سه‌شنبه 6 آذر 1403

هادی نژاد‌حسینیان؛ مرگ مرد ساکت صنعت و نفت و دیپلماسی

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
هادی نژاد‌حسینیان؛ مرگ مرد ساکت صنعت و نفت و دیپلماسی

اگرچه در 35 سالگی به وزارت رسید ولی کسی به او لقب وزیر جوان نداد. شاید به دو سبب: اول این که جوان‌تر از او نیز وزیر شده بود (محمد علی نجفی وزیر علوم در 30 سالگی) و دوم به این خاطر که 35 ساله‌ها در آن زمان بخت وزارت هم داشتند نه این‌که در آرزوی زن و زندگی و خانه مو سپید کنند!

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - وزیر راه و ترابری در دولت اول میر‌حسین موسوی (60 تا 63) و وزیر صنایع سنگین در دو دولت هاشمی رفسنجانی (68 تا 76) و سفیر ایران در سازمان ملل در دولت اول سید محمد خاتمی (قبل از محمد جواد ظریف) که مدتی هم معاون امور بین‌الملل وزارت نفت بود و دو سال هم در دولت احمدی‌نژاد دوام آورد، پس از مدت‌ها جدال و چالش با بیماری‌یی توان‌فرسا چشم از جهان بست.

عالی‌ترین مقام وزارت راه و ترابری و بعد وزارت صنایع سنگین و سپس وزارت خارجه و سفارت در سازمان ملل و بعد هم وزارت نفت در کارنامه کمتر مدیر ارشدی دیده می‌شود و از این حیث شبیه اکبر ترکان بود که هم استاندار بود و هم وزیر راه شد هم وزیر دفاع و هم معاون وزیر نفت بود و فقط به سازمان ملل نرفت. محمد هادی نژاد‌حسینیان متولد 1325 خورشیدی در تهران بود و اگر چه در 35 سالگی به وزارت رسید ولی کسی به او لقب "وزیر جوان" نداد چون هم جوان‌تر از او و چهره‌هایی چون محمد علی نجفی  هم در 30 سالگی وزیر شده بود و هم 35 ساله‌ها در آن زمان بخت وزارت هم داشتند نه آن که در آرزوی زن و زندگی و خانه موی سپید کنند!

تابستان 1360: فردی که پایین نزد امام نشسته و نیم‌رخ او را می‌بینیم هادی نژاد‌حسینیان است که همراه دیگر اعضای دولت به دیدار رهبر فقید انقلاب رفته‌اند. سمت چپ امام و راست تصویر: حسن غفوری‌فرد وزیر نیرو، محمد علی نجفی وزیر علوم (پشت سر اکبر پرورش وزیر آموزش و پرورش)، میر‌حسین موسوی (وزیر امور خارجه در دولت مهدوی کنی)، محسن نوربخش رییس کل بانک مرکزی و محمد تقی بانکی (رییس سازمان برنامه و بودجه). سمت راست امام و چپ تصویر: مهدوی کنی (نخست‌وزیر)، و پایین‌تر نژاد‌حسینیان، محمد اصغری، حسین نمازی و هادی منافی (وزیران راه، دادگستری، اقتصاد و بهداری)/ تصویر مربوط به دولت مهندس موسوی نیست چرا که اگر به عنوان نخست‌وزیر به دیدار امام رفته بود رییس جمهوری وقت (آیت‌الله خامنه‌ای) هم طبعا حضور می‌داشت. ضمن این که در این حالت نزدیک‌تر به امام می‌نشست. او همچنین دومین و آخرین وزیر صنایع سنگین به حساب می‌آید چرا که پس از او وزارت صنایع سنگین در وزارت صنایع ادغام و در واقع منحل شد. ایده وزارت صنایع سنگین با هدف تفکیک صنایع کوچک از صنایع سنگین و در دولت مهندس موسوی اجرایی شد و سکان آن را به بهزاد نبوی سپردند. به همین خاطر تا نام «وزارت صنایع سنگین» می‌آید همه بیشتر به یاد بهزاد نبوی می‌افتند تا نژاد حسینیان. بخشی هم به خاطر این است که جناح راست به بهزاد نبوی حساس بود ولی نژاد‌حسینیان تعلق خاطری به چپ‌گرایان نداشت هر چند که با ظهور احمدی‌نژاد این تصور درگرفت که هر که با او مخالف است یا او با آنها مخالف است اصلاح‌طلب است. حال آن که نژاد‌حسینیان در اردوگاه راست و البته راست‌میانه و ذیل چهره‌هایی چون ناطق نوری و علی لاریجانی تعریف می‌شد. همین تصویر هم مانع ادامه حضور او در معاونت بین‌الملل وزارت نفت در دولت احمدی‌نژاد شد حال آن که پی‌گیر خط لوله صلح بود. با خروج از وزارت نفت تجربه چهارمین وزارتخانه پس از راه و صنایع سنگین و خارجه را نیز پشت سر گذاشت اگرچه آقای لاریجانی رییس وقت مجلس او را برای مدیریت چند کنفرانس بین المللی درنظر گرفت و شاید آخرین عنوان رسمی او «دبیر کل مجمع پارلمان‌های آسیایی» بود هر چند که عملا وجود خارجی ندارد و با این حال تشدید بیماری او را به کل از سیاست و دولت دور و خانه‌نشین و گرفتار دارو و درمان کرد تا در 75 سالگی چشم از جهان بست. ویژگی‌های شخصیتی او هر قدر با وزارت صنایع سنگین و حتی با معاونت امور بین‌الملل وزارت نفت سازگار بود اما با نمایندگی دایم ایران در سازمان ملل متناسب نمی‌نمود چرا که به سخن‌گویی و حضور بیشتر رسانه‌ای نیاز داشت و صرف مدتی اقامت در آمریکا آن هم در دوران دانشجویی کافی نبود. یعنی نباید کافی می‌بود. با این که خاستگاه او جناح راست بود و می‌کوشید دور از هیاهوی سیاست کار کند اما نمی‌توان به دریا زد و تر نشد و بر سر پرونده «کرسنت» راست رادیکال سراغ او هم رفت و در رسانه هاشان هر از گاهی از نواختن او غافل نمی‌شدند. مرحوم نژاد‌حسینیان مانند محمد علی نجفی به صورت اتفاقی به وزارت رسید و چه بسا اگر موسی کلانتری در هفتم تیر 1360 به شهادت نمی‌رسید و دولت‌ها پیاپی تغییر نمی‌کرد وزیر راه نمی‌شد. اما یک مشابهت دیگر هم داشت. این که مثل نجفی در سال 1357 در حال تحصیل در مقطع دکتری در آمریکا بود و به خاطر وقوع انقلاب به ایران بازگشت و اگرچه مانند او به اتمام نرساند اما از او هم با عنوان «دکتر» یاد می‌شد. اگر بنا بر تشبیه باشد شاید بتوان الگوی نژاد‌حسینیان را در سکوت و رفتار خنثای سیاسی مرحوم حسن حبیبی دانست. با این تفاوت که دکتر حبیبی از ابتدا سودای سیاست داشت و نامزد ریاست جمهوری دوره اول هم شد و بعد به وزارت و معاونت اولی بسنده کرد اما نژاد حسینیان بیشتر سرگرم درس و تحصیل بود و اگر نیاز انقلاب به نیروهای تحصیل کرده مذهبی نمی‌افتاد چه بسا هیچ‌گاه در این مسیر قرار نمی‌گرفت.

بیشتر بخوانید: پاسخ هادی نژادحسینیان به وزارت نفت لینک کوتاه: asriran.com/003HYE
هادی نژاد‌حسینیان؛ مرگ مرد ساکت صنعت و نفت و دیپلماسی 2