نقش ازدواج در سلامت جامعه / موانع ازدواج برای جوانان چیست؟
خانوادهها علایق و سلایق شخصی خود را دخیل در امر ازدواج میکنند و این امر ناپسندی است و علت این امر هم آن است که گاهی پدر و مادر از سر خیرخواهی و دوستی و محبت که دارند کاری را انجام میدهند که این است که آن چیزهایی که خود دوست داشتند تمایل دارند برای فرزندان خود اتفاق بیفتد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ ازدواج در میان ایرانیان به عنوان یک سنت دینی برای هر فرد میتواند مهم ترین اتفاق زندگی باشد، با این انتخاب میتوان آینده را جابجا کرد؛ خواوند رحمان در قرآن کریم میفرماید ازدواج برای آرامش زوجین است.
ولی همین ازدواج اگر عاقلانه و با درایت صورت نگیرد مایه صلب آرامش نتنها از طرفین، بلکه از خانواده طرفین خواهد شد؛ پیرامون موانع پیش روی ازدواج جوانان و نحوه انتخاب صحیح با سید اصغر اسماعیلی، مدیر موسسه مشاوره انشاء و مشاور ازدواج و خانواده گفت و گو کردیم که در ادامه میخوانید:
*صاحب نیوز: شما مهمترین موانع ازدواج جوانان را در چه میبینید؟
اصغر اسماعیلی - مهمترین موانع ازدواج را در پنج تقسیم بندی خدمت شما عرض میکنم؛ یکی از این موانع که در چند سال گذشته نیز برجسته شده است، بحث مسائل اقتصادی است و با توجه به اینکه قشری که بایستی رغبت به ازدواج داشته باشد جوانان هستند و سن ازدواج نیز بالای 20 سال است و نتیجه این میشود که جوانی که تا این سن به دنبال مباحث علمی بوده تا زمینه را برای شغل مناسب فراهم بکند، پس این قشر از لحاظ اقتصادی کاملا وابسته است و این شامل جوانانی که دارای شغل هستند نیز میشود و با وجود شرایط اقتصادی نامناسب حال حاضر در بعضی مواقع خانوادهها به شکل غیر مستقیم خودشان ازدواج جوانان را به تاخیر میاندازند و این جزو تجربیات و مشاهدات بنده در این چند سال اخیر است. پس بایستی این مانع که بسیار بزرگ شده است توسط خانواده و حاکمیت باید برطرف بشود تا یکی از بزرگترین موانع کنار برود.
ما اگر آمار ازدواج را در یک سال اخیر که جامعه ما درگیر بیماری کرونا بوده است مشاهده کنیم، در مییابیم که آمار ازدواج رشد پیدا کرده است و دلیل آن این است که یکسری هزینههاکاهش پیدا کرده است و این یکفرصت برای خانوادهها و جوانان است تا بتوانند یک زندگی جدید را تشکیل بدهند.
دومین مانعی که برای بحث ازدواج میتوان نام برد، آداب و رسومی است که وجود دارد؛ بحث مهریه و مراسمها و هدیه ها و مسائلی که کار را برای جوانان سخت میکند و هر شهری فراخور گذشته و فرهنگ خود آداب و رسومی دارد و گاهی یکسری از تفکرات و علایق شخصی نیز در این آداب و رسوم دخیل شده و آن را تشدید میکند.
در اکثر اوقات آنچه در امر ازدواج مشاهده میشود سلایق و علایق پدر و مادرها بوده و اگر پدر و مادر به زمان ازدواج خود برگردند نظر دیگران برایشان مهم نبوده و به دنبال این بودند که هر چه سریعتر مراسم عروسی را برگزار کنند.
اما در حال حاضر چه اتفاقی افتاده است که پدر و مادر از آبرو و آداب و رسوم صحبت میکنند و نتیجه این امر این خواهد شد که برای امر ازدواج حاشیههای زیادی ایجاد میشود و در صورتی که دختر و پسر اکثریت این نظر را دارند که مراسمات را بصورت ساده و سریع برگزار کنند و جوانان در حال حاضر خیلی قانعتر هستند و پدر و مادرها هستند که فشار زیادی را وارد میکنند.
یکی دیگر از موانع ازدواج عدم رغبت جوانان است و به این دلیل است که جوانان ما بواسطه فضای مجازی و فضای دانشگاه و جامعه به جایی رسیدهاند که یکسری شیرینیهای کاذب برای آنها ایجاد شده و وقتی که این شیرینی را چشیدهاند مزه و طعم واقعیت را نمیخواهند.
در بحث ازدواج بواسطه روابط دوستی و اقتضاعاتی که بوجود امده است نتیجه این میشود که شما یک رابطه کاملا آزادانه و بدون هیچ مدل وابستگی و بدون هیچ هزینهای با هم در ارتباط دارند و زمانیکه باری روی دوش شما نباشد و حق و حقوقی نسبت به هم نداشته باشند به همین دلیل رابطه ازدواج دیگر لذتی برای دو طرف ندارد.
یکی دیگر از موانع بحث ازدواج، ترس از ازدواج بواسطه بالا رفتن آمار طلاق و حواشی و آثار آن من جمله مهریه و زندان است.
بواسطه معضلات و ناهنجاریهایی که در جامعه وجود دارد و دلایل بیشماری که وجود دارد. به هر حال یکسری از مهارتها را دختر و پسر میبایستی قبل از ازدواج آموزش میدیدهاند و این آموزشها نبوده است و این اطلاعات کسب نشده است و میبایستی برای ازدواج در خانوادهها تربیت میشدهاند که این امر نیز اتفاق نیفتاده است؛ نتیجه این اتفاقات این است که بسیاری از ازدواجها سرانجامی جز طلاق ندارد.
هنگامی که وضعیت به این گونه باشد و جوانی که میخواهد با هزینههای زیاد و دردسرهای فراوان ازدواج بکند و بعد هم به طلاق برسد پس ترس دارد و این ترس درستی است و راهکار این ترس این است که دانایی های خود را در مورد ازدواج و جنس و مخالف و روابط مابین مرد و زن بالاتر ببرند و نتیجه بالارفتن این اطلاعات و عبرت گیری از زندگی اطراف این است که ترس از ازدواج کم رنگ میشود
*فرهنگ تا چه حدی در عقب افتادن ازدواج اثرگذار است؟
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند فرهنگ مانند هوا است و همه مردم بدون دقت به آن از آن استفاده میکنند. هنگامی که در یک جامعه فرهنگ درستی ایجاد نشود و فرهنگ مغلوب علت و عوامل دیگر سیاسی و اقتصادی بشود، نتیجه این میشود که هوایی که مردم استفاده میکنند مسموم است و نتایجی را در پی دارد و یکی از نتایج آن که برای ما رقم خورده است و آثاری است که دولتهای گذشته و دشمنیها برجای گذاشتهاند و ازدواج که بسیار امر مهمی است و زمینه رشد را بالا میبرد و این اتفاق نمیافتد زیرا جوانان تن به ازدواج نمیدهند
*مانع تراشی خانواده ها در ازدواج فرزندشان ریشه در چه دارد؟
خانوادهها علایق و سلایق شخصی خود را دخیل در امر ازدواج میکنند و این امر ناپسندی است و علت این امر هم آن است که گاهی پدر و مادر از سر خیرخواهی و دوستی و محبت که دارند کاری را انجام میدهند که این است که آن چیزهایی که خود دوست داشتند تمایل دارند برای فرزندان خود اتفاق بیفتد بدون آنکه توجه بکنند که ایا این خواسته فرزند هست و مثالی که برای این امر وجود دارد این است که پدر و مادر در کودکی علاقهای به اسباب بازی داشته و نتوانستهاند آن را بدست بیاورند پس در بزرگسالی برای فرزند خویش و بدون توجه به علایق او برای او این اسباب بازی را تهیه میکنند در صورتیکه فرزند آن اسباب بازی را رها میکند به این دلیل که میل و رغبتی به ان ندارد؛ در امر ازدواج نیز در اکثر مواقع این اتفاق میافتد.
پدر و مادرها هر چه سن بالاتر بروند دچار احتیاط زیادی میشوند و این احتیاط باعث میشود که آن توکل بر خداوند متعال در آنها کم بشود و نتیجه آن این میشود که برای ازدواج فرزندان سعی بر این دارند که از تمام عواملی که باعث نابودی یک زندگی میشود دوری می کنند در صورتی که هم خوب و هم بد است و این احتیاط باید بگونهای باشد که عقل هم بتواند زمین بازی را رصد کند و قدرت انتخاب را بالا ببرد.
دلیل دیگر اینکه خانواده مانع بحث ازدواج است، بحث چشم و هم چشمی خانوادهها است؛ به هر حال زندگی در دنیا رقابت دارد و این رقابت به خصوص بین آدمها در سنین بالاتر اگر نتوانند سبک زندگی درست را داشته باشند خود را در یک مسابقه پر هیاهو میبینند و به همین علت یکی از زمینههایی که میتواند خود را نشان بدهد همین ازدواج است و در جوانان این حس کمتر بوده ولی در پدر و مادرها وجود دارد و این از دلایل ان است که زمینه ازدواج را به گونهای فراهم میکنند که ابروی انها بیشتر بشود.
و این مسئله را باید مدنظر قرار دارد برخی پدر و مادرها برای حفظ رسومات پافشاری می کنند و حتی حاضر هستند جوان قربانی این رسومات شود.
*عدم جسارت پسر و دختر برای شروع زندگی متاهلی ریشه در چه دارد؟
جوان ذاتا ریسک پذیر است و نظر بنده این است که جوانهای حال حاضر عاقل هستند و هنگامی که موانع یک امر تعداد بالایی میگیرد و کیفیت آن زیاد شد نتیجه این را میدهد که قوه احتیاط فرد اجازه ریسک نمیدهد.
حال چه اتفاقی افتاده است که جوان ما نیز حاضر نیست ریسک بکند و دلیل این است که موانع به حدی پر رنگ است که افراد جوان ما که بایستی جلودار ریسک پذیری در جامعه باشند، این ریسک را نمیپذیرند.
البته این را هم اضافه بکنم که بحث ریسک پذیری تنها در ازدواج نیست و در بقیه موارد نیز وجود دارد و در حال حاضر بواسطه موانع پررنگ که وجود دارد صورت نمیپذیرد و باعث عدم رغبت شده است.
*اشتباهات جوانان در انتخاب همسر را بفرمایید؟
چند شاخصه و چند دلیل میتوان در رابطه با گزینش همسر توسط جوانان آورد؛ اشتباهاتی که در این رابطه رخ میدهد به چند مورد وابسته است. یکی از این موارد این است که انتخاب همسر اگر از وادی خانوادهها خارج شد، دو طرف تعهدشان نسبت به یکدیگر کمتر میشود و راحتتر میتوانتد همدیگر را فریب دهند و طرف مقابل را اجبار کنند و این کافی است که یک پسر بتواند از طریق نقطه ضعف دختر او را به خود وابسته کند، حال انکه این پسر از حداقلیات شرایط ازدواج را هم ندارد و دختر وابسته است و حاضر است تحت هر شرایطی به این ازدواج تن بدهد و این در حالت برعکس هم وجود دارد و در اکثر اوقات در این مدل گزینشها حتی دو طرف حداقلیات اشتراک را هم ندارند ولی چون یک نقطه اشتراک وجود دارد این را برای شروع ازدواج قرار میدهند حال انکه زندگی زناشویی نقاط اشتراک بیشتری میخواهد و این موارد باید دقت بشود و به نظر بنده انتخاب همسر باید به سمت خانواده برگردد و اگر قرار است رابطهای شروع بشود خانواده آن را بپذیرد و این بدین شکل است کا جوان اگر دختری را در نگاه اول پسند میکند بلافاصله بایستی خانوادهها را درگیر کرده و دو طرف همدیگر را ببینند و یکی از دلایلی که جوانان رغبت ندارند خانوادهها را درگیر بکنند این است که خانوادهها تمایل دارند هر چه سریعتر کار تمام بشود و این ازدواج حتما باید اتفاق بیفتد و خانوادهها باید شرایط مخالفت هر دو طرف را فراهم بکنند.
اگر جلسه خواستگاری و یا جلسه آشنایی برگزار میشود فراموش نشود که دختر و پسر قبل از صیغه عقد حق این را دارند که جواب مثبت یا منفی بدهند.
روش گزینش همسر بسیار مهم است و خوب است که برای انکه تعهد بیشتری در انتخاب همسر اتفاق بیفتد خانوادهها سریعا وارد جریان بشوند.
دومین مورد ان است که جوانان باید از تجربه دیگران استفاده بکنند و راه را بر خود نبندند و در روایت داریم که تجربه جایگاهش از علم نیز بالاتر است و ما باید دقت بکنیم که جوانها با مشورت گرفتن از دیگران این را باعث میشود که همه چیز را خود تجربه نکنند و یک جوان لازم نیست همه چیز را تجربه بکند به ان دلیل که تجربه باخت و پیروزی دارد و اگر ما بخواهیم همه چیز را تجربه بکنیم به همان نسبت هم دوتایی پیروزی و شکست برای تجربههای میتواند وجود داشته باشد در صورتیکه تجربه دیگران میتواند به کمک ما بیاید و ما بدون هزینه از تجربه دیگران استفاده میبریم و حتما هم پیروز خواهیم بود.
سومین مورد آن است که در بحث گزینش همسر نیازمند آن است که ما اطلاعاتی را داشته باشیم و صرف رغبت به جنس مخالف و یکسری تجربیات و شناختهای سطحی نمیتواند اجازه بدهد که وارد یک رابطه بشوم، به خصوص امری که شاید باید برای ان تصمیم گیری کرد و نمیتوان با اطلاعات ناقص وارد این رابطه شد و ممکن است که احساسات وارد این رابطه بشود و اتفاقات و حوادثی رخ دهد که مجبور به تصمیم گیری بشود و این کار فرد را به شدت سخت میکند.
یکی از اشتباهاتی که درگزینش همسر اتفاق می افتد این است که ما خطوط قرمز را در روابط اجتماعی و زناشویی نمیتوانیم اولویتبندی بکنیم و این بدان معناست که بعضی شاخصهها و معیارهای همسر مناسب را نمیتوانیم به خوبی اصلی و فرعی بکنیم و این عدم اولویت بندی بدان نتیجه میرسد که در هنگام انتخاب همسر به جای پرداختن به اصول به فروع پرداخته میشود و در صورتیکه انچه بنا و فونداسیون یک زندگی را قرار میدهد شاخصههای اصولی زندگی است.
یکی از اشتباهات بزرگی که جوانان به خصوص در حال حاضر دچار آن هستند، این است که اگر به اشتباه وارد یک رابطه دوستی شدند و رابطه طولانی فرد متعهد است به اینکه این اتفاق بیفتد و در حالیکه تا خطبه عقد خوانده نشود دو طرف ماجرا هیچ تعهدی به هم ندارند و لازم نیست فرد تن به این ازدواج بدهد.
*نقش و اثر ازدواج در سلامت جامعه چیست؟
در بحث نقش ازدواج در جامعه نمیتوانیم مسائل فطری و غریزی دخترها و پسرها را نادیده بگیریم و با اینکه این میل و نیاز به زندگی زناشویی در دختر و پسر متفاوت است اما این یک نیاز واقعی است و اگر این نیاز جواب داده نشود مشکلات روحی تمام افراد جامعه علی الخصوص قشر جوان را که قرار است جامعه را به عنوان یک ایدهآل گرا بدنبال خود بکشاند را در برگرفته و اگر این اتفاق بیفتد نتیجه آن است که ضربات روحی و ناهنجاریهای شخصیتی برای جوان بوجود میاید و نمیتواند حرکت بکند و اگر بعضی بگویند کار جلو میرود این در حالی است که سرعت این افراد کم است، حال انکه اگر تمام نیازهای شخصیتی شما پاسخ داده میشد و در روند طبیعی حرکت میکردید سرعت بیشتری داشتید.
اگر حاکمیت و خانوادهها شرایط ازدواج را برای جوانان فراهم نکنند این نتیجه را میدهد که چند سال دیگر تک تک افراد جامعه و احاد مردم دچار اختلال شخصیتی هستند و چنین جامعهای نمیتواند رشد بکند و حاکمیت و خانواده باید رفع اختلال بکند که اگر چنین نشود در اینده ناهنجاریهای اجتماعی شدیدتری برای ما بوجود میآید.
و کشورهایی در شرق و غرب این مسیر را رفته اند و میتوانیم خطرات را شناسایی و از انها پیشگیری کنیم و این نیازمند بیداری خانوادهها و افراد فرهنگی و اجتماعی حاکمیت است که به هوش بوده و برنامه ریزی داشته باشند تا این مشکل رفع بشود ولی اگر این مشکل حل نشود هزینه زیادی را باید پرداخت.
به نظر می رسد مسئولان امر باید موانع ازدواج را برطرف کنند تا شاهد افزایش آمار ازدواج باشیم و فواید این اتفاق در پیشرفت جامعه ایجاد شود.
انتهای پیام /