نابرابری قابل توجهی در آمریکا وجود دارد
«چارلز تالیافرو» معتقد است که علیرغم دستاوردهای جنبش حقوق مدنی در دهه 1960، نابرابری نژادی قابل توجهی در سراسر کشور آمریکا وجود دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ معترضان در بیش از 20 شهر آمریکا در اعتراض به کشته شدن «جورج فلوید» مرد سیاهپوستی که 4 روز پیش قربانی خشونت نژادپرستانه پلیس شهر «مینیاپولیس» ایالت مینهسوتا شد، به خیابانها آمدهاند.
اخیرا تصاویری مبنی بر به آتش کشیده شدن پاسگاه اصلی پلیس در شهر مینیاپولیس منتشر شد. وضعیت در این شهر به حدی وخیم است که فرمانداری مجبور به اعلام حالت اضطراری و توسل به گارد ملی برای سرکوب موج اعتراضات شد.
همزمان، در ایالت جورجیا نیز ناآرامیها در اعتراض به رفتار نژادپرستانه پلیس آمریکا ادامه دارد و فرمانداری مجبور به اعلام وضعیت اضطراری شده است. معترضان خشمگین در شهر آتلانتای این ایالت، چند خودروی پلیس را به آتش کشیدند.
دامنه اعتراضات به واشنگتن هم رسیده و تظاهرکنندگان با تجمع در پارک «لافایت» که مقابل کاخ سفید قرار دارد، برای مدت کوتاهی تردد کارمندان به دفتر مرکزی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا را مسدود کردند. این اعتراضات در 20 شهر آمریکا ادامه دارد و حاکی از عدم اجرای عدالت و برابری در جامعه آمریکایی و ظلم و ستم علیه رنگین پوستان این کشور است.
این در حالی است که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا روز شنبه در پیامی توئیتری در واکنش به اعتراضات شب گذشته مقابل کاخ سفید اعلام کرد: کار دیشب سرویس مخفی آمریکا در کاخ سفید عالی بود.
پروفسور «چارلز تالیافرو» فیلسوف مطرح دین معاصر، به این موضوع پرداخته است که در ادامه به صورت مشروح این گفتگو آمده است.
«چارلز تالیافرو» استاد دانشگاههای آکسفورد، هاروارد، کلمبیا، پرینستون و نوتردام آمریکا بوده و در حال حاضر استاد فلسفه کالج سنت اولاف در مینهسوتای آمریکاست. او از فیلسوفان برجسته در عصر حاضر به شمار میآید و در این حوزه صاحب آثار ارزشمندی است. وی دانشآموخته دانشگاه براون و هاروارد بوده و عضو انجمن فیلسوفان آمریکا به شمار میآید.
*متعاقب کشته شدن یک مرد سیاهپوست در مینیاپولیس این شهر صحنه اعتراضات به این اقدام پلیس شده است. دلایل این برخوردهای پلیس آمریکا با رنگین پوستان و به ویژه سیاهپوستان چیست؟
متأسفانه، علیرغم دستاوردهای جنبش حقوق مدنی در دهه 1960 و دو دوره ریاست جمهوری یک فرد افریقا آمریکایی، نابرابری نژادی قابل توجهی در سراسر کشور امریکا وجود دارد. آمریکا آفریقاییها نماینده زیادی در دولت ندارند - به ویژه در دولت فعلی و سنا تحت کنترل جمهوری خواهان میباشد و ثروت در ایالات متحده آمریکا به طور نامتناسب از سفید پوستان، به ویژه مردان سفید پوست حمایت میکند. بنابراین، بستر نارضایتی حتی عصبانیت از نابرابری نژادی در این کشور به وفور وجود دارد. کشتار وحشتناک و فجیع توسط پلیس را به آن اضافه کنید. مرد سیاه پوست غیر مسلح، بدون مقاومت در 25 مه به قتل رسید و موجی از اعتراضات را ایجاد نمود که شهرهای سراسر ایالات متحده را تحت الشعاع قرار داد. هنوز شواهد و مدارکی از اختلاف مهم بین افراد متحد رنگین پوست و سفید پوست که به قتل ناعادلانه و احتکار اعتراض میکنند وجود دارد و افرادی هستند که خیلی از قتل ناراحت نیستند، زیرا آنها از این مناسبت برای غارت و از بین بردن اموال، گاه به دلیل شرارت، گاه به دلیل تشنگی برای هرج و مرج استفاده میکنند. من از نزدیک شاهد بوده ام که جوانان سفیدپوست اتومبیل را سرقت میکنند. آنها مطمئنا این کار را برای اعتراض به یک قتل ناعادلانه انجام نمیدهند.
*ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا هم با توئیتی که متعاقب این حادثه منتشر کرد معترضان را بیشتر عصبانی کرد تا جایی که توئیتر ناگزیر شد توئیت او را پنهان کند. دلیل رویکرد نژادپرستانه ترامپ چیست؟
ترامپ برای پایگاه خود جذاب است: پایگاه متشکل از شهروندان سفید پوست عصبانی و گاه ترسیده که میخواهند از زور برای تأیید و تقویت قدرت خود استفاده کنند. ترامپ امروز یا گذشته از حمایت بسیار کمی در بین آمریکایی آفریقاییها برخوردار است. دیدن وسواس ترامپ با حمله و معکوس کردن کار اوباما از نظر نژادی سخت نیست و باعث میشود به زمانی بازگردیم که ترامپ شروع به سوال کرد: آیا اوباما یک رئیس جمهور مشروع بود با توجه به اینکه وی در آمریکا به دنیا نیامده اما دروغ گفته بود.
*با توجه به اینکه برای ترامپ سبد رأی برای انتخابات مهم است به نظر میرسد او احساس میکند با اظهارات نژادپرستانه میتواند سفیدپوستانی که رویکردهای نژادی هم دارند را بیشتر جذب خود کند. ارزیابی شما چیست؟
موافقم. بسیاری اظهار داشته اند که شعار انتخاباتی قبلی ترامپ یعنی «آمریکای دوباره بزرگ» میتواند توسط پایگاه وی اینگونه تعبیر شود «آمریکای دوباره سفید پوست».
*یکی از خطراتی که متوجه آمریکاست، چند فرهنگ گرایی حاکم بر این کشور است که لیبرالیسم نتوانسته راه حلی برای آن بیاید. چرا این کشور نتوانسته راهی برای این چندفرهنگ گرایی بیابد و مهاجران و اقلیتهای زبانی، نژادی و مذهبی را جذب فرهنگ مسلط آمریکایی کند؟
این سوالی عالی است. من فکر میکنم ایالات متحده آمریکا تقریبا همیشه تنشهایی بین جمعیت متنوع خود داشته است. به یک معنا، حداقل دو روایت در تاریخ ما وجود دارد. یکی از این روایتها بعضا استثناگرایی آمریکایی خوانده میشود: طبق این روایت ایالات متحده نسبت به سایر ملل برتر است و در تاریخ جهانی منحصر به فرد است. مورد دیگر خودآگاهی کمتر چاپلوسانه است: ایالات متحده آمریکا در میان پدیده برده داری و بدگمانیها در مورد اقلیتها تأسیس شد. با این وجود، در میان بنیانگذاران آمریکا آرمانهایی وجود داشته است که طرفدار عدالت و ضد برده داری بودند - به عنوان مثال رئیس جمهور آدامز. بیایید امیدوار باشیم که این آرمانها در آینده غالب شوند.
منبع: مهر
انتهای پیام /