همه تقصیرها را گردن پائز نیندازید؛/ یک دفاع غیرمنتظره از سرمربی ناکام تیم ملی والیبال
پیمان اکبری معتقد است که نباید همه تقصیرها را گردن پائز انداخت.
به گزارش "ورزش سه"، پیمان اکبری در مصاحبه ای مفصل به توضیح در مورد اوضاع تیم ملی در دو ماه اخیر پرداخته است. او گفت: "از روز اولی که پائز به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال انتخاب و با وی قرارداد بسته شد، یکی از اهداف او این بود که تیم ملی والیبال مجوز حضور در المپیک را کسب کند و بعدش هم بتوانیم در مرحله پایانی لیگ ملتها حضور پیدا کنیم. این دو هدف را پائز برای فدراسیون والیبال ترسیم کرد که به هیچکدام دست نیافت. هفته اول و دوم لیگ ملتها را که بدون هیچ بردی پشت سر گذاشتیم و هفته سوم با توجه به شرایط و تغییراتی که پیش آمد و تمام بازیکنانمان در شرایط سخت روحی و روانی قرار داشتند، اما توانستیم دو برد به دست آوریم. نمیخواهم کسب دو پیروزی مقابل آمریکا و هلند را بزرگ کنم، اما نباید آن را نیز کوچک بشماریم؛ بهخاطر اینکه از سال گذشته که دوازده دیدار در لیگ ملتها برگزار کردیم و هشت دیدار دیگری که پائز هدایت تیم را برعهده داشت، از بیست دیدار صاحب دو پیروزی شدیم، اما در چهار بازی هفته آخر دو برد بهدست آوردیم.
*شناخت پائز از بازیکنان کم بود در آغاز لیگ ملتها هدفمان کسب سهمیه المپیک و حضور در مرحله نهایی لیگ ملتها بود ولی به دلایل مختلفی به آن نرسیدیم. یکی از این دلایل میتواند به عدم شناخت پائز از بازیکنان تیم ملی والیبال ایران مربوط شود، چون واقعاً دیر به تیم اضافه شد. مشکل دیگر لژیونر بودن تعدادی از بازیکنان بود و آنها خیلی دیر به اردو اضافه شدند. خیلی مسائل دست به دست هم داد تا در این دوره از لیگ ملتها عملکرد مطلوبی نداشته باشیم. اگر در همان آغاز اردوها پائز به تیم اضافه میشد حداقل نسبت به بازیکنانی که در اردو حضور داشتند میتوانست به شناخت بهتری دست یابد. مثل پوریا خانزاده، مبین نصری و اکثر بازیکنان دیگر که در اردو بودند، اما شناخت او از تیم خیلی کم بود.
*تمام تقصیرها به گردن پائز نبود به هرحال پائز هم مربی است و کاش خودش اینجا بود و جوابگوی مردم می شد. اما حالا وی اینجا نیست و نمیخواهم خیلی درباره پائز صحبت کنم و قصد ندارم تمام تقصیرها را به گردن او بیندازیم، چون اعتقاد دارم زمانی که یک تیم نتیجه نمیگیرد فقط سرمربی به تنهایی مقصر نیست و عوامل زیادی دست به دست هم میدهند تا تیم نتیجه نگیرد. اگر میخواهیم تیم نتیجه بگیرد باید سه فاکتور مدیریت و برنامهریزی، کادرفنی خوب و بابرنامه و البته بازیکنان آماده و با انگیزه را در اختیار داشته باشیم. فکر میکنم تیم ملی والیبال ایران در این فاکتورها مشکلات زیادی داشت و امیدوارم برای آینده بیشتر به آن توجه شود.
*پائز با دستیار برزیلیاش به زبان پرتغالی صحبت میکرد درمجموع پائز آن شناخت کافی را از بازیکنان تیم ایران نداشت و نمیتوانست به نحو احسنت از بازیکنان استفاده کند. اتفاق دیگری که افتاد این بود که پائز دستیاری برزیلی داشت و بیشتر با او و به زبان پرتغالی صحبت میکرد. گاهی اوقات روی نیمکت نیاز بود انگلیسی صحبت کند تا بدانیم که خواستهاش چیست و میخواهد چه چیزی را به تیم انتقال دهد، اما او بیشتر پرتغالی صحبت میکرد و این ارتباط ضعیف شده بود و آنطور که باید و شاید دستیاران و کادر فنی ایرانی کنار تیم ملی والیبال، نمیتوانستیم از نظر فنی اطلاعاتی بدهیم؛ البته این نکته را عرض کنم زمانی که سرمربی مشغول صحبت کردن است همه باید در چهارچوب نظرات وی صحبت کنیم و شاید در برخی مواقع نیاز به صحبت کردن دستیاران نباشد، مخصصوصا در زمان وقت استراحت، چون سرمربی کلا یک دقیقه فرصت دارد و باید این زمان محدود را خودش به صحبت با بازیکنانش سپری کند و اطلاعات بدهد. اگر دستیاران هم اطلاعاتی دارند باید به سرمربی منتقل کنند و او با بازیکنانش در میان بگذارد.
*پائز وظیفه فنی خاصی به هیچکس محول نکرده بود تا زمانی که پائز سرمربی تیم ملی والیبال ایران بود، ما به عنوان کادرفنی ایرانی همهجوره در خدمتش بودیم و همه به او خدمت کردیم و با وجود اینکه وظیفه فنی خاصی را به هیچکس محول نکرده بود، اما به هرحال این تیم، تیم کشورمان است و روی این تیم تعصب داریم و تا جاییکه توانستیم و پائز خواست در کنارش بودیم و کمک کردیم و به جرات میگویم که هیچ مشکلی هم در این مدت پیش نیامد، ولی سطح توقعی که شخصا از پائز و ملیپوشان داشتم برآورده نشد و خوب پیش نرفت تا درنهایت ریاست محترم فدراسیون والیبال تصمیم گرفت پائز را در میانه مسابقات برکنار کند. هیچکدام از عوامل همراه تیم در اتخاذ این تصمیم دخالتی نداشتند و فدراسیون تصمیم گرفت که وی را با توجه به نتایج ضعیفی که کسب کرده بود، تغییر دهد