نافبری بعد از جراحی؛ اتاق عمل دولت رئیسی با اقتصاد ایران چه میکند؟
بررسیهای میدانی نشان میدهد که موج صعود قیمتها از بهمنها تا به امروز بیسابقه بوده است. در چند ماه گذشته کالاهای اساسی تحت تاثیر قیمت دلار افزایش قیمت داشتند و همین موضوع اقتصاد ایران را وارد بحران تازهای کرده است. انگار لوکوموتیو پیشرفت آقای رئیسجمهور در سرازیری افزایش قیمتها ترمز بریده و از دست هیچکس کمکی ساخته نیست.
«بند ناف دلار از مبادلات تجاری خود را پاره میکنیم. این در جهت ارزش پول ملی است.» سیدابراهیم رئیسی در اظهارات اخیر خود، برای کنترل تورم نسخهای پیچید که به اعتقاد کارشناسان، هیچ ربطی به درمان بیماری اقتصاد ایران ندارد.
به گزارش هم میهن، اساسا اینکه حذف دلار از مبادلات بینالمللی، باعث افزایش ارزش پول ملی شود، محل ابهام است. اقتصاددانان معتقدند آنچه ارزش پول ملی را روزبهروز کمتر میکند، نه ارزهای خارجی، بلکه دستگاههای پرکار چاپ پول بانک مرکزی هستند. براساس آمارهای مراکز رسمی، میانگین تورم ایران تا قبل از سال 97 حدود 20 درصد بود و بعد از سال 97 میانگین تورم به بالای 40 درصد رسید و این اتفاق بهمعنای ساده، یعنی سالانه حدود 40 درصد از ارزش پول ملی کاسته میشود.
در این میان تاریخ نشان میدهد که در سالهایی که رقم فروش نفت دولت افزایش یافته و دلار وارد کشور شده است، چاپ پول کاهش و تورم هم به تبع آن کاهش پیدا کرده است. حذف دلار از مبادلات تجاری قطعا ارزش پول ملی ایران را افزایش نمیدهد که هیچ، حتی ممکن است کاهش ورود دلار به کشور باعث افزایش قیمتها شود. چرخههای صعود قیمتها در ایران نشان میدهد که دلار پیشقراول رشد قیمتها بوده است و بعد از رشد دلار سایر داراییها شروع به رشد کردهاند.
بررسی تراز تجارت خارجی ایران در 10 سال گذشته نشان میدهد که در سالهایی که برجام امضا شد و حجم ورود دلار افزایش پیدا کرد، تراز تجارت خارجی ایران مثبت شد و همین موضوع کسری بودجه دولت را پوشش داد. زمانی که دولت کسری بودجه خود را تامین کند، دیگر نیازی به چاپ پول ندارد و با کاهش چاپ پول، تورم نیز کنترل میشود. دولت از سال 97 به بعد که ترامپ برجام را پاره کرد تا به امروز بیش از 17 میلیارد دلار کسری تجاری ایجاد کرده است.
بررسیها نشان میدهد که بعد از سال 97 دولت سالانه بهطور میانگین 200 هزار میلیارد تومان کسری بودجه ایجاد کردهاست. کسری بودجه شدید و افزایش کسری تجارت خارجی دستبهدست هم میدهند که ماشینهای چاپ پول بانک مرکزی روزبهروز بیشتر پول چاپ کنند.
دولت قصد دارد تجارت خارجی با افغانستان، عراق، امارات، روسیه و چین را با ارزهای دیگری به غیر از دلار انجام دهد. روسیه و چین که ریال ایران را نمیپذیرند و ایران باید روبل و یوان را بهعنوان ارز مبادلهای بپذیرد. ایران با صادرات نفت به چین، یوان دریافت میکند، اما مشکل اینجاست که هیچ کشوری به غیر از چین از ایران یوان قبول نمیکند.
این سیاست چین در مقابل ایران بهعنوان وابستگی اقتصاد ایران به چین را بیشتر میکند و اقتصاد ایران با این سیاست روزبهروز چینیتر میشود. براساس آمارهای گمرک صادرات ایران به چین در سال 1401 حدود 14 میلیارد دلار و واردات از این کشور بیش از 15 میلیارد دلار بود. این یعنی ایران به ازای صادرات تمام کالاهای خود به چین، به جای دریافت ارز، کالا وارد میکند. عراق تنها کشوری است که ایران صادرات زیادی به این کشور دارد، اما در ازای آن واردات انجام نمیدهد.
اخبار و ادعاهای زیادی وجود دارد که عراق بدهی سنگینی در ازای صادرات گاز و برق به ایران دارد و پرداخت نمیکند. دولت آمریکا در چند ماه گذشته بارها بانکها و مقامات عراقی را به رابطه مالی با ایران متهم کردند و در مقاطعی ورود ارز از عراق به ایران بهشدت کاهش پیدا کرد.
بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که عراق بعد از تهدیدات و نظارتهای آمریکا نمیتواند بدهی ایران را به صورت دلاری پرداخت کند و برای همین ایران قصد دارد که آن بدهی را به هر صورت که میتواند و در قالب هر ارزی که میتواند زنده کند. برای همین است که کارشناسان دلارزدایی را سیاست فرار رو به جلوی دولت میدانند.
چندین ماه است که مراکز آماری مانند بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، آمارهای تورم را منتشر نکردهاند و گزارشها و بررسیهای میدانی نشان میدهد که موج صعود قیمتها از بهمنها تا به امروز بیسابقه بوده است. در چند ماه گذشته کالاهای اساسی تحت تاثیر قیمت دلار افزایش قیمت داشتند و همین موضوع اقتصاد ایران را وارد بحران تازهای کرده است. انگار لوکوموتیو پیشرفت آقای رئیسجمهور در سرازیری افزایش قیمتها ترمز بریده و از دست هیچکس کمکی ساخته نیست.
اگر به اظهارات مسئولان در رابطه با دلار دقت کنید، متوجه رابطه جالبی میان روند قیمت دلار و روند افزایش اظهارات مسئولان میشوید. دقیقا در بازههایی که دلار شروع به صعود میکند، مسئولان هم اظهارات بیشتری در مورد دلار میکنند. زمانی که صالحآبادی در سمت ریاست بانک مرکزی بود، هر زمانی که دلار روند صعودی پیدا میکرد جلوی دوربین رسانهها حاضر میشد و میگفت: «وضعیت ذخایر ارزی ما خوب است.» حالا نوبت فرزین شده، اما او برخورد قهری با فعالان بازار دلار پیش گرفته و همه چیز را گردن دلالان و کانالهای تلگرامی قیمت دلار میاندازد.
دلار در یک هفته گذشته حدد 4 هزار تومان افزایش قیمت داشت و همین موضوع رئیسجمهور را ترغیب به صدور دستور حذف دلار کرده است.
دلارزدایی یک شعار داخلی برای شکستن جو بازار
بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که سیاست دلارزدایی باعث کاهش ورود ارز به کشور و نوسان بازارها میشود. علی بیگدلی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد بینالملل دانشگاه شهید بهشتی در اینباره گفت: «مردم ایران حالا دیگر اقتصاد را سیاسی میدانند و آگاه شدهاند. ماجرای دلارزدایی فقط یک شعار داخلی است که بتوانند جو بازار آزاد را بشکنند.»
به نظر شما چرا رئیسجمهور در شرایط فعلی که وضعیت بازارها چندان مناسب نیست، قصد دلارزدایی دارد؟
در حال حاضر ایران مطالبات زیادی از عراق و سوریه به دلیل فروش برق و گاز دارد، اما این مطالبات هنوز پرداخت نشده است. من عقیده دارم که دولت برای اینکه موقتا بتواند بدهیهای خود را وصول کند دست به دلارزدایی زده است. با فرض اینکه موقتا خود را از بند دلار رها کنیم و مطالبات خود را با ارزهای دیگر وصول کنیم، باز هم این کار اشتباهی است.
حجم مبادلات تجاری با عراق و افغانستان بهقدری نیست که بتواند مشکلی از اقتصاد ما حل کند. در قرارداد شانگهای هم به این نتیجه رسیدند که این امکان وجود ندارد. این کار بیهوده است و اگر شروع شود قطعا دوام نخواهد داشت. به نظرم ما هیچ راهی نداریم، جز اینکه مسیر احیای برجام را شروع کنیم.
نظر شما این است که به دلیل تحریمها ایران نمیتواند مطالبات خود را بهصورت دلار دریافت کند و برای همین دولت دست به دلارزدایی زده است؟
بله. از طرفی مبادلات ما با کشورهای همسایه بهشدت اندک است و تاثیر چندانی بر وضعیت اقتصادی ندارد. سرمایهداری سه بخش دارد؛ اول سرمایه، دوم تکنولوژی و سوم نیروی متخصص.
آقای زنگنه زمانی که وزیر نفت بود، گفت: «ما 250 میلیارد دلار برای رونق بخشیدن به ابزارهای نفتیمان سرمایه خارجی نیاز داریم.» این سرمایه در اختیار کشورهای غربی است و حتی چین و روسیه در شرایط فعلی این سرمایه را در اختیار ندارند. تا مسئله نفت که منبع اصلی درآمد کشور است، حل نشود، دلارزدایی بههیچوجه نمیتواند گشایشی در اقتصاد ما ایجاد کند. تنها راه خلاصی ما حل مسئله برجام است. در شرایط فعلی باید سطح انتظارات خود را کاهش دهیم و با برجام دوباره اقتصاد را احیا کنیم.
باتوجه به اینکه ایران اجازه نصب دوربین را داده است، مسیر برجام دوباره هموار میشود؟
یک ماه دیگر نشست شورای حکام شروع میشود، اگر قطعنامهای علیه ایران تصویب شود مکانیزم ماشه به کار میافتد. چند روز پیش هم کشورهای اروپایی ایران را تهدید کردند که اگر توافق امضا نشود، مکانیزم ماشه را فعال میکنیم. مسیر برجام باید هموار شود. اگر برجام امضا نشود، مشکلات بیشتر میشود وگسل میان دولت و مردم عمیقتر میشود.
این روزها اخباری وجود دارد مبنی بر اینکه خیلی از کشورها مانند روسیه، چین و هند با ارزهای دیگری به غیر از دلار معامله میکنند. آیا میشود دلار را از مبادلات بینالملل حذف کرد؟
آمریکا دیگر آمریکای دهه 60 و 70 نیست. آمریکا با مشکلات جدیدی مواجه است و جامعهاش از نظر سیاسی دوقطبی شده است. در حال حاضر تورم 9 درصدی آمریکا را آزار میدهد. نرخ بیکاری بالا رفته و آمارهای اقتصادی این کشور هم به نسبت سالهای قبل وضعیت مطلوبی ندارد. حادثه اوکراین و اختلافات چین و آمریکا بر سر تایوان، آمریکا را از جایگاه شماره یک دنیا پایین کشانده است. ممکن است در طولانیمدت آمریکا توانش را از دست بدهد و ارزش دلار در سطح بینالمللی کاهش پیدا کند و ارزهای دیگر سرکار بیایند، اما آمریکا فعلا برترین قدرت اقتصادی دنیاست.
در شرایط فعلی چه کشوری میتواند جای آمریکا را در اقتصاد جهان پر کند؟ روسیه و چین این توان را ندارند و اقتصاد دنیا به آمریکا وابسته است. زمانی قرار بود مثلث قدرتی متشکل از چین، روسیه و هندوستان در منطقه شکل بگیرد، اما به دلیل اختلافات بین روسیه و هند این مسئله متوقف شد. 20 سال پیش قرار بود این مثلث شکل بگیرد که بزرگترین جمعیت دنیا را هم داشت، حتی این کشورها بزرگترین قدرت هستهای دنیا بودند.
خاطرم است در آن شرایط بوش به دهلی سفر کرد و گفت حاضر است نرمافزارهای انحصاری آمریکا را در اختیار هند بگذارد و هند از عضویت در این مثلث خودداری کند. در کنفرانس شانگهای مسئله دلارزدایی مطرح شد و ایران هم از آنجا این سرمشق را گرفته است.
شرایط اقتصادی دنیا بر ایجاد تفکر دلارزدایی چقدر نقش دارد؟
در چند ماه گذشته دو بانک در آمریکا ورشکست شدهاند و نرخهای بهرهروی در اعداد بالایی قرار دارند. این اتفاقات در شکلگیری دیدگاه ناامن در رابطه با سرمایهگذاری تاثیر داشته است. طبیعی است که بسیاری از سرمایهگذاران اروپایی ثروت خود را از آمریکا به دلیل افزایش ضریب ناامنی سرمایه خارج کنند، اما این دلیل بر از بین رفتن سلطه دلار نیست. اقتصاد ایران بهشدت به دلار نیاز دارد و دلارزدایی چندان دوام نمیآورد و تاثیرات منفی زیادی خواهد داشت.
اگر روند 10 ساله قیمت دلار را با سایر داراییها و حتی کالاها مقایسه کنیم، به همبستگی جالبی میرسیم. با شروع سیاست دلارزدایی ورود دلار به کشور کاهش پیدا میکند و ارز دوباره کمیاب و در نتیجه گران میشود. این موضوع چه تاثیری بر آینده اقتصاد دارد؟
چین از سه کشور ایران و عراق و عربستان 60 درصد انرژی خود را تامین میکند. چین پیشنهاد کرده فروش انرژی بهصورت یوان صورت بگیرد و بعد ایران میتواند با یوان از خودِ چین کالا وارد کند. این اتفاق اقتصاد را محدودتر و انحصاریتر میکند، چون به غیر از چین، هیچ کشوری یوان قبول نمیکند. سیاست دلارزدایی شاید به نفع چین یا روسیه در خرید انرژی باشد، اما قطعا به نفع ایران نیست.
پایههای اقتصاد ایران بر دلار بنا شده و کوچکترین لرزشی در دلار به تلاطم سایر قسمتهای اقتصاد منجر میشود. زمانی که سیگنال بد سیاسی به بازار مخابره میشود، دلار هم دوباره اوج میگیرد. رئیسجمهور عراق که به ایران آمد دلار گران شد. مردم ایران حالا دیگر اقتصاد را سیاسی میدانند و آگاه شدهاند. ماجرای دلارزدایی فقط یک شعار داخلی است که بتوانند جو بازار آزاد را بشکنند.
از میان اخبار