نقاط ضعف دیپلماسی عمومی دولت برای اعتبارزدایی از تحریمها در بحران کرونا
خبرگزاری فارس؛ پس از شیوع ویروس کرونا در کشور، مسئولین تلاش کردند از این بیماری فرصتی بسازند تا از تحریمهای آمریکا اعتبار زدایی کنند. در این میان از رییس جمهور تا وزیر امور خارجه و شهردار تهران تلاش کردند آثار تحریمهای آمریکا را در فضای بینالمللی یادآوری کنند و بر ظالمانه بودن تحریمها و اعمال آن حتی در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی تاکید کنند.
اما در برخی از اظهارنظرها شاهد بزرگنمایی و اغراق در آثار تحریمها هستیم. به عنوان مثال محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در روزنامه کامرسانت روسیه نوشت: «جمهوری اسلامی ایران با وجود توانمندی در نظام سلامت و درمان که مورد تایید سازمان جهانی بهداشت قرار گرفته و تلاش بی امان مسئولان آن برای مبارزه و مهار این بیماری، به خاطر انسداد غیر قانونی منابع مالی و ایجاد مانع در دسترسی به منابع مالی ایران در خارج از کشور متاثر از تحریم های شدید دولت آمریکا از یکطرف و عدم امکان دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی به علت مانع تراشی این کشور از طرف دیگر، با بروز فاجعه انسانی مواجه شده است».
همچنین پیروز حناچی شهردار تهران مقالهای در روزنامه گاردین نوشته است که تیتر این مقاله قابل تامل است: «تحریمهای آمریکا جنگ ایران با کرونا را فلج کرده است»، با وجود اینکه مسئول روابط عمومی شهرداری اعلام کرد که انتخاب تیتر با شهردار نبوده، اما حناچی هیچگاه اعتراضی به گاردین نکرد.
اخیرا هم محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهور در پاسخ به این سوال که: «اگر بخواهید فقط یک مشکل را از بین مشکلات انتخاب کنید، در حال حاضر مهمترین مشکل دولت در مقابل کرونا از چه جنسی است؟ اقتصادی، امنیتی، بهداشتی، اجتماعی و اعتماد عمومی یا موارد دیگر؟» پاسخ داد: «اگر بخواهم اولویتبندی کنم، کماکان مهمترین مشکل ما تحریم است».
اصل استفاده از دیپلماسی عمومی برای اعتبار زدایی از تحریمهای آمریکا، اتفاق خوب و مبارکی است اما:
اولا مسئولین کشور نباید امیدی برای لغو یا تعلیق تحریم ها داشته باشند و نباید براین اساس برنامه ریزی کنند. انتظار برای لغو یا تعلیق تحریمها و غفلت از راهحلهای درونی بزرگترین اشتباهی است که میتواند در شرایط کنونی انجام بگیرد. اگر دولت محترم تصور کرده است که آمریکا (با همه سوابق علنی ضدحقوق بشری خود) حاضر است به واسطه چند نامه و یادداشت تحریمهای خود را لغو یا تعلیق کند، باید در محاسبات خود تجدید نظر کند.
ثانیا شهردار تهران جایگاه رسمی در دستگاه دیپلماسی کشور ندارد که بخواهد با نوشتن مقاله در روزنامه گاردین هزینههای جدیدی برای کشور ایجاد کند. این که شهردار به جای رسیدگی به وضع وخیم شیوع بیماری در کلانشهر تهران پا در کفش دستگاه دیپلماسی کشور میکند اتفاق تاسف باری است.
ثالثا اجرای دیپلماسی عمومی ظرافتهایی دارد که اگر به این ظرافتها توجه نگردد، نه تنها به اهداف خود نمیرسد، بلکه منجر به نتیجه عکس و خسارات جدیدی میگردد. در موضوع تحریم، کشور تحریمشونده باید برای اعتبارزدایی از تحریمها بر «غیرقانونی بودن» و «ظالمانه بودن» این تحریمها تاکید کند ولی اگر در بیان «آثار» این تحریمها زیاده روی شود و به جای رسوا کردن اقدامات غیرقانونی و بی اعتبار کردن آمریکا، خودمان را ضعیف تر از آنچه هستیم، نشان دهیم، این پیام به طرف مقابل منتقل میگردد که ایران در حال رسیدن به بنبست است و در نتیجه انگیزه بیشتری برای افزایش فشار پیدا میکند. به خصوص در شرایطی که نماینده سازمان بهداشت جهانی اعلام میکند که از امکانات نظام سلامت ایران شگفتزده شدهایم!
رابعا نمیتوان انکار کرد که وجود تحریمها، باعث ایجاد اختلال در اقتصاد کشور و همچنین مقابله با ویروس کرونا میگردد اما بطور واقعی چه میزان از اقدامات دولت برای مقابله با ویروس کرونا وابسته به رفع تحریم است؟ راهبرد دولت در سالهای اخیر گره زدن مسائل کشور به تحریم بود که نتیجه این راهبرد را در برجام مشاهده کردیم. نتیجه این شد که دولت از ظرفیتهای دیگر غافل ماند و همه تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات چید با خروج آمریکا از برجام همه زحماتش از بین رفت. واقعیت این است که تحریم اقلام بهداشتی صرفا در «کیت تشخیص» و «دارو» میتواند برای کشور مسئله ایجاد کند. اما آیا همه مواجهه دولت با مسئله کرونا، این دو قلم است؟ در واقع مسائل مربوط به کرونا نیز مانند مسائل اقتصادی، عمدتا از جنس داخلی است و همانطور که دولت در مسئله اقتصاد بجای راه حل های داخلی، این مسائل را به خارج گره زد، در مسئله کرونا نیز همین راهبرد را در پیش گرفته است و حل مشکل کرونا را مشروط به رفع تحریم میکند.
یادداشتی از حسین حاجیلو پژوهشگر بین الملل
انتهای پیام /
تحریم شهردار تهران آمریکا دیپلماسی عمومی