شنبه 26 آبان 1403

نگاهی به رویکرد شهر زیست پذیر شهری

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
نگاهی به رویکرد شهر زیست پذیر شهری

شهر زیست پذیر مکانی امن، جذاب، دارای انسجام و پیوستگی اجتماعی و پایداری زیست محیطی، مساکن متنوع و قابل استطاعت که با سیستم حمل و نقل عمومی، آموزش، فضاهای باز و... است.

شهر زیست پذیر مکانی امن، جذاب، دارای انسجام و پیوستگی اجتماعی و پایداری زیست محیطی، مساکن متنوع و قابل استطاعت که با سیستم حمل و نقل عمومی، آموزش، فضاهای باز و... است.

به گزارش خبرنگار مهر، حامد مطالبی متخصص برنامه ریزی و محیط زیست شهری نوشت: در حال حاضر بشر با چالش بی سابقه‌ای در زمینه زیست محیطی مواجه شده است. توافق گسترده ایی در مورد این موضوع وجود دارد که اکوسیستم کره زمین دیگر نمی‌تواند سطوح کنونی فعالیت‌های اقتصادی و مصرفی و روند روبه رشد آن را تحمل کند و دیگر قادر به پایداری نیست. زیرا فشارها و بار وارده بر طبیعت دو چندان شده است. یکی از عوامل این افزایش رشد جمعیت جهانی است در سال 1950 جمعیت جهان معادل 5/2 میلیارد نفر بود. درحالی که این رقم درسال 2012 به 7 میلیارد نفر رسیده است و تا اواسط قرن بیست و یکم ممکن است به 10 میلیارد نیز برسد. به دنبال افزایش جمعیت جهانی، شاهد افزایش بی سابقه‌ی جمعیت شهرنشینی با پیامدهای زیانبار آن برای زیست کره بوده‌ایم و تداوم این گونه رشد شهرنشینی به ویژه با شکل و کارکردی که در کشورهای توسعه نیافته از جمله ایران دارد، بحران آفرین و هشداری برناپایداری شهرنشینی است.

افزایش جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی پیامدهای ناگواری برای این گونه شهرها درپی داشته است. دراین میان مشکلات دیگری همچون انواع آلودگی‌ها، ترافیک، مسائل و مشکلات روانی و غیره کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری در شهرها را کاهش می‌دهد. در دهه‌های اخیر به موازات پارادایم‌های توسعه پایدار و توسعه پایدارشهری، ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را موجب می‌شود، جای خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری بازکرده است. زیست پذیری به عنوان یکی از مباحث اساسی در پایداری شهری، به سیستم شهری اطلاق می‌شود که درآن به سلامت اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده باشد. این کیفیت فضاهای شهری مطلوبی را در بر می‌گیرد که غنای فرهنگی را حفظ کرده و آن را بازتاب دهد. برابری، عدالت، امنیت، مشارکت، تفرج وقدرت بخشیدن، کلیدی هستند که به این مفهوم استحکام می‌بخشند.

در تبیین و شناخت باید گفت سه مفهوم توسعه پایدار، کیفیت زندگی و زیست پذیری اجزای اصلی و کلیدی این کتاب به عنوان راهبردی نوین بر برنامه ریزی شهری است که هر کدام از این سه مفهوم، لازم و ملزوم یکدیگر برای رسیدن به هدف توسعه شهری مطلوب است هر چند که در عمل تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند. اما در بسیاری از منابع به دلیل نزدیک بودن اصول و مبانی پایداری و زیست پذیری، این دو واژه را به صورت یکسان به کار برده‌اند. پایداری به صورت مکرر به عنوان برآورده ساختن نیازهای زمان حال بدون به خطرانداختن نیازهای نسل آینده تعریف شده است. این مفهوم شامل اثرات مثبت تصمیم گیری در سه عامل است عدالت (مردم و اجتماع)، اکولوژی (یا همان محیط زیست) و اقتصادی، هدف پایداری نیز رضایت از نیازهای پایه‌ی اجتماعی و اقتصادی در حال و آینده و استفاده مسئولانه از منابع طبیعی و محیط زیستی که حفظ و بهبود رفاه جامعه وابسته به آن است. در عمل نیز عناصر زیست پذیری و پایداری کاملا با هم مرتبط هستند. هم زیست پذیری و هم پایداری در پی مسائل مربوط به عدالت اجتماعی، سلامت انسان و ترویج دوستی با طبیعت و فعالیت‌های اقتصادی سالم هستند. تفاوت اساسی بین زیست پذیری و پایداری در زمان و دامنه آنهاست. پایداری از لحاظ زمانی طولانی مدت است و با تمرکز بر اهداف بزرگ‌تر محیطی مانند کاهش اثرات آب و هوا، افزایش بهره وری انرژی و کاهش استفاده از منابع طبیعی همراه است. در حالی که زیست پذیری اغلب شامل برنامه ریزی های متمرکز کوتاه مدت و اجرای استراتژی در سطح جامعه است.

زیست پذیری شامل مجموعه‌ای از موضوعات مختلف است که توسط یک مجموعه اصول مرتبط با هم هدایت می‌شود. این اصول شامل عدالت، مشارکت و قابل دسترس بودن است که به عنوان اجزای اصلی زیست پذیری مطرح است.

لازم به توضیح است که سنجش کیفیت زندگی و زیست پذیری اطلاعات مشترکی را فراهم می‌آورد به طوری که در پی سنجش مفاهیم سه گانه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی هستند، اما بین این دو مفهوم نیز تفاوت مهمی وجود دارد. در حالی که سنجش کیفیت زندگی نهایتا برروی ویژگی‌های رفاه زندگی افراد در یک مکان خاص جغرافیایی تمرکز می‌کند، سنجش زیست پذیری بر روی ویژگی‌های مناطق و خدماتی که می‌توانند به ساکنین ارائه دهند تمرکز دارد. در واقع سنجش کیفیت زندگی تحت تأثیر ویژگی‌های جمعیتی است که فراتر از کنترل برنامه ریزان می‌باشد. درحالی که سنجش زیست پذیری بیشترکاربردی و شامل عواملی است که برنامه ریزان می‌توانند در آن زمینه تأثیرگذار باشند.

اهمیت زیست پذیری به طورروز افزون ناشی از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدارزندگی و مصرف شهری است که نه سالم هستند و نه پایدار و در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی برای حمایت از جمعیت کره زمین می‌شود. زیست پذیری هم به وسیله ساکنان و هم بوسیله برنامه ریزانی که برای ایجاد فضاهای زندگی پایدار، کاربردی و لذت بخش کار وتلاش می‌کنند مورد ستایش و پذیرش قرارگرفته است.

به طورکلی سکونتگاه‌های زیست پذیر احساس بیشتری از اجتماع و مالکیت را ایجاد می‌کنند و نرخ مهاجرت از آنها پایین است. با توجه به اینکه جامعه انسانی و مدنی امروز با وجود مسائلی قبیل آلودگی زیست محیطی، آسیب پذیری محیط شهری، فقر و بی عدالتی، فردگرایی، از هم پاشیده شدن روابط اجتماعی، نامتعادل بودن، از بین رفتن هویت شهری، از بین رفتن ثروت‌های طبیعی و فرهنگی، کاهش مشارکت عموم در فرآیند تصمیم گیری مواجه شده است.

وجود همین ویژگی‌ها و ناپایداری ما را به شناخت هرچه بیشتر ابعاد و اصول زیست پذیری در راستای کاهش مشکلات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی رهنمون می‌سازد.

1- کیفیت زندگی کنشی است علیه توسعه یک بعدی اقتصادی در سطح ملی و توسعه صرفا کالبدی در مقیاس شهری و تلاشی است در جهت دستیابی به معیارهای کیفی در عرصه برنامه ریزی

2- کیفیت زندگی شهری رضایت مندی شخص از زندگی است که بیشتر از داشتن سلامت و بهداشت مناسب، آسایش و روابط مناسب حاصل می‌شود تا از داشتن پول.

3- کیفیت زندگی و زیست پذیری شهری زیست پذیری به طور گسترده به عنوان مناسب برای زندگی انسان تعریف شده است. زیست پدیری به جنبه‌هایی از محیط طبیعی و ساخته شده اشاره دارند و در آن الگوهای توسعه و کاهش مراکز شهری به سمت رشد سریع مناطق حومه‌ی شهر تغییر داده می‌شوند. کیفیت زندگی به مفهوم رفاه اشخاص و جوامع اشاره دارد. و با مفاهیمی مانند شادمانی، رفاه ذهنی، رضایتمندی از زندگی، زندگی خوب، شهرخوب و رفاه اقتصادی، اجتماعی، و رفاه عاطفی ارتباط معنایی دارد.

4- زیست پذیری شهری به عنوان یک گفتمان فعالیت‌های برنامه ریزی و توسعه را شکل می‌دهد و یک مسله کلیدی شهری در سراسر دنیا تبدیل شده است. خاستگاه مفهوم شهرزیست پذیر به یونان باستان بر می‌گردد. امروزه اساس مطالعات بازسازی شهری و سیاست‌های کاربری اراضی را تشکیل می‌دهد. زیست پذیری کیفیتی است که فقط منحصر به ویژگی‌های محیط زیست نیست بلکه به عملکردهای مبتنی بررفتار و تعامل بین مشخصه‌های زیست محیطی و شخصی نیز مرتبط می‌شود. شهر زیست پذیر به عنوان ارتباط بین گذشته و آینده است و شهری است که با هرگونه هدر رفتن منابع طبیعی مبارزه می‌کند و ما باید این منابع را سالم برای نوع بشر به جای بگذاریم. شهر زیست پذیر یک شهر پایدار است و شهری است که نیازهای ساکنان کنونی را بدون کاهش توانایی برای نسل‌های آینده برآورده کند و به یک رابطه ایده آل بین محیط زیست شهری و زندگی اجتماعی که آن را پایدار می‌کند وجود دارد. و دارای قابلیت‌های محیط زیست و قابلیت پیاده روی و توسعه پایدار است.

5- زیست پذیری فضاهای شهری فضای شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره شهروندان که هرروز به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراک می‌شود و ابعاد اجتماعی و فیزیکی شهررابطه ای پویا با یکدیگر دارند. در واقع فضای شهری شامل دو فضای اجتماعی و فیزیکی می‌شود. فضای شهری به مفهوم صحنه‌ای است که فعالیت‌های عمومی زندگی شهری در آنها به وقوع می‌پیوندند. فضاهای شهری مکان‌هایی هستند که به عموم شهروندان تعلق داشته و منحصر به جنبه کالبدی و فیزیکی نبوده و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا می‌یابد.

6- خیابان زیست پذیر خیابان‌ها یکی از عناصر شهری است که امکانات و قابلیت‌های خاصی برای طیف وسیعی از فعالیت‌ها و رفتارهای جمعی دارند. ساختار شبکه ی خیابان‌های شهری قدرت فوق العاده ای دارد که ساماندهی درست آنها در شرایط موجود شهرها را از خیابان‌های شهری جدید بی نیاز می‌سازد. اگر خیابان‌های شهرجالب و جذاب به نظر بیایند شهر نیز جالب به نظر می‌رسد و اگر آنها راکد باشند شهر نیز راکد و ساکن به نظر می‌رسد.

7- منشور خیابان ایده آل - خیابان به عنوان یک حریم امن، خیابان به عنوان یک محیط سالم و زیست پذیر، خیابان به عنوان یک مکانی برای بازی و یادگیری، خیابان به عنوان یک سرزمین سبز و دلپذیر، خیابان به عنوان یک مکان تاریخی بی نظیر

- اشتغال به عنوان یکی از ابعاد زیست پذیری رضایت بخش و قابل دسترس بودن اشتغال (داشتن سطح درآمد مناسب و کافی، انعطاف پذیری، شرایط مناسب اضافه کاری و تعادل بین زندگی و کار) امنیت مالی و رشد و شکوفایی فردی و هم چنین دارا بودن شبکه‌های روابط اجتماعی را فراهم می‌کند و باید گفت بیکاری یا شرایط نامناسب و بدکاری به طور منفی روی سلامت فیزیکی و روحی افراد اثرگذارست و چنین شرایط به چرخه ایی از ناامیدی و ناراحتی دامن می‌زند.

- مسکن به عنوان یکی از ابعاد زیست پذیری زندگی کردن در مساکن با کیفیت پایین با شرایط نامناسب روحی و خطر بالای بیماری‌های عفونی، مشکلات تنفسی و سایر آسیب‌ها مرتبط است. عرضه مسکن قابل استطاعت یکی از مسائل عمده عدالت در سلامت و رفاه است. کسانی که در مساکن استیجاری زندگی می‌کنند از شرایط سلامت روحی و جسمی بدتری نسبت به کسانی که خودشان صاحب خانه هستند برخوردارند. به طور واضحی روابط چند جانبه ای بین مسکن قابل استطاعت و سلامت وجود دارد. ایجاد مساکن قابل استطاعت و با تراکم پایین در مکان‌های سبز و دورافتاده به طور بالقوه می‌تواند برای سلامتی مضر باشد. به دلیل اینکه مسکن در چنین مناطقی از نظر حمایت از خدمات محلی، اشتغال و زیر ساخت‌های حمل و نقل ناتوان هستند و وابستگی به حمل و نقل موتوری افزایش پیدا می‌کند و این افراد به دلیل دور بودن از مناطق پرجمعیت و پایین بودن میزان دسترسی‌ها همیشه با یک استرس ناشی از افزایش قیمت سوخت روبه رو هستند.

- فضاهای بازعمومی به عنوان یک عامل زیست پذیری ارتباط با طبیعت و درگیرشدن در عرصه فضای عمومی برای سلامتی و رفاه حائز اهمیت اند. این عوامل می‌توانند میزان فعالیت‌های فیزیکی و سلامت روحی و جسمی را ارتقا دهند. در کاهش میزان فشارخون، کم کردن وزن و سطح استرس مؤثر واقع شوند. اهمیت ساختن فضاهای باز عمومی در رشته‌های محیط زیست و سلامت عمومی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. و می‌توان گفت میزان نارضایتی درمیان جمعیتی که از سطح بالای فضای سبز برخوردارند به میزان قابل توجهی پایین بوده است و این بدان سبب است که در چنین حالتی زمینه و شرایط برای تعاملات افقی و عمودی اجتماعی بیشتر و ارتباطات گسترده‌تر فراهم بوده است.

- زیرساخت‌های اجتماعی به عنوان یک عامل زیست پذیری ارائه و به کارگیری فضاهای جمعی، عرصه مهمی را برای سهولت بخشیدن به تعاملات و مشارکت در بین جوامع شهری و ساختارهای رسمی‌تر دولت فراهم می‌کند. چنین فعالیت‌هایی موجب به وجود آمدن سرمایه اجتماعی و ارتقای پذیرش جمعی و سلامت روحی می‌شود. در این قسمت زیرساخت‌های اجتماعی شامل آموزش، تفریح و فرهنگ، خدمات اجتماعی و سلامت می‌شود. آموزش به عنوان یکی از نیازهای بنیادین و اصلی در چرخه زندگی هر فرد در نظرگرفته شده است و به خصوص به دست آوردن آموزش در دوران کودکی با اشتغال بهتر، درآمد و سلامت روحی و جسمی در سراسر زندگی و هم چنین کاهش احتمالی میزان جرم مرتبط می‌شود و اهمیت آموزش خوب در استرالیا به خوبی مشخص شده است و از سال 2009 به بعد همه جوانان در یک دستور تا سن ده سالگی باید در مدارس رسمی همراه با امکانات و نیازهای لازم در راستای آموزش تمام وقت، دوره‌های آموزشی و اشتغال تا سن هفده سالگی باشند.80% شغل‌ها دارای پیش نیاز صلاحیت‌های مدرسه‌ای هستند. و مدارسی که در مراکز اجتماع قرار گرفته‌اند، از طریق ترکیب کاربری اراضی، ایجاد محله‌های قابل پیاده روی و کمک به ساخت محیطی پایدارتر، زمینه را برای همکاری‌های مهم اجتماعی، بهداشتی، و اقتصادی را فراهم کنند.

اوقات فراغت و فرهنگ تسهیلات و امکانات تفریحی و فرهنگی از ویژگی‌های محیطی در سطح کلان می‌باشد. استفاده از این تسهیلات به عوامل مختلفی نظیر موقعیت، کیفیت، ساعات باز بودن مراکز، کیفیت برنامه‌های عرضه شده و هزینه‌ها بستگی دارد. این دسته از امکانات نیز با میزان سلامت روحی و جسمی مرتبط هستند. خدمات اجتماعی و سلامت و بهداشت خدمات اجتماعی و سلامت دارای یک حوزه بسیار وسیع است و شامل خدمات بهداشت و سلامت، خدمات کودکان و نوجوان، خدمات مربوط به زنان و شهروندان بزرگسال ومراکز اجتماعی می‌شود. زیرساخت‌های اجتماعی باید به اندازه کافی عملکرد بهینه داشته باشند. تا خدمات و اقدامات لازم را برای پاسخگویی به رویدادها و حوادث پیش بینی نشده به انجام برسانند. این ساختارها همچنین یک نقش کلیدی در ایجاد اشتغال از طریق اقداماتی نظیرآموزش و فرصت‌های آموزشی مستمر، مدیریت مناظره و بحث، حل نمودن مسائل مربوط به مسکن، برنامه‌های توسعه ایی و مدیریت روابط را ایفا می‌کند و فراهم نمودن چنین خدماتی، رشد و بقای مهارت‌های زندگی را حمایت می‌کند و افراد را قادر می‌سازد تا به کلیه استعدادها و توانایی‌های بالقوه ی خود دست یابند. - حمل و نقل به عنوان یک بعد از زیست پذیری دسترسی به سیستم حمل و نقل چندگانه یکی از ویژگی اصلی سلامت اجتماعی محسوب می‌شود که دسترسی به اشتغال، آموزش، غذا، سلامت و خدمات اجتماعی.... را تسهیل می‌کند. بنابراین نقش حمل و نقل به عنوان یکی از ویژگی‌های اجتماعی سلامت در شناخت خطر بیماری‌های غیر مسری توجه زیادی را از سوی برنامه ریزان حوزه سلامت، سیاست گذاران شهری و گفتمان زیست پذیری به خود جلب نموده است و این ویژگی‌های محیط ساخته شده ارتباط گسترده ایی با سیاست‌های ناحیه‌ای و ملی، مانند ترافیک، رخدادها، حجم تراکم، جمعیت و پایداری زیست محیطی دارد. برنامه ریزی حمل و نقل مؤثر باید با برنامه ریزی کاربری اراضی، مسکن، وبرنامه ریزی سلامت و زیست محیطی هماهنگ باشد.

- قابلیت پیاده روی به عنوان یک عامل زیست پذیری ایجاد نمودن محیط‌های دارای قابلیت پیاده روی، سفرهای فعال (قدم زدن، دوچرخه سواری، و حمل و نقل عمومی) و به طور کلی فعالیت‌های فیزیکی رابطه مستقیمی با سلامت دارد و توسعه کاربری‌های ترکیبی با شبکه ی خیابان‌های متصل، پیاده روی محلی تری را تشویق می‌کند. به طورکلی برنامه ریزی کاربری ترکیبی، تراکم جمعیت و ارتباطات خیابان‌ها به عنوان سه عنصراساسی که با قابلیت پیاده روی و حمل و نقل مرتبط می‌شوند، درنظرگرفته می‌شوند.

- شرایط غذایی به عنوان یک عامل زیست پذیری یک مجموع عوامل فردی که شامل اولویت‌ها و سلیقه‌های غذایی، دیدگاهی که افراد در مورد غذا دارند و شرایط اقتصادی و اجتماعی چندان مناسبی ندارند مانند جوانای که درآمد پاره وقت دارند و یا افراد بزرگسالی که شرایط مناسب شغلی ندارند عموما تمایل دارند که دسترسی محدودی به سوپرمارکت‌ها و محل‌های عرضه مواد غذایی داشته باشند.

- مطالعاتی با موضوعات زیست پذیری و کیفیت زندگی شهری و.... به طور مستقیم با افزایش جمعیت شهری در دنیا ارتباط دارد. این بخش از جمعیت جهان انتظار می‌رود تقریبا 65% از کل جمعیت را تا سال 2025 شامل شود. زیست پذیری کیفیتی است که فقط منحصر به ویژگی‌های محیط زیست نیست بلکه به عملکردهای مبتنی بر رفتارو تعامل بین مشخصه‌های زیست محیطی و شخصی نیز مرتبط می‌شود. در مفهوم جامع به مکان، زمان، هدف ارزیابی، وسیستم ارزشی ارزیابان بستگی دارد. - شهر زیست پذیر باید مکان زیست پذیری باشد که امن، جذاب، دارای پیوستگی و انسجام اجتماعی، امکانات آموزشی، مساکن متنوع و قابل استطاعت فضاهای عمومی باز و مراکز خرید محلی با یک الگوی پایداری زیست محیطی ارائه شود - شهرهای ایران وضعیت مطلوبی ندارند رشد جمعیت و توسعه قارچ گونه شهرهای ایران محیط شهری کشور را با مشکلات عدیده اقتصای اجتماعی زیست محیطی روبرو ساخته از این‌رو پیشنهاد می گرددتوجه به جاذبه‌ها و ارتباطات و اثرگذاری بعد اجتماعی - فرهنگی در اولویت قرار گیرد و منابع افتصادی انسانی و فرهنگی بیشتری را به خود جذب کند - اقدامات لازم در راستای افزایش زیست پذیری مناطق شهری به عنوان یک سیاست کلی مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.

بنابراین شهر زیست پذیر به عنوان مکانی امن، جذاب، دارای انسجام و پیوستگی اجتماعی و پایداری زیست محیطی، مساکن متنوع و قابل استطاعت که با سیستم حمل و نقل عمومی، پیاده روی، دوچرخه سواری، آموزش، فضاهای باز عمومی مراکز خرید محلی وخدمات بهداشت و سلامت، فرصت‌های فرهنگی و تفریحی... تعریف شده است. به عنوان مثال می‌توان گفت ملبورن زیست پذیرترین شهر دنیاست باید گفت شهرها پس از انقلاب صنعتی با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی متعددی روبه رو شدند این چالش‌ها و مشکلات این پیام آشکار را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری به همراه داشته است که آنها دیگر نمی‌توانند به تنهایی حرکت کنند و برای آنکه بتوانند شهرهایشان را مبدل به مکانی جذاب برای زندگی و دارای انسجام و اقتدار شهری سازند باید مشارکت‌های فعالانه با بخش خصوصی و گروههای شهری جامعه افزایش داده شود. از شیوه‌های نوین برای مشارکت افرادی که در شهرها زندگی و کار می‌کنند استفاده شود و شهروندان شبکه حمل و نقل و مراکز خرده فروشی، خدمات دولتی و زیر ساخت‌ها را تجربه می‌کنند و اگر شهر برای همه افراد است، پس همگان باید یک نقش مهم را در زیست پذیری شهری ایفا کنند.

از برنامه‌های زیست پذیری می‌توان برنامه‌های تحقیقاتی زیست پذیری شهری ایالت ویکتوریا را که دو هدف اصلی دارد را اشاره کرد:

1- مفهوم سازی و به کاربردن معیارهای فضایی مبتنی بر سیاست زیست پذیری شهری در سرتاسر ایالت

2 - بررسی ارتباط بین زیست پذیری شهری و سلامت و رفاه مهمترین ابعاد زیست پذیری شهری: اشتغال، مسکن، فضای باز عمومی، زیرساخت‌های اجتماعی، حمل ونقل، پیاده روی، مواد غذایی با توجه به مطالب ارائه شده شهرهای زیست پذیر سلامت، رفاه، وکیفیت زندگی افراد را که در آن زندگی یا کار می‌کنند را فراهم می‌کنند. فراهم نمودن امکانات و خدمات رضایت مندی ساکنان از زندگی کردن در شهر، دسترسی به آموزش و بهداشت وجود چشم انداز سبز و پارک‌ها و هر آنچه که یک شهر را می‌سازد حق شهروندی هر ساکن شهری محسوب می‌شود و اینکه این حق تا چه اندازه برای افراد رعایت شده است بسیار مهم است. و در خصوص زیست پذیری شهر ملبورن سطح کیفیت زندگی، میزان رضایت مندی ساکنان، سهولت دسترسی به امکانات و خدمات مختلف، پارک و فضای سبز در این شهردر سطح بسیار خوبی بوده است.

اما نتایج به دست آمده در خصوص شهر سنندج بیانگر محرومیت قسمت زیادی از ساکنان شهر از حداقل حقوق شهروندی خود می‌باشد و این نشان از عملکرد ضعیف برنامه ریزان و مدیران شهری، فقدان بودجه و اعتبارات لازم برای زیرساخت‌های مناسب شهری می‌باشد. به دلیل آنکه شیوه ایی که برای برنامه ریزی، طراحی و ساخت شهرها انتخاب می‌شود می‌تواند زیست پذیری شهرها را ارتقا بدهد امید است که برنامه ریزان و مدیران شهری زیست پدیری را به عنوان یک راهبرد و اصل کلی در مطالعات و برنامه ریزی های خود قراردهند. تا با کمک این اصل مهم بتوانند در راستای ایجاد فضاهای زندگی پایدار، تحقق عدالت اجتماعی، افزایش میزان مشارکت ساکنان و شکل گیری شبکه روابط اجتماعی، افزایش حس تعلق مکان، سیستم حمل و نقل عمومی با کارایی مناسب، فضای سبز، مسکن قابل استطاعت گام مهمی را در خلق یک شهر زیست پذیر، ساکنان راضی، و شادمان، محیطی پایداراز لحاظ اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی خواهد شد.