سه‌شنبه 6 آذر 1403

می گویند دشمن از فضای مجازی بهره می‌گیرد؛ مگر دشمنان از دین سوءاستفاده نکردند؟ چاره کار، محدود کردن دسترسی به دین است؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
می گویند دشمن از فضای مجازی بهره می‌گیرد؛ مگر دشمنان از دین سوءاستفاده نکردند؟ چاره کار، محدود کردن دسترسی به دین است؟

اقتصادنیوز: جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به انتقاد از سیاست دولت در مواجهه با فضای مجازی پرداخت.

به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: متولیان امر، سعی دارند اینترنت به صورت «عام» و برخی شبکه‌های فراگیر اجتماعی، مانند «اینستاگرام»، «واتس‌اپ» و «تلگرام» به صورت «خاص» را محدود کنند. چنین مسئولانی به جای اصلاح رفتار و جلب اعتماد عمومی به شبکه‌های داخلی، راه آسان را در محدود ساختن و بستن این شبکه‌ها هرچند به بهای محروم ماندن موافقان خود از این ابزارهای کارآمد می‌جویند. آشکار است که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در کنار فوائد و خدمات بی‌شماری که دارند، ابزاری برای استفاده مخالفان یا دشمنان نیز خواهند بود، اما مگر در طول تاریخ و در جوامع مختلف و در جامعه اسلامی از دین و شریعت و از قرآن و حدیث تنها در راه درست استفاده شده است؟ آیا چاره کار در محدود ساختن جامعه از دسترسی به سرمایه‌های معنوی و تربیتی دینی است؟

مگر از طریق همین شبکه‌های مجازی و اجتماعی نیست که آن همه جریان‌های موافق و حتی خود بانیان و عاملان مسدودسازی، از آنها بهره مادی و فکری و معنوی می‌برند؟ چنان که به عنوان نمونه، در پایگاه رسمی رهبری در زبان‌های مختلف، پنج مورد از همین «شبکه‌های ممنوعه» شامل «واتس‌اپ»، «اینستاگرام»، «توییتر»، «فیس‌بوک» و «یوتیوب» مورد استفاده است که البته کاری درست و سنجیده است، اما برای هموطنان به‌رغم نیاز فراوان به آنها در قشرهای مختلف، ممنوع و مشمول «صیانت» شده است!

با این فرض که متولیان امر در شرایط بحرانی چاره‌ای جز محدود ساختن اینترنت و برخی شبکه‌های اجتماعی برای مدتی محدود سراغ نداشته باشند، اما برای یک نظام سیاسی که خود را متکی به حمایت مردم و دارای اقتدار لازم می‌بیند، نشانه آشکار سستی و ناتوانی است که چاره کار را در غلبه بر بخشی از مشکلات خود هر چند به زیان خود و به زیان بخش قابل توجهی از جامعه، در محدود ساختن دایمی ارتباطات و دسترسی به شبکه‌های اجتماعی بجوید.

در شرایط بحرانی نیز اگر به‌راستی چنین نیازی باشد، راه درست همان است که در برخی کشورهای دیگر با پیش‌بینی در قانون، برای مدتی مشخص و محدود وضع فوق‌العاده اعلام می‌شود و برخی آزادی‌ها محدود می‌گردد. اما بستن دایمی یا بلاتکلیفی شبکه‌هایی که بخش عمده‌ای از مردم در بخش‌های مختلف فکری، فرهنگی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی و کسب و کار ابزار کار خود قرار داده‌اند، نامعقول و مایه آسیب و زیان به همان کسانی است که نظام اسلامی خود را خدمتگزار آنان می‌شمارد.

اینکه برخی مسئولان در پاسخ به اعتراض به چنین سیاستی، به شبکه‌های داخلی «حواله» می‌دهند، حواله «بی‌محل» است. مشکل اصلی در این شبکه‌ها افزون بر ناکارآمدی نسبی، چنان که تجربه نشان داده، عدم اعتماد بخش عمده‌ای از جامعه به آنهاست و پیداست جلب اعتماد امری اعتباری و دستوری نیست که به گفته این مسئول یا آن مقام پدید آید. اعتماد و بی‌اعتمادی واقعیتی هستند که در یک فرایند زمانبر و بسته به نوع عملکردها پدید می‌آیند و مسئولیت اصلی آنها در گرو رفتار خود مسئولان است. وقتی به عنوان نمونه، خود وزیر سابق ارتباطات، از باب «اهل البیت ادری بما فی البیت»، به صراحت از ناایمن بودن تمام شبکه‌ها و ابزارهای ارتباطی داخلی سخن می‌گوید، دیگران چگونه باید اعتماد کنند؟ حتی با فرض کارآمدی و جلب اعتماد نیز مگر شدنی است که کسی بتواند ده‌ها و صدها هزار عضو و مشترک را به سکوها و به اصطلاح «پلتفرم» های داخلی ببرد؟ همچنین بخوانید