نگاهی به "یکروز از یکسال" فعالیت جریان خاص علیه انتخابات / سکان مشارکت انتخاباتی در دستان کیست؟
تنها چند ساعت پس از مناظرات انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری؛ شاهد سیل بدگویی رجال ستادی اصلاحات علیه انتخابات و "مشارکت حداکثری مردم" بودیم.
سرویس سیاست مشرق _ بیش از یک سال است که فضای سیاست ایران شاهد کینهتوزی زیرکانه یک جریان سیاسی خاص علیه مردمسالاری و انتخابات است.
آنها پس از "تحریم خاموش انتخابات" مجلس یازدهم - که محسن آرمین قبل از انتخابات و برای لاپوشانی آن میگفت این حرفها طنز است! - و احساس پیروزی از مشارکت نداشتن کسانی از مردم در انتخابات؛ اسب خود را برای تکرار این رفتار غیر دموکراتیک در انتخابات ریاستجمهوری دولت سیزدهم نیز زین کردهاند و در پرتو عدم رصد دقیق این پروژه از سوی آنها که باید! قطعات این پازل را در کنار یکدیگر چیدند.
از ناسزاگویی به اصل انتخابات و صندوق رأی گرفته تا فرستادن پیغام تهدید برای اصلاحطلبان نجیب [1] و تا معرفی گزینههای بدسابقه به شورای نگهبان - که از رد صلاحیت آنها مطمئن بودند! -
تحریم آنها که با هدف شوم "مشارکتزدایی" صورت گرفته است از ابتدا نیز قرار بود بهانه رد صلاحیت نامزدهای معلومالحال جریان چپ را دستمایه حرکت خود قرار دهد و اینطور بگوید که حال که نامزدان معرفی شده از سوی ما تأیید نشدهاند پس ما هم نه نامزد دیگری نداریم. گزارهای که در روشنترین نتیجه خود، مشغول ریشخند کردن ساختارهای نظام است و مردم را به مشارکت نداشتن در انتخابات تشویق میکند.
تا این لحظه تشکلها و مجامع بزرگ اصلاحطلب از قبیل تشکیلات ناسا، مجمع روحانیون، حزب اتحاد، مجمع ایثارگران و... طی بیانیههای تندی تحریم خاموش انتخابات را اعلام کردهاند.
*نگاهی به یک روز از یکسال فعالیت هسته سخت اصلاحات علیه انتخابات / نقش اصلی "خواص" در مشارکت مردم در انتخابات
این پروژه همچنین به بهانه برگزاری مناظرات انتخاباتی در صداوسیما؛ عناد خود با مردمسالاری را بیشتر آشکار کرده است.
سعید حجاریان، از تئوریسینهای چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 لحظاتی پس از مناظره دوم در یک توییت نوشت:
"فضای انتخابات 1400 را با فضای دورههای دیگر مقایسه کنید. نظارت استصوابی باقیمانده است، چند نامزد حاضر هستند، مناظره هم داریم، اما جامعه بیتفاوت است. مردم آب به آسیاب دشمن نریخته اند، آن را به تنور انتخابات ریخته اند. "[2]
عباس عبدی، دیگر تئوریسین چپ است که پس از مناظره دوم در یک توییت نوشت:
"مناظرهها را نمیبینم. ولی در خانواده هر کس زنگ میزند و گفتگو میکند بیشتر در باره آرایش مو و صورت و لباس نامزدها است. چون محتوای مفیدی نیافتهاند. ظاهرا متناسبتر با مراسم خواستگاری شده تا ارائه برنامه برای حل مسائل کشور و مردم. "
غلامرضا ظریفیان، فعال اصلاحطلب و عضو مجمع ایثارگران نیز در بخشی از یک یادداشت در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه همشهری نوشته است:
"تصور من این است که مناظرهها و برنامههای انتخاباتی تا اینجای کار نتوانسته جامعه ایران را برای رأیدادن به نامزدهای انتخاباتی قانع کند. شاید باعث شده که رأی نفراتی افزایش و برخی کاهش یابد ولی نتوانسته حتی از نظر اخلاقی این تصور را در مردم ایجاد کند که اگر حضور پیدا نکنند، خیر عمومی به خطر افتاده و ملتی آسیب خواهند دید. "[3]
همچنین محمدصادق جوادیحصار از فعالان چپ در اظهاراتی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، در همین رابطه اظهار میکند: بر اساس برخی نظرسنجی ها که می توان به آنها اعتماد کرد هنوز رشد چشمگیری به نظر نیامده است. اگر تغییراتی ایجاد شده باشد در حد یک درصد است و بعد از این نظرسنجی ها و گفتگوها تغییر جدی دیده نمی شود.
او افزوده است: هنوز کار دارد تا مردم تصمیم بگیرند و در انتخابات شرکت کنند چون اصل مشارکت مردم شنیدن حرف های کاندیداها نبوده که تا به حال نشنیده باشند و حالا شنیده باشند و نظرشان عوض شود. عدم مشارکت به وجود آمده ناشی از اتفاقاتی است که طی این 8 سال و در این 15 سال اخیر در کشور رخ داده و رویکردی است که در مقوله انتخابات و مشارکت های مردمی وجود داشته و مقاومت هایی است که بر سر راه مطالبات ملی، وجود دارد! [4]
آنچه که خواندید تنها یک روز از یکسال فعالیت هسته سخت اصلاحات علیه انتخابات 1400 بوده است...
این در حالی است که آنها بیش از هرکس دیگری میدانند که نقش "القائات مراجع اجتماعی در گوش افکار عمومی" چگونه به مثابه سکان در کشتی عمل خواهد کرد. و خواص هستند که مردم را نسبت به حضور در انتخابات دلگرم یا دلسرد میکنند.
و از همین روست که در یکسال گذشته هیچ شب و روزی نبود که اصلاحطلبان علیه انتخابات و قوانین انتخاباتی کشور سخن نگویند؛ چون هدف کاهش مشارکت را میجستند و میجویند.
هدفی که البته باطلالسحر آن "مشارکت حداکثری" در انتخابات است. و مردم عزیز ایران بایستی حتما به این گزاره توجه داشته باشند.
در این میان اشاره به این نکته هم ضروریست که بزرگان و احزابی در اردوگاه اصلاحات هستند که مایل به حضور در انتخاباتاند و رویکرد تحریمی را نمیپسندند.
کسانی مثل کارگزارانیها، خانه کارگریها و چند تن از رجال چپ که صراحتا با حرکت تحریم موافق نیستند.
در همین حال لازم به اشاره است که یکی از رجال چپ نیز اخیرا اینطور اعلام کرد که اگر مردم بخواهند؛ ما در انتخابات شرکت میکنیم! گزارهای که تحلیلگران معتقدند میتواند در پیامد آن یک وجه دیگر از بازی تحریم خاموش یعنی "حمایت غیر رسمی" قرار داشته باشد. [5]
حرکتی که برای گریختن از اتهام خیانت به نظام طراحی شده و میرود تا با یک حمایت غیر رسمی در روزهای آخر از تئوری "شترمرغ" بهره ببرد. (حیوانی که گفتند بپر، گفت من شترم، گفتند بار ببر گفت من مرغم!)
به این صورت که اگر مشارکت کاهش یافت؛ آنها رها از نتیجه حمایت رسمی بگویند که ما به هدفمان رسیدیم و حمایتی هم در کار نبود!
و اگر نامزد مورد حمایت غیر رسمی پیروز شد؛ بگویند شرکتکنندگان ندای اعتراض با ما را شنیدند و دوباره ما را به ساختمان پاستور رساندند.
شناخت این گراف چند وجهی که قصد معارضه با نظام اسلامی را دارد؛ از وظایف خواص کشور است.
***
1_mshrgh.ir/1224891
2_mshrgh.ir/1228840
3_https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/132666
4_https://etemadonline.com/content/493987
5_ mshrgh.ir/1228525