نگرشی بر نظام فکری شهید حاج قاسم سلیمانی - قسمت هشتم
دفاع، به معنای دور کردن حمله و هجوم نظامی دشمنان است. زمانی که فرد یا افرادی در مقابل هجوم و حمله دشمنان خود، مقاومت و ایستادگی کنند تا هجوم آنان را دفع و دور نمایند، دفاع کرده اند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی شیرازی در یادداشتی نوشت: سخن ما درباره نظام اجتماعی اسلام، در منظومه فکری شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی بود. در این نظام، از فرهنگ و علم و مدیریت و سیاست و اقتصاد و حقوق و قضا و امنیت سخن گفتیم. اکنون ادامه مطلب را دنبال می کنیم:
و: نظام دفاعی اسلام؛
یکی از مهم ترین نظام های اجتماعی در منظومه فکری سردار دل ها، نظام دفاعی است. دفاع، به معنای دور کردن حمله و هجوم نظامی دشمنان است. زمانی که فرد یا افرادی در مقابل هجوم و حمله دشمنان خود، مقاومت و ایستادگی کنند تا هجوم آنان را دفع و دور نمایند، دفاع کرده اند. شهید سلیمانی در بهمن 1388 در نیروی قدس گفت: "در جهان امروز دفاع از یک کشور، مثل جهان دیروز نیست. اگر کشوری در همه مرزهای سیاسی، مرزهای جغرافیایی، مرزهای نظامی و مرزهای فرهنگی اش، محدود شد به دفاع از مرز طبیعی خودش، آن کشور نمی تواند بایستد و سقوط می کند. کشوری قدرت ایستادگی دارد که مرزهای خودش را توسعه بدهد."
ایشان در هفته دفاع مقدس، در سال 1390 با تبیین الگوی دفاعی جنگ 8 ساله می گوید: "دوران دفاع مقدس یک الگوی مجسم و الگوی حقیقی و امتحان شده ای است و برای همه دوره های ما موثر است." وی در هفته دفاع مقدس، در سال 1392 می افزاید: "حقیقتا فکر می کنم در عصر ما هیچ تابلویی جامع تر، دلنشین تر و جذاب تر از تابلوی دفاع مقدس نباشد." شهید سلیمانی در سال 1391 در یادواره شهدای قم، به 3 عامل مهم و برجسته در دفاع مقدس اشاره می کند و می گوید: اولین ویژگی دفاع مقدس ما، که کمتر هم بهش پرداخته میشود این است که این دفاع معرف مذهب ما بود، معرف دین ما بود؛ خیلی بعید است که در دنیا بتوان جنگی را پیدا کرد، که آن جنگ و آن لشکرکشی بتواند معرف یک مذهب باشد. نکته دوم؛ جنگ ما محوریت مردمی داشت... جنگ مردمپایه بود، اگر در تاریخ کسی بخواهد پیرامون ملت ایران قضاوت کند این جنگ معرف ملت ایران در تاریخ است و خواهد بود... این جنگ یک معرف بسیار ارزشمند و پرتاثیری بود. شاید همین سابقهای که ملت ایران از خودش بروز داده، یکی از مهمترین و پایدارترین عوامل تاثیرگذار در باز دارندگی، نه فقط در دوره کنونی که در دوره های آینده در مقابل هر فکر غلط و ناپاکی است. ویژگی سوم دفاع مقدس که متفاوت با همه دفاع هاست، عامل تربیت است. خیلی بعید است کسی بتواند تصور کند که جنگی بتواند عامل محوری و اساسی تربیت انسان شود... همه اذعان دارند و کسی نیست که به این موضوع اعتراف نکرده باشد و نکند، که هیچ مجتمعی در بعد تربیتی و اخلاقی جامعتر از دفاع مقدس نیست. شهید عزیزمان می افزاید: دو عامل تربیتی مهم وجود دارد: یکی عامل مجاورت و دیگری عامل القا. به طور طبیعی انسان وقتی مدتی با کسی سر بکند از او تاثیرپذیری دارد، یا تاثیرپذیری سلبی یا تاثیرپذیری ایجابی، یا مثبت یا منفی. خب این عامل به زمان نیاز دارد. یکی از محورهای اساسی تاثیر بر یکدیگر در دوران دفاع مقدس، همین تاثیر مجاورت بود.
ایشان در 13 اردیبهشت 1392 در یادواره شهید شیرازی در رفسنجان می گوید: "دفاع مقدس ما، بنا به شهادت همهی کسانی که پیرامون این دفاع چه حضور و چه مطالعه داشتهاند، یکی از پرتأثیرترین و کمنظیرترین صحنههای فرهنگی و معنوی است. حقیقتاً باید جنگ را در بعد فرهنگی مورد مطالعه قرار داد، در حالیکه معمولاً در ابعاد نظامی و امنیتی و تکنیک و تاکتیک و استراتژیها مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما جنگ ما یک مدرسهی تمامعیار فرهنگی بود، یک دانشگاه ماندگار و پرتأثیر ابدی بود... آن چیزی که این جوانان تشنه دارند دنبال میکنند، معارف بلند دفاع مقدس است، یعنی آن چیزی که جزو اعتقادات شیعه بود، و این اعتقادات در صحنهی دفاع مقدس در طول هشت سال به ظهور رسید، و تجلی عملی پیدا کرد. همهی آنچه که در آثار دینی و شیعی به عنوان روایات و احادیث و سیرهی اولیا و صحابه گرانقدر هست، یکجا در صحنهی دفاع مقدس متجلی شد. لذا این قشر جوان بیشتر تشنهی این بخش جنگ هستند، یعنی معارف جنگ. این هم از الطاف خداوند و جزو عجایب است که یک صحنهی نظامی و پر از کشت و کشتار، مثل صحنهی حج یک حالت معنوی دارد، و انسان را متاثر می کند." شهید گرانقدر حاج قاسم سلیمانی در سال 1392 در هفته دفاع مقدس، 5 ویژگی مهم را از ویژگی های فرماندهان دفاع مقدس برمی شمرد و می گوید: اولین خصیصهای که در مدیران دفاع مقدس وجود داشت، معنویت و اخلاص بود... در همهی سطوح فرماندهان شهید ما، از گردان و گروهان و دسته و لشکر، این خصیصه وجود داشت. خصیصهی دوم در فرماندهان، خستگیناپذیری بود... همت بیست و چهار ساعته کار میکرد؛ جنگ شبانهروزی بود، یعنی مدیریت آن شبانهروزی بود، یعنی در آن مقطع خستگی احساس نمیشد، چیزی به عنوان ساعتی برای استراحت وجود نداشت، و هرچه سطح مدیران و فرماندهان بالا میرفت، میزان تحمل و توجه بیشتر بود. نکتهی سوم شهادتطلبی بود؛ این در مدیران جنگ برجستهتر بود... اگر این خصلت شهادتطلبی در فرماندهان و مدیران جنگ نبود، هیچوقت نمیتوانستیم نابرابری صحنهی جنگ را تبدیل به پیروزی کنیم. نکتهی چهارم، تعبد و ولایتپذیری، آن هم در بالاترین سطح بود... این تعبد و ولایتپذیری در شرایطی بود که سپاه پرچمدار جنگ بود، و هیچ امکانی برای اینکه بتواند همه را وادار به اطاعت و پذیرش مسئولیت کند وجود نداشت، نه درجهای بود، نه حکم مأموریتی بود، نه آییننامهی انضباطی بود، نه حتی دادسرای نظامی وجود داشت، نه حفاظت اطلاعاتی که تخلف را پیگیری کند و نه دفتر قضایی. وقتی در سازمانی با این گستردگی و پراکندگی، اینقدر تعبد و ولایتپذیری وجود داشته باشد، این خیلی با اهمیت است. خصیصهی پنجم، خضوع و افتادگی بود. این از سطح مدیران مثل جریانی از نوک یک قله به پایین بدنه و نیروها سرایت میکرد. شما نگاه کنید به نحوهی شهادت فرماندهان جنگ، این پنج خصیصهای را که عرض کردم، کاملاً مشخص است. شهید حاج قاسم سلیمانی، به "دفاع" از این زاویه نگاه می کرد و جایگاه نظام دفاعی اسلام را با عینک دفاع مقدس تبیین می نمود. این نگاه، زیباترین نگاه به جایگاه نظام دفاعی است.