وظیفه طراحی و تدوین الگوهای ایرانی - اسلامی برعهده کیست؟
گفته میشود در سال 2001 هنگامی که رئیس جمهور فقید ونزوئلا به ایران سفر کرد، از مسئولین وقت خواسته بود تا الگوی عملیاتی برخی از نهادهای انقلابی مانند؛ بسیج و کمیته امداد امام خمینی (ره) را جهت پیادهسازی در ونزوئلا در اختیار وی بگذارند. با تلاش مسئولین ذیربط، برخی مستندات تهیه و در اختیار ایشان قرار گرفت، اما متأسفانه بهرغم اینکه همان زمان حدود 20 سال از تشکیل موفقیتآمیز این نهادها میگذشت، یک الگوی منسجم، مدون و آکادمیک که به شکل علمی قابل تدریس در مراکز دانشگاهی و به صورت عملیاتی قابل اجرا و پیادهسازی در سایر کشورها باشد، وجود نداشت.
امروز حدود 20 سال از آن زمان و حدود 41 سال از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی را پشت سر گذاشتهایم، برخی از دستگاهها مثل بسیج، اقدامات ارزشمندی را در این جهت انجام دادهاند، اما این سوال همچنان باقیست که آیا اگر درخواست مشابهی از سوی مسئولین سایر کشورها مطرح شد، الگوهای مورداستفاده در انقلاب اسلامی، به شکل مکتوب و مدون مدلسازی شده و قابل ارائه هستند؟ البته الگوهایی مانند؛ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، طرح اقتصاد مقاومتی و یا بانکداری اسلامی طراحی و تدوین شده و طراحی الگوهایی مانند؛ طرح نهضت علمی نیز همچنان در دستور کار قرار دارند، اما به علل مختلف از جمله؛ اعمال سلیقه شخصی، فقدان درک درست از الگوهای موجود، نواقص و معایب برخی از الگوهای موجود و بعضا ناتوانی، سنگاندازی و خیانت برخی از مسئولین، تقریبا هیچکدام از این الگوها به شکل دقیق و کامل عملیاتی نشده است.
اتفاقا یکی از دلایل عدم تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی و تداوم مشکلات کشور را باید در کمتوجهی و بلکه بیتوجهی برخی از مسئولین به طراحی الگوهای کاربردیو بومی مبتنی بر مبانی و اصول و ارزشهای اسلامی مربوط به حوزه کاری آنها و همچنین عدم اجرای اصولی الگوهای موجود جستجو نمود. به عبارت دیگر در بسیاری از موارد، با الگوهای نوشته و نانوشتهای مواجه هستیم که یا اصلا وجود ندارند و یا ترکیبی هستند از ساختار و سازمان و سیستمهای غربی و شرقی که صرفا به برخی از مستندات اسلامی مزین و ظاهرا بومیسازی شدهاند، در حالیکه نه مشمول تعریف الگوی اسلامی میشوند و نه دیگر میتوانیم از آنها بهعنوان الگوی غربی و شرقی نام ببریم.
حال مجددا این سوال مطرح میشود که مسئولیت مدلسازی و طراحی الگوهای اسلامی بر عهده کدام یک از دستگاهها و نهادها است؟ در پاسخ باید گفت؛ طبیعتا همه دستگاهها و نهادها وظیفه دارند که الگوهای اسلامی مربوط به حوزه کاری خود را طراحی و ارائه نمایند، اما بدیهی است که طراحی این الگوها مستلزم بهره گرفتن از تخصص و نظر کارشناسان مسلط به مسائل دینی و اجرایی است. بنابراین؛ باید از حوزههای علمیه و دانشگاهها بهعنوان اصلیترین، واجدشرایطترین و مهمترین نهادها و دستگاههای متولی این مسئله نام برد، چرا که این دو مجموعه میتوانند در تعامل با یکدیگر و با اتکاء به تخصص خود و استفاده از تجارب دستگاههای ذیربط، اقدامات لازم در این زمینه را بهعمل آورند.
در این رابطه رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) برای اولین بار در تاریخ 21/9/79، در جمع مسئولان و کارگزاران نظام در یک تعریف کلی، رسما مهمترین و اصلیترین این الگوها را تحت عنوان مراحل پنجگانه فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی شامل؛ انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه یا کشور اسلامی و تمدن نوین اسلامی مطرح کردند.
بیشک هر یک از این عناوین نیز در سطوح مختلف خود دارای زیرمجموعههای متعددی مثل؛ نظام آموزش و تربیت اسلامی، نظام عدالت اسلامی (نظام قضائی)، الگوی مدیریت اسلامی، الگوی فرهنگ و تبلیغات اسلامی، الگوی اقتصاد اسلامی، الگوی بانکداری اسلامی، نظام تولید و تجارت اسلامی، نظام سیاسی اسلامی، نظام دیپلماسی اسلامی یا حتی زیر نظاماتی مانند؛ نظام معماری اسلامی، نظام بیمه اسلامی و نظام درمانی در حکومت
اسلامی هستند و تردیدی وجود ندارد که تحقق کامل و مطلوب اهداف یا مراحل پنجگانه فوق، مستلزم طراحی و اجرای همزمان این الگوها میباشد. امید است مسئولین محترم حوزههای علمیه و دانشگاههای سراسر کشور و بهخصوص نمایندگان محترم مجلس یازدهم، با دقت بیشتری این مهم را مورد توجه قرار داده و در اسرع وقت و با جدیت بیشتر، بسترهای قانونی و عملیاتی لازم برای سرعت بخشیدن به طراحی الگوهای اسلامی را فراهم سازند.