هدایت محبتآمیز و نور در وجود امام حسن (ع) و قرآن کریم
راهنمایی همراه با لطف و محبت، نور بودن و صراط مستقیم از ویژگیهای مشترک میان امام حسن (ع) و قرآن کریم است که هم در زیارتنامه آن حضرت و هم در قرآن از آنها یاد شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بر اساس حدیث ثقلین، قرآن کریم و اهل بیت پیامبر (ص) دو ثقل و اصل جدانشدنی هستند که هر یک نیمه دیگر را کامل میکنند و ما، انسانها، در این دنیا به هر دو ثقل و اصل نیازمند هستیم تا راه سعادت را پیدا کرده و سر منزل سعادت ابدی نائل شویم. این دو یادگار مهم رسول خدا (ص) شباهتهای بسیاری به یکدیگر دارند که همراه بودن آنها را تأیید میکند.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر معصومه سلیمانی، محقق دینی و استاد حوزه و دانشگاه، به بررسی گوشهای از ویژگیهای مشابه وجود مبارک امام حسن (ع) و قرآن کریم پرداخته است. به گفته این کارشناس دینی، راهنمایی همراه با لطف و محبت، نور بودن و صراط مستقیم بخشی از ویژگیهای مشترک میان امام حسن (ع) و قرآن کریم است.
راهنمایی همراه با لطف و محبت
یکی از خصلتهای اولیه و قابل درک برای هر یک از ائمه اطهار علیهمالسلام، خصوصیت هادی و راهنما بودن آن بزرگان است. این خصلت به خوبی در مورد امام حسن (ع) نیز صدق میکند؛ اما چه تشابهی از این منظر میان قرآن کریم و وجود مبارک سبط اکبر نبی مکرم اسلام وجود دارد؟
در زیارت امام حسن (ع) خطاب به آن بزرگوار عرض میکنیم: «السلام علیک ایها الهادی المهدی؛ سلام بر تو ای هادی هدایت شده» همچنین این ویژگی را خداوند برای قرآن در آیات بسیاری یادآور میشود، از جمله در آیه 1 و 2 سوره نمل که میفرماید: «تلک آیات القرآن و کتاب مبین؛ هدی و بشری للمؤمنین» همچنین در آیه 9 سوره اسراء میفرماید: «ان هذا القرآن یهدی للتی هی أقوم».
اساساً ویژگی هدایت در مورد قرآن و اهل بیت علیهم السلام چه معنایی دارد؟
در بیان معنی هادی باید توجه داشت که این واژه از «هدی» گرفته شده است. البته طبق نظر لغتشناسان هدایت، راهنمایی با لطف و مهربانی است. کلمه «هدیه» هم از این معنی گرفته شده است.
البته باید توجه شود هدایت الهی چند ویژگی اصلی دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. چون این خصلتها بسیار ناب و خاص بوده و منوط به لطف الهی هستند. نکته اول این است که هدایت خداوند عمومی است و به مقتضای آفرینش هر موجودی صورت میپذیرد. در این هدایت هر مکلف و انسان بالغی به ناچار به وسیله عقل و هوش، معارف و علوم به آن هدایت وابسته است، همان طور که خدای متعال میفرماید: «رَبُنَا الَذِی أَعطی کلَ شَیء خَلقَهُ ثُمَ هَدی».
خصلت دوم هدای الهی، هدایت تشریحی است که به مقتضای نیاز فردی و اجتماعی انسانها بر زبان پیامبران و با رساندن پیام خداوند به مردم به صورت قرآن با کتاب های آسمانی دیگر رسیده است: «وَجَعَلنَا مِنهُم أَئِمَهً یَهدُونَ بِأَمرِنَا؛ و برخی از آنان را چون صبر کردند و همواره به آیات ما یقین داشتند، پیشوایانی قرار دادیم.»
خدمات و محصولات ویژه حجاب در نمایشگاه بینالمللی قرآنخصلت سوم هدایت توفیقی است که باید زمینه و اساس آن در انسان وجود داشته باشد. این نوع هدایت اختصاص به کسانی دارد که خودشان در راه هدایت و به کمال رسیدن حرکت کرده باشند: «وَالَذِینَ اهتَدَوا زَادَهُم هُدًی؛ و کسانی که هدایت یافته اند خدا بر هدایتشان افزوده است.»
چهارم، هدایت در آخرت به سوی بهشت و وصول به مطلوب است: «سَیهدِیهِم وَ یصلِحُ بالَهُم؛ [خدا] آنان را به زودی [به سرمنزل خوشبختی و کرامت] هدایت میکند و حالشان را اصلاح میکند.»
این چهار نوع هدایت به ترتیبی است که گفته شد و هر کدام زمینهساز دیگری است. انسان نمیتواند بعدی را به هدایت توفیقی و نتیجه برساند مگر اینکه او را دعوت به هدایت کنند و راهها را به او بشناساند. خدای تعالی در این باره میفرماید: «وَ لِکلِ قَوم هاد».
از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که هادی یعنی کسی که با لطف و مهربانی دعوت به هدایت میکند و راهها را به انسانها میشناساند و این ویژگی از اشتراکات امام حسن (ع) و قرآن است.
نور بودن امام حسن (ع) و قرآن
چه خصلت دیگری میان امام حسن (ع) و قرآن مشترک است؟
ویژگی مشترک دیگر میان امام حسن (ع) و قرآن، نور بودن است، همان طور که خداوند در قرآن از این کتاب شریف با عنوان «نور» یاد میکند: «قَد جَاءَکم مِنَ اللَهِ نُور وَکتَاب مُبِین» در زیارت امام حسن (ع) هم خطاب به آن حضرت میگوییم: «السلام علیک با نور الله؛ سلام بر تو ای نور خدا».
اللبته باید دقت شود که نور، روشنایی پراکندهای است که به بینایی کمک میکند. خود نور به دو دسته تقسیمبندی میشود: نور دنیایی و نور آخرتی. نور دنیایی هم دو قسم است شامل نور معقول که کمک به چشم دل و بصیرت میکند، مثل دوری از ضمیر و نور محسوس که به دیدن چشم ظاهر کمک میکند که از اجسام نورانی ساطع اوامر الهی مانند نور عقل و نور قرآن منتشر میشود.
در عین حال میتوان نور را به دوری از شک و تردید هم تعبیر کرد. بنابراین امام حسن (ع) و قرآن هر دو با وجود خود، به چشم دل و بصیرت بشریت کمک کرده و آن را بینا میکنند و همچنین شک و تردید را با برهان و دانش خود از بین میبرند.
13 خادم برتر قرآن کریم با حضور رئیس جمهور تجلیل میشوندصراط بودن
عبارت مشترک دیگر که در هم زیارت امام حسن (ع) به آن اشاره شده و هم در قرآن کریم از آن یاد میشود، اصطلاح صراط است. این اصطلاح از لحاظ لغتی و همچنین در منظر قرآنی و عرفانی چه مفهومی دارد؟
همان طور که در پرسش اشاره کردید صراط هم در مورد وجود مبارک امام حسن (ع) به کار رفته و هم در مورد قرآن کریم. در زیارت امام حسن (ع) خطاب به آن بزرگوار میگوییم: «السلام علیک یا صراط الله؛ سلام بر تو ای صراط خدا».
این ویژگی را خداوند برای قرآن هم یاد میکند: «وَکذَلِک أَوحَینَا اِلَیک رُوحًا مِن أَمرِنَا مَا کنتَ تَدرِی مَا الکتَابُ وَلَا الاِیمَانُ وَلَکن جَعَلنَاهُ نُورًا نَهدِی بِهِ مَن نَشَاءُ مِن عِبَادِنَا وَاِنَک لَتَهدِی اِلَی صِرَاط مُستَقِیم؛ و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی کردیم] روحی را [چون قرآن] از امر خود به تو وحی کردیم. تو [پیش از این] نمیدانستی کتاب و ایمان چیست؟ ولی آن [کتاب] را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت میکنیم؛ بی تردید تو [مردم را] به راهی راست هدایت میکنی.»
بر اساس لغتشناسی صراط یعنی راه مستقیم که برای راه واژههای متعددی چه به صورت مفرد و چه به صورت جمع در قرآن آمده است مانند سبیل و سبل، طریق و طرق، منهاج و مناهج، مسلک و مسالک. تنها واژهای که در این معنی مفرد است و جمع ندارد، صراط است که اگر با صفتی با اضافهای به کار نرود، در معنی ملازم بودن راه خیر است.
از جمع معانی آیات که صراط در آنها به کار رفته است میفهمیم که صراط یک راه بیشتر نیست که یا پایانش خیر است و مستقیماً به رضوان خدا میرسد و یا راه مستقیمی است که به سوی جهنم راهبری میکنند. راه مستقیم هم همان است که انحراف و کژی در آن نباشد، برخلاف راههای انحرافی که فلسفه جمع دانستن کلماتشان همان انحرافات و هوسهای شیطانی یا مادی است که گوناگون است و لذا در قرآن میفرماید: «لا تتبعوا خطوات الشیطان؛ از راههای شیطان پیروی نکنید.»
در تعبیر عرفانی و دینی چه تعبیری از صراط وجود دارد؟
در تعبیری عنوان شده که صراط مستقیم یعنی راه روشن که همان دین اسلام است. اگر دین صراط نامیده شده، به خاطر این است که به بهشت منتهی میشود، همان طور که صراط و راه مستقیم، روندهاش را به مقصد و هدف میرساند. یعنی راه روشن که تاریکی در آن نیست و همان راه نورانی الله است.
بهترین توجیه و تفسیر درباره صراط این است که: صراط راهی است که انحراف ندارد و به خبر میرساند، مگر اینکه با صفتی دیگر وصف شود.
بنابر آنچه گفته شد، امام حسن (ع) و قرآن هر دو نشانگر یگانه راه خیر و سعادت هستند که قدم گذاشتن در آن راه هیچ انحرافی را به دنبال ندارد.