کارشناسان و نیز مسئولان کشورمان میگویند در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات رفع تحریم و افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز، ایران میتواند در امنیت انرژی اروپا نقشی تعیینکننده ایفا کرده و بخشی از گاز طبیعی مورد نیاز قاره سبز را تامین کند.
در همین پیوند، «جواد اوجی» وزیر نفت، دوازدهم خرداد در همایش بینالمللی انرژی باکو با بیان اینکه ایران میتواند بخشی از نیازهای انرژی جهان را تامین کند، گفت: تحریمکنندگان تصور میکنند با ابزار تروریستی تحریم میتوانند مانع توسعه و پیشرفت ایران شوند، اما این تحریمها شمشیری دولبه است که گریبانگیر خودشان شده است.
از سوی دیگر خبرگزاری جمهوری اسلامی میانه شهریورماه تحت عنوان «اصول ثابت تهران در زمستان و تابستان وین / مذاکرات رفع تحریمها در کدام ایستگاه متوقف مانده است؟» و با اشاره به «زمستان اروپا، اسم رمز فشار به ایران» نوشت: کارزار رسانهای آنها (غرب) در تلاش است تا افکار عمومی ایران و جهان را به این نتیجه برساند که جمهوری اسلامی ایران متاثر از بحران انرژی در اروپا، چشم به راه زمستان است تا از حربه انرژی برای امتیازگیری استفاده کند! این موضوع درحالی از سوی غربی ها مطرح و از سوی برخی در داخل مورد تحلیل قرار میگیرد که واقعیات در میدان از موضوع دیگری حکایت دارد. الف) اصول مصرح ایران در زمستان سال گذشته همان اصولی است که در زمستان امسال و سالهای آینده هم در تصمیمات وزارت خارجه جاری بوده است. ب) ایران در حال حاضر زیرساخت لازم برای تامین گاز اروپا و استفاده از این اهرم برای اثرگذاری بر تروییکای این قاره را در اختیار ندارد. پ) جمهوری اسلامی ایران برخلاف طرفهای غربی هرگز از اهرم انرژی برای فشار به جهان استفاده نکرده است.
رسانهها ضدایرانی در حالی که تا چندی پیش مدعی بودند روسیه با هدف استفاده از موقعیت ایران برای دورزدن تحریمهای خود از توافق هستهای حمایت میکند، میگویند مسکو با کاهش تحریمهای پیش روی تهران و در نتیجه افزایش نقش ایران در گازرسانی به اروپا مخالف است
در این میان، رویکرد دستگاههای تبلیغاتی مخالف جمهوری اسلامی در خصوص صادرات انرژی ایران به غرب در صورت شکلگیری توافق هستهای، قابل تامل است.
مقصرِ صادر نشدن نفت و گاز ایران کیست؟
رسانههای خارجی فارسیزبان جایگاه فعلی در بازار انرژی جهان را با میزان بهرهمندی ایران از ذخایر نفت و گاز جهان متناسب نمیدانند و با استفاده از تکنیک «مقصرنمایی»، سیاست خارجی و و منافع ملی در حوزه فناوری صلحآمیز هستهای را عامل این بیتناسبی اعلام میکنند، این در حالی است که تحریمهای مزمن غرب عامل اصلی توسعهنیافتن زیرساختها و محدود ماندن قابلیتهای صادرات انرژی بوده است.
«ایندیپندنت فارسی» در گزارشی آنچه را «سیاست خارجی تنشزا» در کنار «تداوم برنامه هستهای - موشکی وپهپادی» خوانده، عواملی دانسته که «شرایط» را برای اعمال تحریمهای متعدد علیه صنعت انرژی فراهم کرده است. این رسانه مسئولیت «تحریم» را از دوش غرب برداشته و آن را به تمامی متوجه ایران کرده است. این رسانه در گزارشی دیگر ضمن اذعان به اشتباهات و ضررهای غرب در بی توجهی به قابلیتهای تولید گاز ایران در دهههای اخیر، سیاست ایران را هم دارای اشتباهاتی چون «فرصتسوزی اصلاح در دوره خاتمی»، «رفتارهای انقلابی»، «برنامه اتمی مشکوک به داشتن ابعاد نظامی» و... دانسته است. [2]
ایندیپندنت حل مشکلاتی چون از دست دادن بازار منطقهای انرژی و مشکلات متعدد داخلی در بخشهای نفت، گاز و برق را بدون «تغییر اساسی» در سیاست خارجی و دیپلماسی انرژی ناممکن قلمداد کرده است.[3]
«رادیو فردا» روی همین محور با «چالشبرانگیز» خواندن سیاست ایران در جهان و منطقه، آنچه را «ابعاد نظامی» برنامه هستهای و «سوء مدیریت» در جمهوری اسلامی خوانده، عامل توسعهنیافتگی منابع گازی معرفی کرده است.[4] جالب آنکه این رسانهها در گزارشهایی که به مساله هستهای هم مرتبط نیست با استفاده از تکنیک «کانال انحرافی» به اتهامزنیهای خود علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران ادامه میدهند.
شرط و شروط رسانههای ضدایرانی برای صادرات انرژی ایران
در حالیکه برخی کارشناسان بر این باورند ایران میتواند با سرمایهگذاری در بخش الانجی در کوتاهمدت به صادرکننده آن تبدیل شود، ولی رسانههای معاند اصرار دارند که ایران نمیتواند حتی بخشی از نیاز انرژی اروپا را تامین کند. به این ترتیب آشکارا بهرهگیری از تکنیک «ناامیدسازی» در دستور کار است.
بی بی سی فارسی در گزارشی مینویسد: شاید ایران بتواند با سرمایهگذاری در بخش الانجی در کوتاهمدت به صادرکننده آن تبدیل شود اما تاسیساتی که در زمان محمود احمدی نژاد عملیات احداثشان شروع شد، در حال فرسودگی تدریجیاند و همه شرکتهای خارجی بخاطر تحریم کار در آنها را رها کردهاند.[5]
ایندیپندنت پیشاپیش گشایش مسیر هرگونه سرمایهگذاری و توسعه قابلیتهای صدور گاز را غیرممکن دانسته و اصرار دارد: سابقه عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی میتواند بر تصمیم کشورها برای سرمایهگذاری در حوزه پرخطری همچون انرژی اثرگذار باشد. به این مسئله باید ارتباط تنگاتنگ تهران با مسکو را هم اضافه کرد.[6]
رسانههای فارسیزبان خارجی در چارچوب تناقضگوییهای خود یک جا ایران را مسئول صادر نشدن محصولات انرژی میدانند و جای دیگر از کارآمدی تحریمها علیه صنایع نفت و گاز میگویند
این رسانه در گزارشی دیگر اساسا امیدواری به توسعه بازار صادراتی ایران رد کرده و مدعی است: حتی اگر تمام سازوکارها برای وجود یک توافق بلندمدت فراهم شود، توان محدود صادراتی و مشکلات زیرساختی ایران که برای هرگونه خوشبینی به سهم بردن ایران از بازار جهانی گاز مانع بزرگی است. این رسانه پروژه سرمایهگذاری مستقیم در توسعه خطوط لوله گاز را «زمانبر» و نیازمند «صرف منابع مالی گسترده» خواند.[7]
ایندیپندنت همچنین اظهارت مرندی و سایر مسئولان را که میگویند ایران میتواند در حل بحران انرژی اروپا نقش مهمی ایفا کند، با واقعیتهای بازار انرژی و ظرفیت فعلی صنعت انرژی ایران در تضاد دانسته و ادعا میکند: این اظهارات فقط «مصرف داخلی» دارند.[8]
ایندیپندنت با ادعای بروز «بن بست» در مذاکرات رفع تحریمها این جمعبندی را ارائه میدهد که ایران با وجود تحریمها، به این زودیها قادر نیست نیاز انرژی اروپا را تامین کند.
از سوی دیگر، بی بی سی فارسی گاز ایران را به خاطر آنچه «سیاست خارجی تنشزای نظام» میخواند خارج از اولویتهای اروپا دانسته و تلاش میکند موضع خود را در جایگاه سیاست اتحادیه اروپا بنشاند: «نباید انتظار داشت اروپا برای تامین گاز طبیعی در کوتاهمدت و میانمدت روی ایران حساب جدی باز کند.»
بی بی سی حتی برای برای افزایش سهم ایران در بازار انرژی بعد از توافق احتمالی شرط و شروطی میگذارد و مینویسد: باید بهسرعت زمینه جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی فراهم شود و پیوستن به افایتیاف هم به تصویب برسد. سیاست خارجی به سمت تنشزدایی برود، دیپلماسی انرژی بازتعریف و به نقش صادرات انرژی در سیاست خارجی ایران توجه جدی شود. [9]
تمرکز ویژه بر چالشهای تامین و توزیع گاز در داخل
رسانههای ضدایرانی ادعا میکنند ایران در تامین نیازهای داخلی گاز با چالشها و کاستیهای جدی مواجه است، این درحالی است که در یک سال گذشته، قطعی گاز به حداقل رسیده است.
«ایندیپندنت فارسی» مدعی است: حتی در صورت فراهم شدن تمام زیرساختهای فنی و سیاسی، قرار است ایران کدام گاز را صادر کند؟ رشد بالای مصرف داخلی گاز در ایران نه تنها در سالهای اخیر به قطعی گاز خانگی و صنایع منجر شد که در برخی فصول ایران ناچار شد گاز وارد کند. در عین حال قطع گاز صادراتی به دو بازار محدود یعنی عراق و ترکیه به تبع مشکل تامین، خود موجب شد که همین دو بازار صادراتی نیز به سمت قراردادهای گازی بلندمدت با دیگر کشورها از جمله قطر بروند.[10]
«رادیو فردا» هم مینویسد: ظرفیت تولید روزانه کنونی گاز ایران حدود 800 میلیون متر مکعب در روز و معادل مصرف روزانه گاز در ایران است. به عبارت دیگر، کشور دارنده دومین ذخیره بزرگ گاز دنیا و سومین تولیدکننده گاز جهان، به دلیل مصرف بیحساب داخلی، فاقد کمترین قدرت برای کمک به تأمین نیازهای واردات گاز اروپا و پر کردن بخشی از جای روسیه در آن بازار است.[11]
برخی از کارشناسان، فشار بر ایران با اسم رمز زمستان اروپا را بخشی از یک پروژه کلان میدانند که هدفش تامین انرژی مورد نیاز غرب تنها با صرف هزینههای تبلیغاتی است
بی بی سی در گزارشی با ادعای قطع گاز کارخانجات صنعتی و افزایش تحویل مازوت به نیروگاهها به منظور تامین نیازبخش خانگی، مشکلات بیشتری را برای تولید گاز ایران میتراشد: مهمترین چالش آینده صنعت گاز طبیعی ایران افت فشار در میدان پارس جنوبی، تامینکننده 70 در صد گاز طبیعی مصرفی در ایران است. اگر مشکل افت فشار با فناوری پیشرفته خارجی رفع نشود، در میانمدت با تداوم افزایش مصرف داخلی و کاهش ظرفیت تولید، ایران به واردکننده گاز طبیعی تبدیل خواهد شد.[12]
وقتی برای مینگذاری به ضد و نقیضگویی میافتند
این رسانهها در حالی که تا چندی پیش مدعی بودند روسیه با هدف استفاده از موقعیت ایران برای دورزدن تحریمهای خود از توافق هستهای حمایت میکند، حال میگویند مسکو با کاهش تحریمهای پیش روی تهران و در نتیجه افزایش نقش ایران در گازرسانی به اروپا مخالف است. این را از گزارش ایندیپندنت درمییابیم که نوشته است: نباید اثرپذیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از روسیه را از نظر دور داشت. در صورت رفع موانع تحریمی، تردیدی نیست که ورود اروپا به مذاکرات گازی با تهران، واکنش مسکو را به همراه خواهد داشت. روسیه برای حفظ جریان مالی حاصل از صدور انرژی به اروپا از ابزارهای سیاسی بهره خواهد برد تا دسترسی اروپا به گزینههای جایگزین را سختتر کند.[13]
این درحالی است که خود این رسانهها ادعا میکنند ایران از زیرساختهای لازم برای صادرات گاز به اروپا برخوردار نیست. همچنین خود این رسانهها میدانند که روسیه به دلیل همکاریهای سالهای اخیر، از توان تولید و صادرات گاز ایران بیش از غربیها آگاه است. گویا این رسانهها در حالی که نمیدانند بالاخره موضع روسیه در قبال رفع تحریمهای ایران و دور زدن تحریمهای خود چیست، هر کجا لازم است ذهن مخاطب را با تحلیلهای ضدونقیض و متعارض بازی میدهند.
در این فضا، «محسن سازگارا» پای ثابت تحلیلگری دستگاههای تبلیغاتی ضدایرانی در برنامه چشمانداز شبکه «ایران اینترنشنال» میگوید: 40 سال است که یکی از استراتژیهای سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران این است که هرگز نگذارد رابطه ایران با غرب، اروپای غربی یا آمریکا در حدی عادی شود که آنها رغبت کنند در صنایع نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند. در همین حال، «امید شکری» کارشناس سیاست خارجی و استراتژیست انرژی در برنامه چشمانداز میگوید: اگر امروز توافق اتمی حاصل شود، حداقل پنج سال زمان برای واردات گاز طبیعی از ایران لازم است. چون در کنار مخالفت روسیه، مخالفت آمریکا و لابی ال. ان. جی آمریکا نیز وجود دارد.
نکتههای ذکر شده در بالا، از ضد و نقیضگویی رسانههای فارسیزبان ضدایرانی حکایت دارد؛ رسانههایی که برای اثبات گزارههای مورد نظر خود به مخاطبان، گاهی یادشان میرود در پاراگراف قبلی گزارشهایشان چه نوشتهاند تا در سطور بعدی استدلالشان را نقض نکنند. در همین حال، طیفی از کارشناسان میگویند این پروسه با اسم رمز «زمستان اروپا» بخشی از برنامه کلی غربیها برای تامین انرژی با با هزینه صرفا تبلیغاتی است.