یک‌شنبه 4 آذر 1403

نظرات برگزیده مخاطبان الف: اگر تورم و بیکاری حل شود بقیه مشکلات قابل تحمل است / حمایت عبدالحمید از طالبان از مواضع جالب او بود

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
نظرات برگزیده مخاطبان الف: اگر تورم و بیکاری حل شود بقیه مشکلات قابل تحمل است / حمایت عبدالحمید از طالبان از مواضع جالب او بود

بینندگان «الف» هر روز با ارائه نظرات خود در تکمیل و تعمیق محتوای ارائه شده مشارکت می کنند. بسیاری از این نظرات گویای دقت و توجه مخاطبان و داوری عمومی آن ها نسبت به وقایع روز است. گزیده‌ای از نظرات مخاطبان «الف» را ذیل سه مطلب پر بحث هفته به انتخاب تحریریه «الف» بخوانید.

مطلبی با عنوان «سیاه نمایی به چه کسانی آسیب می زند؟!» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*گستردگی شبکه گاز ایران درتمام دنیا بی نظیر است 99درصد مردم تحت پوشش گاز هستند چه شهری چه روستایی این خدمت به همه تقدیم شده است سال گذشته باآن سرمای کم نظیرکمتر ازیک درصد برای چندروز قطعی گاز پیش آمدآنهم دولت هزینه برقشان رامتقبل شد نفت دراختیارشان به رایگان قراردادو... این خبرمثبت.

*نویسنده طوری وانمود می‌کند که انگار مشکل کشور سیاه‌نمایی است در حالی که مشکل واقعی سفیدنمایی است که 24 ساعت شبانه روز توسط مسئولین ناشایست و با قدرت پول و رسانه‌هایی که در اختیار دارند در حال انجام است که اوجش هم این است که «همه چیز گل و بلبل است و البته مشکلاتی هم هست ما انکار نمی‌کنیم و بلافاصله در ادامه که البته این مشکلات در همه کشورها است» و نتیجه اینکه ایران هم کشوری نرمال مانند امارات یا ژاپن است یا مثلا با انگلیس و امریکا برابری می‌کند. آنچه شما در مورد این کشورها گفتید البته درست است و مصداق بارز سیاه‌نمایی است چون فقط کپسول گاز دبی را دیدید که البته در آن گرمای طاقت فرسا طبیعی است وضعیت در شهرهای جنوبی ایران هم همین است...

*منظور نویسنده این است که بعضی افراد از کشورهای دیگر در ذهن ها بهشت می سازند مثلا استاد دانشگاه سر کلاس گفته دانمارک زندان ندارد!!! در حالیکه مگر می شود یک کشور زندان نداشته باشد و با یک سرچ ساده تصاویر آن می آید.

*تورم و کمبود کار. دو مشکل اساسی. بقیه رو می شه تاحدی تحمل کرد.

*در تمامی کشور ها در کنار مشکلات موجود نکات مثبت بسیار هم وجود دارد. مثلا بابت کار کردن حقوق کافی می گیرند. آب و هوای خوب دارند. تفریحات دارند. امنیت بالا دارند. اما در ایران چی؟ حتی هوای پاک برای نفس کشیدن هم وجود ندارد.

*شما یک قلم فقط تورم رو مثل درست 2-3درصد کن! من ازطرف خودم قول میدم سیاه نمایی نکنم!45ساله (غیرازیک مدت کوتاه) همش تورم نجومی داشتیم! اخرش هم کسی گردن نگرفت وهمیشه مردم مقصرمعرفی شدن

*البته که سیاه نمایی بد است اما نباید واقع نگری را فدای خوشایند گویی کرد بلکه باید با ذکر همه واقعیات اعم از خوبیها و بدیها راه را برای نیل به بهتر شدن اوضاع کشور فارغ از دیدگاههای سیاسی باز کرد. ما ایرانی هستیم و باید با هم وطن را بسازیم. 

*در تمامی کشور ها مردم برای اینکه از زندگی احساس رضایت کنند چند مورد هست که حداقل یکی دو مورد رو باید داشته باشند. اقتصاد قوی، امکانات رفاهی، آب و هوا، روابط اجتماعی و امنیت. مثلا کشور کوبا بی نهایت درآمد کمه و امکانات رفاهی وجود نداره. اما آب و هوا و آزادی های اجتماعی بسیار بالا هست. پس مردم خوشحالن. یا کشور عربستان آب و هوا نداره اما مردم پول فراوان دارن. خب حلا شما چه دلیلی دارید که در ایران سیاه نمایی میشه؟ مردم چه نکته مثبتی تو زندگی دارن. حتی امنیت هم وجود نداره تو ایران. آمار سرقت و خفت گیری، آمار تصادفات و کی حتی جرات داره بچه کوچیکش رو تنها بفرسته تا سر کوچه؟ حتی آسمان هم در ایران دیگه آبی نیست و سیاهه بعد شما میگی سیاه نمایی نکنید؟

*(پاسخ به کامنت بالا) من هم انتقادات زیادی به حکمرانی دارم ولی نا امنی را به این اندازه که شما گفتید قبول ندارم. عمده انتقاد من به چند نکته است: 1. تقریبا از اوایل سال 1370 با موج الودگی هوا در تهران و بعدها در چند شهر بزرگ دیگر همچون کرج و اصفهان روبرو بودیم. عدم توجه و سرسری گذشتن از بدیهیات توسط مسئولین باعث شده است که امروزه در روزهای زیادی از فصل سرد و در اکثر شهرهای بزرگ و حتی شهرهای کوچکتر نیز شاهد این معضل باشیم. تعطیلی مدارس که هیچ نقشی در الوده سازی ندارند ولی بیشترین اثر را از الودگی می پذیرند تنها پاک کردن صورت مسئله است. تا وقتی که ریشه الودگی خشکانده نشود نه تنها مشکل حل نمی شود بلکه گسترده تر هم خواهد شد. مشکلی که از الودگی هوا فرا تر رفته و باعث کاهش سطح یادگیری و اموزش در مدارس و شاید حتی در دانشگاهها شده است. 2. بحران اب و خاک هم نقد دیگری است که دولتها نتوانسته اند ان را مدیریت کنند و علاوه بر کم ابی باعث نابودی کشاورزی و حتی شهرها و مناطق مسکونی بر اثر فرو نشست شده است.

*تعدادی از دوستان و فامیلهای ما در اروپا، آمریکا و کانادا زندگی میکنند و همشون هم تا قبل از رفتن عاشق غرب بودند و از ایران بکلی بد میگفتند!! حالا بعد از چند سال اگه کار خوبی داشته باشند، حتما سالی یکبار برای چک آپ و درمان و دندانپزشکی و عملهای جراحی و زیبایی و آرایشی میان ایران و.... و‌اگه درآمد مکفی نداشته باشند، بعد از چندسال که پول جمع کردند، میان و همین کارها را انجام میدن و بازم به ایران فحش میدن.....!!!

*یکی از اشتباهات دائمی بشر و جوامع بشری مقایسه خود با دیگران است. روش صحیح، مقایسه‌ی وضعیت واقعی خود و جامعه با وضعیتی است که با توجه به استعدادها، منابع، توانمندیها فرد یا جامعه باید در آن قرار گیرد. مقایسه تهران و دبی غلط است چون هر یک از این دو شهر وضعیت متناسب با خود را دارد. اما آنچه با قطعیت می‌توان گفت این است که با توجه به منابع، استعدادها، موقعیت ژئوپلتیک و تاریخی گردشگری، سرمایه انسانی و... ایران نسبت به جایگاهی که باید می‌داشت به طرز فجیعی عقبتر است. این سیاه‌نمایی نیست این واقع‌بینی است و بهتر است مسئولان امر به جای اتهام‌زنی به منتقدین، روشها و سیاستهای غلط خود را اصلاح کنند.

*1- ایران کشور چهارفصل است. همه محصولات کشاورزی در هر فصلی به وفور وجود دارد. 2- بیش از 90 در صد داروی کشور در داخل گشور تولید می شود. 3- الان برای درمان خیلی از امراض نه تنها به خارج از کشور مردم نمی روند بلکه از خارج از کشور برای درمان خارجی ها یه ایران می آیند. من قلبم را در ایران جراحی کردم در همان بیمارستان از امریکا مریضی آمده بود جراحی قلب اش را انجام داد و می گفت کیفیت در ایران کمتر از امریکا نیست. 4- تقریبا همه خانه ها آب و برق و گاز را دارند. 5- خودروسازی با همه اشکالات داریم. 6- تقریبا همه امکانات نظامی از تانک و خودرو و... ایران خودش تولید می کند. 7- سد سازی صد در صد در ایران داریم 8- سیلوسازی داریم. 9- موشک سازی نقطه زن داریم که هیچ کشوری نمی تواند کشور را تهدید عملی کند حتی امریکا......... کمبود هایی هم وجود دارند که باید برطرف شوند.

*اگر سیاه نمایی بد است که هست سفید نمایی بسیار بدتر است شاید سیاه نمایی از سوی غافلین باشد اما سفید نمایی حتما از سوی دشمن خواهد بود. چرا حاکمیت بدنبال سفید نمایی است چون قصدش پوشاندن عیوب است مردم اگر واقعیتها را بگویند حاکمان نباید ناراحت بشوند چون در قبال وظیفه ای که داشته و دارند می بایست بسیار بهتر عمل می کردند و اگر مردم را از دایره تصمیم سازی و تصمیم گیری و البته نظارت به عناوین گوناگون خارج نمی کردند و دایره تنگ نظری خود را اینقدر بزرگ نمی کردن که کسی جز خودشان در ان جا نگیرد اوضاع کشور امروزه اینقدر بد نبود.

***

مخاطبین الف درباره مطلب «حکومت خودمختار «عبدالحمید»؟!» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را می‌خوانید:

*هیچ تردیدی نیست که اسلحه‌ی موجود در دست همراهان عبدالحمید، با مجوز رسمی برای حفاظت است. این مجوزها قاعده و قانونی دارند، و مختص به عبدالحمید هم نیست.

*عبد الحمید شخص مورد اعتماد بخشی از مردم منطقه است. وباید امنیتش حفظ شود.

*بیشتر از همه اون تبریک بلند بالایی که به طالبان گفت برام جالب بود!

*اولا: دقیقا باید توضیح بدهید منظورتان از قانون شکنی چیست. اینکه یکنفر حرفی بزند که مخالفت علنی با حکومت باشد به نظر شما قانون شکنی است به نظر من آزادی بیان است و هیچ کس حق ندارد صداهای مخالف خودش را به صرف داشتن غلبه حذف کند. اگر منظورتان از قانون شکنی وارد کردن ماینر یا بازداشت کردن طلبه است این ها امکان پیگیری قضایی دارد و نیازی به دلواپسی من و شما ندارد.

*کدوم مقام سیاسی در ایران یک لشگر محافظ داره؟

*مجوز از طرف حکومت دارند. سنی های زاهدان درخواست کردند امنیت نماز جمعه و امام جمعه شون رو خودشون تامین کنند و باهاش موافقت شده.

*بحث بر سر اینه که عامل ایجاد ناامنی و خطر در اون منطقه، خودسری و قانون شکنی همین شخصه، بعد تو میگی چون اونجا ناامنه، این باید خدم و حشم مسلح داشته باشه؟

* تا دیروز زنها رو توی مسجد راه نمیداد، بعد امروز برای مخالفت با دولت، زن بی حجاب خارجی میبره تو مسجد، احکام دین عوض شده یک شبه، یا نه، کل بحث دین و شریعت فقط یک وسیله بوده برای این که به خیال خودش به قدرت برسه

*برای من مایه تعجب است حاکمیتی که ادعای اقتدار حتی در دورترین نقاط کشور و خارج از مرزها می کند در ایجاد امنیت در درون مرزها تعلل می کند. البته می پذیرم که اقدام علیه عبدالحمید که جایگاه والایی در سیستان و بلوچستان و در میان اهل تسنن دارد مانع از اقدام عملی علیه ایشان است. امروزه ارتش و سپاه با نیروی فراوان باید به کمک فراجا بیایند تا همچون مرزهای شمال غربی مرزهای شرقی کشور هم امن تر از همیشه باشند. مرزهای کشور ظاهرا انقدر باز هستند که هزاران نفر غیر مجاز از ان تردد می کنند و می طلبد نیروهای نظامی همچون سدی قوی هم از ورود اتباع غیرمجاز جلوگیری کنند هم از ورود کارتل های مواد مخدر بین المللی که سلامت و امنیت ایران را هدف گرفته اند و هم مهمتر از همه تروریستهای جنایتکار را قلع و قمع کنند.

*دولت باید روی آبادانی سیستان و بلوچستان و بروزرسانی خدمات و امکانات اون منطقه متمرکز بشه. این هم باعث دلگرمی و تعلق خاطر بیشتر اهالی اون منطقه به کشور میشه و هم امکان رصد و مبارزه موثرتر با گروه‌های تروریستی و معاند رو فراهم میکنه. این منطقه نه جاده درست و حسابی داره نه صنعتی نه حتی آب لوله‌کشی درستی. بجای تفرقه افکنی از مسئولین بخواهید توربینهای بادی به سیستان ببرند آب تصفیه شده از دریای عمان به اون منطقه ببرند کشاورزی رو هم با این آب رونق بدن. کارخانجات ببرند و مردم رو به کار و زندگی دلگرم کنند و همینطور امکانات نیروهای مسلح اون منطقه رو با پهپاد و دوربین و خطوط قوی اینترنت و امثالهم تقویت کنند.

***

مطلب «دیروز و امروز وزیر اقتصاد» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*چون ایشان و بسیاری مثل ایشان قبل از گرفتن منصب مواجهه مستقیم با واقعیت ندارند..

*همه مشکلات کشور ناشی از بسته بودن دایره قدرت و نبود شفافیت است. ناشی از نبود رسانه های ازاد و شجاع است که فارغ از وابستگی به منابع فسادزا همچون ثروت و قدرت سیاسی نور بتابانند به تاریکخانه های فسادزا. نبود نظارت مردمی است که ولی نعمت می خوانندشان ولی اگر انتقاد و یا سوالی مطرح شود و به مزاج مفسدین پرده نشین خوش نیاید فریاد وااسلاما و وا ایرانا و وامردما سر می دهند و گریبان چاک می دهند.

*این تغییرات دیدگاه صحیح است اما علت آنرا دقیق تر بررسی فرمائید... به عنوان کسی که عمر کاری اش را در بخش اجرایی سپری کرده میگویم که یک مدیر اجرایی داده ها و اطلاعاتی از میدان اجرایی پیدا میکند که هیچ سطحی از قانون گذاری و قضا و پژوهشی به آن دسترسی ندارد. که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلات.

*حرف های رئیسی رو قبل و بعد انتخابات در مورد لزوم رسیدگی به معیشت کارمندان و کارگران و بازنشستگان مقایسه کنید اوضاع همینه

*دستمزد کارگران با حقوق کارمندان فرق دارد، دستمزد کارگران چون مستقیما از بودجه نیست زیاد تورم درست نمی کند اما حقوق کارمندان دولت اگر محل چاپ پول باشد تورم بالا درست می کند

*مشکل اقتصاد ایران سقوط ارزش پول ملی هست که ریشه تمام گرفتاریهای جامعه شده، سقوط ارزش پول ملی هم خیلی بیشتر از اینکه تحت تاثیر مسائل واقعی اقتصادی و صنعتی باشه تحت تاثیر مسائل روانی هست، یعنی وقتی جامعه احساس میکنه حضور ایران در اقتصاد دنیا داره محدود و‌محدودتر میشه و فضای اقتصاد ایران در معادلات جهانی بسته تر و کوچکتر میشه، این موضوع خودش رو در پایین اومدن ارزش برابری ریال ایران در برابر ارزهای خارجی بروز میده، افزایش مکرر حقوقها هیچ تاثیری در زندگی مردم نداره چون فقط به افزایش تورم عمومی دامن میزنه و حتی وضعیت رو بدتر میکنه

*چرا به خاندوزی گیر داده اید؟ اگر صحبت های قبل و بعد برخی را مقایسه کنید متوجه می شوید که خاندوزی نسبت به برخی خیلی هم کمتر رنگ عوض کرده.