نگاهی دقیق به آنچه در درون اردوگاه اشرف میگذرد / سرنوشت تلخ مسئول حفاظت مسعود رجوی
کتاب «تلخی رهایی» در کنار روایت خاطرات یکی از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین، نگاهی دارد بر آنچه دستگاه رجوی بر شخصیت و کرامت انسانها آورده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات در چهار دهه گذشته بیشترین سهم را در بازنمایی هنری از سالهای جنگ تحمیلی داشته است. در طول بیش از 40 سال گذشته، عناوین متعددی در قالبهای مختلف از زاوایای گوناگون به این واقعه تاریخی پرداخته و تلاش کردهاند بخشی از آنچه را که بر مردم ایران و تاریخ این کشور رقم خورده، با زبان قلم حکایت کنند. هرچه از اواخر دهه 80 به این سو حرکت میکنیم، هم بر تعداد و هم بر کیفیت آثار منتشر شده در این حوزه افزوده میشود؛ هرچند انتقاداتی جدی نیز وارد است.
کتاب «تلخی رهایی» از منظری، روایتگر روزهای یک سرباز نوجوان از سالهای جنگ تحمیلی و پس از آن است. کتاب که چندی است به قلم جواد کامور بخشایش منتشر شده، دربردارنده خاطرات علی بیگلری است از زمانی که در خانوادهای مذهبی در کرمانشاه بزرگ شد و همین علقه و سبقه مذهبی، سبب شد تا با ترفندهایی که مخصوص نوجوانان آن روزگار بود، به جبهه وارد شود. بیگلری پس از مدت زمان اندکی که وارد جبهه میشود، به اسارت نیروهای عراقی درمیآید و این آغازی است بر زندگی پر فراز و نشیب و متفاوت او.
داستان زندگی بیگلری در کتاب «تلخی رهایی» از چند منظر قابل تأمل و خواندنی است. نخست سرنوشتی است که راوی از سر گذرانده و تا اینجا کشیده شده است. او که پس از پذیرش قطعنامه، همانند برخی دیگر از اسرا، در برزخی میان خوف و رجا گرفتار است، با تبلیغات اعضای سازمان مجاهدین و با این پیشفرض که از این طریق از دست بعثیها راحت میشود و این دریچهای است برای فرار او از این مخمصه، وارد سازمان میشود. رهایی او از اردوگاههای عراق، تلخی مداومی برای او به همراه دارد. حاصل 14 سال زندگی در اشرف و حضور در انقلابهای سازمان و عملیاتهایی چون «مروارید» و کشتار کُردهای عراق با همکاری صدام، بیگلری را به تناقضات و فشارهای روحی و روانی متعددی میرساند تا آنجا که دست به خودکشی میزند....
وجه دیگری که کتاب را برای مخاطب امروز خواندنی میکند، روایتی رئال و انسانی است از جنگ و آدمهایی که در این واقعه حضور دارند. نویسنده به خوبی از فضای شعاری که گاه برخی از خاطرات به آن گرفتارند، فاصله گرفته است و تلاش دارد تحولات روحی یک انسان در برهههای مختلف زندگی او را نشان دهد. دوراهیهای متعدد و آزمون و خطاهایی که بیگلری پشت سر میگذارد، به خوبی بر مخاطب توضیح داده شده است.
از سوی دیگر، نویسنده ساختاری مناسب برای روایت خاطرات انتخاب میکند. او با نقبی به گذشته، خاطرات امروز و دیروز راوی را در کنار یکدیگر قرار میدهد. این ساختار به مخاطب کمک میکند تا با روحیات راوی در آن لحظه خاص بیشتر آشنا شود و از سوی دیگر، در برخی مواقع دو موقعیت را با یکدیگر مقایسه کند؛ مانند مواردی که به شباهتهای اردوگاه اشرف با اردوگاههای اسرا در عراق اختصاص دارد، یا تناقضهای انقلابهای مسعود با آنچه در روان و باطن هر انسانی قرار دارد....
از اینها گذشته، راوی به دلیل حضور در اشرف، اطلاعاتی از این اردوگاه ارائه میدهد که شاید برای مخاطب نو و ناشنیده باشد؛ اطلاعاتی که از افراد مختلف و سرنوشت آنها ارائه میدهد، گزارههایی که درباره رویه سازمان با انسانها و نحوه کار آنها برای تبدیل شدن یک انسان به یک ماشین مطرح میکند، اطلاعاتی که از زندانهای اشرف و شیوه شکنجه سازمان عرضه میکند و... همگی از این دست از موارد است که میتواند در کنار آگاهیبخشی از عملکرد و کارنامه سازمان، از منظر پژوهش بر روی یک سازمان سیاسی نیز مورد تأمل قرار گیرد. اینکه در سازمانی با این همه ادعا، چرا اعضای آن با 20 سال سابقه همکاری به نقطهای میرسند که پایان دادن به زندگی خود را بر آرمانها و همراهی کردن با سازمان ترجیح میدهند. به عنوان نمونه، در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
فکر میکنم از سال 1372 به بعد، دیگر درها را بسته بودند کسی حق خروج نداشت. میگفتند مثل کریم حقی و مهدی خوشحال میروید ما را لو میدهید. این افشاگریها برایمان گران تمام میشود. بعد از آن شروع کردند به کتککاری و فحاشی. ندیدم کسی را بکشند اما شنیده بودم که طرف خودکشی کرده باشد. مثلاً یک دختر داشتیم که تازه از اروپا آمده بود و وارد سازمان شده بود. چند وقتی از آمدنش نگذشته بود که گفتند خودکشی کرده. خودش را در رودخانه غرق کرده اما عدهای میگفتند، نه خفهاش کردند. یا فرمانده فتحالله، که از مسئولین ردهبالا و فرد زبده و کارکشتهای بود، آنقدر در بحث انقلاب به او فشار آورده بودند که دیوانه شد. مثل دیوانهها در محوطه قرارگاه میچرخید. او مسئول حفاظت رجوی و بنیصدر بود. وقتی بنیصدر و سرهنگ معزی، خلبان شاه، از فرودگاه مهرآباد فرار کرده و به پاریس رفته بودند فتحالله فرمانده حفاظتشان بود.
خیلی از این افراد را داشتیم که شاید 20 سال با سازمان همکاری میکردند اما به جایی میرسیدند که پلهای پشت سرشان خراب بود. نمیدانستند در این تشکیلاتِ بدون تعلقات چه کار باید بکنند. اوایل ورود اینجوری نبود، بعدها سازمان چهره مخوف خودش را بیشتر نشان داد....
14سال اسارت در اردوگاه اشرف بهروایت یک عضو جداشده / رجوی با انقلابهایش در سازمان ارزشهای اخلاقی را زیر پا میگذاشتکتاب «تلخی رهایی» به کوشش انتشارات سوره مهر به قیمت 75 هزار تومان در دسترس عموم قرار گرفته است.